24 اسفند 1391

گزارش ساواک مرکز به ساواک قم


گزارش ساواک مرکز به ساواک قم
از : ساواک مرکز تاریخ 3/1/42

به : ساواک قم شماره : 1011

خیلى خیلى فورى



برحسب نقشه‏هائى که قبلاً از طرف بعضى عناصر قم و تهران تهیه شده بود قرار [بوده] است1 روز دوم فروردین که وفات حضرت صادق است در بعضى از شهرستانها منجمله مشهد ـ قم و احتمالاً اراک و کاشان و شیراز تظاهراتى از طرف طلاب برعلیه دولت و راى نسوان بعمل آید و در این روز همه‏جا آشوب و بلوا بشود خوشبختانه با این نقشه شیطانى مردم موافق نبوده‏اند باین جهت ناچار شده‏اند خود طلاب دست بعمل بزنند از جمله تبریز طلاب با سنگ و چوب از داخل مسجدیکه مراسم عزادارى در آن‏جا برپا بود به پاسبانها حمله میکنند و پاسبانها ناچارا مجبور بتیراندازى هوائى میشوند که در نتیجه دو نفر از مردم عادى مصدوم میشوند هم چنین در قم عصر همان روز از طرف طلاب از پشت‏بام بیک عده مردم که در صحن مدرسه فیضیه بوده‏اند و نسبت بشخصیکه بالاى منبر بوده فحاشى میکرده تظاهرات عکس هم میکرده‏اند با سنگ حمله میشود و یک نفر از مردم عادى مجروح میگردد در مشهد فقط بصدور اعلامیه اکتفا میشود و اتفاقى نیافتاده این اعلامیه برعلیه مسأله راى نسوان است بهر صورت آقایان وظیفه دارید که با نهایت قدرت مراقبت نمایند کوچکترین اثریکه از بروز چنین حوادثى پیدا شد با نهایت شدت جلوگیرى فرمائید که نظایر آن تکرار نشود بتمام فرمانداریهاى تابعه نیز دستور مؤکد بدهید دولت در قم با نهایت شدت عمل خواهد کرد لازم است تا تمام مراکز [مظنون] تحت نظر قرار بگیرد و بهرکس سوءظن داشتید فورى توقیف کنید که هیچ‏گونه اتفاقى نیفتد خودم براى استراحت بگچساران میروم ولى آقایان هر لحظه میتوانند وسیله نخست‏وزیر اسداله علم متن تلگراف را سریعا در اختیار فرماندارى قم بگذارید.

3/1/42422 سرلشگر پاکروان





1 ـ واقعه فروردین سال 42: از آغاز سال 1342 بحران روابط بین دولت و جامعه مذهبى قم، شدت یافت. روز دوم فروردین گروهى از مأمورین پلیس و ساواک به مدرسه فیضیه قم یورش بردند و جمعى از طلاب را مضروب و مجروح کردند، چند تن نیز کشته شدند. آیت‏اللّه‏ خمینى، طى تلگرامى به عنوان علماى تهران، در تشریح حمله به مدرسه فیضیه، شاه را به باد حمله گرفت:

«... حمله کماندوها و مأمورین انتظامى دولت با لباس مبدل در معیت و پشتیبانى پاسبانها به مرکز روحانیت، خاطرات مغول را تجدید کرد[... ]اینان با شعار شاه دوستى به مقدسات مذهبى اهانت مى‏کنند. شاه دوستى یعنى غارتگرى، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به مرکز علم و دانش. [...] من به نام ملت از آقاى علم، شاغل نخست‏وزیرى استیضاح مى‏کنم. من اکنون قلب خود را براى سرنیزه‏هاى مأمورین شما حاضر کرده‏ام...»

علما و روحانیون تهران و دیگر شهرستانهاى ایران، طى بیانیه‏اى حمله به مدرسه فیضیه را محکوم کردند.

با فرارسیدن ماه محرم، بحران شتاب بیشترى گرفت. دولت نیز نگران وقوع حوادثى در روزهاى عزادارى بود. شهربانى تهران، طى اعلامیه‏اى گفته بود: «انجام مراسم سوگوارى مشروع که با موازین اسلام تطبیق نماید با رعایت نظم و ترتیب کامل انجام خواهدگردید، لیکن اعمال و تظاهراتى که شرع مقدس نیز آنها را تحدید نفرموده است به کلى ممنوع و به مأمورین انتظامى دستور جلوگیرى داده شده است...»

آیت‏اللّه‏ خمینى به منظور مقابله با رژیم و برگزارى هر چه باشکوهتر مراسم عزادارى در بیانیه‏اى خطاب به وعاظ و گویندگان، توصیه کرده بود از تهدید دستگاه نهراسند، وظیفه دینى خود را انجام دهند و مردم را از خطر اسرائیل و عمال آن آگاه سازند. نجاتى سرهنگ غلامرضا تاریخ سیاسى بیست‏وپنج ساله ایران صفحه 226