اصلاحات ارضی وعلت مطرح شدن آن
دوره پس از کودتای 1332تا اصلاحات ارضی دوره ایست که اقتصاد ایران طی آن به طور روزافزونی وابسته به درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت می گردد،به نحوی که ادامه روند مدرنیزاسیون و بودجه های عمرانی دولت تقریبا به طورکامل منوط به صدور روزافزون این ماده اولیه می شود.درواقع براثراجرای برنامه هفت ساله دوم نه تنها موازنه ارزی کشور بهبود نیافت ورشدصنعتی صورت نگرفت،بلکه درتابستان1339حجم پول درگردش بیش ازدوبرابرواعتبارات بانکی به بخش خصوصی بیش ازسه برابرشد.این افزایش بدون افزایش مشابهی درتولیدات داخلی سبب تشدید تورم داخلی شد،وافزایش واردات نیزبه منظورکاهش تورم نه تنها کارسازنبود،بلکه ذخایرارضی کشورراهم به آخررسانید.
درحقیقت رکودآخردهه 30عبارت بوداز بروزتنگناهای توسعه سرمایه داری دریک کشورتوسعه نیافته.این تنگناها عبارت بودند از:کمبودزیرساخت های صنعتی واقتصادی ومحدودشدن روند مدرنیزاسیون به شهرها ودورماندن روستاها ازتحولات سرمایه داری.
غلبه براین موانع ساختی درست مانند خودروند مدرنیزاسیون مستلزم اقدام (ازبالا) وبه دست دولت بود.برنامه اصلاحات ارضی دهه40منظورغلبه براین موانع ساختی تدوین شد،وهدف ان تداوم بسط سرمایه داری وتسهیل روند انباشت سرمایه ومدرنیزاسیون درایران بود.
هدف اصلاحات ارضی عمدتاتخصیص هرچه بیشترامکانات وسرمایه هابه بخش صنعت ورواج خرده مالکی درروستا وگسترش بازار کالاهای مصرفی به روستاهابود.باوجوداین،برنامه اصلاحات ارضی دربرخورد باساخت تک محصولی اقتصاد ایران نتایجی متفاوت با اهداف اولیه ان به بار اورد.
سازمان کهن تولیدی درروستا فروپاشید وبه جای ان نظام جدیدی مستقرنشد.تقسیم اراضی به دهقانان صاحب نسق،حجم مازاد نسبی نیروی کار(خوش نشینان) روستایی رااضافه کرد وگسترش بازارمصرف وسیستم تعاونی روستایی براساس مالکیت زمین،باعث رواج هرچه بیشتر روابط پولی درروستا ووابستگی زارعان به پول شد.بدین ترتیب پول معیاری شد برای سنجش دستمزدهای شهری ودرامد روستایی.
هرچندجمعیت روستاهاونیزتولیدات کشاورزی به طورکلی اندکی افزایش یافت، سهم بخش کشاورزی درکل ساخت اقتصادی به شدت روبه کاهش گذارد.افزایش واردات محصولات کشاورزی دراواخراین دوره نتیجه همین درحاشیه قرارگرفتن بخش کشاورزی بود.
بدین ترتیب،نتیجه اصلاحات ارضی درروستا فروپاشی روابط سنتی تولیدوعدم جایگزینی روش ها ومناسبات جدیدتولید به جای ان بود.لذامی توان گفت روندی که ازکودتای1332 درزمینه کاهش نقش کشاورزی ومازاد ان دراقتصاد کشورو جایگزینی مازاداقتصادی حاصل ازصادرات نفت آغازشده بوددراین دوره با اصلاحات ارضی تشدید شد وابعاد گسترده ای به خود گرفت
نتایج اصلاحات ارضی و عمرانی در ایران:
۱)درطی نزدیک به سه دهه،ترکیب جمعیت دربخش های اشتغال دچارتحول اساسی شد.اشتغال نیروی کاردربخش های صنعت وخدمات افزایش یافت ونسبت اشتغال دربخش کشاورزی روبه کاهش یافت.اشتغال دربخش کشاورزی دربرنامه سوم نسبت به برنامه دوم 1/6درصد ودربرنامه چهارم نسبت به برنامه سوم 9/8درصد کاهش یافت که معادل آن دربخش های صنعت وخدمات افزایش یافت.
2)دینامیسم اقتصادی،از حیث مازاداقتصادی قابل سرمایه گذاری،هرچه بیشتر به صدورنفت ومنابع ارزی حاصل ازآن وابسته شد.درآمدهای ارزی حاصل ازصادرات نفت ومنبع اصلی سرمایه گذاری درامورزیرساختی (ازجمله زیرساخت های صنعتی)وخدمات بدل شدوموسسات مالی دولتی واعتبارات دولتی به عمده ترین اهرم سرمایه گذاری وتشویق بخش خصوصی تبدیل شدند.بدین ترتیب،نقش مازاد اقتصادی روستایی درتوسعه اقتصادی به طورروزافزونی کاهش یافت،واستخراج وتمرکزمازاداقتصادی روستایی درشبکه شهری دچاردرهم ریختگی کامل شد،ومازاد اقتصادی جهانی(درآمد حاصل ازصادرات نفت)غلبه قطعی خود رااعمال کرد.
3)بخش کشاورزی بارشدکم خود هرچه بیشتربه یک بخش حاشیه ای درکل اقتصاد بدل شدواولویت توسعه به سایربخش های اقتصادی داده شد.باوجوداین،بخش کشاورزی بیش از هرزمان دیگر تحت تاثیرمناسبات سرمایه داری قرارگرفت،وروابط سنتی ابتدابا رواج مبادلات پولی وسپس با اشاعه کاردستمزدی ودرموارد مکانیزه کردن دچارفروپاشی شد که حاصل آن آزاد شدن نیروی کارازبخش پیش سرمایه داری کشاورزی بود.
4)دوره پس ازاصلاحات ارضی درایران آغاز مرحله دوم صنتی شدن ایران با الگوی جایگزینی واردات وتنوع یافتن نسبی ساخت صنعت ایران است (علی رقم ناموزونی شدید صنعتی).پروژه های صنعتی دراین دوره دردوراستا قرارداشت :یکی زیرساخت های صنعتی مانند آب،برق،تلفن وغیره ودیگری جایگزینی کالاهای صنعتی وارداتی .
تغییرالگوهای مصرف جامعه که باآغازروندنوسازی (مدرنیزه کردن)شروع شد دراین دوره شدت گرفت،وزمینه برای استقرارصنایع مونتاژ وجایگزینی واردات فراهم آمد.
شهرنشینی درایران،فرخ حسامیان،گیتی اعتماد،محمدرضا حائری – 1363