10 مرداد 1400
درنگی بر اندیشههای سیاسی و اجتماعی امام موسی صدر
مقدمه
شاید مهمترین مقولهای که در ذهن ما ایرانیان بعد از شنیدن نام امام موسی صدر نقش میبندد، قضیه ربوده شدن ایشان در روز نهم شهریور سال 1357 در کشور لیبی است. در اهمیت و عظمت ربوده شدن و سی سال غیبت چنین شخصیت برجستهای شکی وجود ندارد و همچنان مسئله روز است لکن آنچه که تا حد زیادی در میان ما به نوعی محجور و مغفول است، عدم توجه به اندیشه و منظومه تفکرات این انسان بینظیر است. شاید قصور و کوتاهی ما در معرفی، تئوریزه کردن و تدوین تفکرات دینی، سیاسی و اجتماعی سیدموسی صدر حامل برخی زیانها و خسارات باشد که تا حد زیادی هم محسوس است.
با در نظر گرفتن همه این مسائل باید تصریح کنیم امام موسی صدر در زمره اندیشمندان مسلمان نوآور و نواندیشی است که تلاش میکند تا با بهرهگیری از موازین و قواعد روایی و قرآن مسائل و مشکلات روزمره را به نوعی مدیریت و هدایت کند و این را به همه تودههای مردم ثابت نماید که اسلام آیین و مکتبی است که همه نیازهای موجود در هر دورهای را به خوبی پاسخگو خواهد بود.
نگاهی به مهمترین مبانی اندیشه امام موسی صدر
انسانشناسی
یکی از مهمترین محورهای اندیشه امام موسی صدر که توجه به آن میتواند بسیاری از فاکتورهای فکری و عقیدتی ایشان را بر ما روشن سازد، انسانشناسی و زاویه نگاه ایشان به شخصیت افراد است. این متفکر بزرگ با توجه به یکسری اصول قرآنی و دینی انسان را موجودی ارزشمند و دارای فطرت الهی میداند و تاکید میکند که به طور کلی نباید نسبت به بشر و ساختار شخصیت آنها بدبین بود. در واقع سیدموسی صدر فینفسه انسان را محترم میداند و معتقد است که آدمی به دلیل برخورداری از کرامت، آزادی، توانایی، عقل و... از ارزش ذاتی برخوردار است و چون همه اسمای خداوندی را به شکل نسبی برخوردار است پس ابتدائا موجودی قابل احترام و توجه است. در این وضعیت بدگمانی به انسان، بدگمانی به خداوند محسوب میشود و این چنین است که دید و قضاوت نسبت به رفتار آنان نیز تغییر میکند. در اصل این سیر اعمال و فعالیتهای خودسرانه انسانهاست که آنها را از گوهر ناب الهی و ارزشهای شخصیتیشان دور میکند. در همین راستا امام موسی صدر در عمل نیز التزام خودش را به چنین مبنای فکری نشان میدهد و در زمانی که عده زیادی از علما اهل کتاب را پاک نمیدانستند ایشان بر پاک بودن این گروه صحه میگذارد و رسما این مسئله را اعلام میکند.
کار تشکیلاتی و سازمان یافته
«روزگاری، در صدها سال پیش از این، همه چیز در دنیا به صورت فردی بود. دولتش دیکتاتوری بود، استبداد بود، فردی بود، تجارتش براساس معاملات فردی بود، یک نفر یک نفر تاجر بود، دخل و خرجش را هر کس خود تنظیم میکرد؛ همه چیز در دنیا صورت فردی داشت: زراعتش، تجارتش، درس خواندنش، دولتش، سیاستش، روزنامهاش و همه چیز به شکل فردی بود. در آن زمان اگر ما، یعنی قوای دینی و راهنمایان اخلاقی بشر، به صورت فردی فعالیت میکردیم، تا حدوی معقول و موجه بود. عیبی نداشت. برای اینکه ما هم هماهنگ با هم بودیم. یکی در مقابل یکی. آنها تنها بودند. ما هم تنها بودیم اما امروز همه چیز به صورت دستهجمعی و سازمان یافته درآمده است: دولتها، تشکلها و سازمانها دارند؛ تجارت به صورت شرکتهای وسیع و محیرالعقول درآمده؛ تبلیغات موسسات وسیعی دارد؛ مطبوعات مشی واحد اتخاذ کردهاند، سیاستمداران احزاب را به وجود آوردهاند، فلاحت و کشاورزی مکانیزه شده و در قالب شرکتها درآمده است...”
امام موسی صدر چهل سال قبل در قم و در حضور مراجع و روحانیونی چون سیدکاظم شریعتمداری، شیخ مرتضی حائری، سیدمحمد باقر سلطانی طباطبایی، شهید مطهری و جمع کثیری ازعلما و فضلای آن روز حوزه علمیه سخنانی درباره لزوم داشتن تشکیلات و سازماندهی امور به صورت جمعی ایراد کرد که قسمتی از آن در بالا آمده است. این تاکید که در عرصه عمل وی نیز خود را به خوبی نشان داده است باز به همان ریشه انسان شناسانه اندیشه و تفکر این متفکر برجسته برمیگردد و برگرفته از یک منطق دینی و اجتماعی است. منطق دینی که نشات گرفته از آیات قرآن است، بدین صورت که با توجه به تاکید و اشاره قرآن در مورد نظم و انضباط در آفرینش، ابنای بشر نیز باید به سوی انضباط و هماهنگی هر چه بیشتر حرکت کنند و بستر و زمینه اصلی آن نیز به تشکیلات و عمل جمعی برمیگردد. وی در این باره میگوید:
“والسماء رفعها و وضع المیزان: از این آیه چه چیزی به نظر آقایان میرسد؟خداوند در مقام بیان نعمتهای خودش، پس از ذکر چند نمونه، میفرماید که: «آسمان را برافراشت» بعد میفرماید که: «و ترازو گذاشت» و السماء رفعها و وضع المیزان “خداوند آسمان را برافراشت و ترازو گذاشت. خداوند کجا ترازو گذاشت؟ این ترازویی را که خدا گذاشته، آنگاه که آسمان را برافراشته کجاست؟ شاید معنایش اینطوری باشد که بنده میفهمم، که منظور از «وضع المیزان» این است که خدا جهانی را خلق کرده، و آسمانی را که برافراشته، براساس نظم، دقیق و حساب شده بوده است یعنی خدا این جهان آفرینش را براساس حساب دقیقی که با ترازو سنجیده شده، خلق کرده است. عالم منظم است. بخصوص که قبل از آن به آیه «الشمس والقمر بحسبان» نیز اشاره شده است. یعنی خورشید و ماه پدیدههای حساب شده هستند... خوب چرا خدا این حرف را به ما میزند؟ «الا تطقوا فی المیزان» برای اینکه ما هم اگر بخواهیم فرزند این دنیا باشیم، اگر بخواهیم زنده باشیم، اگر بخواهیم فعالیت و تلاشمان به ثمر برسد، و اگر دوستدار خلودیم، باید منظم کار کنیم. بلبشو و بینظمی جز فنا در این دنیا نتیجهای ندارد. زیرا دنیایی است که همه چیزش منظم است! ما هم اگر منظم باشیم به ثمر میرسیم. و اگر بخواهیم به ثمر برسیم و از عمرمان نتیجهبگیریم باید منظم باشیم... دنیا براساس حق و عدل و انضباط و نظم استوار است. اگر کسی بخواهد بینظمی کند، در این دنیا به نتیجه نمیرسد. هیچ تردیدی در آن نیست...”
بدین ترتیب نتیجه میگیرد که میتوان با محور کار سازمانیافته منظم به اهداف عالی و مهمی دست یافت. اما بعد اجتماعی نگرش ایشان بر این مسئله نیز از آنجاست که مهمترین دستاوردهایی که در طول سالهای گذشته تمدن بشری حاصل شده است از ثمره این کار منسجم بوده و تاریخ شاهد صادقی بر این مسئله است. بر همین مبنا وی پس از ورود به لبنان و مشاهده وضع شیعیان طی چند سال با راه انداختن و ایجاد مجموعههای مختلف بستر را به نوعی آماده میسازد که وضعیت مسلمانان خصوصا شیعیان به طرز عجیبی رشد و ارتقا مییابد. او درباره بیتوجهی به این مسئله و فراموش کردن این رویه میگوید؟
«در این دنیای سازمانی اگر ما باز بخواهیم تکروی کنیم، به نظر من نهایت سادگی است. ما اگر امروز عمل دستهجمعی نداشته باشیم کلاهمان پس معرکه است که هست...”
اتحاد میان مسلمانان و تقریب مذاهب اسلامی
اتحاد میان مسلمانان و تقریب مذاهب اسلامی از ایدههای مورد توجه این اندیشمند اجتماعی و خوش فکر است که برای تحقق آن تلاش فوقالعادهای به خرج میدهد. در این مورد ذکر چند نکته حائز اهمیت است:
اولا امام موسی صدر ما را تشویق میکند که روح اخوت اسلامی رادر خویش و جوامع خود نهادینه کنیم واندیشمندان روشنگر باری سنگین در این زمینه بر دوش دارند، چرا که نبود تقریب و همدلی بین مسلمین جهان پیامدهای سختی برای همگی ما خواهد داشت. در دیدگاه او همانگونه که نمازهای پنجگانه از واجبات است و نشانی از ایمان درون ما، وحدت امت اسلامی هم باید بدین گونه یکی از واجبات تلقی و نهادینه شود.
ثانیا علاوه بر دین اسلام امام موسی صدر در مورد گفتگوی بین ادیان هم بسیار تاکید میکند و معتقد به حوار بین ادیان است. چرا که او معتقد است ادیان ریشه واحدی دارند و اختلافی که ما امروز شاهد آن هستیم نه متافیزیکی است نه تئولوژیک، ریشه این اختلاف در فرار کردن متولیان و پیروان ادیان از وظیفه خویش است که به جای خدمت به انسانیت و از بین بردن آلام و دردهای جامعه بشری به منویات خود خدمت میکنند یا به عبارت دیگر دین خدا را در خدمت خودخواهی خویش گرفتار کردهاند. از اینرو در دیدگاه صدر تنها راهی که پیروان ادیان آسمانی مختلف در برابر هم دارند نه تکفیر بلکه حوار و گفتگوی نشات گرفته از قلب است.
ثالثا امام موسی صدر در برابر مکاتب بشری و سکولار هرگز توصیه نمیکند که راه عزلت و گوشهگیری را پیشه کنیم. او باور دارد مکتب آسمانی بر مبنای اجتهاد باتوجه به شاخصه زمان و مکان این قابلیت را به هر متفکری خواهد داد که در برابر نظر مدرنیتها راسخ بایستد و از موضع برهان افکار خویش را عرضه دارد.
خودباوری و اعتماد به نفس در میان مسلمانان
خودباوری و توجه به تواناییهای مشخص مقولهای بود که در زمان حضور و فعالیت امام موسی صدر تا حد زیادی در میان مسلمانان کمرنگ شده بود. آنها با توجه به سیاستهای دولتهای استعماری و وضعیت نابهنجاری که از نظر سیاسی واقتصادی برای کشورهای مسلمان به وجود آمده بود دچار سرخوردگی شده بودند و به یک جامعه مصرفی صرف مبدل گشته بودند. اما با ظهور سید موسی صدر و مشاهده این وضعیت، جریان تا حد زیادی تغییر کرد وتحولات عمدهای در سطح زندگی و اندیشه مردم ایجاد شد وی با توجه به فعالیتهایی که انجام داد سعی کرد جایگاه شیعیان و مسلمانان را تا حد زیادی ارتقا دهد. لذاست که رشد خودباوری و ترمیم و ایجاد روحیه مقاومت خصوصا در میان مردم لبنان از فعالیتهای بینظیر این شخصیت سرچشمه میگیرد.
او از سال 1343 و یک سالواندی پیش از تاسیس جنبش فلسطینی فتح، مقاوم سازی جامعه شیعه لبنان در مقابل خطرات مختلف از جمله اسرائیل را آغاز کرد. وی در بهار 1344 گروهی از جوانان شیعه را به مصر اعزام نمود، تا در دورهای شش ماهه فنون نظامی را فراگیرند. با بازگشت این جوانان که اولین کادرهای مقاومت لبنان بودند، عملیات ایذایی مشترک رزمندگان فلسطینی لبنانی در شمال اسرائیل آغاز گردید. بخش اعظم نیروهای رزمنده از جوانان شیعه لبنان، و فرماندهی عملیات بر عهده رزمندگان فلسطینی بود. این نوع عملیات مشترک تا اوایل سال 1972 ادامه یافت.
در واقع در اندیشه امام موسی صدر مقاوم سازی صرفا به عرصههای نظامی محدود نمیشد. ایشان در بعد علمی، فرهنگی و صنعتی نیز قائل به این روش بود. تاسیس مدارس صنعتی، حوزههای علمیه، آموزشگاههای پرستاری و پزشکی همگی شاهدی بر این مسئله است و تا به امروز نیز انعکاس آن در جامعه لبنان خود را نشان داده است. البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که این اندیشمند بزرگ اگرچه محل اصلی فعالیتهای خود را کشور لبنان قرار داده بود، اما هیچگاه از دیگر مسائل جهان اسلام در کشورهای مسلمان دیگر غافل نشد. انقلاباسلامی ایران، امنیت حوزه های علمیه، اتحادیه عربی- اسلامی جهت مبارزه با اسرائیل و گسترش تشیع در آفریقای سیاه از این جمله است.
نتیجهگیری
شاید بتوان گفت که مشخصه ممتاز تفکر امام موسی صدر این است که وی در هر صورتی تلاش میکرد تا به مخاطبان و امت اسلامی این موضوع را القا نماید که ریشه بسیاری از دردها و مشکلات آنها در رویگردانی نسبت به مفاهیم دینی واصول اصیل اسلامی است. سیدموسی صدر فقیه نواندیش و مبارزی بود که تمام همت خود را برای ارتقا و آسیب ناپذیر شدن ملت مسلمان مبذول داشت. بر همین اساس بود که به سراغ مقاوم سازی آنها در عرصههای مختلف رفت و در زمینه فرهنگی، سیاسی، نظامی و... سعی نمود تا با سازماندهی و نظم، دشمن را در دستیابی به اهدافش ناکام کند. در همین راستا شاید بتوان اذعان کرد یکی از دلایل ربودن ایشان همین اندیشه و منظومه فکری کارآمد ایشان بود. اگر این اتفاق سی سال پیش وتوسط معمر قذافی نمیافتاد، شاید بسیاری از معادلات فعلی که در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام وجود دارد شکل دیگری به خود میگرفت.
روزنامه رسالت ۱۳۸۷/۰۶/۱۲