28 مرداد 1392
تیری که امام انداخته هنوز برزمین ننشسته/به ظرفیتهای انقلاب، نگاه فانتزی داریم
رئیس دبیرخانه دائمی کنگره جهانی علوم انسانی اسلامی گفت: در سفری به آفریقا متوجه شدم که آرش کمانگیر ما، امام خمینی(ره) است و تیری که انداخته هنوز هم در فراتر از مرزهای کشور فرود نیامده و هنوز میرود که خانهها و قلبها را فتح کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عطاءالله رفیعی آتانی، رئیس دبیرخانه دائمی کنگره جهانی علوم انسانی اسلامی، چندی پیش به اتفاق حجتالاسلام و المسلمین رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا و رئیس شورای سیاستگذاری دومین کنگره علوم انسانی اسلامی از خبرگزاری تسنیم بازدید کرده و در جریان فعالیتها و دستاوردهای تسنیم قرار گرفتند.
رفیعی آتانی، طی سخنانی به رسالت رسانههای انقلاب در انتقال ظرفیتهای جهانی انقلاب اسلامی پرداخت و معتقد بود باید به ظرفیتهای دینی و انقلابی در کشور و جهان اعتماد کنیم. اولویت رسانههای انقلاب باید تحلیل بر مبنای افزایش عقلانیت دینی باشد و تحلیل کردن در غیر از پایههای دینی، افراد را استحاله کرده، به بیراهه میبرد.
تشریح جزئیات کنگره علوم انسانی اسلامی از جمله مفهوم علم دینی، نسبت علوم انسانی اسلامی با علم مدرن غربی، میزان باورمندی اساتید کشور به تحول در علوم انسانی، وضعیت تحول در علوم انسانی، اسلامیسازی علوم انسانی در دیگر کشورهای اسلامی (از جمله عراق، مصر، اندونزی، مالزی و...) و جزئیاتی درباره چند و چون برگزاری دومین کنگره علوم انسانی اسلامی بخش دیگری از سخنان رفیعی بود. بخش نخست گفتوگوی رفیعی آتانی با تسنیم بدین شرح منتشر میشود:
از منظر من اتهامی که به مجموعه رسانههای با گرایش ارزشی و انقلابی وارد است - مانند همه مراکز دیگر ما - سطح کیفی و حرفهای کار است. معمولا متهم هستیم که کارهای ما در طراز جبهه رقیب نیست. فارغ از درست یا نادرست بودن این اتهام، این الزام برای ما به وجود میآید که به هر حال باید برای ارتقای سطح کیفی اهتمام جدی داشته باشیم که وقتی کاری به این عنوان و عَلَم برداشته میشود، در این رقابت حرفهای بتواند کار پر قدرتی برای آن برداشته شود.
اگر این اتهام درست باشد، این ضعف نسبی به طور ضمنی، خود به خود خیلی از مخاطبان را از ما خواهد گرفت. تقریبا در اکثر حوزهها و عرصهها این اتهام به ما وارد است و در برخی موارد و مواضع هم اتهام نابجایی نیست. بنابراین کار مراکز فرهنگی و رسانهای انقلاب، باید طراز بالای کار فرهنگی و رسانهای البته با ملاحظه الزامات دینی انقلابی باشد.
رسانههای انقلاب بیش از اطلاعرسانی باید به دنبال تحلیل باشند
نکته قابل ذکر دیگر آن است که رسانهها و در میان رسانهها، خبرگزاریها طبعشان اطلاعرسانی است و لااقل چیزی که اولا به ذهن میآید، اطلاعرسانی استف اما آنچه که در این حوزهها بیش از اطلاعات بدان نیازمندیم، ارائه تحلیل است. امروزه اطلاعات و دستگاههای تولید اطلاعات و ابزارهای اطلاعرسانی فراوان است. بخصوص باز شدن فضای کشور در چند سال اخیر سبب شده که آن چیزهایی که قبلا بولتن و محرمانه بود و یا اطلاعاتی که قبلا همگان بدان دسترسی نداشتند، اکنون برای همه علن است و چیز مخفی از منظر اطلاعاتی وجود ندارد.
فلسفه تحلیل در رسانه باید افزایش عقلانیت دینی باشد
بنابراین اطلاعرسانی سطح بالا ممکن است امروز دیگر چندان مزیت محسوب نشود و شاید اصلا ویژگی دوران جدید این باشد که پراطلاعی برای مردمان این روزگار دردسر شده و گوشهای مردم از شدت این پراطلاعی کر شده است. مهم این است که ما تحلیل ارائه دهیم و فلسفه تحلیل ما هم باید افزایش عقلانیت دینی باشد؛ یعنی باید کاری کنیم که افراد بتوانند با پایههای دینی تحلیل کنند. تحلیل کردن در غیر از پایههای دینی، آدمهای ما را عوض میکند. برخی از دوستان ما هستند که تحلیلگران خوبی هستند و تحلیلهای خوبی ارائه می دهند، اما چون در چارچوب دینی تحلیل نمیکنند، هم خودشان به تدریج عوض میشوند و هم تحلیلهای آنها دیگران را هم دگرگون و استحاله میکند.
بنابراین رسالت انسانی و اسلامی و همینطور مزیت رسانهای ما این است که پایگاه تحلیل دینی باشیم و نشان دهیم که یک انسان با مبانی دینی چگونه به دنیا نگاه میکند. به عنوان نمونه، وقتی خرمشهر آزاد می شود، این نگاه دینی امام(ره) است که میگوید «خرمشهر را خدا آزاد کرد». امام کسی است که در آن زمان اینقدر در دنیا و کشور اقتدار داشت که به قول یکی از دوستان «ستارهها را با عصایش جابجا میکرد». خیلیها میتوانند مؤلفههای قدرت امام را در همین زمین پیدا کنند که با چه مکانیزمهایی به ابزار قدرت دسترسی پیدا میکرد و چه استفادهای از آن میکرد. اما خود امام اینگونه نمیدید؛ یعنی خود او که میخواست این واقعیات را توضیح دهد، اینطور نمیدید و این واقعیت را با مفاهیم و معارف دینی توضیح میداد و نه نگاه دنیایی و تحلیلهای سیاسی و نظامی.
به عنوان نمونه در همین مسئله فتح خرمشهر، حتی لیبرال ها در آن زمان میگفتند که در تاریخ ایران فتح خرمشهر برگ برنده ایرانیان است و ایرانیها در طول تاریخ خود چنین تجربهای نداشتند که قسمتی از کشور از دست برود و دوباره آن را به دست بیاورند، این تجربه از آن انقلاب و جمهوری اسلامی است. آنها تأکید میکردند که این کار جمهوری اسلامی است. این نوع نگاه برای انقلاب و امام(ره)، نشان دهنده قدرت سیاسی و نظامی بود، اما امام(ره) اینطور توضیح نمیداد و میگفت این کار خداست.
چیزی که ما امروز نیاز داریم تحلیل های دینی برای افزایش عقلانیت دینی افراد جامعه است. این علاوه بر اینکه کار درستی است، یک مزیت رسانه ای است. تحلیلهای دینی لزوماً پرداختن به مسائل ماورای طبیعت نیست، بلکه خود یک پکیج و دستگاه دینی است. طرح این نوع بحثها یک مزیت برای رسانه هم هست، چراکه هر وقت کسی بخواهد یک موضوع دینی را پیگیری کند، به فلان رسانه مراجعه میکند و این خود فرصتی برای آن رسانه است.
آرش کمانگیر ما، امام خمینی(ره) است
بحث سوم بنده درباره ظرفیتهای جهانی انقلاب اسلامی است و ما باید به پتانسیلهای دینی و انقلابی انقلاب اسلامی در داخل و جهان اعتماد کنیم. این ظرفیت عظیمی است. ظرفیت خارجی انقلاب بسیار عظیم است و متأسفانه ما به آن توجه نداریم و نمیدانیم که چه کار کردهایم. بنده به دلیل مسئولیتهایی که در جامعه المصطفی(ص) داشتم، این ظرفیت را از نزدیک میدیدم و درک میکردم. ظرفیت خارجی انقلاب بی نهایت است که بسیاری از وجوه آن به ذهن ما هم نمیآید که در خارج از کشور چه کردهایم.
یک بار به آفریقا رفته بودم، در این سفر متوجه شدم که آرش کمانگیر ما، امام خمینی(ره) است و تیری را که انداخته هنوز هم در فراتر از مرزهای کشور فرود نیامده است. هنوز میرود که خانهها و قلبها را در اقصی نقاط عالم فتح کند. دیدم که در دل خانههای روستایی آفریقا (در کشور غنا) عکس امام(ره) و مقام معظم رهبری را بر دیوار اتاقشان نصب کردهاند. آدمی با دیدن این صحنهها متحیر میشود که چگونه عکس امام سر از این خانه درآورده است.
پیام انقلاب در قلب آفریقا؛ از غنا تا گامبیا
در کشور گامبیا که کشور کوچک افریقایی است و فاصله آن با ایران از راه هوایی 12 ساعت است، فردی را دیدم که خانه و زندگی خود را از خانوداه و خاندان خود جدا کرده بود. از او دلیلش را پرسیدیم، با تأکید گفت: خانوادهام به ولایت فقیه اعتقاد ندارند و از همین روی من نمیتوانم با آنها زندگی کنم. ما هم که از کشور ولایت فقیه رفته بودیم، مثل پروانه دور ما میگشتند. اینها محدود به یک نفر و صد نفر نیستند، آمار نمیتوانیم بگیریم. برخی نهادهای ما به نام کار فرهنگی و تبادلات میانفرهنگی به این ظرفیت عظیم آسیب میزنند. هنوز یاد نگرفتهایم که این فرصت و ظرفیت عظیمی را که امام و انقلاب برای ما ایجاد کردهاند، ببینیم. این فضای عظیمی است که رسانه خاص خودش را نیاز دارد تا آن را به صورت واقعگرایانه به مردم نشان دهد.
به ظرفیتهای انقلاب اسلامی، نگاه لوکس و فانتزی داریم
ما نگاه لوکس به این موضوع داریم. مثلاً در ایام 22 بهمن رسانههای ما به صورت فانتزی و تعارفی به آن میپردازند. حتی این ظرفیت در میان شهرهای دور کشور هم وجود دارد که به آن بی توجهیم. خیلی از روستاها و شهرها را از این منظر کنار گذاشتهایم. نشان دادن نفوذ انقلاب و امام(ره) خودش یک رسانه میخواهد. ما الآن نسبت به این ظرفیتهای بینالمللی انقلاب نابینا هستیم و رسانهها باید کاری کنند که آن را ببینند.
پژوهشگری را دیدم که اتریشی الاصل بود و میگفت میخواهم با هزینه خودم امام(ره) را به دیگران معرفی کنم. یا یک کارشناس فرانسوی الاصل را دیدم که میگفت در کشورهای آفریقایی به دنبال ترویج و معرفی انقلاب ایران است. جالب است که ما با تمام ادعاهایمان اگر اینها را پیدا کرده باشیم، حتماً یک آسیبی به آنان رساندهایم و با یک خاطره تلخ از آنها جدا شدهایم!! بعضی وقت ها دعا میکنم که کاش آنها هیچ وقت ما را نبینند و راه خودشان را ادامه بدهند. اینها از مزایای رسانهای است که به طور جدی به این موضوع بپردازند که البته ما الآن نداریم.
فروشگاههایی شبیه پایگاه بسیج در آفریقا
لبنانیها در آفریقا زیاد هستند و در آنجا به کار اقتصادی میپردازند و اقتصاد آفریقاییها به دست لبنانیها است. در آنجا فروشگاههای بزرگ و جالبی دیدم که فضای این فروشگاهها بیشتر شبیه پایگاه بسیجهای ماست و عکس امام(ره) با همان شعارهای انقلابی در این فروشگاهها دیده می شد. الان هم عده بسیاری دارند این کار را انجام میدهند، کسانی که ما از نوع فعالیتها و وجود آنها هم مطلع نیستیم.
میگفتند: سیدحسن نصرالله را در پیروی از ولایت قبول نداریم!
حتی برخی از آنها میگفتند که ما سیدحسن نصرالله را در پیروی از ولایت قبول نداریم! چون کار خاصی نمیکند و ما فداکارتر از این میخواهیم. این نوع نگاهها وجود دارد، اما ما اینها را قبول نداریم و انگاه به سراغ یک هنرمند ـ ای بسا بیدرد ـ میرویم و به او میگوییم «لطفاً ما را قبول داشته باش، ما آدم بدی نیستیم». دنبال وصله پینه میگردیم. چرا حوزههای انحصاریمان که نشان دادن آن به مردم ما و هواداران جهانی نشاط و امید میدهد کنار بگذاریم و به فردی باج بدهیم که آخرش هم ببازیم. چون این باج دادنها نتیجتاً چیزی عاید ما نمیکند.
تسنیم