13 تیر 1400
به سوی تجدّد و تحوّل – میرزا حسن رشدیه
نظام تعلیم و تربیت در ایران از تأسیس دارالفنون تا امروز (1)
اکنون که راجع به فرهنگ و تمدن جدید اروپا در قرن سیزدهم هجری و طرز تفکر و طرز زندگانی مردم آن سامان اطلاعات مجملی به دست آمد باید دید کشور ما در چه حال بود و چگونه به سوی تجدد و تحول گام برمی داشت.
پس از قتل امیرکبیر رقابت روس و انگلیس شدت یافت. هر یک از آن دو سعی می کرد بر نفوذ خود در ایران بیافزاید و منافعی برای اتباع خویش تأمین کند. دولت روس ماوراءالنهر و خوارزم را با نیرنگ و قوه قهریه در ظرف 30 سال تصرف کرد و از طرف شمال شرق هم همسایه ایران شد و در 1299 قمری مرز کنونی سرحد معین شد. دولت انگلیس از توسعه ی روسیه در آن ناحیه بیمناک شد زیرا که رقیب را به گردنه ی خیبر و معبر هندوستان نزدیک تر می دید و خیال می کرد اگر افغانستان جزو ایران باشد تسلط روس بر مدخل هندوستان آسان تر خواهد شد، لذا به تصرف هرات از طرف والی خراسان اعتراض کرد و با اعزام قوا به خرمشهر و اهواز ناصرالدین شاه را مجبور به تخلیه ی هرات کرد. دو دولت به رقابت یک دیگر از ایران امتیازاتی گرفتند، از قبیل امتیاز شیلات دریای خزر و بانک استقراضی روس و بانک شاهنشاهی انگلیس. در همین اوان استخدام صاحب منصبان روسی برای ایجاد نیروی قزاق صورت گرفت.
نخستین انفجار
ناصرالدین شاه که قریب 50 سال سلطنت کرد با وجود افکار جدیدی که در اثر عوامل متعدد چون مدرسه ی دارالفنون و حشر با اروپایی ها و انتشار روزنامه و غیره در مملکت پیدا شده بود، اقدام مهمی برای اخذ فرهنگ و تمدن جدید از اروپا نکرد و نیرنگ درباریان و مخالفت علمای ظاهری و مرتجعین او را از اصلاح امور بازداشت.
در نتیجه ی ستم کاری مأمورین دولت و فقدان عدالت، نارضایتی همه جا حکم فرما بود. یکی از افراد ناراضی به نام میرزا رضای کرمانی شاگرد و مرید سید جمال الدین اسدآبادی که مکرر حبس و زجر کشیده بود در 1312 ناصرالدین شاه را در حرم حضرت عبدالعظیم با تپانچه به هلاکت رسانید.
مظفرالدین شاه
در این موقع مظفرالدین میرزا ولیعهد 44 سال داشت که به سلطنت رسید. مردی بود بی اراده و رنجور، ولی خوش قلب. در زمان او 65 کرور منات طلا از روسیه و 290000 هزار لیر از انگلستان وام گرفته شد تا مواجب عقب افتاده ی مفت خواران و هزینه ی مسافرت مظفرالدین شاه به اروپا پرداخته شود. در مقابل این، فروش گمرکات و درآمد شیلات و پست و تلگراف به روسیه و انگلستان به وثیقه داده شد.
تأسیس مشروطه
نارضایتی مردم و بسط افکار آزادی خواهانه و شکست روسیه به دست ژاپن در 1321 و تأسیس مجلس نمایندگان (دوما) در آن مملکت باعث ظهور انقلاب شد و مظفرالدین شاه را وادار به صدور فرمان مشروطیت در 14 جمادی الآخر 1324 کرد. به موجب فرمان مذکور مجلی شورای ملی تشکیل شد و 5 ماه بعد قانون اساسی به امضای شاه رسید.
محمد علی شاه(2)
چند روز پس از توشیح قانون اساسی، مظفرالدین شاه در گذشت و محمد علی میرزا ولیعهد به سلطنت نشست و متمم قانون اساسی را که مجلس تهیه کرده بود امضا کرد معذالک نسبت به مشروطه خویشتن نبود.
حذف مستمری های زاید از طرف مجلس عده ای از درباریان و اعیان را مخالف حکومت ملی کرده بود و آنان پیوسته شاه را به ضدیت با نمایندگان مجلس و آزادی خواهان برمی انگیختند. در 1326 قمری محمد علی شاه مجلس را به کمک نیروی قزاق و صاحب منصبان روسی به توپ بست و جمعی از پیشوایان مشروطه را چون سید جمال الدین واعظ اصفهانی و میرزا جهانگیرخان شیرازی مدیر روزنامه ی صوراسرافیل و ملک المتکلمین را کشت و از نو استبداد را برقرار ساخت. لیکن مردم تبریز و رشت و اصفهان قیام و به تهران حمله کردند و محمد علی شاه را مخلوع نمودند و پسر ارشد او احمد میرزا را به سلطنت برگزیدند و چون صغیر بود نایب السلطنه ای برای او معین کردند.
احمد شاه
پس از فتح تهران و پیروزی ملیون انتخاب نمایندگان دوره ی دوم و قانون گذاری به عمل آمد و مجلس شورای ملی تشکیل شد و به پشتیبانی آن اصلاحات آغاز گردید. برای اصلاح امور مالی دولت، هیئتی از کارشناسان امریکا را به ریاست شوستر استخدام کرد و از سوئد چند تن افسر برای ایجاد نیروی تأمین به نام ژاندارمری به ایران جلب نمود که روس مخالف شدید نشان داد تا آن جا که به وسیله ی اتمام حجت، اخراج متخصصین امریکایی را خواستار شد و ایران را تا قزوین اشغال کرد و عده ای از احرار را روز عاشورای 1330 در تبریز به دار آویخت. دولت مجلس را که مخالف با قبول اتمام حجت روسیه بود به ناچار تعطیل کرد و امریکایی ها را به کشور خود روانه ساخت و به این ترتیب دریچه امیدی که باز شده بود به قوه ی قهریه ی روس بسته شد.
در 1332 قمری جنگ جهانی اول در گرفت و با وجود این که ایران بی طرفی خود را اعلام کرد دول روس و انگلیس که با هم متحد بودند و دولت عثمانی که با آلمان اتحاد داشت کشور ما را میدان جنگ و قتال کردند و لطمات جانگداز بر ما وارد ساختند. در 1335 قمری انقلاب روسیه به وقوع پیوست و سپاهیان روس خاک ایران را ترک گفتند.
جنگ جهانی اول در 1337 هجری قمری پایان یافت که مقارن باسال 1297 شمسی بود. از این تاریخ به موجب تصمیم دولت تقویم خورشیدی در امور رسمی به کار رفت و در این کتاب وقایعی که از این به بعد روی داده به سال شمسی ذکر خواهد شد.
از تأسیس دارالفنون تا تأسیس حکومت ملی(4)
گشایش دارالفنون
چنان که قبلاً اشاره شد امیرکبیر وسایل تأسیس دارالفنون را فراهم کرد، ولی در موقع گشایش آن در فین کاشان در تبعید به سر می برد و 13 روز بعد هم به شهادت رسید.
در پنجم ربیع الاول 1268 ناصرالدین شاه شخصاً دارالفنون را با 7 نفر معلم اطریشی و چند مترجم (که از میان دانشجویان اعزامی 1260 سال انتخاب شده بودند) و در حدود 150 نفر محصل 14 تا 16 ساله افتتاح کرد. رشته های تحصیلی عبارت بود از: پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، مهندسی، طب و جراحی، داروسازی و کان شناسی.
مواد اساسی تعلیمات متوسطه چون زبان خارجه و علوم طبیعی و ریاضی و تاریخ و جغرافیا و نقاشی در تمام شعب تعلیم می شد. بنابراین مدرسه شامل دروسی از دبیرستان و موادی از مدارس فنی عالی بود.
دارالفنون اولین مدرسه ی جدیدی است که به دست دولت و از خزانه ی عمومی تأسیس شد و از عوامل مهم تجدد و تحول گشت. در ظرف 40 سال متجاوز از 1100 نفر از آن فارغ التحصیل شدند و چون اغلب از خانواده های متنفذ بودند، توانستند معارف جدید اروپا را میان طبقات متوسط و عالی انتشار دهند و اکثر نیز به مقامات عالی رسیدند و در حدود توانایی خود و مقتضیات عصر خدماتی در راه تحول مملکت انجام دادند. از خدمات معلمین، مترجمین، و فارغ التحصیلان دارالفنون این بود که بسیاری از کتب درسی را به فارسی منتشر کردند و باعث اشاعه ی علوم و فنون جدید شدند. موضوع بعضی از کتب مذکور عبارت بود از: علوم طبیعی، مکانیک، جغرافی، جراحی، طب، کالبدشناسی، شیمی، فیزیولوژی، ریاضی، دژسازی، توپ خانه، زبان فرانسه، و...
ترقی نظم و نثر
در اثر امنیت و ثباتی که در دوران سلطنت ناصرالدین شاه به وجود آمد مقارن با اقتباس از فرهنگ و تمدن جدید اروپا نظم و نثر فارسی که در دوره ی قبل تدریجاً شروع به تحول کرده بود ظاهراً به واسطه ی حشر و مکاتبه با اروپاییان و ترجمه ی عده ای از کتب فرنگی در نیمه اول قرن سیزدهم، در این دوره از حال تکلف آمیز ملامت انگیز دوره ی تاتار به کلی خارج شد و به طرف سادگی رفت. در این عصر شعرا و نویسندگانی ظهور کردند که مانند زمان خاقان مغفور از استادان بزرگ قبل از استیلای مغول الهام و سرمشق گرفتند و آثار نغز به یادگار گذاشتند. از نامی ترین آن ها می توان قاآنی (متوفی در 1370) و یغمای جندقی و رضاقلی هدایت صاحب مجمع الفصاء و ریاض العارفین و روضه الصفای ناصری و میرزا تقی سپهر مؤلف ناسخ التواریخ را به طور نمونه نام برد.
در همین دوره حاج ملاهادی سبزواری اسرارالحکم را در حکمت الهی به فارسی نگاشت. چهار کتاب نیز در شرح احوال و آثار رجال به شکل لغت نامه تألیف و طبع شد که سه کتاب به فارسی و موسوم است به نجوم السماء و قصص العلماء و نامه ی دانشوران و یکی به عربی به نام ریاضیات الجنات.
پیشرفت تعزیه خوانی
ترقی دیگر در این عصر در تعزیه خوانی بود که در تربیت مذهبی سالمندان و پرورش ذوق صنعتی تأثیر فراوان داشت. سوگواری به شکل تعزیه در اواخر دوره ی صفویه به صورت حمله خوانی(5) آغاز و در عصر کریمخان زند با نمایش توأم شد. ناصرالدین شاه تعزیه خوانی را تقویت، و وسایل و موجبات آن را فراهم کرد. در جنب کاخ گلستان تکیه دولت را بنا نهاد (که ساختمان آن تا 1329 خورشیدی بر جا بود) و خوانندگان خوش الحان را جلب و تشویق نمود و شخصاً در ایام عاشورا در تکیه ی مذکور حضور یافت. اعیان و اشراف نیز او را پی روی کردند و تکیه ها برای تعزیه خوانی در تهران و ولایات برپا ساختند.
اعزام دانشجو
در 1272 وزارت علوم تأسیس شد و علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه به وزارت مذکور منصوب گردید و 24 سال در این سمت باقی بود. یکی از اقدامات مهمی که به دست او صورت گرفت اعزام 42 نفر از فارغ التحصیل های دارالفنون بود به فرانسه که در 1276 وارد آن مملکت شدند و پس از چند سال تحصیل و مراجعت به ایران هر کدام در رشته ی خود به نهضت فکری و توسعه ی فرهنگ جدید کمک شایان کردند و بعضی از آنان نیز مانند نظام الدین غفاری (مهندس الممالک) دو بار وزیر معارف شد.
مدارس جدید
در 1290 حاج میرزا حسین خان سپهسالار کاخ بهارستان مقر مجلس شورای ملی (سابق) و مدرسه ی سپهسالار را ساخت و برای آموختن زبان های خارجه مدرسه ی مشریه را تأسیس کرد. در 1293، مدرسه ای به خرج دولت با معلمین ایرانی و اروپایی در تبریز ایجاد شد. در 1300 مدرسه ی نظامی در اصفهان و در 1302 نظیر آن در تهران با معلمین ایرانی و اروپایی دایر شد. معلمین ایرانی معمولاً از فارغ التحصیل های دارالفنون بودند. در 1315 میرزا علی خان امین الدوله صدر اعظم، مدرسه رشدیه را برپا کرد و انجمن معارف را که از فضلای تهران تشکیل شده بود رسمیت داد. اعضای این انجمن هر کدام یک یا دو مدرسه شخصاً تأسیس کردند مانند مدرسه ی علمیه، مدرسه ی ادب، مدرسه سادات، افتتاحیه، و خیریه. با کمک امین الدوله انجمن چند مدرسه ی دیگر به وجود آورد مانند مدرسه ی اسلام، اقدسیه، و شرف مظفری.
در 1317 وزارت خارجه برای تربیت اعضای اداری مدرسه ی علوم سیاسی را تأسیس کرد. در همان سال مدرسه کمالیه دایر شد. در 1318 مدرسه ی فلاحت به ریاست یک نفر اتریشی از طرف اداره ی خالصه به وجود آمد.
آموزشگاه های خارجی
یکی دیگر از عوامل تجدد مدارس خارجی بود که برای دختر و پسر ایجاد شد. امریکایی ها از 1250 به بعد در ارومیه و تهران و تبریز و همدان و رشت آموزشگاه هایی تأسیس کردند. از فرانسه جمعیت مذهبی لازاریست ها در 1277 مدرسه ی سن لوئی را در تهران برپا کرد. جمعیت خواهران سن و نسان دوپل(6) از 1282 به بعد در تبریز و ارومیه و سلماس و اصفهان و تهران مدارس دخترانه تأسیس کرد. جمعیت الیانس فرانسه مدرسه ای به همین اسم در تهران باز کرد که به وسیله ی یهودیان و برای آنان دایر شده بود. از انگلستان جمعیت مذهبی در 1322 مدرسه ای به نام ستیورات ممربال کالج(7) دراصفهان و بعد آموزشگاه هایی در شیراز و کرمان و یزد تأسیس کرد.
روزنامه
عامل دیگری که طبقه ی باسواد را با حریت و تجدد طلبی آشنا ساخت روزنامه بود. بعضی از جراید مانند اختر و حبل المتین و ثریا و پرورش به ترتیب در استانبول و کلکته و مصر به فارسی چاپ و به ایران فرستاده می شدند و محاسن حکومت قانون مشروطه و آزادی و عدالت را، که اروپا از آن برخوردار بود، تشریح می کردند و ترقیات عظیم مغرب زمین را جلوه گر می ساختند و در خواننده بسیار تأثیر می کردند. معدودی روزنامه نیز در تهران و شهرهای عمده منتشر می شد مانند روزنامه ی علمیه ی دولت ایران، تربیت، و دانش، ولی آن ها فقط به امور ادبی، علمی، و اخبار می پرداختند و از سیاست و حکومت بحث نمی کردند.
