16 خرداد 1393

«رضایت و حضور مردم» دو شاخص مکتب فقه سیاسی امام(ره) بود


«رضایت و حضور مردم» دو شاخص مکتب فقه سیاسی امام(ره) بود

نشست «فقه سیاسی شیعه پس از انقلاب اسلامی» امروز سه‌شنبه (13 خردادماه) با حضور حجت‌الاسلام داوود فیرحی، حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی و حجت‌الاسلام کاظم قاضی‌زاده در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد. 

فیرحی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه تحولات در دولت‌ها موجب تحول در تئوری‌های فقهی می‌شود، گفت: در تمام دنیا دولت‌ها به دو دسته مدرن و سنتی تقسیم می‌شوند. دولت‌های مدرن از بدو تاسیس از سه مرحله عبور کرده‌اند.

وی ادامه داد: در ابتدا دولت‌های مدرن دولت‌هایی بودند که حکمرانی غیرمتمرکز داشتند. در مرحله دوم که از دوره رضا شاه پهلوی آغاز شد دولت‌ها میل به تمرکز‌گرایی پیدا کردند و البته در آن زمان این نوع تمرکز گرایی در تمام دنیا به وجود آمده بود. 

دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به طرح ایده‌ای جدید در حکمرانی افزود: ایده جدیدی اخیراً مطرح شد که از آن با عنوان بازگشت به تمرکززدایی یاد می‌شود و این اتفاق اگرچه در کشور ما رخ نداده اما ایده‌اش مطرح است.

به گفته فیرحی به موازات این مباحث نظریات، فقهی نیز تغییراتی پیدا کرده است به گونه‌ای که در نخستین مرحله نظریه‌هایی تحت عنوان نظریه‌های کلاسیک فقه سیاسی مطرح شد. این گونه نظریات در دوره مشروطه و به ویژه در اندیشه و آثار امام خمینی (ره) مطرح بود که میل به تمرکزگرایی نداشتند.

استاد دانشگاه علوم انسانی مفید قم اضافه کرد: مرحله دوم از نظریات فقهی با تصویب قانون اساسی در سال 1358 کلید خورد که به تمرکزگرایی متمایل بود و در سال 1368 این تمرکز بیشتر شد و در نظریه‌های فقهی نیز دیده شد.

فیرحی در بخش دیگری از سخنانش به 4 محور اساسی در ادبیات و آثار امام خمینی(ره) که مرتبط با فقه سیاسی است، اشاره کرد و گفت: نخستین محوری که در ادبیات فقهی کلاسیک امام(ره) دیده می‌شود بحث «خطاب‌های قانونی» است که یکی از عبارات خاص امام(ره) است و از نوآوری‌های فقه محسوب می‌شود. براساس این نظریه تمامی احکام عمومی در جامعه که مخاطبش مردم باشد باید توسط خود مردم دنبال شود. مثلاً مردم باید خود به دنبال به جا آوردن حقوقی مانند نماز و یا روزه باشند.

وی با اشاره به اصطلاح «مناصب عنوانی» به عنوان دومین محور اندیشه‌های فقه سیاسی امام(ره) گفت: در این محور نیز بحث قوانینی که مرتبط با نظم جامعه باشند، مطرح است. در برخی از این قوانین باید افرادی برای اجرا دارای مناصب باشند که صلاحیت دارند.

وی همچنین گفت: رضایت شهروندان در ادبیات امام خمینی (ره) بسیار مهم است به این معنی که مردم به طور مثال باید از قضاوت یک قاضی رضایت داشته باشند. در این تئوری استعدادهای زیادی برای دموکراسی وجود دارد. همچنین چهارمین محور در ادبیات امام خمینی(ره) بحث «عرف و جایگاه» آن است و ایشان  روی این موضوع همواره تاکید کرده‌اند که درباره قوانین تشخیص عرف بسیار مهم است. 

بنابراین گزارش، سروش محلاتی نیز در بخش دیگری از این نشست درباره آسیب‌هایی که به دنبال پیوند فقه سیاسی و قدرت مطرح می‌شود، سخن گفت و تصریح کرد: قدرت فضاهای بسیار جدیدی به روی فقه شیعه باز کرده و او را از انحصار و انزوا خارج کرده است. در واقع فقه شیعه حیات مجددی پیدا کرده است و ما نباید چشم خود را به روی این واقعیت ببندیم. با این وجود پیوند فقه شیعه و قدرت آسیب‌هایی را به دنبال داشته است. 

مولف کتاب «دین و دولت در اندیشه اسلامی» ادامه داد: پیش از انقلاب اسلامی فقه شیعه تنوع و تکثر داشت و این امر کاملاً پذیرفتنی و مقبول بود اما پس از انقلاب اسلامی برخی از آرای فقها به برخی دیگر ترجیح داده شد و تنها براساس برخی از آرای فقیهان قانون اساسی شکل گرفت.

وی ادامه داد: از سوی دیگر فقه شیعه پیش از انقلاب پیوسته مکتبی بود که بر آزادی فرد برای انتخاب مرجع تقلیدش استوار بود. اما پس از انقلاب اسلامی به دلیل ترجیح حکومت برای برخی از آرای فقیهان، مقلدان در مراسمی مانند حج مجبور به تقیه شدند و نمی‌توانستند مرجع تقلید واقعی خود را بیان کنند چرا که به طور مثال مرجع تقلیدی که حکومت آن را قبول داشت در مکه بعثه داشت و مراجع دیگری که نظرشان مورد قبول حاکمیت نبود از این امکان برخوردار نبودند.

سروش محلاتی به آسیب دیگر پیوند فقه شیعه و قدرت اشاره کرد و گفت: در طول 14 قرن عمر شیعه انتخاب فقیه با مساله اعلمیت پیوند داشته است. این مساله یک رقابت سالم علمی را به وجود آورد و طلبه‌ها را تشویق کرد تا کتاب‌های مراجع تقلید مختلف را بخوانند و اصلح‌ آن را انتخاب کنند اما پس از انقلاب اسلامی این شرایط تغییر کرد.

به گفته این استاد فقه سیاسی، فقه شیعه قبل از انقلاب اسلامی در مسایل اجتماعی محدودیت‌هایی را داشت که خارج از حکومت بود اما امروز هیچ عرصه‌ای وجود ندارد که حکومت نسبت به آن نظری نداشته باشد.

وی در بخش پایانی سخنانش با اشاره به اینکه پیش از انقلاب اسلامی، شیعه در برابر قدرت نظریه نقادی داشت، گفت: شیعه پیش از این می‌توانست در مساله امر به معروف و نهی از منکر شجاعانه وارد عمل شود به گونه‌ای که می‌توان به فتواهای امام خمینی(ره) در این باره اشاره کرد اما آیا فقه امروز می‌تواند قدرت را نقد کند؟!

سروش محلاتی تاکید کرد: هر مقدار که امر به معروف متوجه رتبه‌های بالاتر قدرت شود محدودیتش بیشتر و سخت‌تر است در حالی که پیش از انقلاب اسلامی بدین‌گونه نبود.

در بخش پایانی این مراسم قاضی زاده نیز سخنانی را درباره فقه سیاسی شیعه پس از انقلاب اسلامی مطرح کرد.


ایبنا