06 تیر 1400
تورقی در خاطرات حاج احمد قدیریان
روایتی از نحوه به شهادت رسیدن شهید کچوئی توسط منافقین
منافقین که از اواخر خردادماه 1360، رسما اعلام کردند که با نظام اسلامی و مردم ایران به مبارزه مسلحانه دست خواهند زد، در نخستین اقدام تروریستی خود در روز هفتم تیر ساختمان مرکزی حزب جمهوری اسلامی را منفجر و در پی آن آیتالله بهشتی و بیش از هفتاد نفر از مدیران انقلابی را شهید کردند و در روز هشتم تیر هم محمد کچویی ریاست وقت زندان اوین را به شهادت رساندند.
حاج احمد قدیریان از شاهدان عینی این واقعه در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده این جنایت منافقین را اینگونه شرح میدهد: روز هشتم تیر جلسهای با حضور 24 تن از حکام شرع، آقای لاجوردی، آیتالله قدوسی، آیتالله گیلانی و چندین نفر دیگر از جمله خودم در دادسرا تشکیل شد. کاظم افجهای که متوجه قضیه شده بود با هماهنگی سعادتی با سلاح کلاشنیکف که آن را روی رگبار گذاشته بود، پشت در جلسه قرار گرفت. آقای محمد میرآبی مسئول دفتر آقای گیلانی متوجه او شد و از او پرسید: «اینجا چه میکنی؟» افجهای در جواب گفت: «یک سؤال شرعی دارم و میخواهم از آقای گیلانی بپرسم».
در واقع او برای قتل عام اعضای آن جلسه آمده بود؛ آقای میرآبی و آقای غفارپور معاون قضایی، او را از آنجا بیرون کرده و با تندی به آقای کچویی گفتند که برای چه او به اینجا آمده است، این آدم خطرناکی است. منتهی آقای کچویی بهخاطر اینکه ایشان توبه کرده و بسیار انسان دل رحم و دلسوزی بود نمیپذیرفت، ولی دستور داد که اسلحه را از او بگیرند. در همان حال، افجهای با موتور از اوین بیرون رفت و یک قبضه اسلحه کمری رولور تهیه کرده، برگشت.
بعداز اتمام جلسه، حکام شرع و دیگران در ضلع شرقی اوین زیر درختان نشسته بودند و پاسخگوی توضیحات و مسائل شرعی زندانیان بودند؛ در همین حال، افجهای به آنها نزدیک شده و اسلحه را بهسمت آنها کشید، آقای لاجوردی متوجه قضیه شده، پشت درخت پنهان شد؛ آقای کچویی اسلحهی خود را بیرون آورد، اما قبل از آن، افجهای تیری به سر او زد. کچویی را به بیمارستان تجریش بردند که در حین عمل جراحی، به شهادت رسید. چندنفر دیگر از حکام شرع، مجروح شدند و محافظین آقای لاجوردی او را دستگیر کرده، به پشتبام دادسرا بردند. هنگامیکه آقای لاجوردی از او بازجویی کرد که برای چه این کار را کردی؟ اسلحه را از کجا آوردی و غیره. ایشان اظهار داشت که من تشنهام و درخواست یک لیوان آب کرد. بعداز اینکه آب را خورد، خود را از پشت بام به پایین پرت کرد؛ او را به بیمارستان رساندند، اما بعداز یکی دو ساعت به هلاکت رسید».
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی