14 آذر 1394

وعاظ ممنوع المنبر


وعاظ ممنوع المنبر


شماره : 13018/20 ه 12 تاریخ 8/8/1350



در تاریخ 4/8/50 ناشناسى به فلسفى میگفت آقاى خزعلى1 تلفنى بمن گفته است که حجازى باو گفته امشب قرار است عده‏اى از آقایان ممنوع المنبرها بیایند خدمت شما (فلسفى) و از او نیز دعوت کرده است بیاید آنجا که یک فکرى بکنید مثلاً یا منبر را تعطیل بکنید همه روحانیون منبر نروند و یا کارى براى رفع ممنوعیت از منبر اینها بشود حالا خزعلى میخواهد بداند اینموضوع بدستور شما است یا اینها میخواهند در آنجا جمع بشوند ثانیا خواسته است که از شما بپرسم آمدن او بمنزلتان صلاح است یا خیر؟ فلسفى گفت من این موضوع را نگفته‏ام مسئله هم کار خیلى مشکلى است خودشان این فکر را کرده‏اند من نمى‏دانم چه مى‏خواهند بگویند و در عین حال خودشان میدانند ولى اگر خزعلى هم بیاید بد نیست چون ممکن است آنها پیشنهادهاى خامى داشته باشند ایشان قدرى پخته‏تر در این باب فکر بکند خوب است. آخر اینموضوع مطلبى است البته بازهم تکرار میکنم اگر بنا باشد مسئله مورد شور واقع بشود و حل بشود خزعلى هم باشد بهتر است براى اینکه خزعلى پخته فکر میکند.



نظریه یکشنبه : 1ـ ناشناس باحتمال یقین شیخ احمد کافى بوده است.

2ـ تصور نمیرود روحانیون موصوف تا کنون در اینمورد تصمیم قاطعى گرفته باشند زیرا فعلاً در تکاپو هستند که بهر نحوى شده اجازه استفاده از منبر را کسب کنند و حتى فلسفى در اینمورد از نصیر عصار نیز خواسته است که اقدامى بکند و او به فلسفى گفته تا روز شنبه این کار درست خواهد شد.

نظریه سه شنبه: اصلح است بنحو مقتضى از نفوذ و تحریکات و مداخلات فلسفى جلوگیرى بعمل آید.

نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه مورد تایید است.

رونوشت برابر اصل است اصل در شماره 161117 میباشد.

در پرونده 96190 بایگانى شود. 28/11/50



1ـ آیت‏اللّه‏ حاج شیخ‏ابوالقاسم خزعلى خراسانى، در سال 1304 در بروجرد متولد شد. تا ده سالگى به فراگیرى دروس ابتدائى پرداخت، سپس راهى مشهد مقدس گردید و پس از طى دوره متوسطه، در سال 1321، در مدرسه نواب و مدرسه حاج حسن، ادبیات عرب و فقه را آموخت. سپس به قم مهاجرت کرد و مدت دوازده سال، محضر حضرت آیت‏اللّه‏ بروجردى و دو سال محضر حضرت امام را درک کرد. آیت‏اللّه‏ خزعلى، در درس آیت‏اللّه‏ محقق داماد تلمذو از محضر مرحوم آیت‏اللّه‏ علامه طباطبایى درک فیض کرد. ایشان در کنار تحصیل، به تدریس و تبلیغ مشغول گردید، به خصوص در خطابه و منبر، شهرت ویژه‏اى یافت و چون حافظ قرآن کریم و نهج‏البلاغه امیرمومنان بودند، بر محتواى و غناى منبرشان افزوده مى‏شد. حضور در صحنه سیاسى، مبارزه با رژیم ستم‏شاهى، تحمل زندان و رنج تبعید، این روحانى زاهد را بیش از پیش مشهور کرد. در دوران انقلاب اسلامى، حضور در صحنه انقلاب، بالاخص در شوراى نگهبان، ایشان را به عنوان یکى از فقهاى والا مقام معرفى و متمایز کرده است. از آثار ایشان: تفسیر سوره فاتحةُ مى‏باشد اخیرا مشغول تدوین و تألیف یک دوره کامل تفسیر قرآن به زبان عربى هستند.