08 مهر 1391
قتلعامهای خاموش
جنایات وحشتناکی که پیش و پس از جنگ جهانی دوم، از سوی امریکا، شوروی، فرانسه و انگلستان در نقاط مختلف جهان انجام شد، در سایهی افسانهی «هولوکاست» در محاق نسیان قرار گرفته است.
در کنفرانس «یالتا» (4 ـ 11 فوریه 1945، میان وینستون چرچیل نخستوزیر انگلستان، فرانکلین روزولت رئیس جمهور امریکا و ژوزف استالین رهبر اتحاد جماهیری شوروی) موافقت شد، تمام روسهایی که در اثر جنگ از جا و مکان خود گریختهاند ـ یعنی تمام آنهایی که از ستم استالین به اروپای غربی فرار کرده بودند ـ توسط متفقین (و همپیمانان) به روسیه بازگردانده شوند.
بعد از جنگ این برنامه عملاً اجرا شد؛ حداقل دو میلیون [000/000/2] نفر از اتباع روسیه توسط واحدهای ارتش بریتانیا و امریکا با اجبار (و زور) به روسیه بازگردانده شدند. آنها را با اجبار سوار واگنهای باری نمودند و به روسیه که انتقام بیرحمانهای در انتظار آنها بود بازگرداندند. بسیاری از آنها برای آن که بازگردانده نشوند، دست به خودکشی زدند. این بیحرمتی از افکار عمومی امریکا (و اروپا) پنهان نگاه داشته شد و تنها همین اواخر افشا و بر ملا گردید.
جنایات شوروی در افغانستان و بعضی کشورهای اروپای شرقی، فرانسه در الجزایر و کشتار وحشتناک بیش از یک میلیون الجزایری، جنایات گسترده انگلستان در اقصی نقاط عالم، کشتار مردم ویتنام توسط امریکا که در بسیاری از اینها یهودیها نقش برجسته و در عین حال پنهان داشتهاند، از دید جهانیان مخفی نگه داشته شده است.
اگر نقش کانونهای یهودی در کشتار مردم الجزایر در متون رسمی تاریخی ثبت نشده است، در اصل این واقعیت تردیدی وجود ندارد. نوشتهاند حدود چهار تا پنج میلیون نفر مرد و زن و کودک به علت جنگهای ایالات متحده در هند و چین کشته شدهاند. در ویتنام نه هزار دهکده از مجموع پانزده هزار آبادی، بیست و پنج میلیون جریب اراضی کشاورزی و دوازده میلیون جریب جنگل بر اثر آتش افروزی امریکا به کلی نابود شدند و میلیونها نفر نیز به طرز بیرحمانهای هدف بمباران کور هواپیماهای امریکایی قرار گرفتند یا به وسیله افسران و جوخههای نظامی امریکا تیرباران شدند.
به راستی! چند نفر از مورخان، پژوهشگران و نویسندگان جهان امروز، میدانند که طراح اصلی جنگ ویتنام یک یهودی ذی نفوذ در مرکز تصمیمگیری سیاست خارجی امریکا به نام «والت راستو» عضو فعال نهاد نیمه مخفی، «شورای روابط خارجی امریکا»، رئیس «شورای برنامهریزی وزارت امور خارجه» و مشاور امنیت ملی ایالات متحده بود؟
یکی دیگر از بزرگترین جنایات قدرتهای جهانی در سدهی اخیر، موضوع نسلکشی در ایران است که هنوز بسیاری از مردم ایران وجهان دربارهی آن هیچگونه اطلاعاتی ندارند. محمدقلی مجد نویسنده و مورخ ایرانیالاصل مقیم امریکا، با استفاده از اسناد وزارت امور خارجه امریکا و نیز منابع ایرانی و انگلیسی، در کتاب «قحطی بزرگ و نسلکشی در ایران، 1917 ـ 1919» ، این فاجعهی بزرگ قرن را افشا و آشکار نموده است. براساس مستندات این کتاب، در جریان قحطی سالهای 1917 ـ 1919، حدود 8 تا 10 میلیون ایرانی در اثر گرسنگی و بیماری جان باختند. نویسنده در تبیین این حادثه به عنوان بزرگترین فاجعه در تاریخ معاصر ایران، آشکار میکند که چگونه 40 درصد از جمعیت آن روز ایران در اثر قحطی، گرسنگی، سوء تغذیه و بیماریهای ناشی از آن که همگی ماحصل جنگ جهانی اول و دستپخت آتشافروزان اصلی جنگ بود، از صحنهی روزگار محور شدند. به این ترتیب بزرگترین قتل عام قرن بیستم در ایران رخ داد. در اثر مزبور، با استناد به گزارشهای دیپلماتیک و طبقهبندی شدهی امریکاییها، جمعیت ایران در سال 1914، یعنی زمان شروع جنگ جهانی اول، در حدود 20 میلیون نفر برآورد شده است. با این وصف، رقم واقعی جمعیت ایران در سال 1919، به 11 میلیون نفر میرسد. نویسنده با ارایهی شواهدی، معتقد است که براساس رقم مورد اشاره، میبایستی جمعیت ایران در سال 1919، حدود 21 میلیون نفر بوده باشد. این نشان میدهد که دست کم ده (10) میلیون نفر در اثر قحطی، گرسنگی و بیماری جان باختهاند. در این کتاب، خرابیهای ناشی از جنگ، خرید و جمعآوری گستردهی غله و دیگر مواد و مایحتاج غذایی مثل برنج و ... از سوی انگلیسیها در سراسر ایران و نیز نبود منابع مالی، عامل اصلی این قحطی و در نتیجه قتل عام بود. این نسلکشی بینظیر، ماحصل عملکرد انگلیسیها در این کشور بود. این قتل عام در تاریخ رسمی دنیای غرب ثبت نشده و تاریخنگاران رسمی و وابسته به اردوگاه غرب و صهیونیسم جهانی از انتشار واقعیتهای دو جنگ جهانی اول و دوم خودداری کردهاند تا ماهیت آتشافروزان اصلی سدهی اخیر پنهان بماند. با این همه، بذر آگاهی امروز در جهان پاشیده شده و افکار عمومی در اقصی نقاط جهان، به تدریج با واقعیتهای ناگفتهی تاریخ آشنا خواهد شد.
به همهی اینها باید کشتار مردم بیدفاع فلسطین را نیز اضافه کرد. روز و ساعتی نیست که در این سرزمین، خون پاک جوانی بر زمین جاری نشود. روز و ساعتی نیست که خانهای منهدم نگردد. جنایاتی که اشغالگران صهیونی طی پنجاه شصت سال اخیر در فلسطین و علیه صاحبان و ساکنان محلی و بومی این سرزمین مرتکب شدهاند در تاریخ عالم کم نظیر است. صهیونیستها با کمک حامیان و متحدان غربی خود فقط طی چند هفته در سال 1948 م. / 1327ش. بیش از پانصد شهر و آبادی فلسطین را با خاک یکسان کردند و بیش از یک میلیون فلسطینی را به خاک و خون کشیدند و یا آواره و از خانه و سرزمینش اخراج کردند و این جنایات همچنان استمرار دارد. با این همه، باز این سایهی «هولوکاست» است که همچنان برسر جهانیان سنگینی میکند و چون پردهای راز آلود مانع از افشای درست جنایات صهیونیستها و معرفی جنایتکاران واقعی در عرصهی جهانی میشود.
پی نوشت:
1. 2. Yalta شهری در ساحل جنوبی کریمه (اوکراین جنوبی)
2. جیمز پرلاف، ص 105.
3. نورمن ج. فینکلشتاین، ص 96.
4. Walt Rostow
5. ر. ک: جیمز پرلاف، ص 179.
6. The Great Famine and Genocide, 1917-1919, Mohammad Gholi Majd, University Press of America,2003.
7. یادآوری این نکته ضرور است که در این دوران، اشرافیت یهود بر انگلستان سیطرهی بلامنازع داشت.
8. برای کسب اطلاعات بیشتر، ر.ک: محمد کریمی، معرفی کتاب: قحطی بزرگ و نسلکشی در ایران، فصلنامه مطالعات تاریخی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سال دوم، شماره هشتم، تابستان 1384، صص 271ـ 283، 1383. براساس مندرجات پاورقی ص 283 این نوشته، کتاب «قحطی بزرگ و نسلکشی در ایران» از سوی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در دست ترجمه و انتشار است.
پَسِ پردهی هولوکاست ، محمدتقی تقیپور ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی