18 بهمن 1399
معرفی اثری دیگر از هدایت الله بهبودی
کتاب «رضا نام تا رضاخان»
شاید در نگاه اول چنین به نظر آید که شخصیت و کارنامه رضاخان با گذشت یکصد سال از کودتای ۱۲۹۹ برای مردم ایران بهخصوص علاقهمندان تاریخ پنهان نیست؛ اما اگر کمی ژرفتر بنگریم نکات بسیاری درباره او وجود دارد که ضرورت پژوهش بیشتر را نمایان میکند.
با کودتای ۱۲۹۹ در یکصد سال پیش، تاریخ معاصر ایران وارد مرحله تازهای شد. یک افسر ناشناس قزاق به نام رضاخان، که در میان همقطارانش به رضا ماکسیم مشهور بود، زمام امور را در دست گرفت و چهار سال بعد بر تخت پادشاهی ایران تکیه زد.
دیدگاهی معتقد است رضاخان را که پس از آن به «رضاشاه پهلوی» شناخته شد، مأموران انگلستان در ایران «نشان» کرده بودند و با برنامهریزی همانان، بر اریکه قدرت نشست. در تاریخ این دیار سلسلههای پادشاهی هرچه بودند، دستنشانده اجنبی نبودند. کشوری که در طول تاریخ برخی حاکمان منطقه را بر کرسی مینشاند، آیا واقعا کارش بهجایی رسیدهبود انگلستان برایش پادشاه انتخاب کند؟ اگر چنین است شیوه دخالت انگلستان چگونه بودهاست؟
جنبه دیگر این موضوع آن است که با به قدرت رسیدن رضاشاه، مشروطیت در ایران ـ با همه نقاط قوت و ضعفش ـ بالمره برچیده و استبداد بازسازی شد. اندوهبارتر اینکه زمینهسازان فکری این کودتا، نخبگانی بودند که چهبسا خود آنها بهمراتب لایقتر از رضاخان برای منصب حکمرانی بر کشورشان بودند.
این پرسش هماره در حافظه تاریخی مردم این سرزمین مطرح است که چرا روشنفکران پس از منحرف کردن انقلاب مشروطه و تبدیل آن به بحران مشروطیت، چاره کار را در تعابیری همچون «استبداد منور» دیدند. تا آنجا که مجله کاوه، مهمترین ارگان روشنفکری این دوره نوشت: مشروطه امکانپذیر نیست و استبداد منور، مثل پطرکبیر و میکادوی ژاپن را تجویز کرد.
استبدادی که آمد اما منور نبود و حاصلش جز تباهی و فساد و اختناق و از میا ن رفتن امنیت فردی و اجتماعی چیزی نبود. بیش از چهار سال سلطه غیررسمی یک نظامی که در ردیف سران نیز نبود و پس از آن ۱۶سال سلطنت جان و مال و ناموس و امنیت تمام مردم ایران را به خطر انداخت و کسی را یارای نفس کشیدن نبود تا آنجا که حلقه یاران اولیهاش نیز شامل این قتلها و تعرضها شدند.
پاسخ پرسشهایی که درباره پیشینه رضاخان و نقش قدرتهای خارجی در این روزها بیش از پیش مطرح میشود، در کتاب جدید هدایتا... بهبودی مشهود است.کتابی که پس از تجربه موفق «شرح اسم» و «الف لام خمینی» در نوع جدیدی از زندگینامه نویسی، اینک سراغ نگارش زندگینامه رضاشاه پهلوی آمدهاست. اما در این کتاب به کل زندگی رضاشاه پرداخته نشدهاست، بلکه مقطعی را انتخاب کرده که اطلاعات بسیار کمی پیرامون آن موجود است اما پاسخ دو پرسش فوق را آشکارا بیان خواهدکرد؛ یعنی از تولد رضاخان تا روز کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹. موضوعی که نشان میدهد افرادی همچون صادق زیباکلام در تبرئه انگلستان تا چه اندازه به بیراهه رفتهاند.
کتاب «رضانام تا رضاخان» در قطع رقعی منتشر شدهاست؛ در قریب به ۳۰۰صفحه با قلمی شیرین و روایتگر، اما با استنادات بسیار معتبر به اسناد، منابع انگلیسی یا منابع منتشر شده از سوی حامیان وقت رضاخان، این چهار دهه پر تلاطم را با محوریت چگونگی برکشیدهشدن شاه آینده ایران تصویر کردهاست. در انتهای کتاب حدود ۳۰صفحه تصاویر کمتر دیدهشده را با توضیحی کوتاه و ارجاع به صفحات مرتبط را مقابل دیدگان خواننده قرار میدهد که تصویرسازی ذهنی حوادث آن روزگار را آسانتر خواهدکرد و این آرزو را در دل خواننده میکارد که کاش، روزهای پس از کودتا و سرنوشت کودتاگران نیز با همین شیوه به نگارش درآید.
روزنامه جام جم