15 اردیبهشت 1393
انجمن سّری یازده نفره؛ از آغاز تا پایان
ورود روحانیون به عرصه سیاست در دهه چهل نقطه ی عطفی در مبارزات نیروهای مخالف رژیم محسوب می شود. بعد از شکل گیری قیام15 خرداد عده ای از روحانیون پیرو امام به این نتیجه رسیدند که می بایست حوزه علمیه در مقابل رژیم باید وارد مبارزه ی سیای شود. از این رو دست به تاسیس تشکیلات زدند تا بدین وسیله بتوانند به طور سازمان یافته تری تصمیمات خود را عملی کنند. از جمله ی این تشکیلات «جمعیت سری یازده نفره» است که با حضور یازده نفر از روحانیون راه اندازی شد و گرچه این تشکیلات به فاصله اندکی توسط مامورین ساواک برچیده شد و اعضای آن نیز دستگیر شدند ولی این موفقیت بدست آمد که روحانیت را وارد عرصه مبارزه با رژیم پهلوی کنند.
با توجه به توضیحات فوق مقاله حاضر سعی دارد تا با استفاده از روش توصیفی و با تاکید بر اهمیت آغاز فعالیت های منتهی به سیاسی شدن حوزه های علمیه، به چگونگی شروع این گونه اقدامات و نتایج حاصل از آن بپردازد. از این رو برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب نیز با تکیه بر شیوه ی کتابخانه ای، از منابع و ماخذ معتبر تاریخی از جمله کتب و اسناد بهره گرفته و سعی در برطرف نمودن ابهامات مطرح شده دارد.
مقدمه:
در ابتدای دهه 40، مباحث سیاسی از سوی روحانیون در سطح بسیار محدودی مطرح می شد در نتیجه فعالیت های سیاسی علما و روحانیون محدود به کارهای ساده سیاسی از قبیل تظاهراتی محدود و پخش اعلامیه بود و حتی بزرگان حوزه نیز از هر جهت توافق و هماهنگی لازم را نداشتند. -۱
اما در پی صدور اعلامیه امام خمینی در آستانه ماه محرم 1342، و ترغیب و تشویق وعاظ و مبلغان جهت مطرح نمودن مسائل سیاسی، نهضت اسلامی از سر گرفته شد. امام همچنین در روز عاشورای 1342 سخنرانی تاریخی خود را در مدرسه فیضیه قم ایراد فرمودند که این سخنرانی نیز منجر به وحشت رژیم از طرح این مسائل نو در میان روحانیت و مردم شد. -۲- از این رو در شب 15 خرداد 1342 امام و همچنین تعداد زیادی از علما و روحانیون نظیر آیات طاهری خرم آبادی، مشکینی، جوادی آملی، منتظری و... نیز بازداشت شدند. -۳- از جمله تبعات و اقدامات مهم برای آزادی دستگیر شدگان مهاجرت سایر علما از شهرهای مختلف به تهران بود که اینان خواستار آزادی امام و سایر دستگیرشدگان بودند. -۴- در پی این گونه اقدامات و پیگیری های صورت گرفته تعدادی از علما و امام نیز آزاد شدند. با آزادی امام و سایر روحانیون عده ای از افراد به دیدار ایشان شتافتند ولی رژیم نیز از آنجایی که از قدرت و نفوذ اینان کاملاً آگاه بود از ترس شعله ور شدن مخالفت ها بلافاصله محدودیت هایی را برای امام قرار دادند.-۵-
در ادامه این رخدادها، در تاریخ 8/7/1342، جمعی از اهل حوزه در نامه ای به دولت با توجه به شروع سال تحصیلی و نیاز حوزه به وجود این اساتید، خواستار بازگشت علمای دستگیر شده به قم شدند که این نامه نیز به امضای 300 نفر از روحانیون رسیده بود. بنابراین پس از چندی علمایی که به تهران مهاجرت کرده بودند نیز به تدریج به شهرهای خود بازگشتند.-۶-
تأسیس «جمعیت سری یازده نفره»:
بعد از بازگشت علمای مهاجر به شهرهای خود، جمعی از علما و مدرسین حوزه علمیه ی قم، «جمعیت یازده نفره» را تشکیل دادند که این جمعیت تحت عنوان«اصلاح حوزه» کار خود را جهت تغییر مسیر و روش جامعه روحانیت تشیع شروع کرد. البته آن طور که از شواهد تاریخی پیداست فکر این تشکیلات مربوط به زمانی است که امام در تهران و در قیطریه تحت نظر بودند و آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز در خاطرات خود به این امر اشاره کرده و آورده است:«از اساسی ترین کارهای ما در آن چند ماه[چند ماهی که امام در قیطریه بودند] ایجاد تشکیلاتی بود که مرکزیت آن از یازده نفر تشکیل می شد.» -۷- به گفته ی آیت الله منتظری این گروه تا اندازه ای متأثر از تشکیل جامعه ی مدرسین بود، ولی این جمعیت به دنبال کارهای اساسی تری بود. ایشان در خاطراتشان درباره ی تفاوت این جمعیت با جامعه ی مدرسان می گوید:«آن جلسه ی یازده نفره به طور کلی غیر از جلسه ی جامعه ی مدرسین و یک کار دیگری بود. ما در حقیقت احساس می کردیم که کار اساسی باید کرد، در حقیقت جلسه ی یازده نفری یک جلسه ی سری بود برای اهداف بزرگ، و زیر پوشش این که می خواهیم برنامه های حوزه و کتاب های درسی را اصلاح و بررسی کنیم، تشکیل داده بودیم در حالی که جنبه ی سیاسی داشت البته خود اصلاح حوزه هم یک قسمت از برنامه بود.» -۸- آیت الله آذری قمی از دیگر اعضای این جمعیت درباره ی این تفاوت چنین می گوید:« این هیئت(جامعه مدرسین) در انقلاب و در مواقع حساس حضور داشت تا سال 1342 که مبارزه ی روحانیت با تشکیلات پهلوی شروع شد، خوب این ها خیلی فعال برخورد می کردند با قضایا و دیگر وسائل مبارزه هم اضافه شد. آن وقت در دل این تشکیلات جامعه ی مدرسین، یک هیئت یازده نفری به اصطلاح امروزی به صورت زیرزمینی..... تشکیل شد، یعنی بعد از قضایای 15 خرداد که دیگر مشکل شد مسأله ی مبارزه کردن، این هیأت یازده نفره تشکیل شد.»-۹- آیت الله مصباح یزدی که خود جز گردانندگان این گروه محسوب می شود درباره ی اهداف و چگونگی شکل گیری جمعیت سری یازده نفره می گوید:
« در ابتدای نهضت، فعالیت ها به صورت حرکت های پراکنده و کارهای ساده ی سیاسی از قبیل تظاهرات محدود و پخش اعلامیه های متفرق بود و حتی بزرگان حوزه هم از هر جهت، توافق و هماهنگی لازم را نداشتند. طبعاً دیگران هم کارهایی که انجام می دادند، سازمان یافته و برنامه ریزی شده نبود. ولی به هر حال، با کمک بعضی از دوستان، فعالیت هایی به صورت اجتماعی یا انفرادی انجام می دادیم تا اینکه مبارزات در پانزده خرداد به اوج خود رسید و حضرت امام را بازداشت کردند. در این بین افرادی که علاقه مند به ادامه ی مبارزه بودند، گفتند: حال که امکان دسترسی مستقیم به شخص حضرت امام نیست، خوب است افراد باتجربه تر و کسانی که دارای فکر بهتر و موقعیت اجتماعی بالایی هستند، با یکدیگر همکاری داشته باشند و تشکلی پدید آید تا فعالیت های پراکنده، تمرکز پیدا کند و یک نوع رهبری در کارهای مردمی وجود داشته باشد... لذا احساس شد که باید در بین فضلای حوزه که در سطح پایین تری از مراجع بودند، هماهنگی و وحدتی ایجاد شود. طرح ایجاد تشکلی سیاسی- روحانی ریخته شد که گروهی که به «گروه یازده نفری» معروف شد، به وجود آمد که جلساتشان به مدیریت مرحوم آیت الله ربانی شیرازی اداره می شد. برخی از افراد آن جمع اکنون از رهبران و گردانندگان جامعه محسوب می شوند مثل مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی. بعضی از آنها هم مثل شهید قدوسی به شهادت رسیدند.»-۱۰
ابراهیم امینی از اعضای جمعیت یازده نفره نیز درباره ی اهداف این جمعیت می گوید:« هدف عمده اش ادامه ی مبارزات علیه رژیم طاغوت و دفاع از قوانین اسلام و سعی برای اجرای کامل قوانین اسلام در تمام ابعاد به رهبری امام خمینی و اصلاح حوزه ی علمیه ی قم بود.» همچنین در جای دیگر اهداف جمعیت یازده نفره را اینگونه بر می شمارند:«1- اصلاح حوزه ی علمیه ی قم، 2- تبلیغ اسلام، 3- امر به معروف و نهی از منکر، 4- سعی در اجرای احکام سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی اسلام.»-۱۱
بنابراین جمعیت مزبور که متشکل از افراد مبارز و پیرو خط و اصول امام بودند عبارتند از آقایان آیات: سید علی خامنه ای، علی مشکینی، حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی، محمد تقی مصباح یزدی، احمد آذری قمی، علی قدوسی، مهدی حائری تهرانی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، ابراهیم امینی و سید محمد خامنه ای.-۱۲
لازم به ذکر است، این تشکیلات سیاسی که از درون حوزه علمیه قم کار خود را آغاز کرد در واقع آن را می توان نخستین تشکیلات سیاسی دانست که از این محل سر بر آورد که هدف اصلی آن نیز، بررسی اصلاح جامعه از طریق ایجاد حکومت اسلامی بود و اولین جلسه آن در اردیبهشت 1343 ه.ش تشکیل شد. -۱۳- گفتنی است بعد از دستگیری امام و وقایع 15 خرداد، از آن جایی که رژیم از سوی مردم و به خصوص مراجع تحت فشار قرار گرفت در نهایت به اجبار در 15 فروردین 1343 امام را از زندان آزاد کرد، اما به دلیل ادامه مبارزات و افشاگری های ایشان نسبت به لایحه کاپیتولاسیون و دیگر سیاست های شاه، رژیم مجدداً امام را دستگیر و این بار ابتدا به ترکیه و سپس به عراق تبعید نمود. تبعید امام نیز ضربه ی موثری به مبارزات ضد رژیم وارد ساخت و در این شریط جدید نیروهای مبارز سیاسی نیز راه کارهای موثرتری جهت ادامه مبارزات خود از سر گرفتند که از نخستین اقدامات اینان انتشار اعلامیه و نشریات مخفی بود و از این طریق مخالفت خود را نسبت به این تبعید اعلام کردند.-۱۴
بنابراین می توان گفت با مطرح شدن مباحث سیاسی از سوی امام و ورود حوزه به مسائل حکومتی اطرافیان و افراد نزدیک به امام به این نتیجه رسیدند که فعالیت های معمول در قم کافی نیست و باید فعالیت های اینان به طور متمرکز باشد به گونه ای که هسته ی مرکزی برای انجام فعالیت های سیاسی تشکیل دهند و از اقدامات سایر افراد پیرو خط امام نیز اطلاع یابند به گونه ای که آیت الله سید محمد خامنه ای نیز آورده اند که:«می خواستیم کاری کنیم که فعالیت ها متمرکز باشد و موجش تمام عرصه ی سیاست کشور را بگیرد. » -۱۵-در ادامه باید افزود آن گونه که از خاطرات موسسین این تشکیلات پیداست پایه گذار اولیه و مبدع این تشکیلات سری نیز آیت الله سید محمد خامنه ای بود که با مطالعاتی که در این زمینه داشتند به فکر راه اندازی آن افتادند. ایشان در خاطراتشان آورده اند:«من حسب رسم و عادت خود کتاب های انقلابی و چریکی زیادی را مطالعه کرده بودم؛ به ویژه کتاب هایی که فعالیت های سیاسی و کارهای زیرزمینی را تعریف می کرد. موضوع را با آقای اخوی آیت الله سید علی خامنه-ای؛ مقام معظم رهبری در میان گذاشتم. ایشان هم پسندیدند و استقبال کردند. -۱۶-» باید گفت که در آن زمان هر دوی ایشان در مدرسه ی حجتیه و در یک حجره اقامت داشتند و قرار شد فرد دیگری را هم به تشکیلات اضافه کنند که در این میان، آیت الله هاشمی رفسنجانی به دلیل ارتباط نزدیک تر از سایرین وارد این گروه شد، سپس به اتفاق آراء و نظر این گروه سه نفره، نفر چهارم آیت الله ربانی شیرازی انتخاب شدند که ایشان نیز از این دعوت استقبال کردند و آقای ربانی نیز آیت الله منتظری را به به عنوان نفر پنجم پیشنهاد دادند و مورد قبول قرار گرفت و سپس نفر ششم آیت الله مشکینی بودند. در ادامه باید افزود که آیت الله منتظری نیز کمی بعد بدون هماهنگی با گروه مزبور که تنها شش نفر بودند پنج نفر را وارد تشکیلات کردند و این جمعیت نیز به یازده نفر رسید که آیت الله سید محمد خامنه ای در این رابطه آورده اند:
«اما در یکی از جلسات دیدیم که آقای منتظری دو نفر دیگر را به همراه آورده! آهسته به ایشان گفتم آقا چرا بدون مشورت و رأی گروه آقایان را آوردید؟ گفت دیدم این دو نفر برای تشکیلات مناسب هستند! البته آنها مناسب هم بودند ولی این نشانه ی بی نظمی و بی انتظامی آقای منتظری بود. به ایشان گفتم قرار ما این نبود. شرط داشتیم که عضویت افراد بر اساس اتفاق آراء و با موافقت همه ی اعضا باشد، ولی ایشان گوشش بدهکار نبود و بدون پیشنهاد قبلی پنج نفر دیگر را هم آورد و ناخواسته جمع ما به یازده نفر رسید.
ایشان را به خدا قسم دادیم و اصرار کردیم دیگر کسی را دعوت نکند. تعداد ما نباید از هفت نفر بیشتر باشد اما الان یازده نفر شدیم. افرادی را که آورده بود همه خوب بودند اما هسته ی مخفی ظرفیت پذیرش این همه افراد را نداشت. واقعاً هم این طور بود. تعداد زیاد کار دستمان داد. -۱۷-» همچنین شایان ذکر است به منظور بررسی مسائل مبارزه و تشکیلات، مرتب جلساتی در منزل اعضاء تشکیل می شد و در این جلسات مباحث مورد تاکید افراد و برنامه های آتی و همچنین اخبار مهم و قابل توجه از سوی افراد مورد بررسی قرار می گرفت.-۱۸- این جلسات نیز هفته ای یک بار چهار شنبه ها تشکیل می شد. -۱۹
تدوین اساسنامه:
بلافاصله پس از عضوگیری، موضوعی که برای ادامه کار این جمعیت ضروری به نظر می رسید همانند دیگر احزاب سیاسی، تدوین یک اساسنامه و مرامنامه بود. مرامنامه ای که آرمان ها و اهداف جمعیت را «طبق دین اسلام و کتاب مقدس قرآن و سیره ی پیشوایان» تعیین می کرد و از جمله ی این اهداف، حفظ قانون اساسی کشور، سعی در تثبیت وضع آن و ترویج احکام مقدس اسلام بود.-۲۰- برای این امر نیز آیت الله سید محمد خامنه ای به ابتکار خود و الگویی که برگرفته از یک اساسنامه ی ناقص تعاونی روستایی بود، مرامنامه ای شش صفحه ای را که مختص گروه های زیرزمینی سیاسی بود را جهت حفظ احتیاط به تنهایی و به زبان عربی تدوین کردند تا به گمان خود اگر که به دست ساواک افتاد متوجه موضوع نشوند. در این زمینه آیت الله سید محمد خامنه ای آورده اند: «فکر تدوین اساسنامه و محتویات آن مال خودم بود و هیچ فکر دیگری در آن دخالت نداشت، چون من کتاب-های انقلابی و چریکی از قبیل کتاب های یوسف گاریبالدی و خرمگس و مانند آن و داستان های حرکت های سیاسی زیرزمینی را زیاد خوانده بودم، اقدامات و حرکت ها و سازمان دهی آنها برایم واضح بود.» -۲۱
به علاوه در این اساسنامه هر یک از افراد مسئولیت خاصی را عهده دار بودند و خود ایشان نیز مسئولیت اطلاعات و امنیت را انتخاب کردند. اساسنامه مزبور در ابتدا به خط خود آیت الله سید محمد خامنه ای نوشته شده بود که کمی بعد توسط یکی از اعضا پاکنویس شد و نسخه اصلی نیز کاملاً معدوم شد و ایشان خود این نوشته را در داخل جلد یکی از کتاب ها جلد کرده و رویش را کاغذ کشید و این کتاب را هم داخل کتاب های دیگر گذاشتند.-۲۲
از این رو متن اساسنامه مزبور که ساواک آن را از عربی به فارسی ترجمه کرده است از این قرار می باشد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین و الصلوه و السلام علی مبعوثه و رسوله محمد و آله المُشّیدین اساسَ التوحید اساسنامه
ماده ی اول-به منظور تحقق بخشیدن به آرمان های جمعیت و اجرای هدف های مندرج در مرامنامه«مطابق دین اسلام و کتاب مقدس قرآن و سیره ی پیشوایان» این جمعیت دارای ارکان زیر خواهد بود:
1-شورای عالی موسسان 2-شعبه ی امور مالی 3-سازمان تبلیغات و تعلیمات 4-سازمان اطلاعات و ارتباطات 5-شعبه ی بازرسی 6-شعبه ی شهرستان 7-دایره ی مستشاری 8- دادگاه-۲۳-
فصل اول شورای موسسان
ماده ی 2-شورای موسسان از حداقل پنج نفر و حداکثر... نفر از افاضل معروف به درایت و تقوا و با سابقه ی فعالیت های اجتماعی و علمی تشکیل می شود.
ماده ی 3-جلسات شورا لااقل دو هفته یک بار در قم تشکیل می شود و در صورت لزوم جلسات فوق العاده ای خواهند داشت. برای رسمیت جلسه حضور لااقل نیمی از افراد شرط است.
وظایف و اختیارات شورای موسسان
ماده ی 4-وظایف و اختیارات شورای موسسان از این قرار است:
1-انتخاب رئیس و دو نائب رئیس برای مدت یک سال
2-رسیدگی و اظهار نظر در امور سازمان ها و شعب در حدود مرامنامه و اساسنامه
3-نصب یا عزل یا انتقال دادن مسئولین سازمان ها و شعب یا هر یک از واحدها
4-مطالعه و رد یا قبول پیشنهادهای روسای شعب و سازمان ها
5-تعیین خط مشی جمعیت و وظایف جدید و رسیدگی به مسائل روی داده برای اجرای اهداف جمعیت
6-رسیدگی به شکایات و پیشنهادهای اعضا
7-دادن اختیارات در خور صلاحیت به روسای سازمان ها و شعب
8-اصلاح و تکمیل اساسنامه و مرامنامه
9-وضع آئین نامه ها و تصویب آئین نامه های سازمان ها و شعب
ماده ی5- تصمیمات شورای موسسان با تصویب نصف جمعیت افراد آن به علاوه ی یک قابل اجرا است؛ مگر در مواردی که حد نصاب آراء لازم قبلاً به وسیله ی رئیس شورا اعلام شده باشد.
ماده ی6-ورود عضو و کارمند جدید به شورا در جلسه فوق العاده و به تقاضا و پیشنهاد یک یا چند نفر از اعضاء(در صورت بودن جای خالی)و با اکثریت سه چهارم شورا و به شرط نبودن مخالف خواهد بود. و از طبقه ی با سابقه ی خدمت در جمعیت انتخاب خواهد شد.
تبصره ی1-افراد روحانی خارج از جمعیت که واجد شرایط اخلاقی بوده و با مقررات جمعیت آشنایی و موافقت کامل داشته باشند نیز می توانند انتخاب شوند.
ماده ی 7-خروج عضو با فوت یا استعفاء رسمی صورت می گیرد.
تبصره ی1- سه غیبت متوالی بدون عذر موجه استعفا محسوب شده و موجب اخراج خواهد شد.(اعضاء بایستی غیبت خود را قبلاً اعلام کنند.) -۲۴-
ماده ی 8- اعضاء شورا می توانند مسئولیت یکی از شعب یا سازمان ها را قبول کنند.
تبصره 3-در صورتی که غیبت مجاز افراد شورا موجب سقوط از اکثریت باشد طبق آئین نامه ی انضباطی به نفع صندوق جمعیت جریمه ی مالی خواهد شد.
فصل دوم – کلیات راجع به سازمان ها و شعب
ماده ی 9- ایجاد سازمان ها و شعب ضروری است ولی تشکیل کمیته-ها و واحدهای فرعی هر قسمت، تدریجی و به مقتضای ضرورت خواهد بود.
ماده ی 10-روسای هر سازمان یا شعبه موظفند در اولین فرصت، کمیته ها و همکاران خود را به شورا پیشنهاد کنند تا در صورت قبول به خود فرد اعلام گردد.
ماده ی 11-روسا، مسئول سازمان یا شعبه ی مربوط به خود می-باشند.
ماده ی 12-عزل و نصب افراد هر سازمان یا شعبه به پیشنهاد رئیس وقت و تصویب شورا است.
ماده ی 13-هر کمیته یا واحد یک مسئول داشته و گزارش کارهای قسمت خود را رئیس خود خواهد داد.
ماده ی 14-گزارش های رسیده و گزارش امور سازمان ها و شعب توسط مسئول آنها هر 15 روز یک مرتبه به اطلاع شوار خواهد رسید.
ماده تبصره ی 4- گزارش های واجد اهمیت، فوری است.
ماده ی 15- انتخاب یا تغییر یا اخراج هر فردی از واحدها، کمیته ها، شعب و سازمان ها به وسیله ی مسئول آن قسمت به مقام بالاتر(با ادله ی آن) پیشنهاد می شود تا در شورا تصویب یا رد شود.
ماده ی 16-هر سازمان یا شعبه در اولین جلسه ی خود آئین نامه ی لازم را تنظیم و برای تصویب به مقام بالاتر خواهد داد.-۲۵-
ماده ی 17-افراد و اعضاء هر واحد، به حسب احتیاجات آنها انتخاب خواهند شد.
ماده ی 18-برنامه ی هر واحدی به وسیله ی مسئول آن ابلاغ خواهد شد.
ماده ی19-نام اعضاء جمعیت در دفاتر ما«رمزی»بوده و هر سازمان یا شعبه ای فقط افراد خود را خواهد شناخت.-۲۶-
ماده ی 20-هر سازمان و شعبه رمز مخصوص به خود داشته و مسئول کشف آن خواهد بود.
ماده ی 21-هیچ یک از واحدها مجاز به همکاری و پیوستگی به واحد دیگر (اگر بشناسند) نیستند مگر به دستور خاص مافوق.
ماده ی 22- روسای هر قسمت یک نایب رئیس خواهند داشت که در موارد غیبت یا گرفتاری رئیس مسئولیت او را به عهده بگیرد.
ماده ی 23-نایب رئیس هر قسمت بایستی علی البدل احتیاطی خود را تعیین و معرفی کند.
ماده ی 24-حق عضویت ماهیانه پنجاه ریال و برای اعضاء شورا و روسا، سازمان ها و شعب یکصد ریال است.
ماده ی 25-تمام اعضاء در بدو ورود در مقابل کلام الله مجید و با تشریفات مقرره مراسم تحلیف را به جا آورده و در مقابل خداوند ناظر بر وجدان و ایمان و مقدسات مذهب خود سوگند یاد می کنند که به مفاد مرامنامه و اساسنامه و اهداف جمعیت معتقد بوده و در راه به دست آوردن آن و رضای خداوند متعال از هیچ-گونه فداکاری و گذشت از جان و مال مضایقه ننمایند. -۲۷-
ماده ی 26-هر یک از اعضا در اول ورود پس از مراسم تحلیف ورقه-ی کارمندی خود را مبنی بر مطالب ماده ی قبل، امضاء نموده به شورا تقدیم خواهند داشت.
ماده ی 27-روسای سازمان ها و شعب می توانند برای منافع جمعیت از افراد غیر روحانی با تصویب شورای موسسان استفاده کنند.
ماده ی 28-جمعیت می تواند در مواقع لزوم فرد یا افرادی را استخدام نماید.
فصل سوم-شعبه ی امور مالی
ماده ی 29-شعبه ی امور مالی برای تأمین اعتبارات و احتیاجات سازمان ها و شعب و مخارج جمعیت و جمع آوری ماهیانه ی پرداختی اعضاء است.
ماده ی 30-این شعبه دارای دوائر زیر است:
1-حسابداری 2-صندوق 3-تحصیلداری 4-کمیسیون مطالعه ی امور مالی
ماده ی 31-دایره ی حسابداری موظف است جمیع وجوه تحصیل شده را(مطابق آئین نامه مربوطه) به صندوق بسپارد و رسید دریافت دارد.
ماده ی 32-تحصیل وجوه به وسیله ی تحصیلداری و به طور مخفی خواهد بود. (رجوع به سازمان اطلاعات)
ماده ی 33- نام اعضاء در تمام دفاتر مستعار خواهد بود و به جز تحصیلدار و رئیس شعبه آن اطلاع نخواهند داشت.
ماده ی 34- کمیسیون مطالعه موظف است درباره ی طرح های تهیه و جلب وجوه از منابع خیریه ممکنه و وجوه شرعیه مطالعه نماید و به شورا گزارش دهد، تهیه ی بیلان مخارج و ترازنامه به عهده ی این کمیسیون است. -۲۸-
ماده ی 35-شعبه ی امور مالی در مقابل دستور کتبی می تواند وجه به کسی یا شعبه ای بپردازد.
فصل چهارم- سازمان تبلیغات و تعلیمات
ماده ی 36- وظایف این سازمان عبارت است از:
1-اشاعه ی افکار جمعیت و انتشار آن به وسیله ی گفتن یا نوشتن 2- مطالعه در افراد قابل عضویت و معرفی به جمعیت پس از آزمایش-های لازم(شرط مخصوص این گروه احتیاط در انتخاب افراد است) 3-تعلیم و تربیت افکار اعضای تازه وارد و آماده نمودن آنها برای قبول مشاغل لازم و فوائد و معانی مرام های جمعیت 4-کسب اطلاع از اهداف و عقاید سایر جمعیت ها و افراد 5-مطالعه و تفحص و اطلاع از مطالب جراید و مجلات و رادیو و تلویزیون
تبصره ی 5- مواد فکری و تربیتی بند 2 ماده 33 در آئین نامه ی مربوطه تدوین شده و عمل خواهد شد.
ماده ی 37-شعبه های این سازمان عبارتند از:
1-دایره ی انتشارات جمعیت که مواد نشریه علنی و مخفی (فارسی-خارجی)جمعیت را تهیه می نماید.
2-دایره ی تبلیغات رادیویی، ناشر افکار جمعیت از راه فرستنده-ی رادیو.
3-دایره ی ارتباط و همکاری برای ارتباط و همکاری با وعاظ، دانشگاه، دبیرستان ها، بازار و ادارات
4-دایره ی طبع که نشریات جمعیت را به طور مخفی چاپ می کند.
5-دایره ی نشر برای پخش نشریات مطعبه ی جمعیت 6-دایره ی عکاسی و فیلمبرداری برای احتیاجات و امور جمعیت تبصره ی 6 این دایره همیشه با کمک کمیته ی مراقبت اطلاعات کار خواهند کرد.-۲۹-
ماده ی 38-دایره ی ارتباط و همکاری می تواند در صورت لزوم دارای کمیته ی ارتباط با وعاظ، کمیته ارتباط دانشگاه و... باشد.
فصل پنجم-سازمان اطلاعات و ارتباطات
ماده ی 39-وظایف این سازمان-۳۰- عبارت است از:
1-جمع آوری اطلاعات لازم برای شورا یا دوایر و سازمان های دیگر جمعیت
2-مخابره ی پیام های جمعیت به سایر شهرستان ها
3-مراقبت اوضاع و احوال اعضای جمعیت و خدمات آنها و رفع مخاطرات پیش بینی شده
4-خنثی نمودن نقشه های مخالف برای جمعیت و مبارزه با سازمان های مخالف و معرفی عمال خائن.
5-تشکیل و تنظیم پرونده برای خصوصیات و خدمات اعضاء به طور خیلی سری
ماده ی 40-تشکیلات این سازمان عبارت است از:
1-کمیته ی اطلاعات، شامل شعبه های ارتباط قم-تهران-شهرستان ها و قم- خارج
2-کمیته ی اطلاعات مدارس، وقایع و اوضاع هر مدرسه ی علمیه را به لحاظ افراد و افعال گزارش می دهند.
3-کمیته ی اطلاعات مراجع، اوضاع و احوال و افکار داخله ی مراجع عظام را گزارش می دهند.
4-کمیته ی اطلاعات ادارات و امور شهری، گزارش اوضاع و احوال شهر و ادارات به عهده ی آنها است.
5-کمیته ی ضد اطلاعات با شبکه های جاسوسی و افراد اخلال گر حوزه و دشمنان اهداف جمعیت مبارزه می کنند.
6-دایره ی تحقیق و آمار، آمارهای لازم را تهیه و در دسترس اداره می گذارد.
7-دایره ی امور خارجه، امور اطلاعاتی یا ارتباط با خارج از کشور را اداره می کنند.
8-دایره ی مخابرات، وسایل مخابرات یا بی سیم سازمان را(اگر داشته باشد) اداره می کنند.-۳۱-
ماده ی 41-رئیس سازمان موظف است جمیع مخابرات و مکاتبات را به رمز انجام دهد و مفتاح رمز آن را فقط خود او یا نائبش (در مورد غیبت) داشته و یک نسخه هم نزد یکی از اعضای شورای موسسان که امانت او محرزتر است بگذارد.
ماده ی42- صورت مخابرات و مکاتبات را رئیس و مسئول سازمان تهیه و تبدیل به رمز نموده و به مامور مربوط می دهد.
ماده ی 43-نام اعضاء، کمیته ها و واحدها رمزی بوده و در اوقات مقتضی(لااقل هر سه ماه یک بار)تبدیل و تجدید خواهد شد.
ماده ی 44-نام اعضاء کمیته ها و واحدها را غیر از رئیس سازمان و نام اعضای هر کمیته را رئیس سازمان و رئیس هر کمیته خواهند داشت.
فصل ششم-شعبه ی بازرسی
ماده ی 45-وظایف این شعبه عبارت است از مراقبت از جریان کارها در جمعیت و خارج و نحوه ی فعالیت های اعضاء.
ماده ی 46-انتخاب اعضای این شعبه فقط به وسیله ی مسئول شعبه بوده و نام آن ها برای عموم اعضای جمعیت به جزء رئیس شورا مخفی است.
ماده ی 47-اعضای این شعبه می توانند در سازمان ها و شعب دیگر سمتی داشته باشند. -۳۲-
فصل هفتم-شعبه ی شهرستان
ماده ی 48- شعبه ی شهرستان ها موظف است این جمعیت را در مراکز استان ها و شهرستان ها و حوزه های علمیه خارج و داخل تشکیل دهد.(تشکیل این شعبه پس از تشکیل و کار جلسه ها و سازمان های دیگر است)
ماده ی49-شعبه ی جمعیت در مرکز استان این شعب را خواهد داشت؛ تشکیلات، امور مالی، تبلیغات و تعلیمات، اطلاعات و ارتباطات، بازرسی شهرستان ها
ماده ی50-شعبه ی تشکیلات هر استان مسئولیت شورای موسسان مرکز را داشته مامور تشکیل سایر شعب است.
ماده ی 51-شعبه ی تشکیلات از حداقل سه نفر و حداکثر شش نفر از اعضای خوشنام استان انتخاب می شوند.
ماده ی52-شعبه ی تشکیلات مسئول سایر شعب روابط جمعیت خود با مرکز (قم)است.
ماده ی53-شعبه ی تشکیلات در موقع مقتضی باید شعبه ی شهرستان را در استان تشکیل(برای ایجاد جمعیت در شهرستان های تابعه استان اقدام کند.)
ماده ی54-شعبه ی شهرستان در[قم] می تواند از وسائل ارتباطی سازمان اطلاعات و نیز از رابط دیگری از اعضای جمعیت و افراد بیگانه ای که به تصویب شورا رسیده باشد استفاده نماید.
فصل هشتم-دائره ی مستشاری
ماده ی55-مستشار کسی است که به یکی از جهات: قدرت، فکر، تجربه، تخصص برای معاونت و مشاورت مسئول و رئیس سازمان یا شعبه از طرف شورا تعیین می شود.
ماده ی56-این دایره مستقیماً به وسیله ی رئیس شورا و سه نفر از اعضاء دیگر شورا که به حکم قرعه انتخاب می شوند اداره و نظارت می شود.
ماده ی57-این دایره می تواند اجازه ی استفاده از مشاورین و متخصصین افراد بیگانه را به مسئولین سازمان ها بدهد.
فصل نهم-دادگاه
ماده ی58-دادگاه مرکب است از یک رئیس و لااقل دو نفر داور و مسئول شعبه ی مربوط به مجرم و یک نفر منشی.
ماده ی59-اعضای دادگاه از شورای موسسان یا منتخبین آنها تشکیل می شود.
ماده ی60-دادگاه صلاحیت رسیدگی به شکایات، جرایم کارمندان، استیضاح کارمندان را دارد.
ماده ی61-در صورتی که جلسه استیضاح باشد شخص یا واحد مورد استیضاح باید حضور داشته باشد.
ماده ی62-جلسات دادگاه کاملاً سری است و نتیجه ی آن به شورا و سازمان اطلاعات اعلام خواهد شد.
ماده ی63-هر گونه پیشنهاد اصلاحی یا حذف آن یا اضافه نمودن به این اساسنامه با پیشنهاد یک نفر به شورا و تصویب 3⁄4 آراء عملی خواهد بود.-۳۳-
آئین نامه انضباطی
ماده ی1-عضویت و فعالیت افراد (این جمعیت در سایر احزاب و جمعیت ها که مرام آنها تضاد و تنافی با مرام این جمیعت داشته باشد ممنوع است مگر با پیشنهاد سازمان اطلاعات و قبول شورای موسسان)
ماده ی2-هیچ یک از افراد نمی توانند بدون اجازه ی مسئولین مربوط با حتی نزدیک ترین افراد خود تماس و ارتباط داشته باشند و اسرار فعالیت های جمعیت را افشاء نمایند مگر با اجازه-ی سازمان مربوط.
ماده ی3-حضور به موقع در جلسات یا کمیته ها و وقت شناسی کامل برای همه ضروری است، و برای تاخیر یک ربع ساعت(به استثناء یک ربع اول)10ریال و غیبت با عذر موجه پنجاه ریال به نفع صندوق و برای اعضای شورا و روسا و شعب و سازمان ها در مقابل است (وجوه توسط مقامات مافوق به شعبه امور مالی رد خواهد شد)
تبصره-پرداخت جریمه باعث تصحیح عمل ناپسند و وقت ناشناسی می شود.
ماده ی4-هر یک از اعضای جمعیت پس از ابلاغ شفاهی یا کتبی مسئولیت بایستی قبولی آن را همان طور اعلام کند.
ماده ی5-با طرد یا خروج یکی از اعضاء حق تماس با آن شخص را ندارند.
ماده ی6-تمام اعضای جمیعت که برای پیشرفت دین و عمل به قرآن دور هم جمع شده اند باید همیشه به ویژه در مواقع انجام وظایف جمعیت خود خداوند قهار را در نظر داشته و از انتقام او بترسند.
ماده ی 7-شرایط اخلاقی اعضاء عبارت است از: تعبد به احکام دین-حفظ اسرار-شهامت و سابقه ی خدمت در نهضت های دینی و ملی روحانیت و عدم سوء سابقه.-۳۴- »
همچنین شایان ذکر است برای هر یک افراد بر حسب رتبه و درجه-شان مبلغی به عنوان حق عضویت تعیین شد که به طور ماهانه از افراد به مبلغ 50 ریال و برای اعضای شورا و روسای سازمان ها و شعب 100 ریال اخذ می شد که تحصیل این وجوه به وسیله تحصیلداری و به طور مخفی بوده و نام افراد نیز در تمام دفاتر به طور مستعار-۳۵- خواهد بود.
بنابراین بر طبق اسناد ساواک به هر یک از اعضاء نیز مسئولیتی محول شد و افراد موظف به انجام وظایف خود بودند که از جمله آیت الله منتظری بود که مسئول شعبه مالی و صندوقدار، آیت الله ربانی شیرازی ریاست چندین دوره و آیت الله قدوسی نیز مسئولیت اداره سازمان اطلاعات و ارتباطات -۳۶- و بخش تبلیغات نیز بر عهده ی آقای مصباح قرار داشت.-۳۷-
از دیگر فعالیت های اعضای جمعیت سری یازده نفره، همکاری در انتشار نشریه بعثت بود این نشریه بیشتر جنبه سیاسی و پرخاش و افشاگری داشت. -۳۸- نشریه بعثت در سال های 1344- 1342 در شرایط که حکومت یک نوع خفقان شدید بر جامعه حاکم کرده بود به عنوان نشریه داخلی دانشجویان حوزه علمیه قم انتشار یافت و مطالب این روزنامه در واقع فرد را با جو سیاسی اجتماعی که پس از 15 خرداد 1342 بر جامعه مسلط شد آشنا می کند. طرح این نشریه در واقع روشی بود جهت مبارزه ای سازمان یافته علیه رژیم و نیز بالا بردن سطح آگاهی سیاسی و اجتماعی طلاب و ورود به فعالیت های تشکیلاتی و مخفی در جهت مبارزه با رژیم به دلیل خفقانی که ایجاد کرده بود. اولین نشست جهت تهیه و تنظیم اولین شماره نشریه مخفی هم در منزل آیت الله هاشمی رفسنجانی به همراه هادی خسروشاهی، محمود دعایی و علی حجتی کرمانی برگزار شد.-۳۹- آیت الله هاشمی رفسنجانی در این باره آورده اند: «در کارهای اجرایی آن آقایان سید محمود دعایی، مصباح، علی حجتی کرمانی و سیدهادی خسروشاهی و من همکاری داشتیم.»-۴۰- انتشار نشریات از تهران بود و نام مستعار رابط-هایی که عامل پخش بودند همه با علی شروع می شد: «علی اراکی، علی خراسانی، علی عرب، که ظاهراً نام مستعار آقای باهنر بود. وسیله تکثیر هم یک دستگاه پلی کپی بود، گاهی در منزل ما بود، گاهی منزل دیگران. در دستگیری های بعدی هم در مورد این نشریه ها زیاد بازجویی شد.»-۴۱- نخستین شماره ی این مجله در 27 رجب 1383 ه.ق مطابق با آذر 1342 مصادف با بعثت پیامبر(ص) منتشر شد و به خاطر این تقارن مبارک نشریه به نام بعثت خوانده شد. از دیگر افراد فعال در چاپ نشریه می توان از آیت الله محمد تقی مصباح یزدی و آیت الله ربانی شیرازی نام برد. اما این نشریه بیش از 14 شماره از آن به چاپ نرسید زیرا توسط ساواک شناسایی و تعطیل شد.-۴۲-
تأسیس شورای عمومی:
مدتی بعد از فعالیت های سری، از سوی آیت الله سید محمد خامنه ای پیشنهاد داده شد که به جای این که جهت انجام اقدامی سیاسی دو سه نفر نزد یکی از مراجع بروند، جلسه ی بزرگی مرکب از طلاب و فضلای همه ی شهرستان ها و استان ها تشکیل داده شود زیرا در این صورت ساواک قادر نخواهد بود که تمام شرکت کنندگان را دستگیر کند و این نوع جلسات نیز پوششی برای هسته ی مرکزی سری خواهد بود. این پیشنهاد نیز مورد تصویب اعضا قرار گرفت و قرار شد تا فضلاء و طلابه های برجسته ی هر استان را شناسایی و برای حضور در جلسه دعوت کنند. از این رو حدود چهل نفر دعوت شدند و طبق قراری که گذاشته شد در این جلسه اولین کاری که انجام گرفت نیز رأی گیری برای انتخاب رئیس بود و آیت الله منتظری نیز با کسب اکثریت آراء به این مقام رسید و همچنین طبق نظر اعضای شورای عمومی بعدها تحت عنوان «جامعه مدرسین» نام گرفت.-۴۳-
در ادامه باید گفت، با تشکیل این شورا اقدامات زیادی نیز انجام گرفت از جمله این که، اولاً اگر قرار بود اعلامیه ای صادر شود این جماعت تقریباً چهل نفره به امضاء می رساندند و ثانیاً این افراد نماینده ی استان خود بودند و طرفدارانی داشتند و افرادی را برای فعالیت های سیاسی در شهرستان ها به کار می-گرفتند و اعلامیه ها نیز در سطح استان ها و در نتیجه در سراسر کشور به سرعت توزیع می شد. آقای امینی درباره ی فعالیت های این تشکل می گوید:« برای تکثیر اعلامیه های امام و دیگر اعلامیه ها یک دستگاه تکثیر خریداری شد. اعلامیه ها تکثیر می شد و به وسیله طلاب به شهرستان ها فرستاده می شد. اعلامیه هایی به عنوان مدرسین و فضلای قم یا به عنوان شهرستان ها نوشته می شد و به وسیله ی عده ای طلاب مبارز و فداکار امضا تهیه می شد و خود این اعضا سعی می کردند لابه لای امضاها، امضا کنند تا برای دستگاه شناخته نشوند. گاهی جلسات بزرگ تشکیل می شد که محرک اصلی این ها بودند، ولی سعی می کردند که شناخته نشوند. در مواقع لزوم خدمت مراجع می رسیدند و برای ادامه ی مبارزه تقاضای همکاری می نمودند. گاهی به شهرستان ها مسافرت می نمودند.»-۴۴-
ادامه فعالیت ها بعد از دستگیری امام :
فعالیت های این گروه سری تا زمان دستگیری امام همچنان به طور منظم ادامه داشت و روز به روز نیز گسترده تر می شد و بعد از دستگیری امام این جمعیت نیز فعالیت های خود را به گونه ای محتاطانه ادامه دادند. از این رو در همان روز دستگیری امام خمینی جلسه ای اضطراری برگزار کردند و آقای مشکینی نیز اعلام نمود که جهت ادامه این گونه فعالیت ها استخاره کرده و عاقبت این کار بسیار خوب و وعده ی نصرت در آن است.-۴۵-
دستگیری آیت الله آذری قمی؛ پایان کار جمعیت سری:
فعالیت های این گروه تا حدود سال های 1344-1345 ادامه داشت تا این که به سبب بی توجهی آیت الله آذری نسبت به مسائل امنیتی منجر به سوء ظن ساواک شد و کمی بعد ساواک به منزل ایشان ریخته و تعدادی از اعلامیه های مربوط به این گروه کشف و به فاصله کمی آیات الله منتظری و مشکینی نیز دستگیر شدند. مامورین ساواک نیز در گزارشی در این باره آورده اند: «در منزل احمد بیگدلی آذری(شغل مدرس و کتابفروش) اساسنامه خطی در شش صفحه به دست آمده که با مطالعه متن اساسنامه به نظر می رسد موضوع از لحاظ مسائل امنیتی حائز اهمیت باشد. ظاهراً این اساسنامه به منظور اجرای مرامنامه ای تدوین شده که هدف آن مرامنامه در پوشش اجرای تعالیم دین اسلام و کتاب مقدس قرآن و سیره پیشوایان تعیین گردیده است. -۴۶-» در سندی دیگر در این زمینه آمده است:
تاریخ:15/01/1345
وزارت کشور
شهربانی کل کشور
از: شهربانی کل کشور(اداره اطلاعات)
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور(اداره کل سوم)
موضوع: مدارک مکشوفه از منزل آقای شیخ احمد بیگدلی آذری ساکن قم
طبق گزارش شهربانی جزء مدارک مکشوفه از منزل آقای شیخ احمد بیگدلی آذری ساکن قم یک نسخه اساسنامه ی جمعیت نامعلوم خطی در شش برگ موجود بوده که مدارک منظور به وسیله ی ساواک قم به ساواک مرکز ارسال گردیده است. خواهشمند است دستور فرمایید رونوشتی از اساسنامه ی مذکور را جهت بررسی به شهربانی کل کشور ارسال دارند.
رئیس شهربانی کل کشور مبصر
از طرف سرتیپ صمدیانپور -۴۷-
از این رو با پیدا کردن اساس نامه توسط ساواک و از طرفی چون اساس نامه بسیار قوی نوشته شده بود، ساواک تصور می کرد که تشکیلات وسیع و گسترده ای در مخالفت با رژیم تشکیل شده است، از این رو به شدت نسبت به آن حساس شد و درصدد اطلاع از آن برآمد. امینی از اعضای سازمان در این ارتباط می گوید:«عمال رژیم سخت حساسیت پیدا کردند و از کشف اساسنامه که کاشف بود از وجود تشکیلات وسیع، به وحشت افتادند، اما آنها نمی دانستند که هنوز تشکیلات وسیعی به وجود نیامده است، لذا کاملاً گیج شده بودند که چه بکنند. پرونده ی آن، آنچنان بود که حتی به سرحد اعدام ممکن بود کشیده شود و پرونده زیر نظر مستقیم شاه رسیدگی می شد. آنها اصرار داشتند که تهیه کننده ی اساسنامه را بشناسند. می گفتند چنین اساسنامه ای کار شما نیست، شما عامل اصلی را معرفی کنید تا آزاد شوید. آقای ربانی شیرازی بعد از آزادی می گفت:«در زندان به من گفتند پرونده ی شما بسیار سنگین است و تا سر حد اعدام جا دارد. شما برای مخالفت با رژیم شاهنشاهی، تشکیلاتی به وجود اورده اید.» من در جواب گفتم:«مانع ندارد، شما تعدادی از اساتید و فضلاء قم را به عنوان این که مخالف رژیم هستند اعدام کنید تا همه بفهمند که روحانیت با رژیم شاهنشاهی مخالف است و ما از این کار بسیار خوشوقتیم.» لذا ساواک بعد از آن، چنان آن اساسنامه را نادیده گرفت که دیگر حتی در محاکمات آیت الله منتظری و سایرین نامی از آن نبرد و به کلی فراموشش کرد.»-۴۸-
همچنین آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز در مورد احتیاط اعضاء در صورت دستگیری آورده اند: «پوشش کار را هدف اصلاح امور حوزه قرار داده بودیم که قرار بود در صورت کشف، همه جا یک زبان همین را بگوییم. رژیم حساسیت شدیدی روی تشکیلات سیاسی داشت.-۴۹- »
بنابراین به دنبال دستگیری آیت الله آذری قمی تعداد دیگری از افراد نیز دستگیر و مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفتند که از جمله می توان به آیت الله منتظری اشاره کرد که در جریان بازجویی ها به شدت تحت شکنجه بازجویان قرار گرفت و آیت الله سید محمد خامنه ای در این رابطه آورده اند: «پس از آزادی او به دیدنش رفتم. تا مرا دید گفت: پدر ما را در آوردی؟ گفتم: چطور؟ گفت: منوچهری بازجوی ساواک هر روز مرا احضار می کرد و از من بازجویی می نمود و این نوشته را جلوی چشم من می گرفت و می گفت بگو ببینم این اساسنامه را چه کسی نوشته است؟ این کار توده ای هاست، کار یک مخ است «این کدوم مخ بودس؟» و ما هر چه اصرار می کردیم و می گفتیم این را خود ما نوشته ایم نمی پذیرفت.»-۵۰-
بنابراین با توجه به سختگیری ها و حساسیت شدیدی که رژیم بر روی تشکیلات سیاسی داشت این جمعیت در فروردین 1345 لو رفت و بخش 316 ساواک نیز مسئولیت رسیدگی به پرونده ی جمعیت مخفی مکشوفه را داشت. با انجام این دستگیری ها بقیه اعضاء از جمله آقایان سید محمد و سید علی خامنه ای و هاشمی رفسنجانی متواری شدند و تا مدت ها زندگی مخفی را داشتند.-۵۱- آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز درباره لو رفتن جمعیت آورده اند:«برای این تشکیلات، اساسنامه ای هم نوشته شد که بعدها در کتاب خانه ی آقای آذری که مورد تفیش ساواک قرار گرفت، به دست رژیم افتاد و آن تشکیلات به آن صورت ادامه پیدا نکرد و اعضای آن تحت تعقیب قرار گرفتند.-۵۲- » آیت الله قدوسی نیز بعد از دستگیری در پی بازجویی هایی که مامورین ساواک در خصوص هدف از تاسیس این جمعیت انجام می دادند اظهار می دارد: «هدف از تشکیل این جلسات، طرفداری از مبانی مقدس دیانت اسلام و سعی و کوشش در ترویج احکام به منظور بهتر شناختن این دین مبین بر مبنای اصول اسلام و قوانین مملکت و حفظ قانون اساسی بوده است.-۵۳- » لازم به ذکر است که کشف این جریان برای ساواک آن چنان وحشت انگیز جلوه کرد که بلافاصله رئیس ساواک قم، به دلیل سهل انگاری مورد توبیخ قرار گرفت و از قم منتقل شد.-۵۴-
همچنین با پی گیری و تحت فشار قرار دادن رژیم از سوی چند تن از آیات عظام روحانیت از جمله آیت الله میلانی و آیت الله سید احمد خوانساری مبنی بر آزادی این افراد، در نهایت با توجه به فقدان مدارک کافی برای محکومیت برخی از این افراد از جمله آیت الله قدوسی، پرونده ایشان از ساواک به اداره ی دادرسی نیروهای مسلح ارسال شد و در نهایت با تبدیل قرار بازداشت وی به قرار التزام عدم خروج از حوزه ی قضایی تهران، در تاریخ 14/4/1345 از زندان آزاد و در تاریخ4/5/1345 حکم منع پیگرد درباره ی ایشان صادر شد.-۵۵-
در ادامه باید افزود در میان دستگیر شدگان از این جمعیت سری، آیت الله ربانی شیرازی نیز حضور داشت که ایشان از آنجایی که مدتی را تحت حبس و شکنجه قرار گرفتند دست به اقدام ابتکاری و شجاعانه ای زد و آن هم نوشتن نامه ای سرگشاده به مراجع بین المللی، مراجع و علمای دینی در ایران و برخی از کشورهای اسلامی بود که گزارش ساواک موارد مندرج در این نامه را آورده است:
«محترماً به عرض می رساند، نامبردگان بالا که در زندان قزل قلعه بازداشت می باشند اخیراً طی ارسال نامه ای به عنوان تیمسار دادستان ارتش، رونوشت اداره دادرسی ارتش، دیوان عالی کشور، سازمان ملل متحد و علماء و روحانیون طراز اول ایران و عراق نسبت به بازداشت خود اعتراض نموده و اعلام داشته اند که سازمان امنیت آن را بدون مجوز قانونی بازداشت و در حدود شش ماه است که در بازداشتگاه قزل قلعه با تضییقات شدیدی که تناسب با یک زندان سیاسی ندارد و به هیچ وجه با شئون روحانیت تطبیق نمی کند بازداشت می باشند و در مراحل بازجویی از هیچ گونه اهانت نسبت به مراجع بزرگ و روحانیت شیعه و ضرب و شکنجه نسبت به آنها کوتاهی نشده و هنوز آثار صدمات جسمانی ناشی از شکنجه های متوالی در بدن محمد علی منتظری باقی است. سازمان امنیت برای کوبیدن عده ای که از روش ضد دینی قانونی دولت ها و تبعید آیت الله خمینی انتقاد می نمودند و برای آنها پرونده سازی می نماید.»-۵۶-
بنابراین ایشان در این نامه ضمن افشای مواردی از تجاوزات مامورین ساواک به حقوق بشر و تخلفات شاه و دست اندر کاران حکومت از موازین بین المللی و قانون اساسی رژیم شاه را به محاکمه کشید. این نامه زمانی نوشته شد که رژیم تصمیم به آزادی ایشان را داشت ولی به این شرط که وی از رفتن به قم حداقل به مدت شش ماه خودداری ورزد و ایشان این امر را قبول نکرده-۵۷- و اظهار کردند: «حتی برای یک روز هم چنین تعهدی نمی دهم ولو این که مرا به دار بزنید.»-۵۸- در گزارش ساواک نیز آمده است:
«نامبردگان اضافه نموده اند سازمان امنیت می خواست که ما داوطلبانه حاضر به تبعید از قم شویم چون که می دید تبعید جبری نگرانی ها و احساسات را شدیدتر می نماید ولی این امر مغایر با موازین دینی و قانون اساسی و آزادی مسکن و اعلامیه حقوق بشر و مستلزم اعتراف ضمنی به جرم واقع نشده بود و از طرف اینجانبان رد شد.
آیا سازمان به جای این که از اعمال خلاف قانون خود«بازداشت بدون سبب» اهانت ها و شکنجه ها و تضییقات شدید در مدت پنج ماه پوزش طلبد و رئیس سازمان قم را به جرم جنایت های وارده محاکمه کند صحیح بود خلاف قانون دیگری مرتکب شود و با تعهد فوق صورت قانونی به کارهای خود دهد؟ آیا درخواست این موضوع فکری را که مدت ها است گسترش پیدا کرده که دولت در صدد است حوزه علمیه قم را تضعیف نماید تقویت نمی کند؟ اگر ما امروز چنین تعهدی را قبول می نمودیم چه چیز مانع دولت بود که فردا عده دیگر از اساتید حوزه را به عنوان واهی بازداشت کند. پس از اظهار تاسف از رویه سازمان امنیت و دولت صریحاً اعلام می-داریم که دولت هرگونه آزادی قلم و بیان را از بین برده و نمی خواهد در قلمرو حکومتش کسی از حق و آزادی سخن گوید آیا عملیات چند سال اخیر از حبس، زجر، شکنجه و تبعید نسبت به جامعه روحانیت و سایر مردم آزادی مسلمان و جریان مدرسه فیضیه و صحن مطهر قم نشانه ای از اهداف ضد ملی و اسلامی دولت-ها نیست؟ آیا حبس و تبعید یکی از مراجع تقلید و ممنوعیت فروش رساله ایشان را به چه چیز تعبیر می توان کرد؟ ما از این گوشه زندان از این وضع ناهنجار اظهار تاسف نموده و مخاطراتی را که برای اسلام عزیز و روحانیت و اخلاق عمومی کشور پیش آمد نموده به مراجع دینی و حقوقی تذکر داده و آن را از عواقب سوء آن بر حذر می سازیم. »-۵۹-
به دنبال این قضیه شاه و ماموران امنیتی رژیم با انتشار این نامه خود را ناگزیر دیدند که در مقابل فشار افکار عمومی و حفظ حیثیت سیاسی مقامات رژیم آیت الله ربانی را در تاریخ 28/7/1345 از زندان آزاد نمایند.-۶۰-
نتیجه گیری:
مقاله پیش رو کوشید تا به ابهام اصلی مطرح شده یعنی چگونگی ورود روحانیون به سیاست و تغییر ایدئولوژی حاکم بر حوزه های علمیه پاسخی مقبول ارائه دهد. از این رو با تحقیق و تفحص در منابع تاریخی، اعم از کتب و اسناد این نتیجه بدست آمد که پس از قیام 15 خرداد 1342 و سرکوبی مبارزین و بازگشت علمای مهاجر، تشکیل جمعیت یازده نفره به نقطه عطفی در جریان مبارزات و فعالیت های سیاسی جامعه ی مدرسین قم تبدیل گشت که تحت پوشش اصلاح حوزه، درصدد ایجاد مرکزیتی برای مبارزه علیه رژیم بودند و همینطور نیز شد زیرا می بینیم که فعالیت های سیاسی که توسط روحانیون و علما از قبیل نگارش و تنظیم بیانیه و اعلامیه از اواسط 1342 تا اوایل 1344 صورت گرفت تا حدود زیادی با محوریت جمعیت یازده نفره انجام گرفت. و گرچه تعدادشان بسیار اندک بود و اقدام عملی چندانی از اینان سر نزد ولی توانستند از لحاظ فکری بر روی نیروهای مذهبی تاثیر گذارند که این امر را می توان در کارنامه سیاسی و مبارزاتی اینان طی سالیان بعد از برچیده شدن این گروه سّری به وضوح دید. به گونه ای که تمامی این یازده نفر بعدها خود تبدیل به یکی از مبارزین علیه رژیم شده و همگیشان نیز در زیر سایه رهبری امام خمینی(ره) تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357همواره حضور فعال خود را در عرصه مبارزه حفظ کردند.
پی نوشت:
۱. رضا صنعتی، مصباح دوستان: ناگفته هایی از زندگی علمی و سیاسی آیت الله مصباح یزدی، تهران: دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر، 1383، ص 80
۲. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا، جلد1، 1371، صص 232- 228.
۳. سید جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، تهران: دفتر انتشارات اسلامی، جلد 2، 1375، ص 51.
۴. جواد امامی، خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، صص 271- 269.
۵ .همان
۶. علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، جلد3،4، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ص 499.
۷. علی اکبر هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، تهران: نشر معارف انقلاب، ج 1، 1376، ص 195.
۸. محسن صالح، جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلد اول، 1385، صص 55- 54. خاطرات آیت الله منتظری را نیز باید نگاه کرد.
۹.صالح، همان، ص 55.
۱۰.صالح، همان، صص 145-144؛ صنعتی، همان، ص81
۱۱. صالح، همان، ص 145.
۱۲. یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت الله قدوسی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلد 1ول، صص 149- 143.
۱۳. صالح، همان، ص 143.
۱۴. سید مسعود موسوی آشان، زندگی نامه شهید آیت الله علی قدوسی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 75
۱۵. جواد کامور بخشایش، جواد عربانی، خاطرات آیت الله سید محمد خامنه ای، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392، ص 198.
۱۶.کامور بخشایش، همان، صص 198- 197.
۱۷. کامور بخشایش، همان، صص 200- 198.
۱۸.هاشمی رفسنجانی، همان، ص 196.
۱۹. صالح، همان، ص 146؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت الله قدوسی، همان، ص 53.
۲۰. همانجا.
۲۱. کامور بخشایش، همان، صص 202- 201.
۲۲.کامور بخشایش، همان، ص 202.
۲۳. همان، ص 204.
۲۴. همان، صص 205- 204.
۲۵. همان، صص 206- 205.
۲۶. آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز در مورد رمزی بودن نام¬ها و استفاده از نام-های مستعار افراد پخش کننده نشریات رسمی جمعیت آورده¬اند: «انتشار نشریات از تهران بود و نام مستعار رابط¬هایی که عامل پخش بودند همه با علی شروع می¬شد علی اراکی، علی خراسانی، علی عرب، که ظاهراً نام مستعار آقای باهنر بود.» هاشمی رفسنجانی، همان، ص 196.
۲۷.کامور بخشایش، همان، صص 207- 206
۲۸. همان، ص 207.
۲۹. همان، ص 208.
۳۰.آیت الله علی قدوسی سازمان اطلاعات و ارتباطات را اداره می کرد.(سید مسعود موسوی آشان، زندگی نامه شهید آیت الله علی قدوسی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 76)
۳۱.کامور بخشایش، همان، صص 210- 209.
۳۲. همان، ص 210.
۳۳. همان، ص 212- 210.
۳۴. یاران امام به روایت اسناد، روایت پایداری؛ شرح مبارزات حضرت آیت الله ربانی شیرازی، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379، صص 78-70
۳۵. یاران امام به روایت اسناد، روایت پایداری؛ شرح مبارزات حضرت آیت الله ربانی شیرازی، همان، ص 67
۳۶. همان، ص 28.
۳۷. صالح، همان، ص 149.
۳۸. هاشمی رفسنجانی، همان، ص 195.
۳۹. هادی خسروشاهی، اسناد نهضت اسلامی ایران(بعثت نشریه مخفی طلاب حوزه علمیه ی قم 1344- 1342)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، جلد اول، 1389، صص 70- 63.
۴۰. هاشمی رفسنجانی، همان، ص 195.
۴۱. همان، ص 196.
۴۲. خسروشاهی، همان، صص 70- 63.
۴۳. کامور بخشایش، همان، صص 214- 213.
۴۴. صالح، همان، صص 150- 149.
۴۵.کامور بخشایش، همان، ص 215.
۴۶. یاران امام به روایت اسناد، روایت پایداری؛ شرح مبارزات حضرت آیت الله ربانی شیرازی، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379، ص بیست و نه
۴۷. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره پرونده 1788، ص 60.
۴۸.صالح، همان، صص 236- 235.
۴۹.هاشمی رفسنجانی، همان، 1376، ص 196.
۵۰.کامور بخشایش، همان، ص 217.
۵۱.همان، ص 219.
۵۲. هاشمی رفسنجانی، همان، ص 196.
۵۳. مسعود موسوی آشان، زندگی نامه شهید آیت الله علی قدوسی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 78.
۵۴. همان، ص 77.
۵۵. همان، ص 79.
۵۶. یاران امام به روایت اسناد، روایت پایداری؛ شرح مبارزات حضرت آیت الله ربانی شیرازی، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379، ص 79
۵۷. همان، صص 30- 29.
۵۸. همان
۵۹. همان، ص 80-79
۶۰. همان، ص 30.
فصلنامه اینترنتی پانزدهم خرداد 42