21 اسفند 1397
دو سند منتشرنشده از آیتالله خادمی
آیتالله حاجآقا حسین خادمی از علمای معروف اصفهان، 20 اسفند 1363 درگذشت. موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به مناسبت رحلت ایشان، تصویر و متن دو سند منتشرنشده را به شرح زیر منتشر میکند:
سند اول: نامه آیتالله خادمی به امامخمینی در سی آذرماه 1358
آیتالله خادمی در این نامه نسبت به اقدامات خلافشرع و قانون حاکم شرع وقت اصفهان، فتحالله امید نجفآبادی اعتراض میکند. متن این نامه به شرح زیر است:
«غره شهر صفر 1400 ه ج
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
محضر انور حضرت مستطاب حجهالاسلام و آیهالله الملک العلام رئیس الشیعه و محییالشریعه ومجددالمذهب آقای خمینی مدظلهالعالی
بعرض مبارک عالی میرساند پس از اهداء ثناء و تحیات وافره واجب دانستم مجددا مصدع شوم
بیدقکوبی کمونیستی از اصفهان که مرکز روحانیت و ایران است شروع شده دهها هزار درختهای مردم را در باغات ودهات قطع کردهاند و املاک مردم را بغصب کشت کرده یا کشت آنجا از بین بردهاند خانههای مسکونی مردمرا مورد تجاوز و اموالشان را غارت نمودهاند و هرج و مرج رواج گرفته و بنام دین و حمایت مستضعفین هرچه میخواهند میکنند و اکنون عدد شاکین بسیار است که شبانه مزاحم من میباشند و شاید بعضی هم بسمع مبارک رسیده باشد.
امید نجفآبادی هم حاکم شرع آنها است که در روزنامه یازدهم آذرماه صریحا در مصاحبه خود گفتهاند مِلک از کسی میباشد که بیل در دست اوست و مالکین حقی بزمینها و املاک خود ندارد و از موقعیت عنوان حاکم شرع سوء استفاده نموده و مردمرا بمصادره و تجاوز باملاک تشویق مینماید و احکام ناحق زیاد داده و البته منکر مالکیت خصوصی مردم منکر ضروری دین و کافر است. شنیده میشود که مجددا قرار است باصفهان برگردد وباعث ترویج کمونیستی گردد.
اگر چنین است این جانب و سائر علماء اصفهان نمیتوانیم در اصفهان بمانیم چون مردمرا سالها بجمهوری اسلامی دعوت نمودهایم و بما فشار میاورند که اگر این جمهوری اسلامی است ما از اسلام بیزاریم.
نمیدانم که باعث شده که این شخص فاسد بعنوان حاکم شرع باید در اصفهان باشد.
اگر چنین است ناچار هستیم بیائیم در قم بمانیم که این تفکرات را نبینیم و از مسئولیت و مزاحمت مردم آسوده باشیم. مستدعی است هرچه زودتر حاکم شرع مسلمان صالح عالم باحکام شرعیه بامضاء شخصی خودتان باصفهان اعزام فرمائید که تکلیف مردم روشن و پروندههای سابق رسیدگی و احکام خلاف اسلامی آنها نقض شود. منتظر جواب فوری هستیم. والسلام علیکم و رحمتالله»
گفتنی است امام خمینی در پاسخ به این نامه مینویسند: « بسمه تعالی آقای امید نجفآبادی را گفتهام به اصفهان نیایند، ایشان از طرف این جانب قاضی نیستند. روح الله الموسوی الخمینی» صحیفه امامخمینی، ج 11، ص 378
سند دوم: یادداشت شهید صیاد شیرازی درباره آیتالله خادمی پس از فوت ایشان که به درخواست فرزند آیتالله خادمی نوشته شده است. متن این یادداشت بشرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مواردی را که از عالم عالیقدر حضرت آیتالله سیدحسین خادمی رحمتالله علیه بخاطر میآورم باختصار مینویسم:
1-افتخار آشنائی با ایشان را حدودا 4 الی 5 ماه قبل از بثمر رسیدن انقلاب اسلامی داشتم. البته ایشان در بحبوحهی بثمرسیدن انقلاب با اینجانب آشنائی نزدیکتر پیدا کردند. در آنزمان در اصفهان با تعدادی از برادران مومن در بررسی ترجمه قرآن کریم بزبان انگلیسی اقدام میکردیم.
2-بهنگام بثمر رسیدن انقلاب خارج از انتظار اینجانب مرحوم آیتالله خادمی اینجانب را که در درجه سروانی بودم و در مرکز آموزشی توپخانه تدریس میکردم بعنوان نماینده خود در مرکز آموزش توپخانه معرفی کردند که بهترین برداشت از این اقدام ایشان همانا مرتبط کردن پادگانها به روحانیت و تدریس موضوعات اعتقادی بود. البته نقش نزدیک و دائمی حضرت آیتالله طاهری را در این امر بایستی یادآور شد.
3-با اینکه حرکت کردن برای ایشان دشوار بود معذلک بر حسب علاقه و اشتیاقی که به ارتش و نیروهای مسلح داشتند موجب میگردید هر دعوتی را میپذیرفتند و در مراسم سربازی ما شرکت میکردند.
4-هربار که جهت سرکشی به پادگانهای اصفهان به این شهر مسافرت میکردم خود و فرماندهان را ملزم میکردیم که حتما توفیق ملاقات با حضرات خادمی و طاهری را داشته باشیم. برای ما دیدار با علماء ثمرات زیادی در بر دارد. موردی پیش نیامد که حضرت آیتالله خادمی تقاضای دیدار با ما را رد کنند و هر بار که خدمت ایشان شرفیاب میشدیم ایشان با من بشوخی یادآور جلسات بررسی ترجمه قرآن کریم در قبل از انقلاب میشدند. برایشان از جبهه صحبت میکردم و حضرت آیتالله خادمی با آهی که میکشیدند که نمایانگر عشق و علاقه ایشان به رزمندگان اسلام بود ما را از بیانات و رهنمودهای خود بهرهمند میساختند.
5-ما شاید بینش کافی برای درک شخصیت این عالم ارزشمند را نداشتیم ولی از آنجائیکه حضرت امام مدظله احترام خاصی به حضرت آیتالله خادمی قائل بودند پی میبردیم که ایشان شخصیت کم نظیری در جهان تشیع میباشند.
خداوند مرحوم حضرت آیتالله خادمی را با بزرگان بهشت محشور گرداند و بازماندگان محترم ایشان را طول عمر باعزت عنایت فرماید. بویژه فرزند برومند ایشان جناب آقای سیدمحمدعلی خادمی را که شخصا خدمتشان ارادت دارم از خدمتگزاران اسلام گرداند. انشاءالله
بیست و پنجم شهریورماه 64
سرهنگ صیاد شیرازی
سند اول: نامه آیتالله خادمی به امامخمینی در سی آذرماه 1358
آیتالله خادمی در این نامه نسبت به اقدامات خلافشرع و قانون حاکم شرع وقت اصفهان، فتحالله امید نجفآبادی اعتراض میکند. متن این نامه به شرح زیر است:
«غره شهر صفر 1400 ه ج
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
محضر انور حضرت مستطاب حجهالاسلام و آیهالله الملک العلام رئیس الشیعه و محییالشریعه ومجددالمذهب آقای خمینی مدظلهالعالی
بعرض مبارک عالی میرساند پس از اهداء ثناء و تحیات وافره واجب دانستم مجددا مصدع شوم
بیدقکوبی کمونیستی از اصفهان که مرکز روحانیت و ایران است شروع شده دهها هزار درختهای مردم را در باغات ودهات قطع کردهاند و املاک مردم را بغصب کشت کرده یا کشت آنجا از بین بردهاند خانههای مسکونی مردمرا مورد تجاوز و اموالشان را غارت نمودهاند و هرج و مرج رواج گرفته و بنام دین و حمایت مستضعفین هرچه میخواهند میکنند و اکنون عدد شاکین بسیار است که شبانه مزاحم من میباشند و شاید بعضی هم بسمع مبارک رسیده باشد.
امید نجفآبادی هم حاکم شرع آنها است که در روزنامه یازدهم آذرماه صریحا در مصاحبه خود گفتهاند مِلک از کسی میباشد که بیل در دست اوست و مالکین حقی بزمینها و املاک خود ندارد و از موقعیت عنوان حاکم شرع سوء استفاده نموده و مردمرا بمصادره و تجاوز باملاک تشویق مینماید و احکام ناحق زیاد داده و البته منکر مالکیت خصوصی مردم منکر ضروری دین و کافر است. شنیده میشود که مجددا قرار است باصفهان برگردد وباعث ترویج کمونیستی گردد.
اگر چنین است این جانب و سائر علماء اصفهان نمیتوانیم در اصفهان بمانیم چون مردمرا سالها بجمهوری اسلامی دعوت نمودهایم و بما فشار میاورند که اگر این جمهوری اسلامی است ما از اسلام بیزاریم.
نمیدانم که باعث شده که این شخص فاسد بعنوان حاکم شرع باید در اصفهان باشد.
اگر چنین است ناچار هستیم بیائیم در قم بمانیم که این تفکرات را نبینیم و از مسئولیت و مزاحمت مردم آسوده باشیم. مستدعی است هرچه زودتر حاکم شرع مسلمان صالح عالم باحکام شرعیه بامضاء شخصی خودتان باصفهان اعزام فرمائید که تکلیف مردم روشن و پروندههای سابق رسیدگی و احکام خلاف اسلامی آنها نقض شود. منتظر جواب فوری هستیم. والسلام علیکم و رحمتالله»
گفتنی است امام خمینی در پاسخ به این نامه مینویسند: « بسمه تعالی آقای امید نجفآبادی را گفتهام به اصفهان نیایند، ایشان از طرف این جانب قاضی نیستند. روح الله الموسوی الخمینی» صحیفه امامخمینی، ج 11، ص 378
سند دوم: یادداشت شهید صیاد شیرازی درباره آیتالله خادمی پس از فوت ایشان که به درخواست فرزند آیتالله خادمی نوشته شده است. متن این یادداشت بشرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مواردی را که از عالم عالیقدر حضرت آیتالله سیدحسین خادمی رحمتالله علیه بخاطر میآورم باختصار مینویسم:
1-افتخار آشنائی با ایشان را حدودا 4 الی 5 ماه قبل از بثمر رسیدن انقلاب اسلامی داشتم. البته ایشان در بحبوحهی بثمرسیدن انقلاب با اینجانب آشنائی نزدیکتر پیدا کردند. در آنزمان در اصفهان با تعدادی از برادران مومن در بررسی ترجمه قرآن کریم بزبان انگلیسی اقدام میکردیم.
2-بهنگام بثمر رسیدن انقلاب خارج از انتظار اینجانب مرحوم آیتالله خادمی اینجانب را که در درجه سروانی بودم و در مرکز آموزشی توپخانه تدریس میکردم بعنوان نماینده خود در مرکز آموزش توپخانه معرفی کردند که بهترین برداشت از این اقدام ایشان همانا مرتبط کردن پادگانها به روحانیت و تدریس موضوعات اعتقادی بود. البته نقش نزدیک و دائمی حضرت آیتالله طاهری را در این امر بایستی یادآور شد.
3-با اینکه حرکت کردن برای ایشان دشوار بود معذلک بر حسب علاقه و اشتیاقی که به ارتش و نیروهای مسلح داشتند موجب میگردید هر دعوتی را میپذیرفتند و در مراسم سربازی ما شرکت میکردند.
4-هربار که جهت سرکشی به پادگانهای اصفهان به این شهر مسافرت میکردم خود و فرماندهان را ملزم میکردیم که حتما توفیق ملاقات با حضرات خادمی و طاهری را داشته باشیم. برای ما دیدار با علماء ثمرات زیادی در بر دارد. موردی پیش نیامد که حضرت آیتالله خادمی تقاضای دیدار با ما را رد کنند و هر بار که خدمت ایشان شرفیاب میشدیم ایشان با من بشوخی یادآور جلسات بررسی ترجمه قرآن کریم در قبل از انقلاب میشدند. برایشان از جبهه صحبت میکردم و حضرت آیتالله خادمی با آهی که میکشیدند که نمایانگر عشق و علاقه ایشان به رزمندگان اسلام بود ما را از بیانات و رهنمودهای خود بهرهمند میساختند.
5-ما شاید بینش کافی برای درک شخصیت این عالم ارزشمند را نداشتیم ولی از آنجائیکه حضرت امام مدظله احترام خاصی به حضرت آیتالله خادمی قائل بودند پی میبردیم که ایشان شخصیت کم نظیری در جهان تشیع میباشند.
خداوند مرحوم حضرت آیتالله خادمی را با بزرگان بهشت محشور گرداند و بازماندگان محترم ایشان را طول عمر باعزت عنایت فرماید. بویژه فرزند برومند ایشان جناب آقای سیدمحمدعلی خادمی را که شخصا خدمتشان ارادت دارم از خدمتگزاران اسلام گرداند. انشاءالله
بیست و پنجم شهریورماه 64
سرهنگ صیاد شیرازی