24 بهمن 1399
به مناسبت فرا رسیدن ایام دهه فجر 1399
قدرت نظامی در زمان پهلوی
برداشت آزاد از کتاب صعود چهل ساله نوشته سید محمدحسین راجی و سید محمد رضا خاتمی
اگر گفته شود نقش نیروی نظامی ایران در زمان پهلوی ها و هدف از توانمندسازی آن، صرف حمایت از منافع دولت های غربی در منطقه بود، اغراق نکرده ایم؛ به طور مثال، شاه در گفت وگو با خبرنگار نیوزویک در ۲۴ژانویه ۱۹۷۷م عنوان کرد: "اگر شما ایرانی نیرومند نداشته باشید که شایسته امنیت شما و سراسر منطقه باشد و در مواقع ضروری از امنیت خلیج فارس و اقیانوس هند حفاظت کند، در آینده چه خواهید کرد؟ آیا یک میلیون سرباز آمریکایی را در منطقه نگه خواهید داشت؟ ویتنام دیگری به وجود خواهید آورد؟"
در صفحه 259 کتاب جنگ جهانی چهارم نوشته الکساندر دمارانش آمده است : محمدرضاشاه در دیدار با کنت الکساندر دمارانش، رئیس سازمان جاسوسی فرانسه در ۱۹۷۸م نیز ادعا کرده بود: «من بهترین وسیله دفاع از غرب در این قسمت دنیا هستم» .
همچنین در صفحه 134 کتاب پیروزی بدون جنگ نوشته ریچارد نیکسون آمده است: «از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۷۹م، ایران تحت پادشاهی محمدرضاشاه به عنوان ستون امنیت غرب در منطقه خدمت می کرد». قابل ذکر است که آمریکا بعد از روی کار آمدن ریچارد نیکسون، سیاست دوستونی را در منطقه خاورمیانه دنبال می کرد. هدف از این طرح، آن بود که ایران و عربستان به عنوان دو ستون، حافظ منافع آمریکا در خاورمیانه باشند.
ژنرال هایزر نیز در صفحه 46 کتاب ماموریت مخفی بعنوان معاون نیروهای نظامی ناتو، نوشته است: «برای منافع غرب، حضور نیروهای نظامی ایران در منطقه خلیج فارس بسیار حیاتی بود.»
محمدرضا شاه در خرید تجهیزات نظامی ولخرجی زیاد می کرد و هزینه های پرداختی، گاهی خیلی بیشتر از قیمت تجهیزات در آن زمان بود و آمریکایی ها نهایت بهره برداری را از این ولع شاه به خرید اسلحه بعمل می آوردند و سعی می کردند قیمت های اسلحه ها را تا می توانند افزایش دهند؛ چون از خرید آن توسط شاه مطمئن بودند. دراین باره ژنرال ویلیامسون، رئیس هیئت مستشاران نظامی آمریکا در ایران، در پایان مأموریت دوساله خود گفته است: " این دو سال، ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳م، به نظرم دویست سال طول کشید که در این مدت، درباره ۷۰۰ قرارداد به ارزش تقریبی ۴ میلیارد دلار مذاکره کردم. ... ایران مرکز معامله خوبی بود. این کشور، بوفه بازرگانان نام گرفته بود. این بوفه، بسیار بسیار خوب بود و منافع تجاری در آن فوق العاده بود."
سولیوان، سفیر آمریکا، در صفحه 74 کتاب خاطرات دو سفیر می گوید: تفاوت میسیون نظامی آمریکا در ایران با هیئت های نظامی در سایر کشورهای جهان این بود که پرسنل نظامی آمریکا در ایران عملا جزو نیروهای مسلح ایران به شمار می آمدند... مستشاران و کارکنان آمریکایی نیروهای مسلح ایران، حقوق بگیر دولت ایران بودند: حقوق و مزایا، هزینه ایاب وذهاب و مخارج تحصیل فرزندان آنها از طرف دولت ایران تأمین میشد و علایمی که روی یونیفورم آنها دوخته میشد، آنها را عضو خانواده نیروهای مسلح ایران به شمار می آورد.
گراهام در صفحه 107 و 108 کتاب ایران سراب قدرت نوشته است: تا اواسط سال ۱۳۵۴، حدود ۳۵هزار خارجی، فقط در تهران زندگی می کردند که بیشتر آنها تکنسین، مدیر، مشاور یا نمایندگان شرکتهای خارجی و از این جمع، عده زیادی مربوط به ارتش بودند. ...تکنسین های آمریکایی تا ۱۲۵۰۰ دلار در ماه حقوق می گرفتند. در سال 1354 حدود 20 هزرا مستشار نظامی آمریکا در ایران بودند.
همچنین رابرت شولزینگر در صفحه 577 کتاب دیپلماسی امریکا در قرن بیستم می نویسد: درباره اعلام حکومت نظامی در ۱۶شهریور1۳۵۷، شاه به توصیه برژینسکی، حکومت نظامی اعلام کرد.» .
جان. دی. استمپل، افسر اطلاعاتی سفارت آمریکا، نیز در صفحه 169 کتاب درون انقلاب ایران دراین باره گفته است: «دو روز بعد از جمعه سیاه، برژینسکی به طور خصوصی به شاه تلفن کرد و گفت که برای اعاده نظم، هر کاری که لازم است، انجام بده»" .
محمد چمنکار در مقاله ماموریت نظامی گری دولت پهلوی دوم و تاثیرات آن بر سیاست خارجی ایران در صفحات 53 تا 78 شماره 4 سیاست خارجی می نویسد: در قبل از انقلاب، که ایران به عنوان ژاندارم آمریکا در منطقه شناخته میشد. در بسیاری از اتفاقات منطقه، تنها نقش مزدور آمریکا را بازی می کرد؛ مانند ارسال نیروی نظامی به عمان بین سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ که با رقمی در حدود ۶میلیارد دلار هزینه، با احتساب ارزش دلار در سال ۲۰۱۸ م و بیش از ۲۰۰ کشته و ۷۰۰ زخمی. حمایت از دولت غرب گرای یمن شمالی در مقابله با دولت شرق گرای جنوبی آن، کمک به ویتنام جنوبی تحت حمایت آمریکا، کمک به سومالی تحت حمایت غرب در جنگ با اتیوپی تحت حمایت شرق، کمک به زئیرو مراکش و کمک یک میلیارد دلاری به انور سادات.
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی