30 فروردین 1393

تاریخچه حجاب و عفاف در ادیان و اقوام گذشته


عباس رجبی

تاریخچه حجاب و عفاف در ادیان و اقوام گذشته

بنابر گواهی متون تاریخی، دراکثر قریب به اتفاق ملت ها وآیین های جهان، حجاب دربین زنان معمول بوده است؛ هرچند درطول تاریخ، فراز ونشیب های زیادی راطی کرده وگاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه بطور کامل ازبین نرفته است. مورخان به ندرت ازاقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده ویا به صورت برهنه دراجتماع ظاهر می شدند، یاد می کنند.

دانشمندان، تاریخ حجاب وپوشش زن رابه دوران ما قبل از تاریخ و عصر حجر نسبت می دهند، کتاب «زن درآینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل وعوامل تاریخی حجاب، می نویسد: باتوجه به علل ذکر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می شود، و به این دلایل، عقیده عده ای که می گویند «مذهب» موجد حجاب می باشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت که در دگرگونی و تکمیل آن بسیار موثر بوده است. 1

1- پوشش زن در یونان وروم باستان:

دایره المعارف لاروس درباره پوشش زنان یونان باستان می گوید: زنان یونانی در دوره های گذشته، صورت واندامشان را تا روی پا می پوشاندند. این پوشش که شفاف وبسیار زیبا بود، درجزایر کورس وامرجوس ودیگر جزایر ساخته می شد. زنان فنیقی نیز دارای پوششی قرمز بودند. سخن درباره حجاب، در لابلای کلمات قدیمی ترین مولفین یونانی نیزبه چشم می خورد، حتی «بنیلوب» (همسر پادشاه «عولیس» فرمانروای ایتاک) نیز با حجاب بوده است. زنان شهر «ثیب» دارای حجاب خاصی بوده اند، بدین صورت که حتی صورتشان رانیزبا پارچه می پوشاندند. این پارچه دارای دو منفذ بود که جلوی چشمان قرار می گرفت تا بتوانند ببینند. در «اسپارته» دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج خود را ازچشم مردان می پوشاندند. نقش هایی که برجای مانده، حکایت می کند که زنان سررا می پوشانده، ولی صورت هایشان بازبوده است، ووقتی به بازارمی رفتند، برآنان واجب بوده است که صورت هایشان را بپوشانند، خواه باکره و خواه دارای همسر باشند. حجاب در بین زنان سیبری وساکنان آسیای صغیر وزنان شهرماد (وفارس وعرب) نیزوجود داشته است. زنان رومانی ازحجاب شدیدتری برخوردار بوده اند، به طوری که وقتی ازخانه خارج می شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می پوشاندند وچیزی ازبرآمدگی های بدن مشخص نمی شد. 2

یکی از تاریخ نویسان غربی نیزشواهد زیادی دال بروجود حجاب دربین زنان یونان وروم باستان آورده است. او درباره «الهه عفت» که یکی ازخدایان یونان باستان است، می گوید: «آرتمیس»، الهه عفت است و عالی ترین نمونه (والگو برای) دختران جوان به شمار می آید. دارای بدنی نیرومند و ورزیده وچابک وبه زیور عفت وتقوا آراسته است. 3

همچنین درباره مردم یکی ازقبائلی که نهصد سال قبل ازمیلاد زندگی می کرده اند، آمده است: «بالاتر ازارمیان ودرکنار دریای سیاه، «سکاها» بیابانگردی می کردند. آنها مردم وحشی و درشت اندام قبائل جنگی نیمه مغول و نیمه اروپایی بسیار نیرومندی بودند که در ارابه به سرمی بردند وزنان خود راسخت در پرده نگاه می داشتند. 4  این مورخ درجای دیگر می گوید: «زنان فقط درصورتی می توانند خویشان ودوستان خود راملاقات کنند ودرجشن های مذهبی و تماشاخانه ها حضور یابند که کاملا درحجاب باشند. 5  همچنین ازقول یکی ازفلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، نقل می کند: نام یک زن پاک دامن را نیز چون شخص او باید درخانه پنهان داشت. 6

2- پوشش زن در ایران باستان:

درمورد پوشش زنان ایران باستان، مطالب زیادی درتاریخ وجود دارد. ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان واین که حجاب بسیار سختی دربین آنان رایج بوده است، می گوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دارازخانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش (اختلاط) کنند. زنان شوهردارحق نداشتند هیچ مردی را، ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که درایران باستان برجای مانده، هیچ صورت زن دیده نمی شود ونامی از ایشان به نظر نمی رسد. 7

ازدایراه المعارف لاروس نیزبه دست می آید که حجاب دربین مادها وپارس ها وجود داشته است. 8 همچنین درتفسیر اثنی عشری 9 آمده است: «تاریخ نشان می دهد که حجاب در فرس قدیم وجود داشته است.» درکیش «مازدیسنی» نامه شت مهاباد، آیه 90 گوید: زن خواهید و جفت گیرید وهم خوابه دیگری را نبینید و براو منگرید و با او میامیزید.»

نصوصی که بیانگر حجاب زنان ایران باستان است، نشان می دهد که زنان دردوره های مختلفی چون دوره مادها، پارسی ها (هخامنشیان)، اشکانیان و سامانیان دارای حجاب وپوشش بوده اند، که به چند نمونه آن اشاره می شود:

دوره مادها:

درکتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» آمده: «اصلی که باید درنظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه های ماقبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره (مادها) ازلحاظ شکل (باکمی تفاوت) با پوشاک مردان یکسان است. 10

وی درادامه برای توضیح نقوش برجای مانده می نویسد: «مرد وزن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، ازهم تمیز داده می شوند. به نظر می رسد که زنان پوششی نیز روی سرخود گذارده اند واز زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است.» 11

دوره پارسی ها (هخامنشیان):

پارسی ها به وسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته وسلسله هخامنشی را تاسیس کردند. آنها ازنظر لباس همانند مادها بودند. درمورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: «ازروی برخی نقوش مانده ازآن زمان، به زنان بومی برمی خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده وبلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمی خوریم که ازپهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل برروی همه لباس خود افکنده ودرزیر آن، یک پیراهن بادامن بلند ودرزیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.» 12

دوره اشکانیان:

دراین دوره نیز هماهنند گذشته، حجاب زنان ایرانی کامل بوده است. دراین باره چنین می خوانیم: «لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است. پیراهن دیگری داشته اند که روی اولی می پوشیدند وقد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سرمی کردند.» 13

درجای دیگر آمده است: «چادر زنان اشکانی به رنگ های شاد و ارغوانی ویا سفید بوده است. گوشه چادر درزیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می افتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را درقسمت عقب و پهلوها می پوشانیده است.»14

درکتاب «پارتیان» نیزآمده است: «زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو برتن می کردند، با شنلی که برافکنده می شد ونیز نقابی داشتند که معمولا به پس سرمی آویختند.»

 

دوره ساسانیان:

دراین دوره اردشیر پسر، بابک با استفاده از ضعف اشکانیان، سلسله ساسانیان را بنیان نهاد ودین زرتشت را دین رسمی کشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشکده های ویران را بازسازی نمود. زنان دراین دوره که احکام دینی زرتشتیان درکشور اعمال می شده است، همچنان دارای حجاب کامل بودند. درمورد پوشاک زنان چنین آمده است: «چادر که از دوره های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، دراین دوره نیز به صورت مختلف مورد استعمال داشته است.» 15

حجاب زنان در این دوره چنان اهمیتی داشت که «حتی لباس هنرپیشگان زن، مانند لباس های بلند سایر بانوان، تا پشت پاکشیده شده است.» 16

برای اثبات توجه زنان دراین دوره به حجاب، کافی است این نقل تاریخی را ازمنابع اسلامی مرور کنیم: هنگامی که سه تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی، را با ثروت فراوانی ازاموال، برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی رادربرابر عمر درحالی که با پوشش ونقاب، خود را پوشانده بودند، ایستاندند، خلیفه دستورداد، با آوازی بلند برآنان فریاد کشند که: پوشش ازچهره برگیرید تا مسلمانان آنها را ببینند وخریداران پول بیشتری به پای آنها بریزند. دوشیزگان ایرانی ازبرهنه کردن صورت خودداری کردند و مشت برسینه نماینده عمرزدند وآنان راازخود دور ساختند. خلیفه خشمناک شد و خواست با تازیانه آنان رابیازارد، درحالیکه شاهزادگان ایرانی می گریستند. حضرت علی (علیه السلام) به عمر فرمودند: دررفتارت مدارا کن؛ ازپیغمیر خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که می فرمود: «بزرگ و شریف هرقومی را که خوار وفقیر شده، گرامی بدارید» عمر پس ازشنیدن فرمایش حضرت علی (علیه السلام) آتش خشمش فرو نشست. سپس حضرت اضافه کرد: «با دختران ملوک نباید معامله دختران بازاری (کنیزان) کرد.»17

3- پوشش زن در ادیان بزرگ الهی

حجاب در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام): درآئین مقدس حضرت ابراهیم (علیه السلام) مساله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است. درکتاب تورات چنین می خوانیم: «رفقه»چشمان خود را بلند کرده واسحاق را دید واز شتر خود فرود آمد، زیرا ازخادم پرسید: این مرد کیست که درصحرا به استقبال ما می آید ؟ خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.» 18

ازاین بیان روشن می شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، ازشتر پیاده شدو خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.

حجاب درآیین یهود:

دراصول اخلاقی «تلمود» که یکی از کتاب های مهم دینی و درحقیقت فقه مدون و آیین نامه زندگی یهودیان است، آمده: «اگرزنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانچه مثلا بی آنکه چیزی برسر داشت به میان مردم می رفت ویا در شارع عام نخ می رشت یا با هرسنخی ازمردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون درخانه اش تکلم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، درآن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه اوراطلاق دهد.» 19

حجاب درآیین مسحیت:

در کتاب انجیل آمده است: پولس دررساله خودبه قدنتیان تصریح می کند: «اما می خواهم شما بدانید که سرهرمرد، مسیح است و سرزن، مرد وسر مسیح، خدا. هرمردی که سرپوشیده دعا یا نبوت کند سر خود رارسوا می نماید. اما هرزنی که سربرهنه دعا کند، سرخود را رسوا می سازد؛ زیرا این چنان است که تراشیده شود. زیرا اگر زن نمی پوشد، موی را نیز ببرد واگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد؛ زیرا که مرد اززن نیست، بلکه زن ازمرد است و نیز مرد اززن نیست، بلکه زن ازمرد است ونیز مرد به جهت زن آفریده نشده، بلکه زن برای مرد. ازاین جهت زن می باید عزتی برسرداشته باشد، به سبب فرشتگان... دردل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن نا پوشیده نزد خدا دعا کند.» 20 پس در جایی که برای دعا باید سرزن پوشیده باشد، به هنگام روبه روشدن با نامحرم پوشش سرلازم تر خواهد بود. ونیز درانجیل، دررساله پولس، به تیمو تاوس می گوید: «وهمچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا وپرهیز، نه به زلف ها وطلا و مروارید ورخت گران بها، بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کنند به اعمال صالحه.» 21

پی نوشت ها:

1- علی اکبر علویقی، زن در آیینه تاریخ؛ اگر منظور نویسنده این است که حجاب یک امر فطری است وبراثر یک رسم اکتسابی به وجود نیامده، ما هم قبول داریم، ولی نمی توان پذیرفت دین موجد حجاب نبوده است؛ زیرا اولا دوران پیش ازمذاهب، پیش فرض باطلی است. چون بنا برآموزه های دینی، اولین انسان خود پیامبر ودارای مذهب بوده است، ثانیا اگرحجاب را جزئی ازتعلیمات مذهب بدانیم، به فطری بودن آن نقصی وارد نکرده ایم، زیرا تعالیم دین با فطرت انسان هماهنگی کامل دارد، چنانچه آیه 30 سوره روم بدان اشاره دارد.

2- به نقل ازدایره المعارف القرن العشرین، 1923

3- ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص 520

4- همان، ص 336

5- همان، ص 340

6- همان

7- همان، ص 434

8- به نقل ازدایره المعارف القرن العشرین، 1923

9- تفسیر اثنی عشری، ج 10، ص 490

10- ضیاء پور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص 51

11- همان، ص 54

12- همان، ص 56

13- جلیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایرانی، ص 194

14- همان، ص 197

15- همان، ص 114

16- علی سامی، تمدن ساسانی، ج 1، ص 186

17- السیره الحلبیه، ج 2، ص 234

18- سفرپیدایش، باب 24، آیه 64 و 65

19- ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 4 ص 461.

20- باب 11، آیه 3 تا 14

21- باب دوم، آیه 9 تا 11


سایت باشگاه اندیشه