23 مهر 1399
مروری بر شیوههای مبارزاتی آیتالله اشرفی اصفهانی
متعاقب شروع نهضت امام خمینی، آیتالله اشرفی اصفهانی با به دست گرفتن رهبری مبارزات در کرمانشاه، فعالیتهای انقلابی مردم را ساماندهی کرد. ازجمله مهمترین اقدامات وی میتوان به تلاش برای تثبیت مرجعیت امام خمینی اشاره کرد که بلافاصله بعد از رحلت آیتالله بروجردی آغاز شد. وی در راه پیوند بیشتر مردم با نهضت امام خمینی سعی کرد با دعوت روحانیون مبارز برای ایراد سخنرانی در کرمانشاه این مهم را انجام دهد. برگزاری مراسم یادبود شهدای نهضت امام خمینی از دیگر فعالیتهای مهم مبارزاتی آیتالله اشرفی اصفهانی به حساب میآید. علاوه بر این وی با صدور اعلامیههای انقلابی همچنین شرکت در مراسمات تحصن علیه رژیم پهلوی، به گسترش مبارازت علیه رژیم پهلوی کمک کرد.
آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی از جمله روحانیون مبارزی است که از شروع نهضت امام خمینی نبض مبارزات علیه رژیم پهلوی در کرمانشاه را به دست گرفت و توانست در پیشبرد اهداف نهضت کارنامه درخشانی از خود برجای بگذارد.
تلاش برای تثبیت مرجعیت امام
از مؤلفههای مبارزاتی آیتالله اشرفی اصفهانی در فراهمساختن زمینه ارتباط معنوی، فکری و دینی مردم با حضرت امام خمینی میتوان به تلاش گسترده وی برای تثبیت مرجعیت امام اشاره کرد.
آیتالله اشرفی اصفهانی در این باره میگوید: «کسی که نسبت به مرجعیت امام در این استان بیشتر از همه فعالیت کرد و مردم هم شنوایی داشتند، بنده بودم و در آن اختناق شدید، ما همیشه در رابطه بودیم. قبلاً هم بعد از رحلت آیتالله بروجردی، اینجانب برحسب تشخیص خود و تفحص از شخصیتهای بزرگ علمی نجف اشرف و حوزه علمیه قم، حضرت امام را شایسته برای مقام مقدس مرجعیت معرفی نمودم و عامهی مردم را در امر تقلید، به ایشان سوق دادم» وی در ادامه به تهدیدهای ساواک اشاره میکند و میگوید: «این موضوع با مخالفت بعضی و کارشکنی آنها مواجه شد و از سوی ساواک تهدید به تبعید گردیدم، ولی به لطف خداوند بزرگ در راه انجام این امر الهی و وظیفه شرعی موفق شدم».[1]
حجت الاسلام حاج شیخ حسین اشرفی فرزند آیتالله اشرفی اصفهانی نیز با اشاره به تلاش پدرش در این راه عنوان میکند: «زمانی که مرحوم آیتالله بروجردی از دار دنیا رفتند اول کسی که مساله مرجعیت امام را مطرح کرد مرحوم پدرم ما بود. در مراسم شب هفت مرحوم آیتالله بروجردی در مدرسه آقای بروجردی جمعی از علما و بزرگان و شخصیت ها بودند که شهید محراب راجع به مرجعیت بعد از آن بزرگوار صحبت کردند .در مجموع ما ده پانزده نفر مرجع داشتیم اما شهید محراب رسماً در فاتحه خوانی مرحوم بروجردی فرمودند:شخص من نظرم به آیت الله العظمی آقای حاج آقا روح الله است من ایشان را از همه بالاتر میدانم از همه بهتر میدانم از نظر تقوا و از نظر علم».
وی در ادامه با اشاره به موفقیت آیتالله اشرفی اصفهانی در این مسیر میگوید: «از همان زمان دسته دسته از بازاریها و بزرگان خدمت ایشان آمدند و فرمودند شما که نظرتان به آیتالله خمینی است ما هم نظرمان به ایشان است». بنابر خاطرات شیخ حسین اشرفی؛ «شب هفت که تمام شد [آیتالله اشرفی اصفهانی] به اصفهان آمدند و در مسجد ولی عصر (عج) فرمودند نظر من به آیتالله خمینی است؛ یعنی ایشان دو استان را متوجه حضرت امام کردند».[2]
علاوه بر این تلاش به موقع آیتالله اشرفی اصفهانی در تثبیت مرجعیت امام بعد از رحلت آیتالله حکیم از جمله مواردی است که پیوند مردم کرمانشاه با امام را بیش از پیش مستحکمتر کرد.
حجتالاسلام اسماعیل محمدی درباره اهمیت تلاش علمایی چون آیتالله اشرفی در ارجاع مردم به امام خمینی پس از فوت آیتالله حکیم میگوید: «حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی به همراه عدهای از روحانیون که با ایشان همراه و همگام بودند- از جمله حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای زرندی- در واقع یک گروه و جمعی بودند که عده دیگری از روحانیون از آنها حمایت میکردند و با هم همگام و همراه بودند. اینها بعد از فوت مرحوم آیتالله حکیم، مردم را به امام ارجاع میدهند، یعنی سربزنگاه که باید مردم را به امام ارجاع میدادند، همان موقع این کار را کردند و این، خود سبب شد که یک تصمیم درست، در یک زمان درست، باعث شود که پیشتر مردم کرمانشاه از مقلدان حضرت امام باشند. منظور این است که در ارجاع دادن آیت الله اشرفی بعد از فوت آیت الله حکیم به حضرت امام، اگر تاخیری حاصل می شد و دیگران می آمدند و سایر مراجع را مطرح می کردند، مردم مقلد علمای دیگری میشدند. آن وقت، برگشت آنها از سایر مراجع، بسیار کار سخت و دشواری بود».[3]
دعوت از روحانیون سیاسی برای ایراد سخنرانی
از دیگر شیوههای مبارزاتی آیتالله اشرفی اصفهانی میتوان به دعوت وی از روحانیون سیاسی و انقلابی برای ایراد سخنرانی اشاره کرد. به شهادت اسناد، آیتالله اشرفی اصفهانی هر روز به ویژه در روزهای جمعه و ایام مقدس که معمولا در مسجد بروجردی به مناسبتهای مختلف مجلس سخنرانی و وعظ تشکیل میدادند. آیتالله اشرفی اصفهانی در مورد برنامه دعوت از سخنرانان میگوید: «سخنرانهایی هم که دعوت میکردیم برای ماه رمضان یا غیر ماه رمضان مقید بودیم از اشخاصی باشند که در خط امام و امور سیاسی هم وارد باشند».[4]
به عنوان نمونه وی در بهمن ماه سال 1344، از آیتالله محمد یزدی دعوت کرد تا برای ایراد سخنرانی و روضهخوانی، به مناسبت شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع)، به کرمانشاه مسافرت نماید و در مسجد و مدرسه آیتالله بروجردی به ایراد سخنرانی بپردازد. به روایت آیتالله یزدی: «از جمله اقدامات مرحوم آیتالله اشرفی اصفهانی این بود که از افراد مختلف برای سخنرانی در مسجد آیتالله بروجردی دعوت به عمل می آوردند. یک بار هم بنده در شمار دعوت شدگان بودم. چند روز در آنجا سخنرانی کردم تا این که جریانی پیش آمد و از آن پس ممنوع المنبر شدم».[5]
همچنین در دی ماه 1344 از سوی آیتالله اشرفی از آیتالله خزعلی برای وعظ در مسجد بروجردی دعوت شده بود. ساواک پس از مدتی به بهانه طرح انتقادات سیاسی و ذکر مباحث ضد امنیتی مانع از ادامه سخنرانی آقای خزعلی در مسجد بروجردی کرمانشاه شد که این موضوع واکنش شدید آیتالله اشرفی اصفهانی را در پی داشت. از دیگر روحانیون دعوت شده از طرف وی میتوان به مرحوم فلسفی، شهید هاشمینژاد، حجت الاسلام متانت و... اشاره کرد.
برگزاری مجالس ترحیم شهدای نهضت
برگزاری مراسم یادبود برای شهدای نضهت امام خمینی از دیگر شیوههای مبارزاتی آیتالله اشرفی اصفهانی به شمار میآید. یکی از اقدامت مهم وی در این زمینه برگزاری مراسم پرشکوه بزرگداشتی برای حاجآقا مصطفی خمینی بود که از سوی امام مورد تقدیر و تشکر قرار گرفت. محمد اشرفی که در برگزاری این مراسم در کنار پدرش بسیار فعال بود و شخصیتهایی چون آیتالله خوانساری و آیتالله گرامی را برای شرکت در مراسم مذکور به کرمانشاه برده بود، درباره چگونگی برگزاری این مراسم میگوید: «عمدهترین مراسمی که تا آن تاریخ سابقه نداشت و در واقع جرقهای بود در جهت شعلهور شدن یک آتش عظیم در این منطقه مجلس بزرگداشت شهادت حاج سید مصطفی خمینی فرزند بزرگوار امام امت بود که بنا به دعوت و اطلاعیههای چاپی شهید اشرفی در مسجد مرحوم بروجردی منعقد گشت. اینجانب تعدادی از طلاب و دو تن از مدرسین حوزه علمیه قم را به این مجلس آوردم. سخنرانیهای متعدد ایراد شد. ساواک با تمام نیرو وارد معرکه گشت. آنها درصدد دستگیر کردن سخنرانها برآمدند اما با شیوههای مخصوص آنان را از چنگال دژخیمان رهانیدم و سپس شبانه از باختران خارج کردیم».[6]
برگزاری مراسم یادبود چهلم شهدای تبریز از دیگر اقدمات آیتالله اشرفی اصفهانی برای مبارزه با رژیم پهلوی بود؛ طبق گزارش ساواک در روزهای دهم و یازدهم فروردین 57 به جز آیتالله اشرفی اصفهانی فرد دیگری برای تشکیل مجلس چهلمین روز شهدای تبریز پیشقدم نگردید. در ادامه گزارش ساواک آمده است: «نامبرده هم ابتدا به ساکن و بدون مشورت با سایر روحانیون بعد از ظهر روز 10 /1 /2537 توسط ایادی خود در محافل عمومی اعلام نمود که بعد از نماز مغرب در مسجد حاج شهبازخان برای مقتولین تبریز مجلس ترحیم برگزار خواهد کرد».[7]
برگزاری مراسم یادبود شهدای یزد از دیگر اقدامات آیتالله اشرفی به حساب میآید: طبق اسناد ساواک، آیتالله اشرفی اصفهانی در ساعت 8شب18/ 2/ 57 در مسجد آیتالله بروجردی منبر رفته و ضمن سخنرانی مذهبی اظهار داشته: امشب مصادف با چهلمین روز درگذشت شهدای شهرستان یزد میباشد. از کلیه آقایان انتظار دارم که نسبت به برنامههای تلویزیونی که دختران و پسران مملکت را به فساد میکشاند اعتراض نمایند و در صورت امکان بوسیله نامه یا تلفن از مقامات بخواهید که از نمایش چنین برنامههایی خودداری نمایند.[8]
صدور اعلامیههای انقلابی
صدور اعلامیههای انقلابی در مواقع حساس از دیگر شیوههای مبارزاتی آیتالله اشرفی اصفهانی بود. به عنوان نمونه متعاقب کشتار فاجعهآمیز مردم در سینما رکس آبادان، آیتالله اشرفی اصفهانی به همراه دیگر روحانیون، اعلامیه شدیداللحنی با این محتوا صادر کرد: «جنایتکاران حرفهای از هیچ جنایت و حادثهای کوتاهی نداشته و در راه رسیدن به آمال و آرمانهای خود از هیچ فاجعهای باک و وحشتی ندارند. خود صحنه میسازند و مردم را با دشت و پا و در بسته میسوزانند و خود، دفن می کنند. سپس سیاه میپوشند و به عنوان صاحب عزا به نوحه و ندبه مینشینند».
اعلامیه خلع شاه از دیگر نقاط درخشان کارنامه مبارزاتی آیتالله اشرفی اصفهانی است. به طوری که متعاقب تشدید مبارزات و کشتار مردم توسط رژیم پهلوی، آیتالله اشرفی و جمعی از دیگر فضلای حوزه علمیه قم از جمله آیات عظام مدنی، صدوقی، دستغیب و طاهری با صدور اعلامیهای، رژیم پهلوی را غیر قانونی اعلام کردند. این اعلامیه در کرمانشاه به وسیله مبلغان و مبارزان مذهبی در میان مردم توزیع گردید و بدین صورت نامشروع بودن رژیم پهلوی بر همگان آشکار شد.[9]
شرکت در تحصن
از دیگر روشهای مبارزاتی آیتالله اشرفی اصفهانی همراهی با برنامه تحصن انقلابیون بود. به عنوان نمونه متعاقب اقدامات رژیم در ممانعت از ورود امام خمینی به کشور آیتالله اشرفی اصفهانی به همراه دیگر روحانیون مشهور نهضت در دانشگاه تهران دست به تحصن میزند. وی در این باره میگوید: «وقتی که خبر تشریف فرمایی امام به ایران رسید، اینجانب به اتفاق جمعی از علما و اهالی محترم باختران برای استقبال از حضرت امام به تهران رفتیم و باند فرودگاه تهران به وسیله بختیار مزدور بسته شده بود و با مانع شدن از تشریف فرمایی امام اینجانب به اتفاق جمع کثیری از علمای بزرگ در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدیم تا این که بالاخره امام به ایران تشریف آوردند».[10]
دکتر علی اکبر رحمانی، که 14 ماه پایانی حیات آیتالله اشرفی، در سمت استانداری کرمانشاه از نزدیک با ایشان ارتباط داشته است درباره حضور ایشان در این تحصن می گوید: «وقتی بحث تجمع علما به عنوان اعتراض در دانشگاه تهران مطرح بود، خیلی انتظار و توقع از شهید محراب نبود، ولی ایشان با آن سن بالا در مسجد دانشگاه تهران حضور پیدا کرده بودند و چند جملهای هم سخنرانی کردند.» بنابر همین خاطرات «وقتی آیتالله اشرفی در دانشگاه حضور پیدا کردند، دوستان میگفتند، فردی در سن و سال ایشان چه ضرورتی دارد که اینجا بیایند؟ ایشان که همیشه یار امام بودهاند و در صحنه حضور داشتهاند، نباید در این سن به زحمت بیفتند و ما خودمان که در این برنامه دخیل بودیم، فکر نمیکردیم ایشان تشریف بیاورند، ولی شبانه از کرمانشاه حرکت کردند و صبح اول وقت در مسجد دانشگاه بودند».[11]
آیتالله اشرفی اصفهانی خود همواره در متن مبارزه حاضر بودند. او را علاوه بر منابر سخنرانی، میشد در صفوف تظاهرات و در بین مردم یافت. وی از پیشگامان مبارزه در دوران نهضت اسلامی بود که بعد از پیروزی انقلاب، توسط منافقین به شهادت رسید.
پینوشتها:
1- پیام انقلاب (مصاحبه با آیتالله اشرفی اصفهانی ) شمارهی مسلسل 63، سال 1361، ص 27.
2- « شهید محراب در قامت یک پدر»ماهنامه شاهد یاران، پیشین، ص38.
3- مصاحبه باحجت الاسلام اسماعیل محمدی، ماهنامه شاهد یاران، پیشین، ص 106 و 107.
4- مجله پیام انقلاب ، پیشین، ص27.
5- روح الله بهرامی، انقلاب اسلامی در کرمانشاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص634ـ 633.
6- محمد اشرفی اصفهانی، محراب خونین باختران، ج اول،تهران، سروش، 1362، ص76ـ 75.
7- یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت الله صدوقی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 119 و 120.
8- یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت الله اشرفی اصفهانی، ص128ـ 129.
9- محمد اشرفی، پیشین، ص87ـ 86.
10- مجله پیام انقلاب، پیشین، ص27.
11- شاهد یاران، شماره44، تیرماه 1388، ص 73.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی