30 مرداد 1393

سیاست با بوی کثیف نفت


مسعود فتحی‌پور

سیاست با بوی کثیف نفت

عده‌ای بر این عقیده اند که کودتای سیاه 28 مرداد سال 1332 مهم‌ترین رویداد در تاریخ سیاسی ایران مابین انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی است.  همچنین غریب به اتفاق کارشناسان، این کودتا را اولین ورود جدی ایالات متحده آمریکا به حوزه سیاسی و دخالت در ارکان حکومتی ایران می دانند که در نهایت موجبات بسط نفوذ سیاسی- نظامی و اقتصادی به خصوص در بخش نفت را فراهم آورد.

دلیل اصلی ورود آمریکا به نزاع ایران و انگلیس در جنبش ملی صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق، اگر هم ترس از نفوذ کمونیسم و حضور نظامی متعاقب خروج انگلیس از منطقه باشد ولی به نظر می رسد مهم ترین دلیل آن اقتصادی و به صورت اخص بهره‌برداری از نفت بوده است. بدین ترتیب، در ادامه به اهمیت نفت برای اقتصاد آمریکا اشاره خواهیم کرد.

منابع نفت: دلیل اصلی توجه آمریکا به خلیج فارس

بحث امنیت انرژی و لزوم دسترسی آسان و به‌صرفه به منابع انرژی در دنیای پیشرفته یکی از پایه‌های اساسی سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ است. توجه خاص دولت آمریکا به این مسئله به خصوص از زمان جایگزینی استفاده از نفت به جای زغال سنگ قابل تأمل است. «به تعبیر» «وزارت انرژی آمریکا[1]» نفت به مثابه خون برای اقتصاد این کشور عمل می‌کند. در نتیجه بدون عرضه ارزان نفت، تداوم توسعه اقتصادی آمریکا امکان پذیر نیست»[2]. آمریکا به عنوان بزرگترین مصرف کننده نفت جهان، روزانه 11 تا 13 میلیون بشکه نفت وارد می‌کند و  بر اساس آمار سال 2011 روزانه 7٫5 میلیون بشکه نیز خود تولید می‌کند[3].

خلیج فارس اصلی‌ترین منبع نفت و گاز جهان

طبیعی است که منطقه خلیج فارس با داشتن بخش اعظم منابع نفت جهان بیشترین توجه قدرت‌های صنعتی به‌خصوص ایالات متحده را به خود جلب کند. منطقه خاورمیانه تامین کننده 37 درصد نفت و 18 درصد گاز جهان است. به علاوه، منطقه خلیج فارس به تنهایی 56٫6 درصد نفت و همچنین 45 درصد گاز جهان را به خود اختصاص داده است که به‌خصوص در آینده بر اهمیت آن افزوده خواهد شد. ضمن اینکه بخش مهمی از منابع کشف نشده جهان در خلیج فارس قرار دارد[4]. بر اساس تحقیقات «سازمان زمین شناسی آمریکا[5]» بیش از 50 درصد منابع کشف نشده نفت و 30 درصد از منابع کشف نشده گاز در این منطقه و به‌ویژه در کشورهایی چون عربستان، عراق، ایران، کویت و امارات متحده عربی قرار دارد[6].

وابستگی آمریکا به نفت خلیج فارس

آمریکا تنها 40 درصد مصرف روزانه نفت خود را از داخل تامین می‌کند و در این زمینه بیش از هر چیز وابسته به نفت حوزه خلیج فارس است. در حال حاضر کشورهای اوپک 42٫2 درصد از واردات نفت آمریکا را تامین می‌کنند. سایر کشورها 57٫8 درصد واردات نفت آمریکا را بر عهده دارند[7]. به علاوه، نسبت مصرف نفت آمریکا در مقایسه با ذخایر نفتی آن نشان‌دهنده اهمیت فوق‌العاده نفت برای این کشور است؛ به عنوان مثال نفت به تنهایی 37 درصد از نیاز آمریکا  به انرژی را تامین می‌کند. به علاوه بخش حمل و نقل آمریکا 100 درصد به نفت وابسته است[8].

با وجود اهمیت زیاد نفت برای کشور آمریکا چشم انداز تداوم عرضه نفت ارزان‌قیمت چندان روشن نیست. به عنوان مثال، 60 درصد نفت جهان صرفاً در منطقه خلیج فارس قرار دارد و با ورود کشورهای پرمصرف جدیدی چون چین و هند با بازار مصرف، بغرنج‌تر شده است. همچنین باید متذکر شد که بیشتر چاه‌های نفت بخش مهمی از توان خود را از دست داده‌اند، به شکلی که هزینه استخراج نفت آن ها روز به روز بیشتر می‌شود[9].

بر اساس این شواهد و اطلاعات، به جرأت می‌توان گفت وجود عاملی چون نفت مهمترین دلیل و پایه و اساس حضور آمریکا در منطقه است و این امر بر کسی پوشیده نیست. زیرا با جایگزین شدن استفاده از نفت به جای زغال سنگ به عنوان بهترین سوخت، استقبال خوبی از این ماده معدنی شد که موجبات برنامه‌ریزی کلان و دراز مدت قدرت‌های بزرگ از جمله ایالات متحده را برای در اختیار گرفتن منابع اصلی آن در جهان را فراهم کرد.

برنامه‌ریزی آمریکا برای کنترل منابع انرژی و بسط هژمونی نظامی

به نظر می‌رسد، ذخیره نفت جهان و نزاع کشورهای بزرگ پس از جنگ جهانی دوم برای ایجاد مناطق نفوذ جهت حاکمیت بر جهان و ظهور جنگ سرد و به اوج رسیدن آن در دهه شصت موجب شد تا آمریکا در اقدام به بررسی و شناخت ذخایر نفتی و گازی جهان همت بگمارد و در همین راستا بود که دو مجله انگلیسی “مید” و “نفت جهان” ضمن انتشار پژوهش‌هایی درباره ذخایر نفتی جهان تاکید می‌کنند، دل‌نگرانی‌های آمریکا درباره سوخت موجب شد تا آمریکا ضمن از دست دادن اعتماد خود به سیاست گفت‌وگو و مذاکره تلاش خود را بر حضور نظامی نیروهایش در مناطق نفتی متمرکز کند و این سرآغاز حضور مستقیم نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان شد.[10]به عنوان مثال، بنا به گفته های دبیر شورای جهانی صلح[11] ایراکلیس تاوداریدیس:

“فلسفه ایجاد پایگاه های نظامی ایالات متحده صرفا به لحاظ اهداف نظامی و دخالت‌های مستقیم نمی باشد؛ از آن ها همیشه برای پیشبرد اهداف اقتصادی و سیاسی نظام سرمایه داری ایالات متحده نیز استفاده شده است.”[12]

[1] United State Department of Energy

[2] ترابی، قاسم(1391)«وابستگی آمریکا به نفت خاورمیانه، نتایج و پیامدها»، تهران، فصلنامه مطالعات منطقه‌ای، سال سیزدهم، شماره 3، ص 34٫

[3] United State Department of Energy, “Energy Information Administration” Annual Energy Review, 2011.

[4] ترابی، قاسم، همان، ص 32٫

[5] U.S. Geological Survey

[6] Gal Luft, Dependence on Middle East Energy and Its Impact on Global Security, at:www.iags.org/luft_dependence_on_middle_east_energy.pdf

[7] N.K.Gvosdev, “Competing for Power, The National Interest 2003 Energy Supplement,” at:http:// http://www.ciaonet.org/olj/ni/ni_energysupp03/ni_energysupp03.html.

[8] United State Department of Energy, “Energy Sources:Oil,”2011, at: http://www.energy.gov.energysources/oil.htm.

[9] ترابی، همان، ص 34٫

[10] الدبس، معتز، سایت اسلام تایمز، 21 مرداد 1391.

[11] (WPC)

[12] تحلیلی بر سیاست‌ها و شبکۀ “پایگاه‌های نظامی” آمریکا در سراسر جهان، سایت تحلیلی خبری نورنیوز، 12 اسفند 1391.


رصد