17 خرداد 1399

واقعه 17 خرداد 1354 مدرسه فیضیه قم و مواضع آیت‌الله گلپایگانی


تهیه و تنظیم : سید حمید مقدم

واقعه 17 خرداد 1354 مدرسه فیضیه قم و مواضع آیت‌الله گلپایگانی

حماسه‌ی 17 خرداد 1354 هـ. ش مدرسه‌ی فیضه و مواضع آیت‌الله گلپایگانی می‌توان انقلاب اسلامی ایران را به عنوان یک حرکت اصیل و اسلامی دانست که از نقطه‌ی خاصی آغاز و در نقطه‌ی معینی به پیروزی رسید و دارای حوادث مهم و سرنوشت‌سازی بود. یکی از فرازهای برجسته‌ی انقلاب اسلامی قیام خونین 15 خرداد 1342 بود. امام خمینی که حرکت خود را علیه رژیم پهلوی سال‌های قبل از این تاریخ آغاز کرده بود در ادامه‌ی مبارزه‌ی خویش علیه استبداد در عاشورای 1342 سخنرانی کوبنده و تاریخی‌ای علیه رژیم و شخص شاه ایراد نمود و متعاقب آن دستگیر و روانه‌ی زندان شدند. در رابطه با این حرکت، روحانیون و اغلب مردم متدین به یاد شهدای قیام خونین 15 خرداد 1342 مراسم یادبودی برقرار کردند. در سال 1354 نیز این مجلس برگزار شد که در نهایت منجر به دستگیری 350 نفر از طلاب قم شد. مراسم دوازدهمین سالگرد قیام 15 خرداد 1342 در سال 1354 مصادف با شب جمعه بود. عده‌ی کثیری از مردم نقاط مختلف کشور به قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه (س) به شهر قم سفر کرده بودند. جمعی از طلاب و مردم در مدرسه‌ی فیضیه به سوگ می‌نشینند و مجلس یادبودی برای شهدای مظلوم 15 خرداد 1342 برگزار می‌کنند. مأموران شهربانی و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی قم هر ساله برگزاری چنین یادبودی را از طرف طلاب پیش‌بینی می‌کردند؛ لذا از عصر 14 خرداد و شب 15 خرداد آهنگ آماده‌باش را در قم خصوصا در اطراف حرم و آستانه‌ی مقدسه می‌نوازند. قبل از نماز مغرب و عشا عده‌ای از طلاب قصد داشتند که شعارهایی به حمایت از امام خمینی و شهدای 15 خرداد 42 سر دهند و تظاهرات را به بیرون از فیضیه بکشانند، ولی با دسته‌ای از مأموران رژیم که مجهز به باتوم و ماشین‌های آب‌پاش بودند، مواجه شدند و به فیضیه برگشتند. درگیری، هجوم، حمله و گریز نیروهای دولتی با طلاب مدرسه و وعظ و خطابه‌ی طلاب تا پاسی از نیمه شب ادامه پیدا کرد. روز 15 خرداد 54 در مدرسه‌ی فیضیه باز گردید و طلابی که بیرون مدرسه بودند به طلاب داخل مدرسه پیوستند و توانشان برای پیوستن به انقلابیون و ادامه دادن راه شهدای 15 خرداد 42 مضاعف و انگیزه‌شان برای تظاهرات علیه رژیم قوی‌تر گردید و احساس می‌نمودند که گویا امسال لازم است با شدت بیشتری چنان که در خور این روز باشد مراسم و تظاهرات برگزار شود) 500 تن از طلاب بعد از اقامه‌ی نماز جماعت در مدرسه‌ی فیضیه اجتماع کرده، در حضور نیروهای دولتی علیه خاندان سلطنت پهلوی شعار دادند که این بار نیز نیروهای دولتی با آب پاشیدن روی طلاب و همین‌طور پرتاب گاز اشک‌آور، آنان را به داخل مدرسه راندند و در مدرسه نیز بسته گردید. کنترل و مراقبت اطراف مدرسه و حرم از ناحیه‌ی نیروهای دولتی شدیدتر شد. نیروهای رژیم و حتی ژاندارمری منطقه به حالت آماده باشد در آمدند تا این که حدود ساعت 8 صبح روز هفدهم خرداد 54 درمدرسه‌ی فیضیه همانند روزهای قبل باز گردید. مأموران، افراد داخل مدرسه را به بیرون دعوت می‌نمودند و ادعا می‌کردند که مانعی در سر راه افراد وجود ندارد. عدم خروج طلاب از مدرسه موجب شد که حلقه‌ی محاصره بر آنان تنگ‌تر شود و احساس خطر حمله به مدرسه بر تظاهر‌کنندگان مستولی گردد. پس از یک ساعت و نیم تلاش مأموران مبنی بر خروج طلاب از مدرسه و بی‌ثمر بودن آن، نیروهای دولتی بر آن می‌شوند که مجددا در مدرسه‌ی فیضیه و دارالشفا را ببندند و موضع‌گیری‌های نظامی نیروهای دولتی و کماندوهای اعزامی از تهران، طلاب را به این حقیقت واقف می‌کند که نیروهای رژیم قصد حمله و خونریزی دارند و این جریان به‌طور مسالمت‌آمیز حل نخواهد شد. ساعت 4 بعدازظهر 17 خرداد 54 «گارد جاویدان» نیروهای ساواک و شهربانی قم دژ محکمی را در اطراف مدرسه‌ی فیضیه و دارالشفا به وجود آوردند و آماده‌ی یورش به مدرسه شدند. حدود ساعت پنج بعدازظهر همان روز کماندوها از طریق مسافرخانه‌های اطراف حرم و مدرسه‌ی فیضیه به راحتی وارد حیاط مدرسه شدند و طلاب موجود در آن‌جا را مورد ضرب و شتم و جرح قرار دادند. ضربه‌های آنان به حدی کاری بود که اکنون پس از گذشت چندین سال از آن حادثه، آثار سوء آن بر تن مصدومین باقی است. طلاب دستگیر شده که حدود 350 نفر بودند به طرز اهانت‌آمیزی به شهربانی قم منتقل شدند و در اتاق یا زندان نسوان شهربانی جای گرفتند. بعدازظهر روز 18 خرداد 54 طلاب دستگیر شده را تحت تدابیر شدید امنیتی بعد از شکنجه‌های روحی و جسمی زیاد به تهران انتقال دادند. طلاب دستگیر شده پس از چندین ساعت حرکت در جاده و شهر و گذر از منطقه‌ی نظامی اوین، ساعت 9 شب به زندان رسیدند. بعد از چند هفته بازجویی و شکنجه عوامل اصلی حرکت را پیدا نموده، زندانیان را به سه دسته تقسیم کردند و برای هر گروه با توجه به شرایط سنی، حکم خاصی را صادر نمودند.* دستگیری طلاب و آزار و اذیت آن‌ها باعث شد تا نگرانی مراجع تقلید فزونی گیرد تا این که تنی چند از مراجع وقت از جمله آیت‌الله گلپایگانی و عده‌ی دیگر در منزل آیت‌الله آقای حاج شیخ مرتضی حائری جلسه‌ای ترتیب دادند تا در رابطه با حوادث فیضیه و بازداشت طلاب تصمیمی اتخاذ کنند. آقایان مراجع با شهربانی و ساواک تماس گرفتند و بعد از صحبت و گفت‌و‌گوی بسیار نمایندگانی از طرف مراجع (از جمله آقای شاکری از طرف آیت‌الله گلپایگانی) انتخاب شدند و به طرف شهربانی حرکت کردند؛ ولی باز به نتیجه‌ای نمی‌رسند. سرانجام آیت‌الله گلپایگانی نامه‌ای برای آیت‌الله خوانساری تنظیم نمود و طی آن ضمن اظهار تأسف از وقوع فاجعه‌ی 17 خرداد تذکراتی دادند تا این تذکرات از طریق آقای خوانساری به دستگاه ارایه شود. بخش کوتاهی از این نامه بدین شرح است: «… چند روز پیش عده‌ای از مأمورین به مدرسه‌ی فیضیه و دارالشفا حمله کردند و در و پنجره‌ها را شکستند و جمعی از طلاب و محصلین علوم دینی را مضروب و مجروح و بازداشت نمودند. این فاجعه‌ی ناگوار موجود تأثر عمیق حقیر و جامعه‌ی روحانیت گردید…**» *** آیت‌الله سیدحسن طاهری خرم‌آبادی در این رابطه چنین نقل می‌کنند: « … در کل آیت‌الله گلپایگانی بسیار از این قضیه متأسف و حتی عصبانی بودند و اگر مصادف شدن قضیه با تعطیلات تابستانی حوزه نبود بسا که اقدامات جدی‌تری هم از طلاب بازداشت شده می‌کردند.»

پی نوشت :

1-علی شیرخانی، حماسه‌ی17 خرداد 54، مدرسه‌ی فیضیه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران 1377، ص 84.

2- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پیشین [ج 1، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی]، ص 392

3- در اسناد محرمانه‌ی ساواک در رابطه با این برنامه آمده: «… آیت‌الله گلپایگانی طی نامه‌ای که به عنوان آیت‌الله حاجی سیداحمد خوانساری نوشته‌اند ضمن ابراز تأسف از حادثه‌ی مدرسه‌ی فیضیه و تکذیب مندرجات جراید کشور،از او درخواست نمود که برای استخلاص طلاب بازداشت شده اقدام نماید…»«حماسه‌ی خرداد، ص 252) [1354/03/17]


کتاب زندگی‌نامه آیت‌الله گلپایگانی به روایت اسناد صفحه:122