وعظ
در بیدار کردن طبقه ی سوم و مردم بی سواد واعظان درجه ی اول مانند مرحوم سید جمال الدین اصفهانی و ملک المتکلمین و شیخ محمد خیابانی خدمات بسیار کردند؛ زیرا که بیانات ساده و شیرین و دلپذیر آنان در مبارزه با فساد و تحمل نکردن ظلم در قلوب مستمعین تأثیر زیاد داشت و آنان را برای انقلابی که در پیش بود آماده می کرد.
چند عامل دیگر
علاوه بر آن چه ذکر شد چند عامل دیگر به ایرانیان در اطلاع یافتن از تمدن و فرهنگ جدید و آداب و رسوم مغرب زمین کمک کرد که مهم ترین آن ها عبارت بود از: مسافرت های سه گانه ی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به اروپا، تأسیس خطوط تلگراف، استخدام کارشناس برای پست و گمرک از اتریش و بلژیک، دایر شدن سفارتخانه های امریکا و انگلستان و فرانسه و اتریش و آلمان در تهران، ایجاد کارخانه ی قندسازی در کهریزک و بلورسازی و نخ ریسی، اعزام هیئت های نمایندگی به اروپا، رفت و آمد اعیان و بازرگانان به اروپا، و غیره.
با توجه به آن چه که در تماس با فرهنگ تعلیم و تربیت غرب به دست آمد که از نظری پیشرفت هایی در زندگی روزمره و ظاهری بخشی از مردم ایران داشت، ولی این تماس ها سبب بیگانه شدن قشر تحصیل کرده و طبقات به اصطلاح روشنفکر از فرهنگ و تمدن سنتی خود شد و روی آوردن به غرب و غرب گرایی که در اثر شکست های شاهان قاجاریه در جنگ با روس ها در اثر نداشتن سلاح های جنگی مدرن به وجود آمد حاکمان و اقشار درس خوانده را تشویق به پذیرش علوم و فنون از غرب کرد. این روی آوری به غرب گرچه چهره ی ظاهری ایران را تا حدی تغییر داد، ولی چون بدون مطالعه بود و اقتباس کنندگان چنان شیفته غرب شده بودند که متوجه زیان های فرهنگی که به موازات آن به اصطلاح تجدد وارد ایران می شد نشدند و فرهنگ سلطه گرانه ای را که همراه آن پیشرفت های ظاهری سبب غرب زدگی و تسلیم فرهنگ های استعماری و استعمار شدن بود پذیرفتند. اولین روابط با اروپا که از زمان صفویه آغاز شده بود در دوره ی قاجاریه گسترش یافت و اولین دانشجو در 1225 هجری قمری به اروپا فرستاده شد و سپس عده ی دیگر روانه فرنگ گردیدند و گشایش دارالفنون و ادامه ی اعزام دانشجو به اروپا همگی سبب شد که مدیران و دولت مردان کشور همگی تحت نفوذ فرهنگ غرب و غافل از سنن خویش تربیت شدند و نتیجه اش سلطه ی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی ابرقدرت های زمان بر این کشور بود.
پی نوشت ها :
1. از تأسیس دارالفنون تا زمان حاضر (1268 - 1390 قمری مطابق با 1230 تا 1329 شمسی).
2. (1324 - 1327 قمری).
3. (1327 - 1344).
4. (1268 - 1324 قمری)
5. یعنی خواندن از کتاب حمله ی حیدری که محمد رفیع باذل (وفات 1123) قسمتی از آن را سروده و ابوطالب اصفهانی آن را به اتمام رسانیده و موضوعش جنگ های حضرت امیر با دشمنان دین و شهادت او است.
6. Saint Vincent de Paul
7. Stuart Memorial College.
تاریخ آموزش و پرورش اسلام و ایران