20 خرداد 1400

مشارکت حداکثری در نظام جمهوری اسلامی ایران


مهدی رضائی بجستانی/کارشناس ارشد حقوق

مشارکت حداکثری در نظام جمهوری اسلامی ایران

مشارکت سیاسی یکی از شقوق و همبسته با مردم سالاری است. برای اینکه نظامی ویژگی مردم سالاری داشته باشد باید بزرگترین شمار مردم در صورت بندی قدرت و امور عمومی و سیاست مشارکت داشته باشند.1 مردم سالاری نیز در درون خود، مؤلفه‌هایی چون حاکمیت قانون، خیر عمومی، برابری، حقوق فطری، اصالت فرد و احترام به حقوق اساسی انسان‌ها را دارد. فقدان و کم‌رنگ بودن مشارکت در نهایت منجر به تداوم و تقویت حکومت غیرمردم سالار خواهد شد. در نظام جمهوری اسلامی ایران مشارکت سیاسی مردم به منزلة رأی به تحقق و برپایی حکومت است. اهمّیت و وجوب مشارکت حداکثری مردم در انتخابات تا بدان حد بوده است که حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در سخنرانی‌های خویش از آن یاد کرده‌اند و مشارکت مردم را هم حق و هم تکلیف برشمرده‌اند و از آن به عنوان ضامن حفظ اسلام، کشور، استقلال و آزادی ملت دانسته‌اند .
در این نوشتار ضمن بررسی تعاریف زیادی که از سوی متفکران مختلف برای مشارکت سیاسی به عمل آمده است سعی خواهد شد علاوه بر تعریف مشارکت به اهمیت و راهکارهای ایجاد مشارکت نیز پرداخته شود.

1ـ تعاریف مشارکت
مهمترین تعاریفی که از مشارکت سیاسی ارایه شده عبارتند از:
الف- به آن دسته از فعالیت‌های داوطلبانه ای که افراد یک جامعه در انتخاب حاکمان انجام داده و مستقیماً در شکل‌گیری سیاست ملی ایفای نقش می‌کنند.2
ب- تلاشی است از سوی مردم عادی، در هر نوع سیستم سیاسی تا شاید اعمال حاکمان را تحت تأثیر قرار داده و یا صاحبان مناصب را تغییر دهند.3
ج- مشارکت سیاسی عبارت است از شیوه‌های متنوعی که توده مردم سعی دارد به واسطة آن شیوه ها نفوذ خویش را در فرایند سیاسی و رهبران سیاسی اعمال نماید.4
د- مشارکت سیاسی اغلب به کوشش‌ها و فعالیت‌های موفقیت‌آمیزی اطلاق می‌گردد که از طرف اقشار مختلف اجتماع به عمل آمده و هدف آن تأثیرگذاری بر اعمال حکومت و یا انتخاب رهبران سیاسی باشد.
هـ- فقط آن اعمال گروه‌های اجتماعی که از نقطه‌نظر قانون جنبة مشروع داشته باشد، مشارکت سیاسی محسوب می‌شود. مانند رأی دادن، تظاهرات مسالمت‌آمیز، عریضه‌نویسی به دستگاه‌های حکومتی و... . بنابراین هر عمل غیرقانونی مانند آشوب و تظاهرات خشونت‌آمیز مشارکت محسوب نمی‌شود. اما برعکس عدة دیگر از رادیکال‌ها اعمال غیرقانونی مانند شورش، قیام، تظاهرات خشونت‌آمیز و سرپیچی از قانون که جنبة خشونت‌آمیز داشته و یا مواجهه با نیروهای انتظامی را به عنوان مشارکت سیاسی به معنای واقعی به حساب می‌آورند.
بنابراین اگر ما بخواهیم تعریفی را از مشارکت سیاسی مورد استفاده قرار دهیم ـ که قلمرو وسیعی از فعالیت‌هایی را که در جوامع مختلف مشارکت محسوب می‌شود، دربرگیرد ـ باید آن تعریفی را اختیار نماییم که تا اندازه‌ای جامع و مانع باشد و آن عبارت است از: هر عمل ارادی (داوطلبانه) موفق یا ناموفق، سازمان‌یافته یا غیرسازمان‌یافته، گاه‌گاهی یا مستمر که هدفش تأثیر بر انتخاب سیاست‌ها و خط‌مشی‌های کلی کشور، ادارة امور مملکت و انتخاب رهبران سیاسی در هر حکومت ‌خواه محلی یا ملی است.
تعریف فوق مشتمل بر سه بعد است که این ابعاد باید مورد بررسی بیشتری قرار گیرند:
1ـ مشارکت، عمل یا اقدامی است که شامل عمل شفاهی (سخن گفتن) نیز می‌گردد. بنابراین صرف پندارها یا احساسات و عواطف ذهنی، مشارکت محسوب نمی‌شود. زیرا، در تمام سیستم‌های سیاسی افراد در قبال حکومت و سیاست، دارای پندارها و زمینه‌های فکری می‌باشند، ولی تا زمانی که اینها تحقق نیافته باشند، به کار بردن اصطلاح مشارکت در مورد آنها نامناسب است.
2ـ مشارکت، یک عمل داوطلبانه است. بدین صورت که ما مفهوم مشارکت را در رابطه با فعالیت‌های داوطلبانه یا ارادی شهروندان بکار می‌بریم. بنابراین اعمالی که جنبه داوطلبانه ندارد، مانند خدمت در نیروهای مسلح یا پرداخت مالیات، خواه ناخواه خارج از مفهوم مشارکت می‌باشد. همچنین عضویت در سازمان‌ها یا حضور در اجتماعات انبوه بر مبنای دستورات دولت یا حکومت، خارج از مفهوم مشارکت می‌باشد.
3ـ مشارکت با انتخاب همراه است. تعریف ما از مشارکت بر این اساس قرار دارد که شهروند حق انتخاب در گزینش مقامات دولتی را دارد. بنابراین، رأی دادن توسط افراد در انتخاباتی که در آن رقابتی میان کاندیداها وجود ندارد و فقط یک نامزد در انتخابات حضور دارد، مشارکت محسوب نمی‌شود؛ چرا که به شهروندان اجازة اینکه انتخاب‌هایی از آن خود به عمل آورند، داده نشده است.

2ـ دلایل مشارکت سیاسی
اهمیت و فایده مشارکت سیاسی برای صلاح و خیر اجتماع به رابطه مستقیم آن با دموکراسی برمی‌گردد. «وینستون چرچیل» سیاستمدار انگلیسی یک جمله معروفی دارد، اینکه «دموکراسی بدترین نوع حکومت است، ولی بهترین نوع حکومت قابل دسترسی می‌باشد». نظر به اینکه اندیشمندان سیاسی غرب، دموکراسی را مرجح‌ترین نوع حکومت می‌دانند،5 بقأ و تداوم آن نیز مستلزم مشارکت شهروندان می‌باشد. دموکراسی و مشارکت سیاسی هر دو یک «طیف» هستند که شدت و ضعف آن به تجارب سیاسی و دانش و شعور سیاسی یک ملّت برمی‌گردد.
انگیزه‌های مشارکت سیاسی بسیار گسترده است. به طور کلی در اهداف اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک خلاصه می‌شود. شهروندان ممکن است با ایفای نقش در یک صحنه سیاسی، برنامه‌های خرد و کلان اقتصادی جامعه را در راستای منافع خود جهت دهند. یک شهروند ممکن است هدف از مشارکت فعال خود را در راستای کسب قدرت و وجهه سیاسی خلاصه کند. همچنین ممکن است افراد برای تحقق اهداف ایدئولوژیک (به عنوان مثال انجام تکلیف شرعی یا تقویت و تداوم یک ایدئولوژی) دست به مشارکت بزنند.
نقطه مقابل مشارکت، بی‌تفاوتی است که در کشورهای دموکراتیک خیلی کم و در کشورهای استبدادی به طور شدیدی شایع است. البته در روند مشارکت شهروندان در کشورهای پیشرفته و مدعی دموکراسی، تبلیغات کذایی و عوام فریب نقش مؤثری دارند که بسیار قابل توجه است.

3ـ ابعاد مشارکت حداکثری در جمهوری اسلامی ایران
1ـ3ـ مشارکت سیاسی در بیانات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری
در نظام جمهوری اسلامی که حکومت مردم سالاری دینی است، مشارکت سیاسی مردم به منزلة رأی به تحقق و برپایی حکومت است. به عبارت دیگر حکومت اسلامی که بدون رأی مردم دارای مشروعیت الهی است، تنها در صورت مقبولیت آن از سوی مردم است که می‌تواند تحقق یابد. از این منظر هر اندازه که پذیرش مردمی حکومت و مقبولیت آن بیشتر باشد، رسیدن به اهداف و اجرایی شدن برنامه‌ها نیز بیشتر عملی می‌گردد. در جمهوری اسلامی علاوه بر اینکه مشارکت بالای افراد در انتخابات می‌تواند به ثبات و استحکام بیشتر نظام بیانجامد، انتخاب اصلح افراد نیز تأثیر بسزایی در رسیدن به اهداف ملی و فراملی نظام خواهد داشت.
اهمّیت و وجوب مشارکت حداکثری مردم در انتخابات تا بدان حد بوده است که رهبران عالیقدر نظام جمهوری اسلامی در مراحل و فواصل مختلف به کرّات در سخنرانی‌های خویش از آن یاد کرده‌اند و مشارکت مردم را هم حق و هم تکلیف برشمرده‌اند و از آن به عنوان ضامن حفظ اسلام، کشور، استقلال و آزادی ملت یاد کرده اند که بوسیلة آن دشمنان از تهدید و چنگ‌اندازی به این مملکت و انقلاب اسلامی مأیوس و ناامید می‌شوند. در ذیل برخی از فرمایشات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری در خصوص لزوم مشارکت مردم در انتخابات ذکر می‌شود:
«امروز مسئولیت به عهدة ملت است، چنانچه ملت کنار بنشینند، اشخاص مؤمن و متعهد کنار بنشینند و اشخاصی که برای این مملکت از چپ و راست نقشه کشیده‌اند، وارد مجلس بشوند، تمام مسئولیت به عهدة ملت است، هر قدمی که بر ضد اسلام بردارند، در نامة اعمال ملت نوشته می‌شود، هرکاری که انجام بدهند مسئولیتش متوجه ملت است. امروز سرنوشت اسلام و مسلمین در ایران و سرنوشت کشور ما به دست ملت است و اگر در این امر مصالحه و اهمال کنند و رأی ندهند، مسئولیت عیناً متوجه خود آنهاست، و اگر بروند و در تشخیص مسامحه نکنند و اشخاص متعهد مسلم، کسانی که برای کشور و اهالی کشور ارج قائل هستند ونمی‌خواهند زمام امور کشور، بدست چپ یا راست بیفتد، را تعیین کنند، به تکلیف خودشان عمل کرده‌اند و اگر چنانچه در این امر مسامحه کنند و آنها پیش ببرند، آنهایی که می‌خواهند ما را به زنجیر چپ و راست بپیوندند و ما را اسیر کنند در دست قدرت‌های بزرگ، اگر آنها پیش ببرند و شما ساکت باشید، تمام مسئولیت متوجه شماست.
امروز مثل زمان سابق نیست. در رژیم سابق شما نمی‌توانستید، قدرت نداشتید، امروز برای اینکه حیثیت اسلام، مصالح کشور، استقلال و آزادی خودتان را حفظ کنید، قدرت دارید.»6
مقام معظم رهبری نیز در لزوم مشارکت وسیع مردم در انتخابات و جایگاه آن می‌فرمایند: «کشور ما متکی به آراء مردم است. علت اینکه دشمنان ملت و طمع‌ورزان به این آب و خاک در طول چندین سال گذشته نتوانسته‌اند گزندی وارد کنند، حضور و اراده و مشارکت مردم در صحنه‌های مختلف بوده است. مشارکت در سرنوشت کشور علاوه بر اینکه در اداره و تعیین مدیریت کشور نقش دارد، در خنثی کردن دشمنی دشمنان هم بزرگترین نقش را ایفا می‌کند.
