13 مرداد 1400

گزارشی از نوآوری‌های علمی آخوند خراسانی در سنت فکری


گزارشی از نوآوری‌های علمی آخوند خراسانی در سنت فکری

  آخوند خراسانی (1255 - 1329 ق) از علمای برجسته شیعه در دوران معاصر است.

این فقیه نوگرای اسلامی نه فقط در فقه و اصول صاحب نظر است، بلکه از لحاظ سیاست و عمل در جامعه اسلامی به ویژه جامعه شیعی جایگاه ویژه‌ای دارد.

اثر حاضر پرداختی عالمانه به اندیشه سیاسی ایشان است که بر این سؤال‌ها بنیان دارد: زمینه‌های اثرگذار بر اندیشه‌ورزی آخوند کدام است؟ آخوند در کدام سنت فکری می‌اندیشد؟ نوآوری‌های علمی آخوند در سنت فکری یادشده چیست؟ چه ارتباطی میان اجتهاد و سیاست در اندیشه فقهی - سیاسی وی برقرار شده است؟ مؤلفه‌های اندیشه فقهی - سیاسی وی چیست؟ در نهایت آخوند خراسانی چه تأثیری بر فقیهان بعدی داشته است؟

نویسنده در پاسخ به اینکه آخوند در کدام سنت فکری می‌اندیشد و زمینه‌های عینی اثرگذار بر اندیشه‌ورزی آخوند کدام است، فصل اول را چارچوب می‌بخشد. وی پس از اشاره به زندگی و مراتب تحصیلی و استادان آخوند از عوامل و زمینه‌ساز مشروطیت نام می‌برد. وی می‌گوید: نفوذ و حضور بیگانگان و استعداد حکومت و ناامنی اقتصادی و سیاسی و ظلم و جور، سبب گردید روشنفکران لب به اعتراض بگشایند و حاکمیت قانون را بخواهند و فقدان قانون را مهم‌ترین سبب ظلم و ستم بدانند. در این میان روزنامه‌ها و جراید در این آگاهی‌بخشی نقشی بسزا داشتند؛ البته نقش و همراهی روحانیان را در این بیداری نباید از یاد برد. روحانیت در این رستاخیز مردمی نه فقط مردم را از ظلم و ستم‌ها آگاه کردند، بلکه کوشیدند به این بیداری صبغه اسلامی بزنند و از همین‌رو است که خواهان دینی‌سازی بودند و پس از مشروطه در پی تطبیق قانون یا شریعت برآمدند. آخوند خراسانی مهم‌ترین ضمانت تجدید نشدن استبداد و سلطنت استبدادی در ایران را ابتنای قانون اساسی بر شریعت دانسته‌اند.

فصل دوم پاسخ به این سؤال است که نوآوری‌های علمی آخوند در سنت فکری یادشده چیست؟ نگارنده در فصل اول آخوند خراسانی را میراث‌دار سنت عقلانی‌ای معرفی می‌کند که سابقۀ آن به سید مرتضی و شیخ مفید برمی‌گردد. سنت عقل‌گرایانه‌ای که از آن به اجتهاد شیعی تعبیر می‌شود. اجتهاد شیعی تلاش عقلی با تکیه بر قواعد زبانی و غیر زبانی مرسوم به اصول فقه است و بر پایه آن مجتهد شیعی احکام شرعی را استخراج می‌کند.

آخوند خراسانی در امتداد این سنت عقلانی اجتهاد قرار دارد؛ اما نه فقط به تقویت آن بلکه به نوآوری‌هایی در اصول دست می‌زند، از جمله در آن از قواعد فلسفی بهره می‌برد و به استدلال توجه دارد. از همین‌رو مباحث آخوند خراسانی را آغازی بر یک پایان دانسته‌اند. نویسنده این رویکرد عقل‌گرایانه به علم اصول را از سه زاویه توضیح می‌دهد: طرح عقل به مثابه استنباط حکم شرعی؛ طرح عقل به مثابه روش حکم شرعی؛ طرح عقل به مثابه دلیل برائت و نداشتن حکم شرعی.

چه ارتباطی میان اجتهاد و سیاست در اندیشه فقهی و سیاسی آخوند برقرار است و مؤلفه‌های اصلی اندیشه فقهی - سیاسی وی چیست، سوال‌هایی‌اند که پژوهشگر فصل سوم درصدد پاسخگویی به آنهاست. مولف آورده «آخوند خراسانی به امر سیاسی از زاویه اجتهاد می‌نگرد. نگرش اصولی او که در فصل دوم بیان شد، فقه آخوند را فقه تکلیف و حق ساخته و امکان پرداختن همزمان به احکام و حقوق سیاسی را در فقه سیاسی فراهم آورده است؛ از این‌رو در بررسی مؤلفه‌های سیاسی اندیشه وی، این نگاه تؤامان ضروری است».

مهم‌ترین مؤلفه‌های سیاسی در اندیشه سیاسی آخوند خراسانی عبارت‌اند از:

  1. ولایت فقیه: آخوند خراسانی ولایت عام فقیه را نمی‌پذیرد؛ اما ولایت در امور حسبیه را از باب قدر متیقن می‌پذیرد و از همین رو, تصرف مؤمنان در امور حسبیه را منوط به اذن فقیه جامع الشرایط می‌داند؛ اما برخلاف دیدگاه شیخ انصاری دلایل روایات را فراتر از سه ولایت حکم به هلال، ولایت بر قصّر و اوقاف نمی‌پذیرد؛ زیرا قدر متیقن در مقام تخاطب را مانع اطلاق به ولایت فقیه می‌داند.
  2. مشروطیت: مشروطیت در اندیشۀ سیاسی آخوند خراسانی به مفهوم مهدویت، قدرت و سلطنت است و در این کلام به قواعد فقهی‌ای استناد می‌جوید: حفظ نوامیس شرعیه و ملیه، منع از منکرات اسلامیه، محو میان ظلم و تقلیل آن، قاعده عدالت، حفظ بیضه اسلام، مصلحت.
  3. قانون و شریعت: آخوند معتقد است وضع‌کردن قانون در عرصۀ مصالح عامه، نه فقط جایز بلکه از تکالیف شرعی مسلمانان است و این وجوب از اصول و قواعد فقهی متعددی برمی‌آید، از جمله اصل تقلیل ظلم و جلوگیری از استبداد و ستم.
  4. آزادی: آخوند آزادی را معادل مفهوم حدیث در سنت فقهی دانسته است و مفهوم حریت را آزادی و رهایی از سلطه و ظلم بیان می‌کند.

پایان بخش این فصل پرداختی به مفهوم برابری و امنیت در اندیشه فقهی سیاسی آخوند است.

فصل چهارم پاسخ به این سؤال است که آخوند چه تأثیری بر فقیهان بعدی داشته است؟ به گمان نگارنده هرچند نگرش فقهی - سیاسی آخوند چندان رواج نیافته؛ اما بی‌تأثیر بر علمای معاصر و متأخرینش نبوده است و برای استواری سخن خویش به این عنوان‌ها می‌پردازد:

آخوند خراسانی و شیخ محمد اسماعیل محلاتی غروی، آخوند خراسانی و آیت‌الله محمدحسین نائینی و آخوند خراسانی و آیت‌الله خویی.

پس اثر حاضر از چهار فصل تشکیل یافته است با این عنوان‌ها: زمینه‌های فکری و عینی اندیشه سیاسی آخوند خراسانی؛ آخوند خراسانی، اندیشمند اصولی؛ آخوند خراسانی اجتهاد و سیاست؛ آخوند خراسانی و دیگر فقیهان شیعی. ناگفته نماند از ویژگی‌های این اثر داشتن جمع‌بندی‌های کامل در پایان هر فصل است که هم خوانش متن را بر خواننده آسان می‌سازد هم مخاطب کم‌شکیبا را دستگیر.


آینه پژوهش، ش 139