28 تیر 1400
ترور هژیر، زمینه ساز ملی شدن صنعت نفت
عبدالحسین هژیر متهم به پیروی از بهائیت بود. آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی با نخستوزیری او سخت مخالف بود. از سوی دیگر، اشرف پهلوی طرفدار نخستوزیری وی بود.
با نخستوزیری هژیر در ۲۳ خرداد ۱۳۲۷ عدهای از فدائیان اسلام، طلاب و هواداران ایشان روز 27 خرداد 1327 در خانه آیتالله کاشانی که در کوچه پامنار حوالی خیابان سرچشمه نزدیک مجلس بود، جمع میشوند و تصمیم به راهپیمایی به طرف مجلس میگیرند. قرآن را به دست آیتالله حاج سیدمرتضی مستجابی میدهند و جلوی مجلس میآیند. با آغاز درگیریها دستور تیراندازی داده میشود. یک نفر کشته و عدهای مجروح میشوند. مخالفتها با دولت هژیر در داخل و خارج مجلس بتدریج چنان اوج میگیرد که شاه بر اثر فشار مجبور میشود از هژیر بخواهد که کنارهگیری کند و او روز پنجم آبان 1327 استعفا میدهد.
عبدالحسین هژیر، پس از واقعه ترور نافرجام محمد رضا شاه در 15 بهمن 1327 توسط ناصر فخرآرایی، در اردیبهشت ماه 1328 به نمایندگی از تهران به عضویت مجلس مؤسسانی درآمد که اختیارات شاه را افزایش داد. او چندی بعد در 28 تیر ماه 1328 به سمت وزیر دربار منصوب شد. همان زمان بود که فدائیان اسلام که نسبت به این انتصاب اعتراض داشتند او را به مرگ محکوم کردند. در جریان تحصن روز 22 مهرماه 1328 دکتر محمد مصدق و یارانش، در اعتراض به شیوه برگزاری انتخابات مجلس شانزدهم که به تشکیل جبهه ملی انجامید، هژیر از سوی شاه مأمور مذاکره با تحصنکنندگان بود. دخالت دربار و نظامیان در این انتخابات به حدی بود که گمان میرفت مجلسی کاملاً مطیع شاه تشکیل خواهد شد. هژیر نیز بهعنوان وزیر دربار، در فرآیند تقلب در انتخابات نقش مهمی داشت.
---
در دور اول شانزدهم، مردم دکتر مصدق را برای رهبری سیاسی انتخاب میکنند. مرحوم آیتالله کاشانی که بهخاطر تبعید در لبنان بسر میبردند، لیستی از کاندیداهای مجلس را برای سید مجتبی نواب صفوی به تهران ارسال میکند. انتخابات دوره شانزدهم شروع میشود. آیتالله کاشانی نام 8 نفر از اعضای جبهه ملی را بهعنوان کاندیدای مجلس اعلام میکند که از آن جمله خود وی، دکتر مصدق، حسین مکی، دکتر سید علی شایگان، محمود نریمان، ابوالحسن حائریزاده و عبدالقدیر آزاد بودند. انتخابات آغاز میشود و صندوقهای رأی در مسجد سپهسالار قرار داده میشود، عدهای از فدائیان اسلام بهخاطر جلوگیری از تقلب، پای صندوقهای رأی میخوابند. عبدالحسین هژیر شبانه ارتش را برای دستگیری این افراد اعزام و آنان را در اتاقی زندانی میکنند و صندوقهای رأی را به عمارت فرهنگستان انتقال میدهند. روز بعد پس از اعلام آرا، نام هیچ یک از 8 کاندیدای جبهه ملی اعلام نمیشود، به عبارتی صندوقها عوض شده بود.
فدائیان اسلام اعلام میکنند که تقلب صورت گرفته است. دکتر مصدق به دربار میرود و متحصن میشود و اعلام میکند که چون در انتخابات تقلب انجام شده من به احمد آباد میروم. پس از رفتن دکتر مصدق به احمد آباد حرکتهای ملی آغاز و در نتیحه انتخابات باطل میشود.از سوی دربار در ایام محرم سه روز مسجد سپهسالار مراسم عزاداری و روضه خوانی برگزار میشود. روز سوم محرم برابر با 13 آبان 1328 هژیر به نمایندگی از دربار، در راهروی مسجد ایستاده بود و به هر مداحی که میآمد یک خلعت میداد.
سیدحسین امامی به محض آنکه وارد میشود، کنار هژیر مینشیند و سه گلوله به وی شلیک میکند. مردم از صدای تیر وحشت میکنند اما گفته میشود که لامپ ترکیده است. مردم از شبستان مسجد بیرون میآیند. حسین امامی نیز با مردم به حیاط میآید و با سر دادن الله اکبر اعلام میکند که من هژیر را کشتم. امامی را بلافاصله دستگیر میکنند. در پی آن حکومت نظامی اعلام میشود. هنوز چهلم هژیر نشده بود که در دادگاه نظامی حسین امامی را محکوم به اعدام میکنند. با اجرای حکم اعدام، نواب صفوی بلافاصله با انتشار اعلامیهای میگوید:«خدایا این قربانی فرزند حضرت زهرا(س) را از ما بپذیر.»
یک روز پس از اعدام امامی، محمد ساعد نخستوزیر وقت، انتخابات مجلس شانزدهم تهران را باطل و دستور تجدید آن را صادر میکند. انتخابات در ۱۹ بهمن ۱۳۲۸ مجدداً انجام میگیرد که این بار 8 نفر کاندیدای جبهه ملی به مجلس راه پیدا میکند و با ورود آنان به مجلس زمینههای ملی شدن نفت رقم میخورد.
---
ترور عبدالحسین هژیر
روز جمعه 13 آبان سال 1328 مطابق با 12 محرم 1369 در شبستان بزرگ مسجد سپهسالار و ازدحام جمعیت عزادار و دستههای عزاداری عبدالحسین هژیر، وزیر دربار مورد سوء قصد قرار گرفت و درگذشت. روزنامه کیهان در گزارشی از این حادثه مینویسد: «...آقای هژیر کنار در بزرگ شبستان روی صندلی نشسته بودند، آقای سفیر کبیر پاکستان در طرف چپ و آقای سید جواد ظهیر الاسلام [تولیت مسجد سپهسالار] هم سمت راست ایشان نشسته بودند....نزدیک ساعت چهار و نیم بعدازظهر ناگهان چراغ ها خاموش شد و بهدنبال آن صدای تیر به گوش رسید، در همین هنگام شخصی [سید حسین امامی] که کت و شلواری به تن داشت و از چهرهاش آثار اضطراب نمودار بود... خواست از میان جمعیت خودش را بیرون بیندازد اما افسر شهربانی او را محکم چسبید و بعد به کمک دیگران وی را دستگیر کرد. آقای هژیر را با اتومبیل به بیمارستان شماره ۲ ارتش منتقل کردند. پزشکان مریضخانه، فوراً مشغول درمان شدند اما وضع مزاجی آقای وزیر خیلی بد بود، خونریزی شدید و ضعف بر ایشان کاملاً مستولی بود و به زحمت میتوانستند ناله کنند. پزشکان بیمارستان گفتند که گلوله به طحال و ریه ایشان اصابت کرده و بخصوص صدمه زیادی به طحال وارد آورده... آقای هژیر اصلاً قادر به تکلم نبوده و حتی در جواب احوالپرسی اعلیحضرت همایونی که ساعت شش
روز جمعه 13 آبان سال 1328 مطابق با 12 محرم 1369 در شبستان بزرگ مسجد سپهسالار و ازدحام جمعیت عزادار و دستههای عزاداری عبدالحسین هژیر، وزیر دربار مورد سوء قصد قرار گرفت و درگذشت. روزنامه کیهان در گزارشی از این حادثه مینویسد: «...آقای هژیر کنار در بزرگ شبستان روی صندلی نشسته بودند، آقای سفیر کبیر پاکستان در طرف چپ و آقای سید جواد ظهیر الاسلام [تولیت مسجد سپهسالار] هم سمت راست ایشان نشسته بودند....نزدیک ساعت چهار و نیم بعدازظهر ناگهان چراغ ها خاموش شد و بهدنبال آن صدای تیر به گوش رسید، در همین هنگام شخصی [سید حسین امامی] که کت و شلواری به تن داشت و از چهرهاش آثار اضطراب نمودار بود... خواست از میان جمعیت خودش را بیرون بیندازد اما افسر شهربانی او را محکم چسبید و بعد به کمک دیگران وی را دستگیر کرد. آقای هژیر را با اتومبیل به بیمارستان شماره ۲ ارتش منتقل کردند. پزشکان مریضخانه، فوراً مشغول درمان شدند اما وضع مزاجی آقای وزیر خیلی بد بود، خونریزی شدید و ضعف بر ایشان کاملاً مستولی بود و به زحمت میتوانستند ناله کنند. پزشکان بیمارستان گفتند که گلوله به طحال و ریه ایشان اصابت کرده و بخصوص صدمه زیادی به طحال وارد آورده... آقای هژیر اصلاً قادر به تکلم نبوده و حتی در جواب احوالپرسی اعلیحضرت همایونی که ساعت شش
بعد از ظهر به بیمارستان تشریف فرما شده بودند، با زحمت زیاد فقط لبخندی زدند. اطبای معالج آقایان پروفسور یحیی عدل، دکتر لطیفی، سرتیپ دکتر عبدالکریم ایادی، ابتدا در نظر داشتند که ایشان را عمل کنند ولی با وجود خونریزی داخلی این امر امکان پذیر نبوده است به این جهت با تزریق پنیسیلین استروپتومسین و مقداری خون موفق میشوند که حال مزاجی ایشان را تا ساعت ۱۲ شب اندکی بهبود دهند. از نیمه شب به بعد کمکم حال آقای هژیر منقلب میشود و نزدیک ساعت پنج صبح رو به وخامت میرود و سه ساعت و نیم بعد جان میسپارند.»