نکتة بعد این است که انتخابات، هم حق ملت است، هم یک وظیفه ملی است. نظام جمهوری اسلامی، نظام‌های انتصابی قدرت‌ها را نسخ کرد و انتخاب مردم در مدیریت کشور را نهادینه کرد. این حق آحاد ملت است که بتوانند انتخاب کنند و در تعیین مدیریت کشور دارای نقش باشند. از سوی دیگر وظیفه هم هست؛ به این خاطر که این شرکت می‌تواند روح نشاط و احساس مسئولیت را همیشه در جامعه زنده نگه دارد و حضور مردم در صحنه را به رخ دشمنان این ملت بکشد. انتخابات فقط یک وظیفه نیست، فقط یک حق هم نیست؛ هم حق شماست، هم وظیفة عمومی است.»7
«یک رأی هم اهمیت دارد. هر چه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ایران بیشتر در چشم مخالفان و دشمنانش دیده خواهد شد؛ برای ملت ایران حرمت بیشتری خواهند گذاشت؛ دوستان شما هم در دنیا خوشحال می‌شوند. عظمت ملت ایران را حضور مردم در انتخابات نشان می‌دهد.»8
«امروزه هر برگه رأیی که به صندوق‌ها انداخته می‌شود، در حقیقت رأی به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی است و این برای کشور بسیار باارزش و با اهمیت است.»9
2ـ3ـ جلوه‌های مشارکت سیاسی در قانون اساسی
لازم به ذکر است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان میثاق ملی و هویتی نظام جمهوری اسلامی ایران در اصول متعددی بر مشارکت مردمی و حق تعیین سرنوشت توسط مردم صحّه گذاشته که از آن جمله می‌توان به اصول ذیل اشاره نمود: بند(8) اصل سوم، اصول ششم، هفتم، پنجاه‌وششم، پنجاه‌ونهم، شصت‌ودوم، یکصدم، یکصدوهفتم و یکصدوچهاردهم. وجود اصول متعدد در قانون اساسی در ارتباط با ساختار و چگونگی دخالت مردم در اتخاذ تصمیمات و خط‌مشی‌ها و انتخاب اشخاص عالی کشور نشان از مردمی بودن نظام و حاکی از دخالت مستقیم مردم در تعیین سرنوشت اجتماعی شان است.
3ـ3ـ تأثیرات مشارکت حداکثری در توسعه پایدار نظام
امروزه مشارکت سیاسی به عنوان وسیله‌ای کارآمد جهت نیل به توسعه در ابعاد مختلف آن است10 و در واقع از آنجایی که مهمترین رکن توسعه، نیروی انسانی محسوب می‌شود، عملکرد و فعالیت‌های نیروی انسانی زمانی در راستای توسعه همه‌جانبه قرار می‌گیرد که در قالب مشارکتی حداکثری، فعّال، آگاهانه و هدفمند قرار گیرد.
به طور کلی می‌توان تأثیراتی را که مشارکت حداکثری در توسعة پایدار نظام جمهوری اسلامی دارد به صورت ذیل برشمرد:11
1ـ3ـ3ـ ثبات سیاسی
مشارکت حداکثری باعث می‌شود تا نظام از پشتوانة مردمی گسترده ای برخوردار باشد و بنابراین با تکیه بر این پشتوانه خواهد توانست برنامه‌ها و اهداف بلندمدتی را تدوین نماید. دارا بودن برنامه‌های کلان و عملیاتی نمودن آنها باعث شده همة امکانات و توانمندی‌های کشور در راستای هدفی مشخص بکار گرفته شده و میزان هزینه‌ها کاهش یابد.
2ـ3ـ3ـ افزایش قدرت تصمیم‌گیری
تصمیم‌گیری کلان و عملی ساختن آنها یکی دیگر از الزامات نیل به توسعه پایدار است. زمانی که یک دولت یا یک نهاد سیاسی از پشتوانة مردمی بیشتری برخوردار باشد، قدرت اخذ تصمیم‌های مهم در ابعاد داخلی و خارجی افزایش می‌یابد. در بعد داخلی به جهت پذیرش بیشتر آن از سوی مردم، تصمیم‌گیری‌ها علاوه بر برخورداری از سهولت بیشتر، زمینه اجرایی شدن آنها نیز فراهم می‌شود. در بعد خارجی نیز توافق اکثریت مردم یک جامعه در مورد یک مسأله باعث می‌شود تا سیاستمداران با انگیزه و شجاعت بیشتری اهداف خود را دنبال نمایند.
3ـ3ـ3ـ بالا رفتن روحیه کار و مسئولیت‌پذیری
شاید بتوان گفت که عنصر اصلی رسیدن به توسعه، حاکم شدن روحیه کار و فعالیت و بویژه روحیة کار دسته‌جمعی است. با این وجود اگر مشارکت سیاسی را، شرکت ارادی مردم در جریان تعیین سیاست‌های مملکتی و انتخاب رهبران سیاسی جامعه تعریف کنیم12 تنها این مشارکت ارادی و داوطلبانه است که باعث مسئولیت‌پذیری افراد شده و سبب جدّیت در کار می شود، چه اینکه مشارکت فعّال علاوه بر افزایش روحیه مسئولیت‌پذیری، فرهنگ فعالیت دسته‌جمعی را نیز نهادینه می‌سازد.
4ـ3ـ3ـ قانون‌مندی
بدون وجود قانون‌پذیری در افراد جامعه، سیر توسعة همه‌جانبه با چالش‌های جدی مواجه گشته و باعث هدر رفتن منابع و امکانات می‌شود. از این منظر جامعه‌ای که مشارکت افراد در آن بالا باشد، زمینه جهت پذیرش قوانین مصوب آن نظام بیشتر بوده و اعتراض افراد نسبت به قانون چندان با توجیه منطقی همراه نخواهد بود. هر چند ممکن است قوانین با سلیقة برخی از افراد و گروه‌ها متناسب نباشد، اما در جامعه‌ای که مشارکت افراد نهادینه شده است، این اعتراضات از مجاری پذیرفته شده آن مثل نمایندگان مجلس شکل قانونی به خود گرفته و باعث ایجاد اغتشاش در جامعه نمی‌شود.
5ـ3ـ3ـ انسجام و اجماع نخبگان
به نظر می‌رسد این دو مقوله لازم و ملزوم یکدیگر باشند. بدون انسجام اجتماعی، نخبگان سیاسی و علمی به اجماع نظر نمی‌رسند و بدون اجماع نظر آنها، جامعه در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... با پراکندگی برنامه‌ها و تصمیمات مواجه خواهد شد. وجود این دو عنصر یعنی انسجام و اجماع باعث می‌شود تا زوایای تئوریک مثلث مملکت‌داری که با سه عنصر علم، امنیت و مشروعیت همراه است به گونه‌ای هنرمندانه با مبانی ارزشی و فرهنگی جامعه منطبق شود و توسعه پایدار بر مبنای ارزش‌های بومی استقرار یابد.13
در واقع رسیدن به توسعه‌ای فاقد ویژگی‌ها و ارزش‌های یک جامعة اسلامی راه آسانی است که مشکلات تبعی آن به گونه‌ای است که جامعة اسلامی را از ارزش‌ها تهی کرده و زمینة استقرار یافتن ویژگی‌های جوامع غربی را فراهم می‌سازد. به عنوان مثال یکی از مهمترین ارزش‌های اسلامی که در فرایند توسعه باید مورد توجه قرار گیرد عدالت اجتماعی است که همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است و این سهم، زمانی تحقق می‌یابد که نامزدهایی اصلح و با رأی بالا(مشارکت حداکثری) انتخاب شوند.

4ـ راهکارهای مشارکت حداکثری
مشارکت هدفمند و شرکت گسترده مردم در انتخابات، زمانی باعث تقویت اساس نظام شده و توسعه پایدار را رقم خواهد زد که این مشارکت آگاهانه بوده و فرد با در نظر گرفتن میزان تناسب ویژگی‌های یک نامزد با اصول اساسی نظام جمهوری اسلامی، دست به انتخاب بزند. برای چنین انتخاب هوشمندانه‌ای، بالطبع زمینه‌ها و بسترهایی نیاز است که لازم است فراهم گردد.
- جامعه‌پذیری سیاسی افراد:14 نحوة تربیت خانوادگی و مضامین درسی مدارس و مراکز آموزشی باید به گونه‌ای باشد که شهروندان نسبت به سرنوشت اجتماع خود احساس مسئولیت کنند. باید به افراد آموخته شود که آنها بخشی از اجتماع هستند و ایفای نقش در سرنوشت عمومی جزو حقوق اساسی آنها می‌باشد.
- ایجاد انگیزه در افراد جامعه: پیش‌نیاز و پیش‌فرض مشارکت سیاسی، آرمان‌خواهی در ترسیم وضع مطلوب است که با ایجاد چنین فضایی از طریق تبلیغات و تشویق مردم، انگیزه جهت حضور در انتخابات افزایش می‌یابد.15
- تببین کارکرد و اهمیت نقش رئیس جمهور در نظام جمهوری اسلامی: بر اساس قانون اساسی، رئیس‌جمهور عالی‌ترین شخص سیاسی در روابط بین‌الملل و دومین فرد اجرایی کشور پس از رهبری است. وی رئیس قوة مجریه و مجری قانون اساسی کشور است و بالطبع اتّخاذ سیاست‌ها و خط‌مشی‌هایی که رئیس‌جمهور می‌خواهد پیگیری و اجراء نماید تأثیر مستقیم بر زندگی و امور روزمرة مردم و رضایت آنان و درنتیجه مشارکت حداکثری آنها خواهد گذاشت.
- تببین شرایط داخلی و بین‌المللی: اتخاذ تصمیم از سوی افراد جهت شرکت در انتخابات و انتخاب نامزد مورد نظر بدون آشنایی با شرایط داخلی و خارجی کشور چندان به انتخاب اصلح نمی‌انجامد. در حالی که تنها توصیف واقعیت‌های سیاسی خود زمینه را جهت بهتر شدن فضای انتخاباتی فراهم می‌سازد.
- سازماندهی: یکی از پایه‌های اساسی مشارکت افراد، جمع شدن گروهی از افراد حول محور یک ایده مشترک است. در انتخابات حمایت جمعی و گروهی از ملاک‌های نامزد اصلح و تبلیغ و ترویج سازمان‌یافته و برنامه‌ریزی شدة این ملاک‌ها در چهارچوب مجاری قانونی تأثیر فراوانی در مشارکت هدفمند خواهند داشت.
- فراهم‌سازی این بسترها و زمینه‌ها از مجاری رسمی و غیررسمی قابل اجرا شدن است که از این بین می‌توان به نقش رسانه‌های عمومی به خصوص صدا و سیما، فضاهای مجازی (اینترنت)، مساجد، مدارس و... اشاره نمود.

نتیجه گیری
مشارکت سیاسی مفهومی جدید و نتیجه مدرنیته است. جمهوری اسلامی ایران نیز که مدعی نوع جدیدی از نظریه حکومت یعنی مردم سالاری دینی با محوریت ولایت فقیه می باشد بر حضور هر چه بیشتر مردم در فرایند تعیین خط مشی های سیاسی نظام و انتخابات تاکید می کند. مشارکت حداکثری مردم در تعیین رهبران اجرایی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران ضامن تداوم، بقا و مقبولیت بیشتر نظام خواهد بود، از سوی دیگر مشارکت سیاسی، سبب تقویت انگیزه افراد نسبت به مسئول بودن آنها در مقابل جامعه و تعیین سرنوشت، ثبات سیاسی، قانونمندی و مشارکت نخبگان خواهد شد. این مهم تا آنجاست که مقام معظم رهبری تحقق مردم سالاری دینی را با مشارکت آگاهانه مردم در یک انتخاب صحیح و منسجم میسر می داند. ایشان می فرمایند: «مردم‌سالاری دینی با شرکت مردم، حضور مردم، اراده مردم، ارتباط فکری و عقلانی و عاطفی مردم با تحولات کشور صورت می‌گیرد؛ این هم جز با یک انتخابات صحیح و همگانی و مشارکت وسیع مردم ممکن نیست.»16 بنابراین توسعه فرهنگ مشارکت سیاسی و حداکثری مردم درحکومت مردم سالاری دینی امری ضروری است. این واقعیت علاوه بر ایجاد انگیزه، اثبات کارآمدی نظام و یا تبیین شرایط داخلی و خارجی نیازمند فرهنگ سازی و درونی شدن مشارکت سیاسی در جامعه جهت ارتقاء روحیه مشارکت از طرق مختلف از جمله صداوسیما و رسانه های گروهی، دانشگاه ها، مساجد، فضاهای مجازی مانند اینترنت، مدارس ، کانونها و ..... انجام می شود. نکته دیگر آنکه در نظام جمهوری اسلامی ایران که منطبق با مبانی نظریه حکومت ولی فقیه می باشد رهبر انقلاب به خوبی توانسته است با رهنمودها و ایجاد انگیزه های ارزشی در آحاد ملت زمینه مشارکت حداکثری مردم را در انتخابات های مختلف ایجاد کند به گونه ای که ما درآخرین انتخابات (ریاست جمهوری 1388) شاهد حضور بی سابقه و حداکثری مردم (حدود 85 درصد مشارکت) باشیم که این در نوع خود بی نظیر و در واقع یکی از تفاوت های اساسی نظام دینی با نظامهای لیبرالی می باشد.
___________________________________________
پانویس:
1. قاضی، ابوالفضل، بایسته های حقوق اساسی،چاپ سی ویکم، میزان، ص 118.
2. Yahn A.Hayhes, et, al, Political Sociology, (London, 1975), p.25.
3. Myron Wiener, Understanding Political Development, (Brown: 1987), p.194.
4. Anthony M.arum, Introduction to Political Sociology (Jersey: Engle Wood, 1978, p281).
5. حکومت دموکراتیک با حکومت الهی و مذهبی منافات ندارد. ممکن است حکومتی دارای مشروعیت الهی باشد، ولی از طریق فرایندهای دموکراتیک مقبولیت عمومی پیدا کند.
6. بیانات امام در آستانة برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، صحیفة نور، جلد12، ص7ـ6، 22/12/1358.
7. بیانات مقام معظم رهبری در صحن جامع رضوی، مورخه 1/1/1384.
8. بیانات مقام معظم رهبری در صحن جامع رضوی، مورخه 1/1/1388.
9. بیانات مقام معظم رهبری، 18/3/1380.
10. پناهی، محمدحسین، «بررسی چگونگی مشارکت سیاسی مردم در نظام اسلامی»، مجموعه مقالات جمهوریت و انقلاب اسلامی، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1377، ص180.
11. مشارکت حداکثری ضامن استقلال و تقویت نظام، سایت خبری آفتاب، 20/9/1385.
12. فاضلی، عبدالرضا، «مشارکت سیاسی و تشکل، جنبه‌های نظری و جایگاه»، مجموعه مقالات جمهوریت و انقلاب اسلامی، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1377، صص382ـ381.
13. سریع‌القلم، محمود، عقلانیت و آیندة توسعه یافتگی ایران، تهران، مرکز پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 1383، صص100ـ60.
14. هانتینگتون ساموئل، مرجع سوم دموکراسی، ترجمة احمدی، تهران، روزنه، 1373.
15. گفتگو با دکتر بخشایشی، «دلایل بی‌حسی سیاسی و راه‌های افزایش مشارکت»، فصلنامه مطالعات سیاسی روز، سال سوم، شمارة نهم، پاییز 1382، صص48ـ47.
16. همان، 1/1/1388.