30 دی 1400

در حاشیه یک ترور


ساجدی

در حاشیه یک ترور

روزنامه اطلاعات در بعد از ظهر روز پنج شنبه اول بهمن ۱۳۴۳ تمامی صفحه اول خود را به خبری زیر عنوان «نخست‌وزیر تیر خورد» اختصاص داد. در این خبر، واقعه ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر وقت به صورت مفصل پرداخته شده بود. گزارش این حادثه دو صفحه کامل و یک نیم صفحه از روزنامه اطلاعات را به خود اختصاص داد. این روزنامه گزارش مبسوط خود را با یک تیتر اصلی، یک زیر‌تیتر، 12 سوتیتر، 31 میان‌تیتر و 3 عکس بزرگ به چاپ رساند. اما اختناق مطبوعاتی و خفقان رسانه‌ای در عصر پهلوی دوم مانع از آن شده بود که این روزنامه و سایر رسانه‌های آن زمان به خود اجازه دهند علت ترور را نیز انعکاس دهند. در نتیجه خبر ترور در همه مطبوعات آن زمان از یکی از شاخص‌های مهم خبرنویسی یعنی «چرایی واقعه» محروم مانده بود. حتی در روزهای بعد نیز که تبعات این رویداد در روزنامه‌ها مورد بحث و تحلیل قرار گرفته بود باز هیچ رسانه‌ای اجازه نداشت علت این حادثه را کالبدشکافی ‌کند.

 واقعیت این بود که حسنعلی منصور طی۱۰ ماه و ۲ هفته نخست‌وزیری خود مرتکب دو خیانت عمده به کشور شد. یکی از آنها که طی نیم قرن پیش از آن هیچ سیاستمداری در ایران جسارت ارتکاب آن را نداشته است احیای یک پیمان ننگین بود. پیمان کاپیتولاسیون در ایران بیش از ۱۰۰ سال پیش در نهم مرداد 1297 خورشیدی در دوره قاجار و در کابینه صمصام‌السلطنه به خاطر زشتی و وقاحت محتوایی آن لغو شد و این لکه ننگ از پیشانی تاریخ کشورمان پاک گردید. در سال 1300 خورشیدی نیز کابینه سید ضیاءالدین طباطبایی بر این لغو، تاکید دوباره نهاد.

 ولی این پیمان سخیف در عصر پهلوی دوم و در کابینه حسنعلی منصور برای آمریکایی‌ها مجدداً احیا شد و به مجلس ارائه شد و نمایندگان مجلس نیز آن را زیر فشار منصور یا درباریان در ۲۱ مهر ۱۳۴۳ به نفع آمریکایی‌ها تصویب کردند و به این ترتیب یک رسوایی پاک‌نشدنی دیگر به پرونده عملکرد پهلوی دوم افزودند.

 بنابراین اولین خیانت منصور که در هفتمین ماه نخست‌وزیری وی صورت گرفت ارائه کاپیتولاسیون به مجلس و تصویب آن بود. خیانت دوم که به منزله توهین به درک و شعور جامعه فهیم ایرانی بود، سه هفته بعد و زمانی صورت گرفت که ماموران حکومت منصور مبادرت به بازداشت و تبعید امام خمینی(ره) از ایران کردند. چرا که امام پرده از ابعاد ننگین قرارداد برداشته، در ۴ آبان ۱۳۴۳ در بیانیه‌ای از کاپیتولاسیون به عنوان «سند بردگی ملت ایران» یاد کردند.(1)، و طی سخنانی مملکت را تحت اشغال آمریکا خواندند(2) و از رئیس جمهور آمریکا با عنوان «منفورترین فرد نزد ملت ایران» یاد کردند.(3)

روشنگری امام نسبت به کاپیتولاسیون و آگاه کردن مردم نسبت به ابعاد خیانت‌بار این قرارداد، زمینه‌ساز جرم دوم حسنعلی منصور و خیانت دوم وی به افکار عمومی مردم ایران گردید. امام نه روز پس از این سخنرانی بازداشت و تبعید شدند.

 حسنعلی منصور در واقع قربانی نقشه‌ای شد که آمریکایی‌ها آن را طراحی کردند و برای اجرای آن، وی و شاه را تحت فشار قرار دادند و منصور نیز که نخست‌وزیری خود را مدیون خواست و اراده «گراتیان‌یا‌تسویچ» مدیر دفتر سیا در تهران و «جان‌مک‌کلوی» دیپلمات ارشد سفارت آمریکا در تهران می‌دانست، معنی این نقشه آمریکایی را خوب می فهمید.(4)

 با این همه، ترور حسنعلی‌منصور واکنش کوتاه مدت مردم نسبت به خیانت حکومت پهلوی بود و آنچه که از این ترور مهمتر به نظر می‌رسد، تحقیر طولانی مدت رژیم پهلوی در برابر آمریکا بود. تصویب کاپیتولاسیون و اجراى آن، اقتدار و نفوذ آمریکا را در ایران نمایان ساخت؛ زیرا آن دولت توانست به خواسته‌هاى خود دست یابد و مقرراتی را به سود آزادی مطلق و یکجانبه اتباع خود در ایران با دست حکومت پهلوی وضع نماید. بدیهی است این آزادی اعطایی، دوطرفه نبود و حکومت پهلوی از امتیاز مشابه برای اتباع یا دیپلماتهای خود در آمریکا برخوردار نگردید.

تصویب کاپیتولاسیون، ناتوانى دولت شاهنشاهى ایران را در برابر خواست‌ آمریکا آشکار کرد. رژیم ایران على‌رغم آگاهى از اینکه این مصوبه لطمه‌ سنگینى را بر حق حاکمیت ملّى و استقلال قضایى کشور وارد خواهد ساخت، تسلیم تقاضاى آمریکا شد و با طرح و تصویب آن در مجلس سنا و مجلس شوراى ملّى، به اعطاى مصونیت ابتدا به مستشاران و سپس به همه اتباع آمریکا، جنبه‌ قانونى داد و آن را به اجرا درآورد.

 از سوی دیگر تبعید امام خمینى به ترکیه و پس از آن به عراق و فرانسه که 15 سال ادامه یافت، عزم ایشان را در خارج از کشور براى هدایت و رهبرى یک انقلاب مردمی با هدف سرنگونى رژیم پهلوى و قطع سلطه و نفوذ آمریکا بر ایران و زمینه‌سازى برای استقرار حکومت اسلامى جدى‌تر و عمیق‌تر ساخت.

 رژیم پهلوى، اگرچه در مناسبات با غرب براى دریافت کمک‌هاى اقتصادى ـ نظامى فراوان‌تر، امتیازاتى را به آمریکایى‌های مقیم ایران اعطا کرد، اما در داخل کشور، مخالفت گسترده‌ اقشار مختلف، ضربه‌هاى اساسى را بر بنیان حکومتش وارد آورد، احساسات نهفته‌ وطن‌پرستانه‌ مردم را شعله‌ور کرد، مبارزات را در سال‌هاى آینده به سوى سازمان‌دهى منسجم کشانید، زمینه‌ انقلاب مردمى را به رهبرى امام به وجود آورد و پیروزى انقلاب در سال 1357 را تسریع کرد.

از این رو ترور حسنعلی منصور در بهمن 1343 را باید نخستین مرحله انتقام مردم از حکومت وابسته پهلوی دانست.

پی‌نوشت:

1 – صحیفه امام، جلد ۱ صفحه ۴۰۹

2 – همان، صفحه ۴۲۳

3 - همان، صفحه ۴۲۱

4 – یا‌تسویچ مستاجر منزل حسنعلی منصور بود. او با صراحت گفته بود: «من منصور را نخست‌وزیر خواهم کرد؛ همانطور که امینی را نخست‌وزیر کردم » - سند ساواک