گریه کارتر
در خاطرات کارتر آمده است که وی پس از دریافت خبر شکست قطعی نظامیان آمریکایی در عملیات طبس گریه میکند و میگوید ای خدای بزرگ، خدای خمینی بر خدای من پیروز شد و این دقیقاً نقطه عطفی در تاریخ کشور ماست
پس از اشغال لانه جاسوسی آمریکا در تهران و دستگیری اعضای سفارت آمریکا از سوی دانشجویان در سال 1359، در پی ناکامی دولت ایالات متحده آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی اعضای سفارت سابق آمریکا در تهران که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی این کشور بازداشت شده بودند، “جیمی کارتر ” رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا دستور انجام عملیات آزادسازی را صادر کرد.
در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹هواپیماها و بالگردهای آمریکایی به دستور و با فرماندهی “جیمی کارتر ” رئیسجمهور وقت آمریکا وارد منطقهای از صحرای طبس شدند، امّا وقوع طوفان شن در آن شب موجب برخورد هواپیماهای C – 130 و بالگردهای سیکورسکی شد و 8 تن از نظامیان آمریکایی در این حادثه کشته شدند.
محمدکریم عابدی نماینده مردم فردوس، طبس و سرایان و عضو کمیته دفاعی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در این باره به خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس میگوید: در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ یکی از اعجازهای الهی شامل حال ملت ایران شد و به وسیله تیرهای غیبی که خداوند وسیله آنرا فراهم میکند، ناوگان تهاجمی بالگردی و هواپیمایی و در ادامه آن جنگندههای آمریکا برای ورود به جمهوری اسلامی ایران در عمق بیش از ۱۰۰۰ کیلومتری خاک کشورمان در صحرای طبس به شکست انجامید.
او در خصوص جزئیات این حمله نظامی آمریکا ادامه میدهد: در ۴ اردیبهشت ۱۳۵۹ حدود ساعت ۲۰ شب بود که ۸ فروند ناو هلیکوپتربر مدرن به نام سیکورسکی که هرکدام بین ۳۰ تا ۴۰ نفر را میتواند جابجا کند، به سمت ایران پرواز میکنند. این هلیکوپترها پس از 5/2 تا ۳ ساعت پرواز باید مجدداً سوختگیری کنند و از آنجایی که سوختگیری در هوا برای این نوع هلیکوپترها مقدور نیست، باید با نشستن روی زمین، اقدام به این کار کنند. در کویر طبس مناطقی برای ورود اضطراری هواپیماهای مسافربری وجود دارد، از آنجایی که آنها نقشههای ایران را داشتند، این منطقه را که نسبتاً امن بوده و با جاده طبس به یزد نیز فاصله زیادی نیز نداشته را انتخاب میکنند و پس از چند ساعت پرواز، نزدیک ساعت ۲۳ شب ۴ اردیبهشت با پشتیبانی 6 فروند هواپیما در صحرای طبس مینشینند که 4 فروند آن هواپیمای C – 130 بوده و دو فروند هم هواپیمایی به نام « کیسی » که یکی از آنها برای کارهای اجرایی و دیگری نیز به عنوان هواپیمای رزرو استفاده میشده است. هلیکوپترها از لحظه پرواز از دریای عمان به سمت کویر طبس پرواز کردند. یکی از آنها در منطقه باتلاق جازموریان دچار اشکال میشود، بلافاصله فرماندهان این عملیات جیمی کارتر را در جریان موضوع میگذارند و کارتر دستور به رهایی هلیکوپتر میدهد . مسئولان عملیات طبق دستور کارتر پس از سوار کردن خلبان و افراد هلیکوپتر مشکل دار سیستمها و مدارهای الکترونیک این هلیکوپتر را قطع و به مسیر ادامه میدهند. در خلیج فارس و در منطقه نزدیک طبس رادارهایی برای شناسایی عوامل ورودی مختلف وجود دارد، اما آمریکاییها با ترفندهای الکترونیکی، اقدام به پارازیتدار کردن این رادارها میکنند تا شناسایی نشوند. به فاصله یک ساعت پس از پرواز، مجدداً یکی دیگر از هلیکوپترها در مسیر دچار اشکال و اختلال میشود و از کار میافتد، پس از ارائه گزارش این موضوع به جیمی کارتر فرمانده عملیات، وی دستور به رهایی این هلیکوپتر نیز میدهد و عملیات مذکور با 6 فروند هلیکوپتر ادامه مییابد.
عابدی ادامه میدهد: 6 فروند بالگرد آمریکایی پس از نشستن در صحرای طبس، اقدام به سوختگیری از هواپیماهای سوخترسانی میکنند؛ سوختگیری تا نزدیک ساعت یک بامداد طول میکشد، درحالی که این هلیکوپترها باید طوری و برنامه ریزی و پرواز میکردند که در این ساعت در پشت ارتفاعات غرب گرمسار روی تپهها مینشستند. در این مقطع آمریکاییها همه مسافران اتوبوسی را که در حال جابجایی زائران امامرضا(ع) از مشهد به سمت یزد بوده را دستگیر میکنند. از آنجایی که در کویر شن، خاک، ماسه و باد وجود دارد، طوفانی به صورت گردباد به وجود میآید و سبب از کار افتادن سیستم الکترونیکی یکی دیگر از بالگردها می شود . خلبان به طور ناگهانی گیج میشود. در همین حال دو تانکر سوخت از آن محل در حال عبور بوده که آمریکاییها موفق به متوقف کردن یکی از تانکرها میشوند اما دیگری را نمیتوانند متوقف کنند. در چنین شرایطی ملخهای یکی از بالگردها هنگام بلند شدن با این تانکر سوخت و همچنین با هواپیماهای کیسی که دارای چند صد هزار لیتر سوخت بوده اصابت میکند و مانند یک بمب در صحرای طبس منفجر میشود. این انفجار که در دل سایر خلبانان وحشت ایجاد میکند 8 کشته و تعداد زیادی مجروح برجای میگذارد؛ این موضوع در نیمه شب به اطلاع فرمانده عملیات جیمی کارتر میرسد که وی نیز دستور به لغو عملیات و بازگشت سایرین میدهد. در خاطرات کارتر آمده است که وی در این لحظه گریه میکند و میگوید ای خدای بزرگ، خدای خمینی بر خدای من پیروز شد و این دقیقاً نقطه عطفی در تاریخ کشور ماست.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی