24 اسفند 1401

گفت‌وگو با هدایت‌الله بهبودی درباره «رضاخان تا رضاشاه: چنگ به وزارت جنگ»

اسناد وزارت جنگ به وضوح سیاست‌های قدرت‌گیری رضاخان را بیان می‌کند


اسناد وزارت جنگ به وضوح سیاست‌های قدرت‌گیری رضاخان را بیان می‌کند

کتاب «رضاخان تا رضاشاه: چنگ به وزارت جنگ» به قلم هدایت‌الله بهبودی بزودی منتشر می‌شود. بهبودی در اثر تازه خود، به بررسی زندگی رضاخان سردارسپه در دوران وزارت جنگ، یعنی سال‌های تعیین‌کننده ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۲، پرداخته است. از آنجا که ریشه شکل‌پذیری زندگی رضاشاه در دوره وزارت جنگ صورت گرفت، این کتاب زمینه‌های فهم اقدامات بعدی رضاشاه در دوره رئیس‌الوزرایی و سپس پادشاهی را فراهم می‌کند.

موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی به مناسبت انتشار این اثر جدید، گفت‌وگوی کوتاهی با هدایت‌الله بهبودی داشته است. نویسنده «رضاخان تا رضاشاه: چنگ به وزارت جنگ» توضیح می‌دهد که بریتانیا در سال‌های پساکودتا، همان منافعی را که در معاهده 1919 جست‌وجو می‌کرد، از طریق وزارت جنگ و زمامدار آن، رضاخان سردارسپه، برآورده کرد:

 

کتاب جدید شما چه مقطعی از زندگی رضاشاه را پوشش می‌دهد؟ نسبت آن با کتاب قبلی یعنی «رضانام تا رضاخان» چیست؟

به نکته‌ای اشاره می‌کنم که پاسخگوی پرسش شما نیز باشد. زندگی‌نامه رضاشاه پهلوی به‌واسطه تحولات سیاسی بزرگ و پیاپی ایران پس از جنگ جهانی اول، یک زندگی خطی و بی‌فراز و نشیب نیست. پیروزی انگلیس و متحدانش در آن جنگ جهانگیر از یک سو و فروپاشی عثمانی از سوی دیگر، چهره جهان به‌ویژه غرب آسیا را دگرگون کرد. تک‌تک سرزمین‌ها و ممالک این منطقه دستخوش حوادثی شگرف شدند؛ از مصر و فلسطین و حجاز گرفته تا ایران و افغانستان. تسلط انگلیس و تا حدودی فرانسه در این کشورها نظم جدیدی را به منطقه تحمیل کرد و سرنوشت تازه‌ای را برای هر یک رقم زد. آن‌چه بر کشورهای نوتأسیس همچون عراق، سوریه، لبنان و فلسطین رفت، با طرحی که بر کشورهایی چون ایران، ترکیه و افغانستان اجرا گردید یکسان نبود. پیدایش رضاخان و رضاشاه نتیجه تحولات یادشده است.

دولت انگلیس کوشید با قرارداد 9 اوت 1919 مناسبات تازه خود را در ایران تعریف کند؛ موفق نشد. گام بعدی کودتای سوم اسفند 1299 بود؛ تا حدودی به نتیجه رسید. گام پسین کشف و رونمایی از رضاخان پهلوی بود؛ به هدفی که می‌خواست نائل گردید. دو مقوله برای دولت انگلیس در ایران اهمیت داشت: اول سامان‌دهی مالی و دوم تأسیس قشونی که بتواند ضمن برقراری امنیت، که مقدمه سامان‌یابی امور مالی بود، از سرازیر شدن کمونیسم به درون ایران، به‌ویژه نیمه جنوبی کشور جلوگیری کند. قرارداد 1919 که در پی این هدف بود شکست خورد، اما ظهور رضاخان با استعدادی که برای بالا رفتن از نردبان قدرت داشت، هر دو مقوله را تأمین کرد. پس پرداختن به زندگی این شخص لابد از بررسی و نمایاندن دگرگونی‌های یادشده است. کتاب اول توانست زندگی و زمانه او را تا کودتای 1299 ترسیم کند. کتاب حاضر زندگی تماماً سیاسی-نظامی او را در دوره وزارت جنگ (1300-1302) ترسیم می‌کند. اگر عمر و توانی باشد، کتاب سوم تا به تخت نشستن و اشغال مقام سلطنت ادامه خواهد یافت.

 

مهم‌ترین ویژگی این بازه زمانی و اهمیتش چیست؟

از دیدگاه من اهمیت این دوره، در نمایش چگونگی برآمدن رضاخان نیست. آنچه در این برهه مرا متأثر کرد، مرده‌زایی یک آرزوی بزرگ در نزد ایرانیان بود و آن، تولد مرگ‌آلود ارتش یا همان قشون متحدالشکل بود. واقعیت این است که چنین سازمانی پدید آمد، اما نه برای ملت و استقلال کشور، بلکه برای یک فرد و آمال سیاسی او؛ برای به اجرا درآمدن طرح دولت انگلیس در ایران. گفته شده حدود سی‌میلیون تومان تا اول سال 1303ش با حمایت مجلس چهارم صرف تأسیس این قشون شد، آن هم با برآورده کردن آرزوی دیرین ایرانیان برای حفظ استقلال و به درآمدن از سلطه دو قدرت روس و انگلیس. باید توجه داشت که این مبلغ در آن دوره، معادل بودجه یک سال و نیم کشور است. اما رضاخان قشون را به ابزار شخصی خود تبدیل کرد؛ از آن یک حزب سیاسی ساخت تا خاندان و سلطنت قاجار را براندازد، به جای آن بنشیند، امنیت منافع انگلیس را تأمین کند، رضایت شوروی را از دست ندهد، و همه اینها ذیل عنوان خواستنی دولت مرکزی شکل گیرد.

 

مهم‌ترین منابع مورد استفاده شما در این کتاب چیست؟

منابع این دوره بسان کتاب اول متنوع و فراگیر است، اما وجود اسناد وزارت جنگ در کتاب حاضر پررنگ‌تر از کتاب پیشین است، چراکه این وزارتخانه مانند یک ستاد عملیاتی، بلکه یک دولت مسلح، و نیز یک حزب سیاسی صاحب قدرت، همه شئونات مملکت را تحت تأثیر قرار می‌دهد و در جهت تحقق یک هدف، یعنی دست‌یابی رضاخان به قله قدرت عمل می‌کند. اسناد وزارت جنگ اهمیت ویژه‌ای دارند چراکه با وضوح تمام، دخالت قشون را در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی نمایش می‌دهد و بدون لکنت از ترفندها، توطئه‌ها و سیاست‌های تباه برای به قدرت رسیدن وزیر جنگ، رضاخان پهلوی، سخن می‌گوید. البته خاطرات رجال وقت، روزنامه‌ها و اسناد وزارت امور خارجه انگلیس، در کنار اسناد وزارت امور خارجه ایران و اسناد دیوانی، نقش مهمی در فرآوری کتاب داشته‌اند.

 

با توجه به این نکات، سختی‌های تاریخ‌نگاری این بازه تاریخی چیست؟

سختی‌ها مربوط به نگارش کتاب نیست. سختی‌ها مربوط به مواجهه با تاریخ و تاریخ‌نگری است. هرچند تکراری است ولی بازگویی آن خالی از توجه دوباره و دقت چندباره نیست. تاریخ آن چیزی نیست که در ذهن ما شکل گرفته یا رسوب کرده، تاریخ واگویه‌های مورخ و گزارشگر وقایع گذشته نیست؛ تاریخ موجودی شکل‌یافته درون صخره‌ای سنگی است که با کوشش‌های مرارت‌بار مورخ، حجّاری شده و بی‌آن‌که تغییر و تبدیلی بیابد خود را نمایان می‌کند، چه من و شما از آن شمایل خوشمان بیاید و چه بدمان. این گزاره بدیهی، مع‌الاسف نادیده گرفته می‌‌شود و بداهت آن انکار می‌‌گردد. همه کوشش من در کتاب پیشین و کتاب حاضر، نمایاندن نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین شکل از آن حقیقت پنهان بوده است.