21 فروردین 1400

شهرداری که اعدام شد_غلامرضا نیک پی


شهرداری که اعدام شد_غلامرضا نیک پی

غلامرضا نیک‌پی در سال 1306 در اصفهان به دنیا آمد. پدرش اعزازالملک تحصیل‌کرده آمریکا و در کابینه قوام معاون وزارت پست و تلگراف بود. غلامرضا نیک‌پی از سمت مادری نتیجه پسری ناصرالدین‌شاه و نوه ظل‌السلطان محسوب می‌شود که پس از اخذ لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و دکتری اقتصاد بین‌الملل را از مدرسه اقتصاد لندن گرفت و به ایران بازگشت. نیک‌پی کار خود را با شرکت ملی نفت آغاز کرد و چون از اعضای کانون مترقی به ریاست حسنعلی منصور بود خیلی زود از نزدیکان منصور و هویدا شد و در کابینه اول هویدا سمت وزیر مشاور را برعهده گرفت. در سال ۱۳۴۶ غلامرضا نیک‌پی طی حکمی از طرف اسدالله علم، وزیر دربار به ریاست اداره کاخ جوانان در کنار دیگر مسئولیت‌هایش انتخاب شد. پس از حدود چهار سال که نیک‌پی سمت معاونت نخست وزیری را برعهده داشت، وی در سال ۱۳۴۷ توانست به وزارت آبادانی و مسکن در کابینه هویدا دست یابد. اما به‌خاطر درگیری فیزیکی با عطاءالله خسروانی - وزیر کشور وقت - از این سمت برکنار شد. وی سپس با کمک هویدا توسط انجمن شهر به سمت شهرداری تهران منصوب شد. نیک‌پی در زمانی به شهرداری تهران رسید که بخش زیادی از طرح‌هایی که شهرداران پیش از او کلنگ زده بودند آماده بهره‌برداری شده و او با افتتاح این پروژه‌ها سعی داشت چهره شهر را به سوی مدرنیته ببرد. یکی از مهم‌ترین اقدامات نیک‌پی ایجاد گروهی برای مطالعه برای حل ترافیک تهران بود؛ بنا بر این طرح مطالعاتی که با نگاه به طرح تفصیلی تهران نگاشته شد، 4 بزرگراه در 4 سمت تهران دسترسی را سرعت می‌بخشید. نیک‌پی در تیر ماه 1349 پروژه بزرگ نخستین گورستان مکانیزه و مدرن تهران را که مطالعاتش از دوره شهرداری تقی سرلک شروع شده و در دوران شهرستانی کلنگ ساختش به زمین خورده بود را افتتاح کرد. گورستانی که به پیشنهاد آیت‌الله خوانساری به‌ خاطر افتتاح در دهه فاطمیه، بهشت زهرا(س) نام گرفت. تکمیل و افتتاح نماد تهران یا برج شهیاد که بعد از انقلاب به برج آزادی تغییر نام داد یکی دیگر از کارهای زمان شهرداری نیک‌پی بود. افتتاح تئاتر شهر هم در دوره او رخ داد. تکمیل طرح ساخت شهستان پهلوی در تپه‌های عباس‌آباد که شهری اداری و حاکمیتی را در دل تهران به‌وجود می‌آورد، یکی دیگر از طرح‌های زمان نیک‌پی بود که اجرا نشد. اخذ عوارض شهری، اخذ عوارض از کامیون‌ها و اتوبوس‌های غیرکرایه‌ای و پلاک سفید هم از کارهایی بود که در دوره نیک‌پی دنبال می‌شد. با این حال حرف و حدیث‌های زیادی درباره نیک‌پی در آن زمان مطرح بود.  در چند فقره گزارش ساواک به رشوه‌های مختلفی که نیک‌پی در دوره شهرداری گرفته اشاره شده است؛ یا در گزارشی دیگر آمده که وی در دوران شهرداری خود، 5 میلیون دلار به نام پدرش در بانک سوئیس واریز کرد. همچنین معروف بود که نیک‌پی توجه خاصی به زنان داشته و برخی از آنها صاحب موقعیت ممتازی در شهرداری می‌شدند. در شمار این‌گونه زنان می‌توان به مدیرکل زیباسازی شهر تهران و چند زن دیگر اشاره کرد که نه به خاطر تخصص و لیاقتشان بلکه به سبب مناسبات خاصی که با نیک پی داشتند، به این مقام‌ها رسیده بودند. هرچه بود دلارهای نفتی در دوره نیک‌پی تهران را شبیه شهرهای آمریکایی به‌خصوص نیویورک کرد، طوری که در سال 56 ، شهردار سئول که به ایران سفر کرده بود آرزو کرد روزی سئول شبیه تهران شود. اما در نهایت به رأی انجمن شهر تهران، نیک‌پی بار دیگر جایش را به شهرستانی داد و به مجلس سنا رفت.  او از مدیران پهلوی بود که با بالا گرفتن انقلاب از ایران خارج نشد؛ او علت ‌ترک نکردن ایران را مرگ پدرش عنوان می‌کرد. با پیروزی انقلاب، دستگیر و در دادگاه انقلاب به جرم کلاهبردای و قتل محکوم شد. جرم قتل برای تخریب آلونک‌های جنوب تهران بود که در جریان آن یک نفر کشته شد. البته نیک‌پی این کار را به دستور دولت دانست. نیک‌پی به ‌خاطر اتهامات وارده، مفسد فی‌الارض شناخته و در 22 فروردین 58 اعدام شد.