احمد شاه هفتمین و آخرین پادشاه قاجار



احمدشاه، هفتمین و آخرین پادشاه سلسله قاجار دومین پسر محمدعلی شاه و بزرگترین فرزند ذکور او از ملکه جهان است که در سال 1275 هجری شمسی در زمان ولیعهدی پدرش در تبریز به دنیا آمد و دوران طفولیت او در تبریز سپری شد. محمد علی شاه از همسر قبلی خود که از خاندان قاجار نبود و بعد از ازدواج با ملکه جهان او را طلاق داد، پسری داشت که بعدا" به لقب زمان ولیعهدی خود او را "اعتضادالسلطنه" ملقب شد.
احمدشاه، که فبل از رسیدن به مقام سلطنت سلطان احمد میرزا خوانده می شد، مانند پدر معلمان و مربیان روسی داشت و اسمیرنوف معلم روسی او که افسر ارتش روسیه بود، به همان اندازه که شاپشال روسی محمدعلی میرزا و محمدعلی شاه بعدی را تحت نفوذ خود گرفته بود، در او نفوذ داشت. سلطان احمد میرزا که فوق العاده مورد توجه و علاقه پدر و مادرش بود در همان سال اول سلطنت محمدعلی شاه در ده سالگی به عنوان ولیعهد تعیین شد و با این که رسم سلاطین قاجار از زمان سلطنت فتحعلی شاه به بعد این بود که ولیعهد را ولو در خردسالی به حکومت آذربایجان منصوب نمایند، ملکه جهان از فرستادن این طفل نازپرورده به تبریز جلوگیری نمود و اعزام او را به آذربایجان به زمانی که به سن بلوغ برسد موکول کرد.
وقایعی که به سقوط محمد علی شاه از اریکه سلطنت انجامید و در بخش مربوط به وقایع ایران در دهه اول قرن بیستم به تفصیل شرح داده شده است، به استقرار احمدشاه در مقام سلطنت پیش از رسیدن وی به سن بلوغ انجامید. تشریفات انتقال سلطنت از محمد علی شاه به پسرش نیز غیرعادی بود و همانطور که در فصل مذکور اشاره شد یک مجلس عالی از رجال و بزرگان مملکت که خود را نماینده مردم می دانستند محمد علی شاه را از سلطنت خلع و احمد شاه را به سلطنت برگزیدند.
احمدشاه در آغاز سلطنت سیزده سال داشت و مجلس عالی تا رسیدن وی به سن بلوغ عضدالملک بزرگ خاندان قاجار را به نیابت سلطنت برگزید. احمدشاه قریب 17 سال در مقام سلطنت ایران باقی ماند و دوران سلطنت او مملو از حوادث ناگواری است که با اعدام شیخ فضل الله نوری در نخستین روزهای سلطنت وی آغاز و با تلاش پدرش برای بازگشت به مقام سلطنت تحت حمایت روسها و سپس تجاوز نظامی روسها به ایران و اشغال بخشی از آذربایجان و خراسان و اعدام ثقةالاسلام مجتهد بزرگ تبریز به دست نظامیان روس ادامه می یابد. در جریان مداخله نظامی روس ها در ایران، ناصرالملک که پس از مرگ عضدالملک نیابت سلطنت ایران را به عهده داشت مجلس را منحل کرد و یک حکومت دیکتاتوری برقرار نمود که تا قبل از رسیدن احمد شاه به سن بلوغ و تاجگذاری او ادامه داشت.
احمدشاه در آستانه جنگ بین المللی اول تاجگذاری کرد و سلطنت او با اشغال ایران از طرف قوای انگلیس و روس و عثمانی و تشکیل یک دولت در مهاجرت در کرمانشاه، در مقابل دولت مرکزی ایران ادامه یافت. بعد از پایان جنگ وثوق الدوله نخست وزیر وقت که با پشتیبانی انگلیسی ها به این مقام منصوب شده بود با امضای یک قرارداد اتحاد سیاسی و نظامی با انگلستان، که ایران را عملا" تحت الحمایه انگلستان قرار می داد بحران سیاسی بزرگی به وجود آورد. امضای این قرارداد که به قرارداد 1919 معروف شده است به حرکتهای تجزیه طلبانه در آذربایجان و گیلان انجامید و سرانجام با کودتای 1299 و اشغال تهران از طرف نیروهای قزاق به فرماندهی رضاخان، احمدشاه فرمان نخست وزیری سیدضیاءالدین طباطبایی عامل سیاسی کودتا را صادر نمود و رضاخان با لقب سردار سپه به فرماندهی قوای مسلح ایران منصوب شد.
قرارداد 1919 با توافق قبلی بین سیدضیاءالدین و انگلیسی ها لغو شد، ولی حکومت سیدضیاءالدین هم بیش از صد روز دوام نیافت و احمدشاه پس از تشکیل کابینه های بی دوام به ریاست قوام السلطنه و مشیرالدوله و مستوفی الممالک سرانجام فرمان نخست وزیری رضاخان سردار سپه را صادر نمود و خود عازم اروپا شد. رضاخان در مدت غیبت طولانی احمدشاه از ایران پایه های قدرت خود را مستحکم تر ساخت و پس از شکست طرحی که برای اعلام نظام جمهوری در ایران داشت، سرانجام مقدمات خلع قاجاریه و انتقال سلطنت به خاندان خود را فراهم ساخت. احمدشاه روز نهم آبان 1304 پس از تصویب طرح خلع قاجاریه در مجلس شورای ملی از سلطنت خلع شد و برادر ولیعهد او محمد حسن میرزا نیز به طرز موهن و تحقیرآمیزی از ایران اخراج گردید. احمدشاه سه سال بعد از خلع از مقام سلطنت در سال 1307(1928 میلادی) در پاریس درگذشت.

برگرفته از کتاب: صد سال ، صد چهره ، تاریخ مصور ایران و جهان در قرن بیستم ، نوشته: محمود طلوعی ، چاپ اول 1378/صفحه 890- 8