02 مرداد 1400
درباره کمیته مشترک ضد خرابکاری
در اواخر دهه 1340 با افزایش حرکت های مسلحانه گروه های سیاسی مبارز و برانداز ، عملیات ضد براندازی و مقابله جویانه نهادهای امنیتی _ اطلاعاتی کشور نیز رو به فزونی نهاد ، اما در روند سرکوب حرکت و مهار مبارزین چند برخورد منجر به درگیری بین مراکز و نهادهای امنیتی و انتظامی و اطلاعاتی کشور روی داد ، در آذر 1349 شورای امنیت کشور برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی در چرخه برخورد با مبارزین و عملیات ضد براندازی ، تمامی تیم های امنیتی _ انتظامی را موظف کرد تا پیش از هر حرکت و عملیات ضد براندازی با یکدیگر هماهنگی های لازم را صورت دهند . در اواسط سال 1350 برای تداوم و هماهنگی عملیات مقابله جویانه با گروه های مسلح و برانداز ، تشکیلات جدیدی به نام کمیته مشترک ضد خرابکاری با مشارکت اداره کل سوم (امنیت داخلی) ساواک و ادارات دوم ارتش ، شهربانی و ژاندارمری ایجاد شد ، با این حال تأسیس کمیته به صورت رسمی به اوایل بهمن 1350 بر می گردد . کمیته مشترک ضد خرابکاری فعالیت خود را در اداره اطلاعات شهربانی کشور مستقر در ساختمان زندان موقت شهربانی درمجاورت شهربانی کل کشور واقع در مرکز شهر (باغ ملی) شروع کرد ، اما مدتی بعد به ساختمان مستدیر (ساخت آلمان ها به سال 1316) واقع در میدان مشق (شمال غرب میدان توپخانه) منتقل شد . پیش از تشکیل کمیته مشترک به دستور سپهبد مقدم (مدیر کل اداره سوم) در آبان 1349 کمیته ای برای بررسی اغتشاشات در دانشگاه ها ، در اداره سوم به وجود آمد که خیلی زود از مسیر اصلی خودش خارج شد و گروه های برانداز و مسلح را کشف کرد . همچنین در سال 1350 در اوین کمیته ای ضد خرابکاری به سرپرستی منوچهر هوشنگ ازغندی (معروف به دکتر منوچهری) و در شهربانی نیز کمیته ای به همین منظور (مقابله با گروه های مبارز و برانداز) زیر نظر رئیس شهربانی به سرپرستی حسن ختائی و کارمندان اداره اطلاعات شهربانی به وجود آمده بود ، ناهماهنگی و برخوردهای مذکور بین تیم های عملیاتی این کمیته ها سبب اصلی تشکیل کمیته مشترک ضد خرابکاری در بهمن 1350 به فرمان شخص شاه شد . پس از آن تمامی کمیته های مزبور منحل و کارمندان شان مأمور به خدمت در کمیته مشترک گردیدند و کلیه سرنخهای عملیاتی نیز در اختیار کمیته جدیدالتأسیس قرار گرفت ، در کمیته مشترک ابتکار عمل در دست اداره کل سوم ساواک بود و غالب مأموران به کار گرفته شده در آن از ساواک بودند ، این مأموران با شرکت در کلاس های آموزشی زیر نظر مدرسان ایرانی و اسرائیلی و نیز کسب تجربه ، مهارت فراوانی در تعقیب و مراقبت ، عملیات ضد خرابکاری ، بازجویی و شکنجه دست یافتند . اولین رئیس کمیته مشترک ضد خرابکاری سپهبد جعفر قلی صدری (رئیس موقت شهربانی) و معاون کمیته تیمسار فضل الله جعفری (ریاست وقت گروه اطلاعات شهربانی) و رئیس ستاد آن پرویز ثابتی از مقامات بلند پایه ساواک (معروف به مقام امنیتی) بود ، سرتیپ رضا زندی پور ، دومین رئیس آن بود که توسط تیمی از سازمان مجاهدین خلق در 26 اسفند 1353 ترور شد و جای خود را به سرتیپ علی اصغر ودیعی داد ، سرتیپ جلال سجده ای نیز آخرین رئیس کمیته مشترک بود . در اوایل خرداد 1352 پیشنهاداتی به تصویب محمد رضا پهلوی رسید که بر اساس آن سازمان کمیته مشترک به سه واحد (هر واحد در حد یک اداره ساواک) اطلاعاتی ، اجرایی و پشتیبانی تقسیم و رئیس کمیته نیز از بین امرای ساواک انتخاب می شد ، همچنین باید بولتن های ویژه کمیته از طریق ساواک به دست شاه می رسید ، از دیگر پیشنهادهای مصوب شاه ، تأمین اعتبارات مالی کمیته از بودجه نخست وزیری و تعیین محل استقرار آن در شهربانی بود . بازداشتگاه کمیته مشترک ضد خرابکاری دارای چهار بند انفرادی با 86 سلول 5/2×5/1 متر و دو بند عمومی با 18 سلول بزرگ دویست نفری ، محل اعمال وحشیانه ترین شکنجه ها بود ، سلول ها و اتاق های هر بند در راهرویی بود که در طول از هم جدا شده بود تا زندانیان نتوانند سلول های روبرو را ببینند ، اختر رودباری می گوید : گاهی سه سلول انفرادی (سلول های کوچک 2×1 متر) در کوچه ای قرار داشت و وقتی ما می خواستیم به آنجا وارد شویم ابتدا از جایی به اندازه یک در می گذشتیم ، در آن کوچه با فاصله یک متر از دیوار بیرونی سه سلول انفرادی قرار داشت ، به نظر می رسید که سلول ها حاصل تبدیل سلول های جمعی به سه سلول است . در سه طبقه ساختمان مدور بازداشتگاه کمیته ، اتاق های مخصوص بازجویان و شکنجه گران تعبیه شده بود ، از جمله آنها اتاق تمشیت یا اتاق حسینی بود که در آن متهم و زندانی تا سر حد مرگ شکنجه می شد تا اعتراف و اقرار نماید ، محوطه دوار بازداشتگاه با نرده هایی حافظ بندی و محصور شده بود که در تمامی قسمت های آن حرف S دیده می شد ، تا متهم نتواند خود را از طبقات بالا به پایین بیندازد و خودکشی کند . زندانیان در بازداشتگاه کمیته به لحاظ استفاده از دستشویی و حمام در مضیقه بودند ، دوش های حمام در طبقه همکف قرار داشت ، زخم ها و جراحت های ناشی از شکنجه ها و ضربات شلاق در تنها بهداری کمیته به طرز نامطلوبی پانسمان می شد و پزشکیار کم سواد این بهداری برای کاهش دردهای زندانیان فقط به تجویز چند مسکن (نوالژین) و آسپرین اکتفا می کرد . آویزان کردن از سقف ، دستبند قپانی ، آویزان کردن صلیبی ، شوک الکتریکی ، آپولو ، سوزاندن نقاط حساس بدن با فندک و شعله شمع ، قفس هیتردار ، صندلی هیتردار ، باتوم برقی و از همه بالاتر شلاق با کابل برقی را می توان از متداول ترین شکنجه های جلادان و مأموران شکنجه گر کمیته مشترک برشمرد . از معروف ترین شکنجه گران و بازجویان کمیته می توان از ناصر نوذری (رسولی) ، محمد علی شعبانی ( حسینی) ، منوچهر وظیفه خواه (منوجهری) ، بهمن نادری پور (تهرانی) ، فریدون توانگری (آرش) ، زمانی ( زمردی) ، محمد تفصیلی (محمد خوشگله) ، مصطفی هیراد ( مصطفوی) و .... نام برد . همچنین برخی از زندانیان سیاسی کمیته عبارت بودند از : آیت الله خامنه ای ، محمد علی رجایی ، کاظم ذوالانوار ، آیت الله قاضی طباطبایی ، آیت الله اشرفی اصفهانی ، آیت الله ربانی شیرازی ، خسرو گلسرخی ، دکتر علی شریعتی ، مسعود رجوی ، بهزاد نبوی ، مصطفی جوان خوشدل ، عزت الله شاهی ، مهدی غیوران ، مرضیه حدیدچی (دباغ) ، رضوانه دباغ ، عصمت باروتی ، فاطمه (عفت) موسوی ، زهرا جزایری ، طاهره سجادی ، اختر رودباری ، فریده کمالوند ، معصومه (مهین) محتاج ، رقیه واثقی ، وجیهه ملکی ، اکرم شیخ حسنی ، فاطمه حسینی ، وجیهه مرصوصی (همسر سعید حجاریان ) .... از کسانی که بر اثر شکنجه های مأموران کمیته جان باختند می توان از امیر مراد نانکلی ، حسین کرمانشاهی اصل ، محمد دزیانی و فاطمه امینی نام برد . این مکان مخوف اکنون تبدیل به موزه ای شده که در آن گوشه ای از سیاهی ها ، درنده خویی ها و ظلم بی حد بازجویان و شکنجه گران در طرفی و نیز مقاومت ها ، حماسه ها و ایستادگی ها را در طرف دیگر به تصویر کشیده است .
آرشیو موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی