28 اردیبهشت 1393
نقش شهید مطهری در تربیت دینی جامعه
سرآغاز
ما معتقدیم «جامعیت و همه جانبه بودن قوانین اسلام، آن چنان است که اگر کسی آن را بشناسد، معترف خواهد شد که از حدّ و مرز فکر بشر، بیرون است و ممکن نیست زاییدة قدرت علمی و تفکر انسان باشد.»(1) معارف اسلامی و آثار دینی، برای همه امور، قانون و آداب آورده است.(2) هیچ حرکت از فردی یا از جامعه نیست مگر این که اسلام برای آن، حکمی مقرّر داشته است.(3) همچنین اطمینان داریم که اسلام دربردارندة پاسخ به نیازهای مردم است.(4) با این وجود هنگامی که وضعیتِ کنونی جامعة اسلامی را میبینیم، با انواع مشکلات فکری مواجهیم. در بُعد نظری، انبوهی از سوالات و شبهاتـ خصوصاً برای نسل جوانـ بیپاسخ مانده که به تناسب حجم و تنوع این شبهات، برای آنها پاسخهای آرامشبخشی ارائه نمیشود. این معضل، به همراه عملکرد ناصواب بعضی منسوبان به دین، بسیاری از بیاعتمادیها و کجرویها را در حیطة عمل به دنبال آورده است. با فرض ایمان و اعتقاد به جامعیت تعالیم اسلامی و این واقعیت جامعه لازم است در این رابطه تأمّلی کافی و آسیبشناسی جدی نموده و به بررسی علل این ناسازگاری پرداخت، تا بتوان با ارائه راهکار مؤثر، شائبة ناکارآمدی تعالیم الهی در عصر جدید را از اذهان دور کرد.
در این میان آثار زبانی و قلمی عالمیان نظیر شهید استاد مطهری (رحمتالله علیه) که امام خمینی(ره) با القابی نظیر فرزند عزیز، پارة تن، پشتوانة محکم برای حوزههای دینی و علمی، خدمتگزاری سودمند برای خدمت و کشور و با توصیفاتی همچون: آثار قلم و زبان او بیاستثناء آموزنده و روانبخش است و...(5) از ایشان یاد میکنند و دانستن نقش ایشان در گسترش فرهنگ اسلامی برای اعتلای وجودی و معرفتی خودمان حائز اهمیت است. این مقاله سعی دارد با این هدف، گوشهای از یک الگوی سخنرانی مورد تأئید معمار کبیر انقلاب و کسی که آثارش، مبنای فکری نظام جمهوری اسلامی است را نشان دهد.(6)
دلیل ماندگاری علمای ربّانی
عالمان ربّانی، وارثان انبیای الهیاند و انبیاء (علیهمالسلام) خلفای خداوند میباشند و خلفای الهی مظهر «اسم اعظم»اند. پس برخی از عالمان ربّانی میتوانند خلیفة حق و جامع جمال و جلال الهی باشند که این افراد، بسیار اندک و جزء نوادرند.
همان گونه که بهشتیان زندهاند، و هرگز نمیمیرند، مردان الهی نیز که برای حفظ شریعت و احیای دین الهی تلاش میکنند، و در این راه، هر رنجی را برای دین خدا تحمّل میکنند، «کلمة علیا»ی خداوندگستر، هماره باقی خواهند بود. چنین عالمانی مشمول بیان نورانی امیر بیان، حضرت علیبن ابیطالب(علیهالسلام) هستندکه فرمود: «العلماءُ باقونَ ما بَقِیَ الدَّهرُ»(7)
سرّ این سخن آن است که کاملترین ولی خدا در عصر ما، وجود مبارک امام زمان(عجلالله تعالی فرجه) است که از آن حضرت، به عنوان (بقیهالله)(8) یاد میشود، یعنی امام عصر به ابقای الهی، باقی است. در درجة نخست و با لذات، فقط خداوند ماندنی است: (هوالباقی) و پس از او خلفای مظاهر اویند که باقیاند، و پس از آنان عالمان عادل که وارثان انبیاء و امامان(ع) میباشند، باقی به بقای الهیاند.(9)
وصف زشتترین انسان «عالمنمایان»
«... او را دانشمند نامند اما از دانش بیبهره است. یک دسته از نادانیها را از جمعی نادان فراگرفته و مطالب گمراه کننده را از گمراهان آموخته و به هم بافته و طنابهایی از غرور (فریفته کردن) و گفتههای دروغین بر سر راه مردم افکنده، قرآن را بر امیال و خواستههای خود تطبیق میدهد و حق را به هوسهای خود تفسیر میکند. مردم را از گناهان بزرگ ایمن میسازد و جرائم بزرگ را سبک جلوه میدهد. ادعا میکند از ارتکاب شبهات پرهیز دارد اما در آنها غوطه میخورد. میگوید از بدعتها دورم اما در آنها غرق شده، چهرة ظاهر او، چهرة انسان ولی قلبش، قلب حیوان است، راه هدایت را نمیشناسد که از آن سو برود و راه خطا و باطل را نمیداند که از آن بپرهیزد، پس مردهای است در میان زندگان...»(10)
ویژگیهای آثار شهید استاد مطهری(ره)
مسلّماً دانستن نقش استاد در اعتلای فرهنگ اسلامی جامعه، معلول دانستن خصوصیات آثار قلمی و زبانی ایشان است، که در این مقاله، به مهمترین آنها اشارهای میشود:
الف: آثار ایشان در عین حال که دارای مبانی عمیق فکری و فلسفی است، مطالب را با زبانی ساده و همه فهم بیان داشتهاند. او «با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم، بیغلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت»(11) بسیار دشوار است که انسانی بتواند در ضمن تعمّق و تفقّه در مسائل، آنها را به زبانی ساده و روان بیان کند و مطالب را آن گونه که باید و شاید به تناسب فهم مخاطب ارائه دهد. لذا این راه، راه مطمئن و مؤثری به سوی شناخت هر چه بهتر معارف اسلامی و تربیت دینی میباشد و به کسانی که با آثار استاد مأنوس میگردند، میآموزد که همچون او در عین استفاده از مبانی محکم عقلی با زبانی روان، اندیشههای منطقی را به گونهای ارائه دهد که مخاطب آن را پذیرا شده، باور کند.
ب: خَلق یک نظام واحد فکری و ارائة یک چهارچوب مشخصی از اندیشة اسلامی: در نگاه نخست به آثار استاد، این طور به نظر میرسد که ایشان به موضوعات مختلف و پراکندهای که در مقاطع مختلف زمانی مطرح شده است، پرداختهاند. موضوعاتی همچون حقوق زن، هجرت و جهاد، حماسة حسینی، مهدویت، عدل، جاذبه و دافعة حضرت علی(ع) و... اما با نگاهی عمیقتر، درمییابیم که هر چند ایشان، نیازهای جامعه را در مقاطع مختلف مورد توجه قرار داده، ولی آثار ایشان از آنجایی که همگی از یک منبع و تفکر اصیل اسلامی، نشأت گرفته است، مجموعة منسجمی را تشکیل میدهد، که این نظام واحد دارای اصول و فروع و شاخ و برگ و میوه است.
در اندیشة استاد مطهری، ریشة همه مباحث، توحید میباشد؛ چرا که «اصل توحید این صلاحیت را دارد که مانند آب، ریشة همة مباحث دیگر را سیراب کند و مانند خون، به همه اندامها و اجزاها، غذا برساند و مانند روح برپادارنده و زندگیبخش همه اندامها باشد و قوة محرکة یک مکتب باشد.»(12) با این که انسان گمان میکند که توحید، یکی از مسایل اسلام است و هزاران مسألة دیگر در اسلام در کناب توحید قرار گرفته است، ولی وقتی با نگاهی دقیقتر مینگرد، میبیند اسلام سراسرش توحید است، یعنی تمام مسایل، چه آنها که مربوط به اصول عقاید است و چه آنها که به اخلاقیات و امور تربیتی و یا به دستورالعملهای روزانه ارتباط دارد، همگی یکجا و یکپارچه توحید است.(13)
در مرحلة بعد شهید مطهری امّالمعارف و امالمسائل را «انسانشناسی و فطرت»(14) میداند که به منزلة تن و بدنة درخت معرفت است و معتقد است: «درخت انسانیت اگر بخواهد براستی بارور و میوهدِه باشد، باید ریشة توحیدی و ایمانی داشته باشد.»(15) و نهایتاً ثمرة این شجرة طیّبه، مباحث کاربردی زندگی است. در جهانبینی توحیدی است که برای انسان موحد، آزادی و هجرت و جهاد و عدالت و... معنی پیدا میکند. با این توضیح میتوان ادعا کرد که مجموعة آثار استاد به منزلة موضوع واحدی است که اگر کسی به مطالعة کامل و دقیق آن بپردازد، او نیز دارای نظام فکری شده و میآموزد که چگونه مباحث جدید جامعه را با این توجه و تفکر مواجه نماید و جواب لازم را دریابد؛ و نکتة دیگر این که، بسیاری از متفکران فقط دیدگاه میدهند ولی شهید مطهری(ره) دیدگاه را براساس و به همراه نظام فکری ارائه میدهد...
ج: به روز بودن و کارآمدی آثار استاد: ایشان در جای جای مباحثشان مطرح کردهاند که چگونه با سود جستن از ثابتات و اصول، میتوان متغیّرات و فروع را تحلیل و توجیه کرد. شناخت و فهم نیازهای ثابت و متغیر جامعه و پاسخگویی عقلانی و مبنایی به آنها در هر زمانی، از رموز موفقیت یک اندیشمند مصلح است.
د: ایمان و تعبّد استاد در عین عقلانیت و بهره جستن از تفکر: او آموخت که تفکر عقلانی و تعبّد وحیانی نه تنها با هم منافاتی ندارند، بلکه هر دو مؤیّد و مکمّل یکدیگرند. کما این که زندگی فردی و اجتماعی و خانوادگی ایشان، مؤیّد این مدعاست. شهید مطهری در مباحث نشان داد که تعبّد مساوی با تعصب و بیمنطقی نیست و در کتاب اسلام و مقتضیات زمان جلد اول آوردند که اسلام دستور تعبّدی محض (که اصلاً با عقل جور درنیاید) ندارد.(16) و معنی صحیح تعبّد را هم این دانستند که «ما باید متعبّد باشیم به این معنی که باید به هر دستوری که ثابت شد از ناحیة دین است عمل کنیم، خواه این که حکمتش را فهیمده باشیم یا نفهمیده باشیم ولی از ناحیة خودِ دین، تعبّد محض وجود ندارد: به این معنی که دستوری خارج از حکمت و مصلحت باشد.»(17)
به عنوان نمونة بارز، از سویی مردانه به جنگ تحریفات عاشورا، میرفت و از سوی دیگر خود در رثای امام حسین نوحهسرایی میکرد و میگریست؛ آثار استاد شهید مطهری، در پی تربیت متعبّدان عاقل و عاقلان متعبّد است.(18)
هـ : از آنجا که «هر نظامی موجودیت خود را نیازمند به یک نظام فکری و عقیدتی به عنوان تکیهگاه و پشتوانه میداند»(19) و با توجه به تصریح ولی معظم فقیه، مبنی بر این که آثار شهید مطهری مبنای فکری نظام جمهوری اسلامی است، لذا ضروری است شیوهها و اصولی را که استاد در بیان این نظام به کار گرفتهاند، تشریح شود. برای نظامی که برای اولین بار بعد از غیبت امام عصر(عج) حکومت اسلامی را تشکیل داد و مسئولان آن براساس فداکاری مردم و در صحنه آمدن ایشان، به خدمترسانی پرداختند و میپردازند. تبیین مبانی فکری براساس مکتب اسلام و مذهب شیعة اثنیعشری با انواع این مشکلات داخلی و خارجی شرط لازم ماندگاری و تداوم این نظام است. لذا افراد جامعه خصوصاً جوانان و تحصیلکردگان باید بدانند هدف چیست و وسیله چه میباشد تا بتوانند موضوع و جایگاه خود و فعالیتشان را تدوین و یا تصحیح کنند تا علاوه بر مصون ماندن از انحرا، بتوانند به قلههای کمال صعود کنند و وظیفة خود را در قبال بهای سنگین استقرار نظام جمهوری اسلامی بپردازند.
و: در مورد هیچ مجموعه آثاری به مانند آثار ایشان، از جانب بزرگان دین و معتمدان علمی و عملی، این مقدار سفارش نشده است. نمونة بارز آن توصیة امام راحل، معمار کبیر انقلاب اسلامی این فرد فیلسوفِ مجتهدِ عار، میباشد که تأکیدات ایشان در صفحات قبلی اشاره شد. و از آن جمله: «من به دانشجویان و طبقة روشنفکرانِ متعهد توصیه میکنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسههای غیراسلامی فراموش شود.»(20) مقام معظم رهبری هم فرمودند: «اگر کسی فقط آثار وی را با دقت و به طور کامل بخواند، کافی است که او را به یک سطح راقی از معارف اسلامی برساند.»(21)(22)
٭ مطالب بالا یعنی ویژگیهای آثار استاد شهید مطهری برگرفته شده و تلخیص از مقررّی اول طرح مطالعاتی در دانشگاه امام صادقـ تهرانـ میباشد که به قلم استاد سیدمحمدصالح هاشمی گلپایگانی، مسئول طرح، نوشته شده است.
لازم به ذکر است در آن جزوه به صورت مفصل پیشنهاداتی برای عملیاتی کردن آثار استاد مطرح شده که علاقمندان را به خواندن آن توصیه میکنیم.٭
ح: از ویژگیهای دیگر یک سخنرانی مناسب مذهبی، کمیّت آن میباشد. منظور از کمیت زمان جلسه و تعداد مستمعین است.
هر چه تعداد مستمعین بیشتر باشد، از آنجا که به صورت غیرمستقیم، «حسِ رضایتمندی از خود» ارضا میشود، انسان بیشتر رغبت دارد در این گونه جلسات شرکت کند یعنی گرچه تعداد و اکثریت در حقانیّت مؤثر نیست(23) لیکن وقتی انسان تعداد افراد زیادی را میبیند که در جلسه حضور دارند، مییابد، که دیگران هم به همان خاطر که خودش آمده است، آمدهاند و این مطلب یک قوّت روحی به او میدهد. و اما زمان جلسه را نیز استاد مطهری بسیار رعایت میفرمودند، چنان چه مخاطبین، آمادگی بیشتری داشته بودند، استاد هم کمی جلسه را بیشتر طول میدادند تا مطلب را برسانند. ویژگی دیگر سخنرانی خوب، بررسی مسائل و مشکلات روز جامعه و مقتضیات زمان میباشد. کتاب مقتضیات زمان تألیف استاد مطهری، نمونة بارز این گونه مسائل روز میباشد که خواننده را به عمق دید شهید مطهری میرساند و گستردگی علمی استاد بر خواننده محرز میشود.
وقتی ما به قرآن به عنوان کتاب آسمانی آخرین دین الهی مینگریم، میبینیم که قرآن که کتاب هدایت است، در جای جای صفحات خود، به نقل داستانهای آموزنده از پیامبران و غیر پیامبران میپردازد که به لزوم داستانگویی در خطابه، پی میبریم. چه این که اگر قرار بود قرآن فقط به صورت یک کتاب علمی صرف مورد استفاده فقط عالمان طراز بالا قرار گیرد، آنگاه دیگر (هدیً لِلنّاس) نبود. حتی ما در قرآن سورههایی داریم مثل سورة حضرت یوسف که مبنای سوره، داستان میباشد ولی نکته اینجاست که قرآن فقط به نقل داستان نمیپردازد، بلکه نکات اخلاقی را به صورت تصریحی یا تلویحی اشاره میکند. این نکته را در آثار شهید مطهری ما به وضوح میبینیم؛ چه این که دومین کتابی هم که از ایشان شهرت یافت، داستان راستان بود.
نقش شهید مطهری
در تشریح نقش مستقیم شهید استاد، در گسترش فرهنگ اسلامی که همان آثار قلمی و زبانی ایشان بود، در صفحات قبلی، اشاراتی شد.(24) در اینجا به نقش غیرمستقیم یا با واسطة شهید استاد میپردازیم:
1ـ معرفی آقای بروجردی به آشنایان خود و حوزویان برای آوردن ایشان به قم: با برداشته شدن سایه سنگین رضاخان از سر ایران، فرصتی پیش آمد تا علما به فکر بازسازی آثار تخریب شده دین و فرهنگ اسلامی بیفتند. بنابراین لازم بود در حوزه علمیه تحولی ایجاد شود. بزرگان قوم برای رهبری این حرکت آیتالله بروجردی را انتخاب کردند. امام خمینی(ره) با این که خود از جمله مجتهدان بود، رنج و تلاش بسیاری کشیدند. آقای مطهری هم در آن ایام از طلبههای فغال حوزه، برای معرفی آیتالله بروجردی به مدرسانی که او را نمیشناختند، تلاش فراوان کرد.
2ـ ارتباط با گروه فدائیان اسلام به عنوان مهمترین گروه سیاسی آن روز: این گروه که از سال 1324ش توسط سیدمجتبی نواب صفوی (میرلوحی) تأسیس شد، در ابتدا برای مبارزه با احمد کسروی (مرتد معروف) و سپس اجرای قوانین اسلامی تشکیل شده بود که در کشتن عبدالحسین هژیر و حاجعلی رزمآرا و در مجروح کردن سیدحسین فاطمی و حسین علاء دخالت داشته است. در سال 1334ش یعنی 10 سال پس از تشکیل، از سوی رژیم، افرادش تیرباران شدند.
3ـ مبارزه با مارکسیسم به عنوان ایدئولوژی مخالفِ حاکم: پس از آن که استاد به تهران مسافرت کردند هفتهای یک بار در جلسات علامه طباطبائی که در قم تشکیل میشد، حضور به هم میرساندند. حکومتهای کمونیستی که در اروپا و آسیا یکی پس از دیگری، اعلام موجودیت میکردند، در ایران هم آن چنان تبلیغات گستردهای شده بود که جوانان بسیاری در دامان آن گرفتار شده بودند. این جهانبینی مادی، مبارز میطلبید که مردان این میدان، علامه طباطبایی و شاگردشان آقای مطهری بودند. به این صورت که اولین کتاب استاد، به صورت شرح و پاورقی بر متن تهیه شده علامه بود که بعداً مجموعه این مقالات به نام «اصول فلسفه و روش رئالیسم» منتشر شد.
4ـ تدریس در دانشکدة دانشگاه تهران از سال 1334ش: بعد از داستانهای بسیاری شهید مطهری(ره) به عنوان استادیار پذیرفته شد و تا سال 46 وزارت فرهنگ تحت فشار ساواک به علت شرکت ایشان در قیام 15 خرداد 1342 در اعلام حکم استادی او تعلل میورزید. ایشان تا 22 سال در این سنگر مشغول تربیت اسلامی شدند و کسانی چون شهید دکتر بهشتی و شهید دکتر باهنر از کسانی بودند که استاد راهنمای آنان در دوره دکترا، استاد مطهری بود.(25) (26)
5ـ تأثیر روی قشر نوجوان با نوشتن کتاب داستان راستان: این کتاب، دومین کتاب استاد بودکه از داستانهای واقعی از صدر اسلام تنظیم شده بود که مورد استقبال مردم واقع شد و از طرف سازمان یونسکو به عنوان کتاب سال انتخاب شده و جایزه ویژه به آن تعلق گرفت.
6ـ پیگیری نهضت امام خمینی(ره): در سال 42 و بعد از فوت آیتالله بروجردی و کاشانی، استاد در مراسمی که افسران نیروی هوایی ارتش تشکیل داده بودند، شرکت کرده و با خطبهای از سیدالشهداء در شب عاشورا، رژیم را هدف گرفت. این همزان با سخنرانی تاریخی امام در عاشورای 42 بود که منجر به بازداشت و تبعید امام خمینی و شهید مطهری و حدود 40 روحانی گردید.
7ـ نظارت بر هیأتهای مؤتلفه اسلامی: در سال 43 گروهی از هیأتهای مذهبی تهران دور هم جمع شدند و یک سازمان مخفی برای مبارزه با شاه تشکیل دادند. استاد مطهری به همراه چند روحانی، از طرف امام بر کار آنها نظارت داشتند و برای تدریس به اعضای این هیأت که به گروههای 10 نفری تقسیم شده بودند، کتاب انسان و سرنوشت را نوشتند.(27)
8ـ تقاضای تدریس از امام خمینی در زمان حضور آیتالله بروجردی: درس خارج فقه و اصول و فلسفه به دلیل خواهش شهید مطهری از امام خمینی شروع شد؛ جلسهای که بعدها مهمترین جلسه حوزه علمیه قم شد.(28)
9ـ مقابله با جریانات انحرافی جامعه نظری نهضت آزادی: با زندانی شدن سران نهضت آزادی، از فعالیت نهضت کاسته شد؛ با این حال سران رهبری آن یعنی آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان که پس از تحمل 5 سال زندان آزاد شدند، هر کدام به صورت انفرادی به مبارزات خود ادامه دادند. بازرگان در این میان به توجیه علمی مفاهیم و احکام اسلام میپرداخت که شهید مطهری ضمن قدردانی از صفا و اخلاص بازرگان و ضمن تأئید روش بازرگان در بعضی موارد، عمومیت روش وی را بیراهه میدانست و مفاهیم فلسفه غرب را نارساتر از آن میدانست که بخواهد اسلام راستین را تفسیر کند.(29)
سازمان مجاهدین خلق
شهید مطهری معتقد بود، انحراف مبانی بنیانگذاران سازمان، باعث شده بود، مجاهدین بعدی هم منحرف شوند.(30)
ـ مقابله با جریانهای انحرافی فکری: استاد در مقابل ایدئولوژی ایرانگرایی قبل از اسلام رژیم شاه، خدمات متقابل ایران و اسلام را تألیف کرد. در مقابل رویکرد شبه مدرنیستی آن، مسألة حجاب و نظام حقوق زن در اسلام و اخلاق جنسی را تألیف کرد. وی در مقابل با ایدئولوژی مارکسیستی دهها سخنرانی و کتاب به یادگار گذاشتند که نقدی بر مارکسیسم و علل گرایش به مادیگری از نمونه آنهاست. ایشان علاوه بر نقد علمی ایدئولوژیهای غیراسلامی به تبیین ایدئولوژی اسلام نیز میپرداخت. کتاب 7 جلدی مقدمهای بر جهانبینی اسلامی و فلسفه تاریخ همین رسالت را بر عهده داشتند. ایشان با طرح مسائل جدید توانایی اسلام را در حل مشکلات پیچیده زمان به نمایش گذاشتند. کتاب دو جلدی اسلام و مقتضیات زمان از خلاقیتهای استاد در این زمینه است. استاد برای زمینهسازی انقلاب اسلامی با استفاده از تجربیات تاریخ معاصر به بحث نهضتهای اسلامی در صد سالة اخیر پرداختند.(31)
10ـ تلاش در جهت وحدت علما: بنابر گفته حجتالاسلام ناطقنوری، شهید مطهری و شهید بهشتی و آقای هاشمی رفسنجانی از نخستین کسانی بودند که جامعه مبارز روحانیت تهران را تشکیل دادند که بنابر گزارش ساواک جلسات در منزل ایشان و دیگر روحانیون برگزار میشد. جامعه روحانیت تهران سه دوره تکون، تشکیل رسمی و نهادینگی را داشته است که استاد مطهری در سال 56 پیامی از امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل روحانیت مبارز به روحانیون ابلاغ کردند.(32)
11ـ تأسیس حسینیه ارشاد: استاد خود تصریح دارند: «من میخواهم این مؤسسه به صورتی درآید که به اصطلاح ایدئولوژی اسلامی را در مقابل ایدئولوژیهای دیگر جهان امروز، به طور صحیح عرضه بدارد و قهراً معتقدم آنچه پیش از هر چیز از این مؤسسه به صورت سخنرانی یا نشریه باید صادر شود منطق است؛ نه بیانات احساسی! به عقیده بنده بیانات احساسی لازم است، اما در حاشیه منطق و تفکر نه بیشتر.» در ابتدا اکثر دعوتها را خود استاد انجام میدادند و از جمله عوامل شهرت دکتر علی شریعتی، شهید مطهری میباشد؛ ولی کمکم استاد به دلیل روش خودسرانة فردی آقای میناچی و عدم تحفظ بر اسرار ایشان و...(33) در تاریخ 27/10/1347 استعفای خود را تقدیم کرد. استاد اصرار میکرد که یک شورای پنج نفره از مجتهدین حوزه پیشبینی شود تا خط مشی حسینیه را معین کند. اختلاف استاد با مسئولان حسینیه خصوصاً آقای میناچی به حدی رسید که شهید مطهری در جلسات شبهای 11 و 12 محرم که بنا بود سخنرانی کنند، سخنرانی نکردند.(34)
12ـ مغز متفکر بسیاری از گروههای مبارزاتی قبل از انقلاب: بسیاری از کتب استاد، به عنوان محور مطالعات این گروههای اسبق در مبارزه بوده است؛(35) نظیر ارتش انقلابی خلق مسلمان (منصورون)، گروه توحیدی صف (که به دنبال تغییر ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق، عدهای از جوانان مؤمن به فکر ایجاد تشکلی با خط مشی مسلحانه و اندیشه اسلامی افتادند که بعد از این که امام اجازه عملیات مسلحانه ندادند در کلیه اقدامات خود با آیتالله بهشتی و مطهری مشورت میکردند)، گروه فلاح (که امام خمینی(ره) در ملاقات با یکی از اعضای این گروه توصیه کردند در مسایل ایدئولوژیک به استاد مطهری مراجعه کنید) و سازمان توحیدی مجاهدین خلق.
البته این به این معنا نمیباشد که شهید مطهری با همه این گروهها ارتباط کامل داشته و تمام کارهای این جمعیتها را تأئید میکرده است، بلکه به این معنی است که گستردگی و عمق دانش استاد به حدی بود که این گروهها، مبانی فکر ایشان را جزء مبانی فکری گروه میدانستند. برای آشنایی بیشتر با گروههای نظیر، کتاب 14 سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران از جمله کتب منبع میباشد که توسط رئیس مرکز اسناد و مشاور سیاسی امنیتی رئیس جمهور محبوبـ جناب آقای دکتر احمدینژادـ و یکی از روحانیون اهل قلم و تحقیق یعنی حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان نگارش یافته است.
13ـ عضو اصلی شورای انقلاب اسلامی: با رسیدن بحران انقلاب به نقطه اوج خود، در اوایل آبان 1357 عدهای علما نظیر آیتالله بهشتی و شهید مطهری و... نزد امام خمینی در پاریس رفتند و بنا شد شورایی که اسم آن به پیشنهاد استاد مطهری بود، به نام «شورای انقلاب اسلامی» که از افراد معتمد بودند، تشکیل شود. امام خمینی یک گروه 5 نفری از روحانیت را معین کردند یعنی آقایان مطهری، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و باهنر و بهشتی که درباره مسایل تصمیم بگیرد و به وسیله تلفن یا مسافر اطلاع بدهند تا امام در جریان باشند و مهمترین مأموریت این هسته را مطالعه در مورد مدیریت آیندة کشور قرار دادند، تا کیفیت کار و افراد مفید و متناسب با انقلاب اسلامی را نیز معرفی کنند.
طی مقاطع زمانی مختلفی شورا به عضوگیری پرداخت. مهمترین وظیفه شورا انتقال قدرت بود که راهکار امام برای انتقال قدرت هم تشکیل دولت موقت توسط شورای انقلاب بود. دولت موقت هم وظیفه داشت تا قانون اساسی را تهیه و نهادهای اداره کشور انقلابی را تأسیس کند.(36)
14ـ تأسیس جامعه روحانیت مبارز تهران: برای سازماندهی به مبارزات، استاد مطهری به همراه تعدادی از روحانیون مبارز مانند دکتر بهشتی، دکتر باهنر و... تشکیلاتی را تأسیس کردند که وظیفه داشت به تظاهرات و راهپیماییها سازمان بدهد، تا گروههای غیردینی، از احساسات دینی مردم به نفع خود سوءاستفاده نکنند. آنان موفق شدند چندین راهپیمایی عمومی میلیونی در تهران راه بیندازند. شعار مردم در همه این راهپیماییها «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود.(37)
15ـ مسئول کمیته استقبال امام خمینی(ره): پس از تصمیم امام خمینی به بازگشت به ایران از پاریس، روزهای آخر دی ماه حاج احمد آقا با استاد مطهری تماس گرفتند و خبر بازگشت امام را اعلام کردند و خواستار اجارة خانهای در جنوب شهر شدند. هسته اولیه کمیته استقبال، آقایان مطهری، مفتح و محلاتی بودند. محل استقرار و اقامت امام خمینی(ره)، سازماندهی و ایجاد تشکیلات برای خود کمیته و حفاظت از جان امام از مسائل مهم کمیته استقبال بود. آقای مطهری به دلیل ایدئولوژی التقاطی سازمان مجاهدین (با این که این گروه، نسبت به گروههای دیگر، اسلحه بیشتر در اختیار داشت) و به دلیل ناصداقتی اعضای گروه، حفاظت را به گروههای توحیدی صف، موحدین، منصورون و فلاح واگذار گردید.(38)
نتیجهگیری
شیعه در دوران غیبت صغری (260ـ329ق) و غیبت کبری از (329) تاکنون با بحران رهبری معصوم روبرو بوده است ولی هیچ چیز شیعه را از بالندگی و رشد بازنداشت، بلکه همواره تاریخ بشریت را تحت تأثیر قرار داده و برای خود، حکومت جهانی آماده میکرده است.
در این میان دلایلی باعث خوداتکایی شیعه شده که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: 1ـ مرجعیت بخشی به عالمان شیعی توسط معصومین: که خصوصاً از امام صادق به بعد بیشتر ترویج شد. 2ـ اعتقاد به مهدویت از زمان پیامبر اعظم (صلیالله علیه و آله وسلم) به عنوان استراتژی (یعنی به عنوان امامت جزء اصول دین یا اصول مذهب قرار داده شده است) و نه فقط به عنوان تاکتیک (یعنی برای رهایی موقت از مشکلاتی که به وجود میآید، بگوییم، یک روز خوشی در انتظار ماست و انتظار به معنی باطل و منفیِ آن) و دلایل دیگر.
در این میان نقش عالمانی که خود عاملاند و خود را ساختهاند نظیر شهید مطهری (رحمتالله علیه) و دیگران، درخور اهمیت است و برماست که نه فقط به عنوان یک فرد دانشجو یا طلبه یا کارکُن بلکه به عنوان یک فرد ایرانی از کم و کیف فعالیت فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و... این قشر اخص جامعه (یعنی عالمان عامل) باخبر باشیم و این معرفت را چراغ حرکت عملی خود در این وانفسای زندگی متمدن! یا متوحش امروزی قرار دهیم و بتوانیم در مرحله اول ابتدا خود و بعداً دیگران را هم از اصول اسالم و هم از متغیرات آن، هم از هدف و هم از روش باخبر سازیم. امید است این چند صفحه، گامی در این جهت برداشته باشد و بتوانیم در شناخت وظیفه و عمل به آن موفق باشیم. انشاءالله
معرفی منابع
(منابعی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در این مقاله مورد استفاده قرار گرفته است و نیز کتبی که در خصوص استاد مطهری میباشد)
1ـ استاد مطهری، محسن مؤمنی، انتشارات مدرسه، چاپ سوم، 1383
2ـ سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران (1343ـ1341)، روحالله حسینیان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1384.
3ـ چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران (1356ـ1343)، روحالله حسینیان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1383.
4ـ یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، (بهمن 1356 تا بهمن 1357)، روحالله حسینیان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1385.
5ـ ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، آیتالله جوادی آملی، نشر اسرا، چاپ پنجم، مرداد 1384.
6ـ سیری در زندگانی استاد مطهری، انتشارات صدرا، 1376.
7ـ شهید مطهری: مرزبان بیدار، محمد خردمند، سازمان تبلیغات اسلامی، 1375.
8ـ سیمای استاد در آیینة نگاه یاران، به اهتمام سیدحمید جاوید موسوی، انتشارات صدرا، چاپ دوم، 1375.
9ـ سیمای معلمی استاد مطهری، انتشارات مدرسه.
10ـ خاطرات من از استاد مطهری، علی دوانی، انتشارات صدرا، چاپ دوم، 1375.
11ـ نرمافزار اندیشة مطهر، مرکز جهانی نشر فرهنگ و معارف اسلامی مبلغ.
12ـ مجموعه آثار شهید مطهری، انتشارات صدرا، ج 1، گزیدهای از زندگینامه استاد.
13ـ اندیشه سیاسی آیتالله مطهری، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1382، که شامل مقالاتی از اساتید محترم پیرامون موضوعات چیستی و هستی جامعه از دیدگاه استاد مطهری، عدالت و برابری، ولایت فقیه، آزادی و انقلاب و تحولات از دیدگاه استاد مطهری میباشد.
1. امام خمینی(ره)، ولایت فقیه، ص 60.
2. امام خمینی(ره)، صحیفة نور، ج 4، ص 167.
3. همان، ج 3، ص 371.
4. همان، ج 4، ص 242.
5. مجموعه آثار شهید استاد مطهری، ج 1، قسمت پیامهای امام خمینی به مناسبت شهادت استاد مطهری.
6. سخنرانی مقام معظم رهبری.
7. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 1، ص 188، ح 4.
8. بقیهالله خیرٌ لکم إن کنتم مؤمنین.
9. آیتالله جوادی آملی، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت) ص 262، نشر اسراء.
10. نهجالبلاغه (ترجمة محمد دشتی)، خطبة 87، ص 147.
11. امام خمینی، صحیفه نور، ج 14، ص 325.
12. استاد مطهری، تکامل اجتماعی انسان، ص 123.
13. مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج 1، ص 99.
14. همان، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی (ج 5: جامعه و تاریخ)، ص 208.
15. همان، بیست گفتار، ص 224.
16. ص 246.
17. مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج 1، ص 246.
18. ر.ک: حماسة حسینی استاد، که در اواخر هر جلسه ذکر مصیبت و روضه را خود استاد میخواندند.
19. حماسة حسینی، همان، ج 1، ص 360.
20. امام خمینی، صحیفه نور، ج 12، ص 188.
21. بیانات رهبری در دیدار با مسئولان و استادان طرح مطالعات آثار شهید مطهری، دانشگاه امام صادق(ع) 14/6/79.
22. برای آشنایی بیشتر با نظریات علما راجع به استاد ر.ک: CD اندیشة مطهر از منابع همین جزوه.
23. آیات بسیاری که در آن قرآن به ذم اکثریت میپردازد بر آن دلالت دارد مثلاً اکثرهم لایعقلون، لایشعرون، لایتفکرون یا این آیه که: یایَسْتَوی الخبیثُ و الطیّب ولو اَعْجَبَک کثرهُ الخبیث. (مائده، 100)
24. لازم به ذکر است که استاد از سال 1334 در دانشکدة الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهارن شروع به تدریس کردند. که سالهای بعد در مؤسسة حسینیه ارشاد و پس از آن در مسجد الجواد و بعد در کانون توحید، مسجد جاوید و مسجد ارک به فعالیتهای علمی و فرهنگی خود، ادامه دادند.
25. برای مطالعه بیشتر هیأت مؤتلفة اسلامی ر.ک: 14 سال رقابت ایدئولوژیک در ایران، صص 806ـ825.
26. سیری در زندگاین استاد، انتشارات صدرا، ص 284.
27. لازم به ذکر است صلاحیت استادی شهید مطهری به جرم این که «مطالب تحریکآمیز در لفاف مسائل مذهبی بیان کرده» و در سال 49 «وجوهی را برای کمک به فلسطینیها جمع کرده» توسط ساواک رد شد و در سال 54 مجدداً ممنوعالمنبر شدند (چهار سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران، روحالله حسینیان، ص 209).
28. سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، روحالله حسینیان، ص 289.
29. مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، صص 893ـ898. به نقل از چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران، روحالله حسینیان، ص 462.
30. خاطرات حجتالاسلام ناطقنوری، ص 91، به نقل از 14 سال رقابت...، ص 538.
31. همان، ص 700، کتاب آیندة انقلاب اسلامی هم در این زمینه است.
32. همان، ص 731 و نیز ر.ک: همین مقاله، شماره 14 از نقش شهید مطهری.
33. استاد شهید به روایت اسناد، ص 66.
34. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: 14 سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران، صص 750ـ761.
35. ربّا اغفرلنا و لإخوانِنا الذین سبقونا بالایمان و لاتجعل غلاً للذین آمنوا (سوره بقره).
36. یکسال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن 56 تا بهمن 57)، روحالله حسینیان، صص 728ـ733.
37. استاد مطهری، محسن مؤمنی، ص 80. برای مطالعه بیشتر ر.ک: 14 سال رقابت ایدئولوژیک شیعه...، صص 730ـ732.
38. یکسال مبارزه برای سرنگونی...، صص 799ـ803.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی