04 اردیبهشت 1400

رژیم شاه از نگاه دوستانش

نگاه سازمان سیا درباره ساخت قدرت در حکومت شاه (5)

بخش پنجم: شناخت محافل درون حکومت شاه


ارنست آر. اونی

نگاه سازمان سیا درباره ساخت قدرت در حکومت شاه (5)

اشاره :

دراینجا بخش پنجم از سلسله مطالبی را که عینا ازکتاب مذکور ترجمه شده است،ملاحظه می کنید.این کتاب در سالهای دهه پنجاه خورشیدی به عنوان راهنما در اختیار دیپلماتهای اعزامی به ایران قرار داده می شد. متن اصلی کتاب در مجموعه اسناد بدست آمده در لانه جاسوسی آمریکا در تهران موجود است. بدلیل اهمیت مطالب مطرح شده که منعکس کننده دیدگاه سازمان سیا در باره شاه و حکومتش در اوایل دهه پنجاه خورشیدی است ، متن کامل آن به تدریج دراینجا منتشر می شود . باز نشر مطالب این کتاب به معنای تائید محتوای آن نیست بلکه صرفا بخاطر اهمیت ارائه نگاه و تحلیل سازمان سیا آمریکادرباره حکومت شاه دراوج مناسبات دوکشوردراختیار پژوهشگران تاریخ روابط ایران و آمریکا  قرار داده شده است.

********

محفل درونی شاه در حال حاضر[1354] شامل تعدادی از مقامات است که رابطه آن‌ها با شاه بر اساس اعتماد و اطمینان متقابل برقرار شده است. آن‌ها بیشترین نفوذ را بر شاه داشته و برای دسترسی به بخش‌های مهم اجتماع کانال‌های مهمی را ایجاد می‌نمایند. آن‌ها اولین گروه شکل 15 را تشکیل می‌دهند. دیگران ملازمین شاه بوده و عملکرد جداگانه‌ای دارند. سه سناتور گروه دوم را بازیچه‌های دست شاه می‌خوانند و سه مقام موجود در گروه سوم ظاهراً وارد محفل داخلی خواهند شد.

اسامی محفل درونی شاه.

1- سرلشگر حسین فردوست،رئیس بازرسی شاهنشاهی 2- عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه 

3-دکترمنوچهراقبال رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت  4-امیرعباس هویدا، نخست‌ وزیر 

5- عبدالله انتظام شرکت ملی نفت ایران 6- حسنعلی منصور نخست وزیر سابق

7-حسن امامی امام جمعه تهران 8- جعفر شریف‌امامی رئیس مجلس سنا

 9- اردشیر زاهدی سفیر ایران در آمریکا 10 -ارتشبد محمدامیر خاتمی داماد شاه و فرمانده نیروی هوایی

11-اسدالله علم وزیر دربار  12- نصرت‌الله معینیان رئیس دفتر مخصوص شاه 

13- فرح  همسر شاه 14- اشرف خواهر دوقلوی شاه  15-جمشید علم سناتور

16-امیرهوشنگ دولوسناتور17- فلیکس آقایان سناتور18- هوشنگ انصاری وزیر اقتصاد و دارایی 

 19- پرویز ثابتی مدیر امنیت داخلی، ساواک 20-نعمت‌الله نصیری ئیس ساواک

معرفی ده نفر اول محفل نزدیک به شاه 

1- حسین فردوست

رابطه شاه با مقامات نظامی و امنیتی از طریق یکی از دوستان دیرین به‌نام سرلشگر حسین فردوست برقرار می‌گردد. او یکی از کسانی است که برای تحصیل همراه محمدرضا شاه در مدرسه مقدماتی مخصوص انتخاب شده بود. در مورد سوابق خانوادگی فردوست اطلاعات چندانی در اختیار نیست. پدرش گروهبان بود و بعدها به درجه سروانی ارتقاء درجه یافت و احتمالاً در روزهای قبل از سلطنت با رضاشاه ارتباط داشته؛ و یکی از ملازمین رضاشاه بوده است.

حسین فردوست همراه شاه به مدرسه لوروزی در سویس و مدرسه نظام تهران رفت. به‌جز یک دوران کوتاه وی همیشه عهده‌دار موقعیت‌های مهم بوده و با وجود این‌که ارتقاء درجات نظامی وی مسیر عادی داشته ولی از نفوذ و اقتدار بسیاری برخوردار بوده است. محمدرضا احتمالاً از او از سال‌های 1941 [1320] به این‌سو به‌عنوان رابط خود با سفارت آلمان استفاده می‌کرده است. فردوست از مدت‌‌ها قبل رئیس دفتر اطلاعات ویژه شاه بوده و هم‌زمان با این معاونت ساواک را نیز بر عهده داشته و در حال حاضر [1354] رئیس دفتر بازرسی شاه است و به‌عنوان ناظر بر عملیات دولت عمل می‌کند. او در اجراء وظایف خود بسیار آرام و دقیق است. فردوست بسیار ثروتمند بوده و به صداقت و امانت مشهور است. خود او می‌گوید «هرچه دارم از لطف و مرحمت دربار است.»

2- عبدالکریم ایادی

دکترعبدالکریم ایادی، پزشک مخصوص شاه، ظاهراً مهم‌ترین کانال ارتباطی شاه با بخش بازرگانی است. می‌گویند که او نیز از دوستان زمان کودکی شاه می‌باشد. او افسر ارشد پزشکی لشگر گارد سلطنتی و سپهبد است. گفته‌اند که ایادی در سفر ماه‌عسل شاه با همسر دومش ثریا، شاه را همراهی می‌کرده است. گزارشهای واصله حاکی از آن است که ایادی در شرکت ماهی‌گیری جنوب ایران برای شاه کار می‌کرده و آن شرکت بنا به اعتقاد ناظران آگاه فاقد کارایی و مملو از فساد بوده و سران آن عده‌ای از ژنرال‌های بازنشسته بوده‌اند. رسوایی ناشی از این شرکت آن‌قدر عظیم بود که بار دیگر سازمان‌دهی و مدیریت آن تغییر یافت. ایادی که بهائی است بنا به اعتقاد بسیاری از این فرقه در برابر مسلمانان متعصب حمایت می‌کند.

3- دکتر منوچهر اقبال رئیس شرکت ملی نفت ایران 

پزشکی است از 40 خانواده نخبگان ملی. او رابط بین شاه و شخصیت‌های متعدد حرفه‌ای تجاری است. حدود بیش از یک قرن خانواده اقبال در استان خراسان صاحب نفوذ بوده‌اند. منوچهر هوادار احمد قوام یعنی نیرومندترین سیاستمدار سال‌های 1940 بود. اقبال به‌عنوان نخست‌وزیر وزیر دربار و شش وزارتخانه دیگر کابینه خدمت کرده است. او نماینده مجلس، سناتور، سفیر، آجودان شخصی شاه، و رئیس دانشگاه تهران بوده ولی در حال حاضر رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران است.

اقبال یک مدیر شایسته است لیکن همه او را «عوام فریب» می‌خوانند. در سال 1957 و به‌هنگام نخست‌وزیر شدنش بسیاری از حامیان خود را به‌خاطر اطاعت کامل از شاه رنجاند. ولی از نقطه‌نظر شخصی این کار عاقلانه بود؛ به همین دلیل در مقام های  بعدی که منصوب شد ، موفق بوده است. دختر اقبال، مریم، با برادر ناتنی شاه، محمودرضا ازدواج کرد و بعدها از او طلاق گرفت، و با شهریار فرزند اشرف ازدواج نمود.

4- امیرعباس هویدا

پس از نخست‌وزیر شدن به محفل درونی شاه راه یافت. میزان اعتماد شاه نسبت به او زمانی مشخص خواهد شد که وی بتواند پس از برکناری از سمت نخست‌وزیری باز هم در محفل درونی شاه باقی بماند. از سال 1955، سه نخست‌وزیر قبل از هویدا هنوز هم از دوستان نزدیک شاه به‌حساب می‌آیند.

می‌گویند که هویدا نیز از یک خانواده بهائی است ولی او نمی‌خواهد در مورد آن جنجالی به‌راه اندازد. پدربزرگش که در قزوین خیاط بود، ظاهراً از مؤسس بهائیت پیروی می‌کرد و پدر وی نیز منشی رهبر بهائیان در آکره بود. شاید به همین علت بود که هویدا دوران اولیه تحصیلاتش را در بیروت گذرانده است. بالاخره پدر هویدا وارد محفل دیپلماتیک شد و در پست‌های کم‌اهمیت خدمت کرد.حرفه هویدا نشانگر امکان پیمودن پلکان ترقی و تنها راه موجود برای آن در نظام ایرانی است.

هویدا 57 ساله از سال 1944 یعنی زمانی‌که خدمت نظام را تمام کرد تا سال 1958 که وزارت خارجه را برای رسیدن به مدارج بالاتر ترک کرد به‌صورت یک دیپلمات حرفه‌ای درآمده بود. نکته مهم برای نخست‌وزیر آینده کشور دوستی وی با حسن‌علی منصور و عبدالله انتظام بود چون هر سه آن‌ها پس از جنگ جهانی دوم در کنسولگری ایران در اشتوتگارت آلمان خدمت می‌کردند.

5- عبدالله انتظام

عضو خانواده‌ای مهم در زمان قاجار سریعاً به مدارج بالای دیپلماتیک رسید. در سال 1958 پس از آن‌که از جامعه دیپلماتیک کناره گرفت تا مدیریت شرکت ملی نفت ایران را عهده‌دار شود، او هویدا را به‌عنوان معاون ویژه‌اش برگزید. دو سال بعد یعنی در سال 1960 هویدا عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران گردید و زمانی‌که حسن‌علی منصور درصدد تشکیل کابینه خود برآمد وی در موقعیتی بسیار خطیر قرار داشت.

6- حسنعلی منصور

 که عضو یکی از 40 خانواده و پدرش نخست‌وزیر بود پس از خدمت در اشتوتگارت در پست‌های مهمی از جمله دبیر کل شورای‌عالی اقتصاد و یکی از وزراء کابینه انجام وظیفه نمود. سرانجام وی به‌عنوان یک اصلاحگر بی‌خطر نظر شاه را به خود جلب کرد و پس از انتصاب به‌عنوان نخست‌وزیر به همکار قدیمی‌اش هویدا روی آورد و از او خواست که وزیر دارایی شود. منصور در سال 1965 به قتل رسید، و شاه هویدا را به سمت نخست‌وزیری منصوب کرد. بنابراین در طول مدت کمتر از بیست سال و با کمک دوتن ازدوستان بانفوذ، امیرعباس هویدا از سمت معاونت کنسولگری به دومین مقام عالی‌رتبه کشورش دست یافت.

7- حسن امامی، امام جمعه تهران

مهم‌ترین چهره مذهبی موجود در میان ملازمین شاه است. به‌خاطر موقعیتش او از مقداری نفوذ مذهبی و سیاسی برخوردار است لیکن به‌خاطر حمایتش از شاه اکثر روحانیون حرف او را خریدار نیستند. او از رابطه‌های سیاسی بسیار وسیعی برخوردار است و شاه نیز در همین زمینه از او بهره می‌گیرید. وی در حال حاضر 72 ساله است و ممکن است نتواند بیش از این نقش خود را بازی کند ولی هنوز هم فعال است و شاه را به کرّات می‌بیند.

امامی از خانواده سلطنتی قاجار است و پدر و پدربزرگش هر دو امام جمعه بوده‌اند. تا آن‌جا که می‌دانم حسن فرزندی ندارد که جانشین وی شود. امامی در زمینه علوم الهیات تحصیل کرده ولی هیچ‌کس او را عالم واقعی در زمینه الهیات اسلامی نمی‌داند. اما او تحصیلات اروپایی بسیار خوبی داشته است که عبارت است از تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه لوزان، و بیش از هر روحانی عالی‌رتبه شیعه به تاریخ و فلسفه اروپا آشنایی دارد.

8- جعفر شریف‌امامی، رئیس 65 ساله مجلس سنا

او یکی دیگر از مقامات حکومتی و سیاسی مشهور نزدیک به شاه است. او دارای منافع تجاری بسیار به‌خصوص در صنایع ساختمانی است در صورتی‌که از نظر قانونی نباید این‌طور باشد. او مدت‌ها در اداره راه‌آهن خدمت می‌کرد و زمانی عنصر مهمی در مدرن‌سازی دوره رضاشاه بود. او در آلمان در رشته مهندسی تحصیل کرده و به‌خاطر طرفداری از آلمان‌ها در زمان جنگ جهانی دوم زندانی شده بود. او دارای مقام‌های مختلف در کابینه بوده است. بسیاری معتقدند که او در سال 1958 به روس‌ها فهمانده بود که ایران خواستار امضاء یک قرارداد عدم تعرض با آن کشور است. شاید او بنا به درخواست شاه این‌طور عمل می‌کرد تا آمریکا کمک‌های نظامی و اقتصادی خود به ایران را افزایش دهد. با وجود این‌که شاه پس از ورود یک هیئت عالی‌رتبه روسی به ایران جهت مذاکره پیرامون قرارداد دست‌پاچه شده بود ولی این عمل به حرفه شریف امامی لطمه‌ای وارد نساخت؛ بعدها [9 شهریور 1339] شاه او را به‌عنوان نخست‌وزیر برگزید.هنوز معلوم نیست که چرا او مورد توجه شاه قرار گرفت. شاید او دربازگشت به قدرت شاه در سال 1953 نقش داشته است. او از دیرباز با برادران رشیدیان ارتباط داشته و خواهرش با آرامش فقید ازدواج کرده بود. سازمان رشیدیان در مبارزان ضد مصدق و هوادار سلطنت در سال 1953 نقش مهمی داشتند و آرامش نیز عضو این تشکیلات بود.

9- اردشیر زاهدی، سفیر ایران در آمریکا

او کار خود را از بالا آغاز کرد. اردشیر زاهدی  نخستین بار در سن 33 سالگی و به‌عنوان سفیر ایران در آمریکا به کار در حکومت پرداخت (1962 ـ 1960 ) او در حین اخراج مصدق در اواسط سال 1953 مورد توجه شاه قرار گرفت. اردشیر که بنا به دستور مصدق مجبور به استعفا از مقام خود در یک پروژه تحت حمایت آمریکا شده بود به‌عنوان رابط بین حامیان شاه و پدرش فضل‌الله زاهدی که در نهایت مصدق را برکنار کرد عمل می‌نمود. شاه نیز با انتصاب وی به‌عنوان آجودان شخصی پاداشی شایسته به او داد. پس از آن‌که زاهدی در سال 1955 از چشم شاه افتاد و ظاهراً به‌عنوان سفیر سیار ولی در اصل به‌عنوان تبعید به اروپا فرستاده شد، اردشیر از دربار موقتاً گریخت ولی دیری نگذشت که بازگشت و با شهناز تنها دختر شاه در آن زمان در سال 1957 ازدواج نمود. سه سال بعد به‌عنوان سفیر ایران به آمریکا و بعدها به‌عنوان سفیر به انگلستان فرستاده شد و در هر دو مورد عملکردی متوسط داشت. حتی پس از آن‌که شهناز را در سال [1343]1964 طلاق داد نیز مورد لطف شاه قرار داشت. او به‌عنوان وزیر خارجه از سال 1967 تا سال 1971 خدمت کرد و سپس به واشنگتن بازگشت. زاهدی‌ها اعضاءِ خانواده زمین‌داران متنفذی از همدان بوده و با دو خانواده از 40 فامیل عالی‌رتبه یعنی پیرنیا و قره‌گزلو ارتباط داشته‌اند.

10- محمد خاتمی فرمانده نیروی هوایی

محمد خاتمی فرمانده نیروی هوایی و همسر جوان‌ترین خواهر شاه یکی از مورد اعتمادترین اعضاءِ محفل درونی‌اش  شاه بود که  در سپتامبر 1975 [شهریور ] در یک سانحه هوایی کشته شد. خاتمی که خلبان شاه در حین فرار وی از ایران در سال 1953 [مرداد 1332] بود ظاهراً پس از مرگ شاه می‌توانست از نفوذ بسیاری برخوردار باشد.

افزایش سن اعضاءِ محفل درونی شاه که میانگین آن 60 است در رابطه با جانشینان آن‌ها مشکلاتی را ایجاد می‌کند. به استثناءِ نعمت‌الله نصیری رئیس ساواک، نمی‌توان گفت که اشخاص دیگری خواهند توانست نقش مقامات کنونی را ایفا کنند. هیچ نسل دیگری نمی‌تواند مانند آن‌ها و به‌طور کامل نسبت به شاه وفادار باشد. مهم‌‌تر از همه این‌که شاید شاه نتواند به افراد جدید مانند افراد قدیم اعتماد کند چون افراد قدیمی در موقع نیاز نزد او مانده و با او مقاومت کرده‌اند. به این ترتیب شاه خود را در جمع گروهی بسیار کوچک و سال‌خورده از مشاورین می‌یابد که با او به خوبی هماهنگ هستند لیکن از نیازهای کشور باخبر نمی‌باشند.

بخش های پیشین این مقاله  را در می توانید  در نشانی های زیر ملاحظه فرمائید:

https://psri.ir/?page=post&id=r4kxf57z   بخش اول 

https://psri.ir/?page=post&id=qn995r2s   بخش دوم

https://psri.ir/?page=post&id=j963jstv    بخش سوم

https://psri.ir/?page=post&id=5q9jhupj  بخش چهارم


کتاب اسناد لانه جاسوسی،انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ، جلد اول ، به نقل از آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) ، اداره اطلاعات دفتر تحقیقات سیاسی فوریه 1976