26 اردیبهشت 1400
سیری در زندگی و مبارزات آیتالله سید محمود طالقانی
مقدمه :
در بیان تاریخ زندگی مشاهیر، مفاخر، شخصیتهای بنام، همواره تحریف، وارونهنویسی، کینه و عداوت، حُب و بغض، افراط و تفریط، در نقل رویداد ها وجود داشته است. این جریان تحریف واقعیت ها چه از سوی مخالفان فکری و عقیدتی یا توسط جریانهای سیاسی و سیاستمداران صورت گرفته و می گیرد . در نهایت عمال اجنبی به صورت مستقیم و غیرمستقیم ازکمبود فرهنگ مطالعه، بینش، نگرش، در جامعه، سوء استفاده می کنند تا به اهداف خود دست یابند. متاسفانه این جریان حتی بربخشی از اهل دانش و مدعی روشنفکری و نخبگان فکری که طوطیوار بدون تأمل، تفکر، تحقیق همان مطالب تکرار می کنند ، اثرگذار هستند.
این مشکل شاید محدود به ایران نشود، بلکه معضل فرهنگ جهانی است. چه در مورد مشاهیر جهانی یا کشوری ، دخالت استعمار در تاریخی سازی و تحریف ، بدون تردید حرف اوّل را میزند، خصوصاً طی 300 سال اخیر در مورد ایران، جهان اسلام ما شاهد تاریخسازی توسط بخه اصطلاح مراکز شرقشناسی و استمار فرهنگی هستیم .
در این ماجرا ما با چهار گرووه طرف هستیم اول کشورهای استعمارگر دوم احزاب و جریان های سیاسی وابسته به آنها سوم روشنفکران و صاحبان ایدئولوژی که فاقد تقوای علمی، انصاف، صداقت و فضیلت و چهارم افرادی که شناخت کافی نداشته، دانسته یا نادانسته، جوسازی، جوپذیری، آنها را از مسیر حق دور میدارد ودر نتیجه بدون مطالعه افاضهی فیض مینمایند!
راه برونرفت از این معضل:
الف: برای عموم مردم
1ـ ترویج فلسفه ، منطق در جامعه از دوران کودکی به منظور تقویت قدرت اندیشیدن، قدرت منطقی شنیدن و منطقی گفتن و نوشتن.
2ـ به میدان آوردن ادبیات شعر، قصه، رُمان، زندگینامهنویسی برای مشاهیر و چهرههای علمی و معنوی جامعه به عنوان الگوسازی.
3ـ گسترش تاریخ شفاهی و خاطرات شخصیتها تا درک و تجربهها به نسلهای متوالی منتقل شود.
4ـ ارائه زندگینامه و تکنگاری درباره شخصیتها و مشاهیر تا جامعه بطور مستمر با الگوهای خود آشنا شود.
5ـ تلاش صحیح رسانهها،خصوصاً مدارس ابتدایی ومتوسطه وسیستم آموزش وپرورش درارائه الگوهای شایسته.
ب: برای نخبگان و دانشگاهیان
در سطوح نخبگان دانشگاهی، حوزوی، محققان .... باید انجام تحقیقات مستند و مستدل به عنوان یک دستور کار حتمی و غیر قابل گذشت نهادینه شود تا کسی به خود اجازه ندهد نوشتهها و ادعاها را بدون ذکر منابع و مأخذ منتشر کند. و اصل بر ترویج تحقیقات مبتنی بر واقعیت ها است.
در این ارتباط باید به این نکته ظریف توجه کنیم که با یک دو سه کتاب و رساله نمیتوان پیرامون یک شخصیت اثر تأثیرگذار گزارش کامل ارائه داد. به اندازه ای که یک شخصیت بزرگ تأثیرگذار است به همان اندازه باید برای شناسایی و شناساندن او به جامعه وقت بیشتری صرف کرد. حتی اگرآن شخصیت هم منفی بود به نسبت تاثیر مخربی که برای جامعه داشته است برای معرفی و افشاء چهره واقعی او در نزد افکار عمومی و عبرت آموزی باید وقت گذاشت.
ضرورت بازشناسی زندگی و زمانه آیت الله طالقانی
به باورنگارنده زندگی آیتالله سیدمحمود طالقانی در27 سالگی در فاصله سالهای 1316 تا 1356 یک سال پیش از پیروزی انقلاب ، طی چهل سال باید مورد مداقه جدی قرار گیرد . چهلسالی که در این ایران وضعیت خاصی حاکم بود. و مبارزه آیت الله طالقانی در عرصه سیاسی و عقیدتی شکل می گیرد و در این دوره تاریخی با فراز و نشیبها ی متعددی روبرو می شود.
امروز ضرورت بررسی دورانها، جریانها، حرکتها، تحولاتی که این عالم مجاهد حضور داشت و خدماتی که در رشد و توسعۀ اندیشۀ سیاسی اسلامی نمود. باید مورد بررسی و تحلیل محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر قرار گیرد.
نگاهی به زندگی آیتالله سیدمحمود طالقانی(1289 ـ 1358)
عالم مجاهد مبارز، مفسرقرآن و شارح نهجالبلاغه، خطیب سخنور، امام جماعت و امام جمعه، روحانی مجاهد مبارز خستگیناپدیر، نویسنده، مترجم و محقق ، مصلح معاصر آیتالله طالقانی فرزند عالم متقی آیتالله سیدابوالحسن علوی طالقانی درششم ربیع الاول سال 1329 قمری برابر با پانزدهم اسفند 1289 هجری شمسی در خانۀ علم و تقوا پا به عرصۀ وجود گذاشت.
تحصیلات را از 7 سالگی در مکتبخانه آغاز (طالقان) و در تهران ادامه داد. دروس حوزوی را در همانجا شروع کرد و برای ادامۀ تحصیل به حوزۀ علمیۀ قم مهاجرت و در درس مدرسان و فقیهان حضرات آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی، شیخ محمدتقی بافقی، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، محمّد حجت کوهکمرهای ... ادامه داد و فلسفه را در نزد میرزا خلیل کمرهای ادامه داد. در سال 1311 پس از ارتحال پدر، عازم نجف اشرف شد. به درس حضرات آیات عظام: سیدابوالحسن اصفهانی محمدحسین غروی کمپانی، آقاضیاءالدین عراقی حاضر شد و از حاج شیخ عبدالکریم حائری اجازه اجتهاد گرفت و از آیات مرعشی نجفی، شیخ عباس قمی اجازه نقل روایت داشت، سپس به تهران بازگشت.
در اوج دیکتاتوری رضاخان و اسلامزدایی، اسلامستیزی رژیم بود که، تدریس در مدرسه و سپهسالار و جلسات قرآن و نهجالبلاغه را در خانهها آغاز و به جای پدر به امامت جماعت مسجد پرداخت.
ازیکسو با مشکلات، معضلات جامعه روبرو می شد و از یک سوی دیگر غصه دار ناآگاهی جامعه و دیکتاتوری و استبداد حاکم برجامعه آن روز ایران بود .
در این زمانه نه عمامه علمای امنیت داشت و نه چادر سر زنان. حتی فرصتطلبانی مشغول کار خود بودند. اوضاع زمانه آیتالله طالقانی را چنان آزار میداد که خود میگوید باعث بیماری اعصاب شد که تا پایان عمر همراه من خواهد بود. اما او فقط در ذکر معضل نماند، بلکه در عرصهی فکری به احیای قرآن و نهجالبلاغه در تفسیر و شرح باعث آ گاهی عمومی و مبارزه با استبداد، استعمار، استثمار و در دهههای 20 تا50 خورشیدی مبارزه با کمونیسم، صهیونیسم، را در برنامه کار خود قرار داد.
برای شناخت عملکرد آیتالله طالقانی باید اوضاع پنج دوران تاریخ معاصر را شناخت.
1ـ حکومت استبدادی استعماری رضاخان مقارن با سالهای 1299 تا 1320
2ـ شناخت اوضاع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، ایران در دوران اول حکومت محمدرضا شاه بین سالهای 1320 تا 1332 در این دوران تقابل ملّت با استعمار سیاسی انگلیس، فرهنگی شوروی، توطئه استعماری جدیدی به نام امریکا قابل ذکر است.
3ـ وضعیت ایران از کودتای امریکایی - انگلیسی 28 مرداد 1332 تا 1341
4ـ شناخت جامعه، فرهنگ، سیاست ایران از آغاز نهضت امام تا پیروزی (1341 ـ 1358)
5ـ بررسی و تحلیل نهضتهای یکصد سال اخیر در جهان اسلام از سیدجمالالدین اسدآبادی، نهضتهای ضداستعماری در هندوستان، مصر، الجزایر ... (1280 ـ 1357ش)
خصوصاً در این دوره با بیداری جوامع اسلامی در آسیا، آفریقا، آسیای دور از یک سوی، آغاز نهضت ملیشدن صنعت نفت در سالهای (1327 ـ 1332) و نهضت امام خمینی (1341 ـ 1357) با توجه به حضور مکاتب و ایدئولوژیهای مارکسیسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم، صهیونیسم، اومانیسم، کاپیتالیسم، ... گسترش سکولاریسم ... روبرو هستیم براین اساس فعالیت آیتالله در تقابل آنهاست. (1320 ـ 1332) که باید مورد بررسی پژوهشگران قرار گیرد.
تلاش آیتالله در احیای اسلام، ارائه اسلام به عنوان:
1ـ به عنوان یک ایدئولوژی رهایی بخش از استبداد حاکم و سلطه استعمارگران
2ـ اسلام به مثابۀ یک فرهنگ، تمدن، هویت ملّی
3ـ اسلام به عنوان یک سیستم سیاسی و حاکمیت و حکومت اسلامی
سیری در اندیشه و آثار
آیتالله طالقانی به دنبال احیای اسلام بود، اسلامی که در زندگی فردی و اجتماعی جامعه اثرگذار و در تقابل با مثلث استعمار، استبداد، صهیونیسم مقاومت کند. دست استبداد و استعمار و عوامل آن را از سرنوشت جامعه اسلامی کوتاه کند.
این حرکت و احیاء در پرتو قرآن و نهجالبلاغه باشد. یعنی قرآن و سیره و سنن اهل بیت(ع). او احیای اسلام را در مکاتب، ایدئولوژیها، با غرب و علوم تجربی غربی نمیجست. بلکه به شیوۀ مصلحان جهان با اسلام و عالمان مصلح در بازگشت به اسلام که مبارزه با: جهل، قشریگری، خرافات باشد. از سوی دیگر مبارزه باغربگرایی،شرقگرایی،... براین اساس درنطقها،سخنرانیها،مصاحبهها،دروس، نوشتههای عموماً به قرآن و نهجالبلاغه و احادیث اهل بیت (ع) مستند میکرد لذا میتوان برای شناخت بیشتر از اندیشه و افکار این مرد بزرگ به آثارش مراجهعه کرد که در هر کدام بخشی از ویژه گی های او را می توان شناخت:
آثار بجای مانده از آیتالله سیدمحمود طالقانی
1ـ شرح نهجالبلاغه، 2 جلد، به کوشش دکتر سیدمحمدمهدی جعفری.
2ـ تفسیر پرتوی از قرآن، 6 جلد، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ جدید مؤسسه مطالعات معاصر.
3ـ ترجمه امام علی(ع)، جلد اول، تهران، شرکت سهامی انتشار.
4ـ زندگینامه ابوذر زمان، یادنامه ابوذر زمان، شرکت سهامی انتشار 1362.
5ـ مرجعیت و روحانیت، تهران، شرکت سهامی انتشار، مجموعه مقالات.
6ـ حجاب، تهران، ناس، 1358.
7ـ کردستان، تهران، ناس، 1358.
8ـ اسلام و حاکمیت، تهران، شرکت سهامی انتشار.
9ـ توحید از نظر اسلام، تهران.
10ـ جهاد و شهادت، تهران، بیجا، بیتا، در دوران ستمشاهی ممنوع بود، متن سخنرانی سال 1340 علیه اسرائیل و رژیم.
11ـ گفتار عاشورا، تهران، بیجا، بیتا.
12ـ خطبههای نماز تهران، تهران ناس.
13ـ به سوی خدا میرویم، تهران، بیجا، بیتا.
14ـ مقاله درباره مرحوم عبدالرحمان کواکبی.
15ـ آیتالله سیدمحمود طالقانی به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
سیری در شخصیت و ویژگیهای آیتالله سیدمحمود طالقانی
بررسی، تحلیل، تبیین، تدوین اندیشه و شناخت عمق شخصیتهای بزرگی چون آیت الله طالقانی کاری مشکل، گاهی غیرممکن است زیرا به دلیل آنکه ما با ابعاد و عمق خصوصیات آنها، خاصه با دوران طولانی همراه با وقایع و رخدادها و جریانهای متضاد روبرو هستیم.
آیتالله سیدمحمود طالقانی از جمله رجال برجستهای است که در عرصههای گونهگون حضور پررنگی داشته است لذا برای شناخت آن میتوان در یک تقسیمبندی ایشان را در قلمروهای ذیل مورد بررسی و مطالعه قرار داد:
1ـ آیتالله طالقانی بعنوان یک روحانی
2ـ به عنوان یک امام جماعت و دارای مسجد و محراب بود.
3ـ یک خطیب و سخنور برجسته
4ـ به عنوان یک مدرس در مدرسه سپهسالار دهه 1320.
5ـ به عنوان یک مفسر قرآن و نهجالبلاغه
6ـ به عنوان یک نویسنده، مترجم، محقق.
7ـ به عنوان یک فعالی سیاسی(1316 ـ 1358)
8ـ به عنوان یک مجاهد مبارز خستگیناپذیر (1318 ـ 1358)
9ـ به عنوان یک روحانی آگاه به زمانه و مقتضیات دوران
10ـ به عنوان یک الگو و نمونه برای عام و خاص در عرصههای دین و سیاست. ...
و این ویژگیها او را در عرصههای مختلف تاریخ ایران کم نظیر نشان میدهد. امّا گاهی بزرگان در میدان اندیشه و عمل به دلیل درخشندگی در حیات پس از مرگ ابزار سیاستبازان، سیاستکاران، فرصتطلبان، دشمنان ... قرار میگیرند به عنوان نمونه:
1ـ جمعی آیتالله طالقانی را مطرح میکنند، تا خود را بزرگ و برجسته و مهّم جلوه دهند، در سایه او حرکت میکنند.
2ـ گروهی او را بهانه برای پیشبرد اهداف سیاسی خود قرار داده و تلاش دارند با مطرح کردن نام ایشان خود و اهدافشان را نوعی موجه و مورد قبول نشان دهند تا به اهداف غیراسلامی خود برسند.
3ـ عدهای دیگری او را بهانهای برای بیان اندیشه، تفکر، مبانی خود و گروه خود قرار میدهند یعنی به نام آیت الله طالقانی حرفهای خود را بویژه در میان جناحهای سیاسی مطرح می کنند.
4ـ بخشی او را بهانهای برای کوبیدن روحانیت، اختلاف با روحانیت، رد حضور روحانیت در عرصهی دین و سیاست قرار می دهند.
5ـ افرادی ایشان را، متناسب با گرایش های انحرافی خود تلاش میکنند ، شخصیت و اندیشه ایشان را تحریف نموده، به یک مطلب، یک مقطع، یک موضوع را برجسته و خصوصیات جامع وی را نادیده یا میپوشانند که در نهایت اهداف خود را پیش ببرند. که این هم نوعی خلاف حق و واقع است.
6ـ احزاب، گروهها، جمعیتهایی ایشان را ابزار کوبیدن، نفی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی، مواضع و قوانین نظام قرار میدهند خاصه در سالهای (1358 تا1360) این حرکت برجستهتر بود.
7ـ استناد افرادی به دلیل عشق، علاقه، حشر و نشر با ایشان، آنسان شیفته و شیدا میشوند که جز او را نمیبینند. و فقط تجلی شخصیت ایشان در ذهن، روح، اندیشه، تفکرشان حاکم است و شاید ایشان را یک استثناء قرا دهند.
8ـ جمعی به دلیل عدم درک شخصیت ایشان در ذهن، روح، اندیشه، تفکرشان حاکم است یا ایدئولوژیهای چپ، غربگرا، لیبرال، سکولار، اومانیستی، ... ایشان را نفی میکنند و میپندارند در راستای آن جریانهای انحرافی هستند.
9ـ مورخان و پژوهشگران، نویسندگان منصف، محقق، ژرفاندیش ایشان را در ابعاد گونهگون به اندازه و وسعت و عمقی که هست با استناد به منابع، اسناد، آثار موثق به تبیین شخصیت، اندیشه، کارنامه ایشان میپردازند. اگرچه به دلیل عدم تسلط و اشراف به نمای موارد کارگاهی ناقص میشود اما سلامت، فضیلت و دقت این دسته از اهل قلم و بیان قابل تقدیر است.
تحریف شخصیت آیت الله طالقانی و ایجاد شبهه:
شخصیتهای بزرگ در زمان حیات در زمان حیات یا بعد از موت عموماً یا ... «ترور شخصیت» میشوند!یا «مصادره» میگردند. در عرصههای سیاست و فرهنگ ابزار سیاستکاران و سیاستبازان میشوند یا با ایجاد شبهه با تحریف مفاهیم و تغییر معنای مفاهیم نگرش، بینش مبانی اندیشه آنها را وارونه جلوه میدهند.
آیتالله طالقانی از جمله این شخصیتهاست در طی سالهای مبارزه، خاصه 1356 ـ 1358 در میدان رقابتهای جریانها، شخصیتها، گروهها و جمعیتها مدعی تصاحب و وابسته بودن آیتالله طالقانی به آنها بود.
1ـ جبهه ملی: اگر محققی و حتی اهل مطالعه جبهه ملی را بشناسد، در اندیشه و عمل آیتالله طالقانی تأمل و مطالعه کند نه تنها قابل قیاس نیست که ضد آن است و هیچگونه همسوئی نگرش ناسیونالیسم با اسلام نمییابد.
2ـ نهضت آزادی ایران خاصه سالهای (1346 ـ 1356 ) (1356 ـ 1357 ـ 1358) تعارض مواضع نهضت با مبانی اندیشه آیتالله طالقانی کاملا مشهود است. این دعوی بویژه به لحاظ محتوای با مقایسهای که میان تفکرات آیتالله طالقانی با آقای مهندس مهدی بازرگان و آقای دکتر یدالله سحابی ... یا آقایان حسن نزیه، رحیم عطایی، عباس امیرانتظام ... از مؤسسان نهضت آزادی قابل توجه و دقت است.
3ـ تشکیلات جاما آقایان دکتر کاظم سامی، دکتر قهاری با مواضع و اصول مبارزاتی آیت الله طالقانی فاصله بسیار داشت.
4ـ نهضت مجاهد خلق آقای لطف اله میثمی با مواضع متضاد و مبانی التقاطی چه قبل از انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب .
5ـ سازمان مجاهدین خلق رجوی ... با مبانی التقاطی و کارنامه خیانتبار و جنایتبار ...
6ـ جنبش مسلمانان مبارز ـ آقای دکتر حبیبالله پیمان با نگرش نوعی سیوسیالیسم و عدم مبانی فلسفی، عرفانی، اخلاقی و سیره و سنن اهل بیت(ع) ...
آیتالله سیدمحمود طالقانی به روایت دیگران
امام خمینی: فکر و عمل او مستقیم بود. مستقیم فکری میکرد. مستقیم عمل میکرد. انحراف به چپ و راست نداشت، نه غربزده بود و نه شرقزده، اسلامزده بود. 22/6/1358
دنبال تعلیمات اسلام بود و برای یک ملّت مفید بود و رفتنش ضایعه است لکن او پیوست به آن جایی که برای او تهیه شده است، مقامی که برای او تهیه شده است.
ـ مرحوم مجاهد بزرگوار آقای طالقانی، پس از عمری مجاهدت و پاسداری از اسلام، به رحمت خداوند پیوست و ما را سوگوار کرد. تکلیف پاسداری از اسلام به عهدۀ همۀ ماست. 21/6/1358
ـ آقای طالقانی یک عمر را در جهاد و روشنفکری و ارشاد گذراند. او شخصیتی بود که از حبسمی به حبسمی و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود. هیچگاه در جهاد بزرگ خودسستی و سردی نداشت. 19/6/1359
حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای مقام معظم رهبری:
دشمن میخواست از عنوان و محبوبیت و وجهۀ آیتالله طالقانی برای آنچه که تصور میکرد تضعیف انقلاب است، استفاده کند. ولی مشت محکم طالقانی بر پوزۀ دشمن وارد آمد.
دشمن منافق و دشمن ظاهر و آشکار سعی میکرد با توجه دادن به مرحوم آیتالله طالقانی رهبری را تجزیه کند. طالقانی همان حرفی را زد که امیرالمؤمنین علیابنابیطالب نسبت به پیغمبر آن حرف را گفت.
امیرالمؤمنین فرمود: کنا اذااحمرالبأس اتقینا برسول الله(ص).
در میدانهای جنگ وقتی آتش جنگ گداخته میشد ما به پیغمبر(ص) پناه میبردیم. کیهان 21/6/59
آیتالله محمدرضا مهدوی کنی
تفسیر: درس تفسیر ایشان را همه مینشستیم ایشان سوره انعام را شروع کردند. میگفتند قبل از زندان میخواستم این تفسیر را شروع کنم که نشد و در اینجا شروع میکنم. [منظور زندان] با نبودن کتاب، آنقدر تفسیر جالبی میگفتند که همه ما استفاده میکردیم.
تقید به عبادت: تقید ایشان به عبادات و نوافل و نماز شب و قرائت قرآن عرض کنم برخلاف آنچه که بیرون میگفتند که ایشان سیاسی است و لابد آدم سیاسی به زعم آنها نمیبایست مقید به این امور باشد. ایشان مقید بودند و بنده در زندان شبی را ندیدم که نماز شب ایشان ترک شود.
البته نمازها را همانطور که مستحب است جداگانه میخواندند نماز ظهر و عصر را که به جماعت میخواندیم ایشان نماز عصر با ما نمیخواندند.
حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی:
به هر حال آیتالله طالقانی، مالکاشتر انقلاب و ابوذر امام بود و از ارکان اصلی انقلاب اسلامی به شمار میرفت و بیتردید با رحلت ایشان «ثُلمهای» بر اسلام و انقلاب وارد آمد که با هیچ چیزی قابل جبران نبود. اگر ایشان زنده میماند، بطور قطع بسیاری از حوادث تلخ و دردناک بعدی رخ نمیداد.13
تفسیر قرآن:
چند واژه قرآنی که در واقع دارای مفاهیم خاصی هستند همواره مورد بحث و تأکید آیتالله طالقانی بود. این مفاهیم را میتوان در چند واژه تشکیلدهند اندیشه ایشان خلاصه کرد:
توحید، بعثت، قسط، طاغوت، شورا ... در تفسیر و توضیح هر کدام پنج واژه به وضوح میبینیم که هم در سخنرانیها و هم در درس تفسیری و هم در تفسیر پرتوی از قرآن تلاشی جدی دارند.19
حجتالاسلام سیدحمید روحانی
نهضت آزادی: اندیشه و آرمان طالقانی با نهضت آزادی فاصله زیادی داشت.31
آمریکا: آیتالله طالقانی آمریکا را به عنوان یک جهانخوار متجاوز فزونخواهی که بزرگترین خطر برای این کشور محسوب میشود تلقی میکرد، اما نهضت آزادی همانند جبهه ملّی معتقد بود که ما بدون کمک آمریکا اصلاً نمیتوانیم نفس بکشیم، نمیتوانیم در جامعه حضور داشته باشیم و وجود و موجودیت ما بسته به همخوانی ما با سیاست آمریکاست.33
شهید محمدعلی رجایی:
علم مسئلهای بود که برای آقای طالقانی قابل بررسی بود. ولی تا آنجا قابل قبول بود که با مبانی اعتقادی و قرآنی که به آن معتقد بودند، تطبیق میکرد. ایشان درستی علم را در این میدانستند که با قرآن تطبیق کند و این که درستی قرآن را در این بدانند که با علم تطبیق کند این خیلی مسئله مهمّی است. 57
تفسیر قرآن:
شهید دکتر مصطفی چمران
از پانزده سالگی شاگرد درس تفسیر قرآن آیتالله سیدمحمود طالقانی بودم. ایشان در مسجد هدایت شبهای جمعه تفسیر قرآن داشتند و همه مستمعین ایشان از دانشجویان مبارز و روشنفکر تشکیل میشدند. اکثر دانشجویان مرید ایشان عضو انجمن اسلامی دانشجویان بودند که در سال 1322 توسط عدهای از دانشجویان سرپرستی آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی تأسیس شده بود. 59
نقش آیتالله طالقانی
ایشان برای ما مبنع جوشانی از ایمان و ابر پرباری از رحمت و محبت بودند. بهخصوص که ما از ایشان وحشت نداشتیم. زیرا به محبت بیپایانیاش ایمان داشتیم و از ایشان خجالت نمیکشیدیم. هر حرفی را و هر مشکلی را با ایشان مطرح میکردیم و ایشان ستارالعیوب بودند.
ساواک
همیشه مأموران زندانشان را تعویض میکردند. چون طاغوت از تأثیرپذیری دیگران از ایشان وحشت داشت. روزی نصیری جلاد رئیس ساواک برای بازدید به زندان میرود رئیس زندان به آیتالله طالقانی میگوید که برای احترام از جا بلند شوند. آیتالله طالقانی مشغول خواندن قرآن بودند و در جواب میگویند:
این مرد ارباب توست، چرا به من میگویی بلند شود؟»59
تند نروید
گاهی مهندس بازرگان به آیتالله طالقانی توصیه میکردند که زیاد تند نروید. به یاد داردم در خانهای آقای طالقانی به منبر رفتند و به صحرای کربلا زدند و صاحبخانه دست به دامان مهندس بازرگان شد که آنجا نشسته بود که «الان پدر ما را در میآورند فکری بکنید.» آقای بازرگانی در کاغذ کوچکی به آقای طالقانی نوشتند: آخر به فکر صاحبخانه هم باشید و اینقدر تند نروید.» 60
سنگر مبارزه
برای ما آیتالله طالقانی سنگر مبازه بودند و مطمئن بودیم که هر مشکلی را برای ما حل خواهند کرد. هنگامی که به زندان میافتادند کمبودشان به شدّت احساس میشد. خاری در قلب ما میخسید میدانستیم که چیزی کم داریم. 60
علامه محمدتقی جعفری:
نماز جمعه
میتوانم بگویم که تقریباً تمام خطبههای نماز جمعه این مرد بزرگ را گوش میدادم. از چشمهای این مرد اخلاص میبارید. واقعاً بهتآور بود. در آن مصلی در دانشگاه چشمهایش به مردم بود. ولی اگر کسی دقت میکرد، میفهمید نگاهش به بالاست ظاهرش با مردم بود، ولی به بالا مینگریست. صحبتها از بالا بود. سخنان حرفهای نبود، صددرصد از دل برمیآمدند، بهطوری که گاهی چند نفر نشسته بودیم و گوش میکردیم و بیاختیار گریه میکردیم. 61
خدا رحمت کند آیتالله طالقانی را که یک عمر با تکیه بر این اصول ثابت زندگی کرد. زندگیاش بسیار روشن است. حیاتش یک حیات روشن است. هیچ ابهامی در آن نیست هم در کارش و هم در آثارش اخلاص موج میزند. ثابتترین اصل برای بشر این است که انگیزه کارش اخلاص باشد. چنین فردی هرگز نمیمیرد. 61
حجتالاسلام و المسلمین علی دوانی
در سالهای مبارزات مردم الجزایر با استعمار فرانسه نیز آیتالله طالقانی و مسجد هدایت در تهران پایگاه بحث و گفتگو از قهرمانهای الجزایر بود. ...
مسئله فلسطین نیاز به گفتن ندارد ظاهراً آقای طالقانی بحث از فلسطین و رفتن به کنگره دفاع از فلسطین و مصر و سوریه و اردن سخنرانی در آنباره در الویت کار خود قرار داده بودند. در ماجرای ملی شدن صنعت نفت ایران هم بعد از مرحوم آیتالله کاشانی، روحانی پروپا قرصی که سهم مهمی در ادامه مبارزه و آشناساختن مردم برای استیفای حقوق مشروع خود از شرکت غاصب انگلیسی داشت آقا سید محمود طالقانی بود.
گاهشماری (زندگی و مبارزات)
آیتالله طالقانی، سیدمحمود.
گاهشماری منظم 1289 ـ 1358
زندگی پرماجرای آیتالله سیدمحمود طالقانی فراز و نشیبها، جنگ و گریز، زندان، تبیعید، ممنوعالمنبر ... و همواره مورد «بغض» رضاخان (1320 ـ 1318) و محمدرضا (1320 ـ 1357) خاصه سالهای (1332 ـ 1357) بوده است. اگرچه نقش ایشان در بیدارگری جامعه، مبارزه با استبداد، استعمار، کمونیسم، صهیونیسم، ... در کارنامه ایشان برجسته و نقش بیدارگری براساس قرآن و معارف اسلامی منجر به ممنوعیت آثار ایشان شده بود. آنچه میآید فقط اشاراتی است، اگرچه گاهشماری براساس زندگینامه، تحولات ایران، اسناد ساواک چندین صفحه را به خود اختصاص میدهد، ما فقط در این گاهشماری منظورمان دقت بیشتر مخاطبان به مقاطع خاص است.
ـ تولد 15/12/1289 = روستای گیلرد طالقان.
1294 ورود به مکتبخانه در محله قناتآباد تهران.
1300 تحصیل در مدرسه رضویه، فیضیه قم.
1310 رحلت مرحوم آیتالله ابوالحسن طالقانی = پدر.
1316 اقامت در تهران، تدریس در مدرسه سپهسالار.
1316 ازدواج
1318 آغاز مبارزه با دیکتاتوری رضاخان و زندانی شدن به مدت 6 ماه.
1320 فروپاشی دیکتاتوری رضاخان و زمینه حرکت اسلامی، تأسیس کانون اسلامی، انتشار روزنامه =
مجله دانشآموز.
1322 همکاری با تبلیغات اسلامی، به مدیریت دکتر عطاءالله شهابپور.
1323 همکاری با هیئت علمای تهران.
1324 همکاری با اتحادیه مسلمین به رهبری حاج سراج انصاری.
1334 ـ 1324 همکاری با فدائیان اسلام ـ دفاع از آنها (1324 ـ 1334).
1327 تأسیس مسجد هدایت ـ اقامه جماعت تا 1357.
1322 ـ 1327 آغاز دفاع از نهضت ملّی شدن صنعت نفت.
1330 همکاری با جبهه ملّی در راستای نهضت ملّی شدن صنعت نفت و مبارزه با استعمار انگلیس.
1333 پیوستن به نهضت مقاومت ملّی علیه استبداد، استعمار، قراردادهای استعماری امریکا ـ انگلیس، هلند.
1324 پناه دادن به فدائیان اسلام که مورد تعقیب بودند.1
1338 مسافرت به مصر به نمایندگی حضرت آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی مرجع تقلید دیدار با
شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الازهر، دیدار با جمال عبدالناصر، شرکت در کنگرهی اسلامی
دارالتقریب قاهره.
1339 تشکیل جلسات ماهانه و تحلیل از اوضاع زمان با همکاری شهید آیتالله مرتضی مطهری و ...
1338 ـ 1340 همکاری با فصلنامه مکتب تشیع چاپ قم.
1340 سفر به بیتالمقدس به منظور شرکت در برنامه مؤتمر اسلامی، آشناشدن با مشکلات و رنجهای
فلسطینیها، دیدار از اردن با همراهی میرزاخلیل کمرهای، علامه یحیی نوری.
1339 فعال شدن جبهه ملی شرکت در کنگره.
1340 تأسیس نهضت آزادی ارائه پیام به مؤسسان و هشدارها. ...
1341 دستگیری زندان.
1342 15 خرداد دستگیری زندان.
1346 آزادی از زندان.
1350 دستگیری و تبعید به زابل ـ بافت کرمانی.
1354 دستگیری، زندان، محکومیت 10 سال.
1357 8/8/1357 آزادی از زندان قصر.
1357 سازماندهی، همراهی با نهضت اسلامی، مدیریت تظاهرات و راهپیمایی تاسوعا ـ عاشورا.
1357 عضویت در شورای انقلاب اسلامی.
1358 5/5/1358 انتخاب امام جمعه تهران از سوی امام خمینی، نخستین نماز جمعه در جمهوری
اسلامی، و امام جمعه تهران.
1358 16/5/1358 انتخاب شدن به عنوان نمایندۀ مجلس خبرگان قانون اساسی.2
19/6/1358 رحلت.
1ـ بخشی از این گاهشماریها از کتاب علمای مجاهد، محمدحسن رجبی.
2ـ بخشی از این گاهشماری از کتاب: آیتالله طالفقانی، علیاصغر جعفریان، تهران، انتشارات مدرسه، 1378.
منابع:
1ـ امام خمینی، 2
2ـ امام خمینی، 2
3ـ مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای، ص 5
4ـ آیتالله محمدرضا مهدوی کنی، 9 ـ 13
5ـ حجتالاسلام سیدحمید دعائی، 32
6ـ حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی، 21
7ـ حجتالاسلام ابوذر بیدار، 27
8ـ حجتالاسلام سیدحمید روحانی، 32
9ـ آقای سیدمهدی طالقانی، 37
10ـ آقامهدی طالقانی، 43
11ـ خانم بتول علائیفرد همسر آیتالله طالقانی، 52
12،14ـ شهید آیتالله سیدمحمد بهشتی، 56
15،16ـ شهید محمدعلی رجایی، 58
17ـ شهید دکتر مصطفی چمران، 60
18، 20ـ علامه محمدتقی جعفری، 61
21ـ حجتالاسلام علی دوانی، 64
22ـ سیدمحمدصادق قاضی طباطبایی
23ـ جلال رفیع، 72
24ـ سیدمحمدصادق قاضی طباطبایی
25ـ همان.
منابع برای مطالعه بیشتر:
1ـ مجموعه مقالات آیتالله سیدمحمود طالقانی، دکتر موسی حقانی، جلد اول.
2ـ یادآور، فصلنامه تاریخی سیاسی مؤسسه تاریخ معاصر، ویژهنامه آیتالله طالقانی.
3ـ تنبیهالامه و تنزیهالملۀ، میرزا محمدحسین غروی نائینی، تهران، شرکت سهامی انتشار.
4ـ نهضت روحانیون، حجتالاسلام علی دوانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
5ـ علمای مجاهد، محمدحسن رجبی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
6ـ آینده بشریت از نظر مکتب ما، آیتالله سیدمحمود طالقانی، تهران، شرکت سهامی انتشار.
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی