13 تیر 1393
آیت الله گلپایگانی : این دولت به هیچ چیز عقیده ندارد
موضوع : گلپایگانى پیرو 3350/21 ـ 28/9/48
از : 21 تاریخ 29/9/48
به : 316 شماره : 3952/21
بعدازظهر 28/9/48 لطفاله صافى و طلبه ناشناخته دیگرى که اهل شیراز بود در منزل گلپایگانى با ایشان ملاقات. گلپایگانى اظهار مىکند اینها مىخواهند روحانیت شیعه را مثل روحانیت سنى بکنند که علماء شیعه مثل علماء سنى تابع دولت باشند و اما حکام اهل تسنن با مردم موافق هستند و این دولت موافق نیست زیرا اینها مىخواهند خودشان نماز نخوانند ولى روحانیت نماز بخواند و این دولت به هیچ چیز عقیده ندارد. نه نماز نه روزه نه اینکه بگویند شراب حرام است لطفاله صافى اظهار کرد وزیر اوقاف ترکیه ریش دارد و متدین است و اکثر کشورهاى اسلامى که اوقاف دارند متصدى آن آدم متدین است برخلاف ایران که عصار دین ندارد. لطفاله صافى افزود این وضع مجلات ایران است مجلهاى است به نام رنگین کمان مرتب به روحانیت حمله و اهانت مىکند و این مجله استدلال آورده براى برحق بودن خلیفه اول و خلیفه دوم با اشعار مثنوى و عطار و بعد توهین کرده به روحانیت.
گلپایگانى در پاسخ گفت ولى در عین حال خوبست یکى به شاه بگوید تو که مىگوئى من شیعه هستم جلو این کارها را بگیر طلبه ناشناس از گلپایگانى سئوال مىکند تکلیف چیست او در پاسخ مىگوید باید چند روز درسها را تعطیل کنیم به خاطر باز شدن سینما و اظهار تنفر بنمائیم. گلپایگانى افزود من به هیچ کس کار ندارم هر کس وظیفهاى دارد و باید عمل کند بعد از خروج طلبه ناشناس على صافى برادر لطفاله صافى و سیدمهدى فرزند آیتاله وارد و بالاتفاق مشغول مذاکره در مورد سینما شدند ابتدا گلپایگانى اظهار کرد اینها مىگویند تمام تحریکات زیر سر گلپایگانى است من خودم به عنوان اعتراض به سینما چند روز نماز نمىروم و درس را هم تعطیل مىکنم و آقایان هم هر چه وظیفه شرعى آنهاست عمل کنند. گلپایگانى خطاب به حاضرین در جلسه اضافه کرد شما به طلاب حرفى نزنید فردا طلاب بروند در مسجد بنشینند و در انتظار بمانند و بعد ببینند ما نرفتیم بالاخره سئوال مىکنند که فلانى چرا امروز درس نیامد بعد معلوم مىشود که ما به عنوان اعتراض درس را تعطیل کردهایم و همچنین نماز را، ممکن است علماء دیگر هم درس را تعطیل کنند.
گلپایگانى گفت من یقین دارم که دیگر این کار برنمىگردد و سینما بسته نمىشود ولى الآن در قم زوار زیاد است لااقل مردم بدانند که ما مخالف هستیم وى افزود دولتیها تهیه زیاد دیدهاند که اگر کسى حرفى بزند سرکوبى کنند در موقع اصلاح اراضى عموم فهمیدند که علما مخالف هستند لطفاله صافى در پاسخ گفت ولى اگر ما حرف نزنیم فردا مىگویند با موافقت علما این کار انجام شده و اضافه کرد اگر حرفى نزنیم ممکن است کار به جائى برسد که بعضیها بیایند استجازه کنند که ما فیلم خانه خدا را برویم یا خیر در این میان على صافى گفت سازمان زنان در قم چیست این دیگر چه مىخواهد بگوید گلپایگانى در دنباله اظهارات خود افزود که خوبست خود طلاب و علماء بدون گفته ما نماز و درسها را تعطیل کنند تا دولت نگوید فقط گلپایگانى مخالف است و بداند همه مخالف هستند وى اضافه کرد از فردا دیگر نماز نمىروم و درس را هم تعطیل مىکنم زیرا از بس اوقات من تلخ است حواس ندارم و نمىتوانم درس بگویم.
على صافى گفت اوقاف یک عده طلبه فرستاده به مشهد براى طى دوره که بعد به روستاها بروند گلپایگانى گفت سیدکاظم قزوینى نامهاى نوشته و گفته که از مراکش براى من نامه دادهاند که ما قرآن نداریم و 25 هزار جلد قرآن بفرستید مگر سیدکاظم آزاد شده؟ سیدمهدى گفت بله و اضافه کرد که سیدکاظم نوشته از اینجا نمىتوانیم براى مراکش قرآن بفرستیم شما بفرستید سیدمهدى گفت به هر حال باید مقدارى قرآن براى مراکش بفرستیم و بگوئیم اهدایى جامعه علمى جهان تشیع قم است سیدمهدى ادامه داد که از مراکش نوشتهاند براى سیدکاظم که ما محدود هستیم و پول داریم ولى نمىتوانیم پول را از مملکت خارج کنیم زیرا دولت ما (دولت مراکش) مانع مىشود و سیدمهدى اضافه کرد که باید آنها از طریق سفارت اقدام کنند على صافى گفت ممکن است دولت ایران مخالفت کند و نگذارد قرآن فرستاده شود مهدى در جواب گفت خیر دولت فعلاً به قرآن کار ندارد و مانع نمىشود لطفاله صافى با اظهار تعجب گفت با اینکه ملک حسن علاقه زیاد به قرآن دارد معلوم نیست چرا در مراکش قرآن چاپ نکرده است بالاخره قرار شد مقدارى قرآن به مراکش بفرستند. مجددا صحبت از تعطیل و نماز پیش آمد و تصمیم گرفته شد چند روز درس و نماز تعطیل شود سیدمهدى اظهار کرد باید روز چهارشنبه درس شروع شود که لااقل یک هفته درسها تعطیل شده باشد گلپایگانى من از کسى منت نمىکشم هر کس مىخواهد براى خدا تعطیل کند سیدمهدى گفت آب که از سر گذشت چه یک نى چه صد نى سیدمهدى خطاب به پدر گفت شما فردا چه درس را تعطیل کنى چه نکنى دولت با ما خوب نیست و خوب هم نمىشود منتهى اگر شما درس نروید با ما بدتر مىشوند و افزود تمام تلگرافهاى ما را به مناسبت عید فطر عمدا نفرستادند و پیشنهاد کرد خوبست یک مطلبى بنویسم و در روز چهارشنبه آقا بعد از درس ضمن گریه کردن آن را بخواند یا اینکه بدهد به یک نفر طلبه بخواند و افزود که باید بنویسیم در خیلى از دهات و روستاها آب آشامیدنى ندارند ولى شما سینما درست مىکنید. مردم برق ندارند بیمارستان ندارند. چرا با این فلاکت سد رودخانه مىسازید و بعد مىروید پول خرج سینما مىکنید مگر اینهمه سینما درست شده اخلاق مردم را درست کرده مگر دیگر دزدى نمىشود. نامبرده اضافه کرد بایستى از این قبیل مطالب در بیانیه بنویسیم که گلپایگانى با این پیشنهاد سیدمهدى موافقت نمود و سیدمهدى خطاب به پدر اظهار کرد شما روى منبر بعد از درس در مسجد اعظم به مردم بگو چونکه نمىگذارند ما چاپ کنیم لذا خودم آمدهام برایتان بخوانم لطفاله صافى و على صافى هم تصدیق کردند.
سیدمهدى گفت فعلاً ما تا روز چهارشنبه مبارزه منفى داریم که آقا از منزل بیرون نرود. نه درس بگوید و نه نماز. على صافى گفت اگر سازمان از من سئوال کرد تلفنى چه بگویم مهدى گفت هیچ بگو مگر سینما در قم باز شده ما اطلاع نداریم و اضافه کرد که در مقابل سینما جمعیت خیلى زیاد بود چه خوب بود مردم تحریک مىشدند و یا حسین مىگفتند و با چوب و چماق مىافتادند به جان اداریها و افزود که سینما در قم شده مثل سلام شاهنشاهى و اضافه کرد که مردم شرف ندارند و شجاعت ندارند باید بریزند شلوغ کنند امروز آنجا جنبه مسجد داشته جنبه مقدسى داشته فرماندار صحبت کرده سیدمهدى خطاب به گلپایگانى ادامه داد که شما بگو اینها ما را وادار مىکنند صحبت کنیم یک کار زشت و منکر را مىخواهند به نام اخلاق و امام زمان تمام کنند. گلپایگانى یک نفر طلبه خواب دیده که شاه با دار و دستهاش دم مسجد شاه ایستاده و قوامالسلطنه وارد شد شاه چند مرتبه بلند گفت احمد قوام. احمد قوام چرا این انگلها را از بین نبردید و این طلبه در خواب به شاه گفته ما طلاب انگل هستیم؟ مگر ما سینما درست کردیم مگر ما سپاه زن درست کردیم. گلپایگانى اضافه کرد یک نفر طلبه دیگر خواب دیده حضرت رضا گفته مصر پیروز است. در این وقت صحبت از شب سال و مجلس فاتحه به میان آمد و گلپایگانى گفت اگر بخواهیم روز سهشنبه شب سال بگیریم باید از منزل خارج شویم بهتر است فاتحه را تأخیر بیاندازیم و روز جمعه بگیریم سیدمهدى گفت درس باید تا روز چهارشنبه تعطیل باشد و روز چهارشنبه آقا برود درس و بعد از درس این مطالب را که نوشته مىشود یا خودش یا دیگرى بخواند على صافى و لطفاله صافى مىگفتند روز سهشنبه درس را شروع کنیم بهتر است ولى مهدى قبول نکرد در این وقت تلفن صدا کرد على صافى گوشى را برداشت و ضمن صحبت گفت فعلاً دو نفر از آقایان اینجا هستند و کار داریم گلپایگانى با ناراحتى اظهار داشت چرا این حرف را زدى الآن سازمان مىفهمد و فورا به تهران اطلاع مىدهد مىگویند کى اینجا هست.
سیدمهدى به گلپایگانى گفت به هر حال ما باید احساسات مردم را داغ نگاه داریم شما خودتان را ناراحت نکنید کارى شده چکار کنیم اگر خیلى زیاد هم تند برویم جلو کارهایمان را مىگیرند فعلاً باید احساسات مردم را نگهداشت تا روز مساعد بالاخره وضع همیشه اینطور نیست و افزود ممکن است متوجه شوند که شما مىخواهید صحبت کنید درب مسجد را ببندند گلپایگانى گفت خوب مىشود مثل روز فیضیه. بعد صحبت از مدرسه حجتیه1 شد سیدمهدى گفت من به وسیله بنىفضل2 به آسید حسن حجت3 اطلاع دادم که ما مرتب پول آب و برق مدرسه حجتیه را مىدهیم و چنانچه مخارج دیگرى هم داشته باشد حاضریم و آسید حسن حجت بنى فضل را فرستاده و پیغام داده این جریان را شریعتمدارى متوجه شده و خیلى ناراحت شده و گفته شما مدرسه را در اختیار گلپایگانى گذاشتهاید و تمام کمکهایى که به من مىکرده قطع کرده است و دیروز با آنکه میانه خوبى با آسید حسن حجت ندارد به منزل وى رفته است. مهدى افزود من به بنى فضل گفتم خلاصه ما حاضریم پول آب و برق و مخارج ساختمان مدرسه حجتیه را بدهیم و اما کمکهایى که به آسید حسن حجت مىشود و شریعتمدارى قطع کرده فعلاً نمىدهیم زیرا ممکن است آسید حسن دو طرفه بازى کند اگر ثابت شود که یک طرفه است به او کمک مىکنم.
نظریه منبع : نظرى ندارد.
نظریه رهبر عملیات : مفاد گزارش صحت دارد. ارم
نظریه امنیت داخلى : مفاد گزارش منبع مورد تأیید است گلپایگانى بعد از افتتاح سینما در جلسه درس حاضر نشده و مصمم است به نماز هم نیاید و او مىخواهد با ادامه این برنامه اعتراض خود را در مورد اعتراض سینما به گوش عموم برساند. اصلح است روزى که جهت تدریس در مسجد اعظم قصد قرائت بیانیه را مىنماید به طرق مقتضى از اقدامات وى جلوگیرى به عمل آید همانطور که مکرر به عرض رسید محرکین گلپایگانى سیدمهدى و برادران صافى مىباشند. ضمنا در صورت موافق به سیدمهدى یا صافیها ابلاغ شود فورا خود را به آن اداره کل معرفى و مذاکرات لازم با نامبردگان قبل از اجراى این برنامه به عمل آید. روحانى
رئیس ساواک : به نظر نمىرسد گلپایگانى بیش از یک یا دو روز از آمدن به درس خوددارى نماید بعد از دو روز. مهران
گزارش عرضى تهیه شود.4
1ـ مدرسه حجتیه یکى از بزرگترین و وسیعترین مدارس حوزه علمیه قم است که به دستور مرحوم آیتاللّه العظمى سید محمد حجت کوه کمرهاى تأسیس شد. مرحوم آیتاللّه حجت در سال 1364 قمرى (حدود سالهاى 24ـ23 ش) «پارک» کامران میرزا پسر ناصرالدین شاه قاجار که جهت اقامت ایام زیارتى خود در کنار رودخانه قم در دو طبقه ساخته بود خریده و در روز 20 جمادىالثانى همان سال که مطابق سالروز ولادت حضرت زهرا سلاماللّه علیها بود کلنگ تأسیس ساختمان مدرسه را در کنار آن ساختمان بر زمین زد. این مدرسه که بعدها به نام بانى آن معروف به «مدرسه حجتیه» گردید در شش قسمت مجزا، در دو طبقه بنا گردیده است و جمعا داراى 126 اطاق روشن و آفتابگیر است. در قسمت مشرق مدرسه، مسجد زیبا و صحن کوچک آن که به هزینه مرحوم حاج احمد اتفاق از تجار آذربایجان مقیم تهران بنا شده است و مقبره مرحوم آیتاللّه حجت نیز در کنار مسجد است. علاوه بر ساختمان عمومى مدرسه در سمت پائین مسجد قسمت دیگر ساختمان مدرسه در دو طبقه است که بعد از رحلت مرحوم آیتاللّه حجت بنا گردید. این مدرسه داراى کتابخانهاى است که در سال 1371 قمرى و در اواخر زندگى مرحوم حجت در گوشهاى از مدرسه حجتیه تأسیس یافته است. (یکصد سال مبارزه روحانیت مترقى، تاریخ قم، محمدحسین ناصرالشریعه).
2ـ بنىفضل در سال 1297 ه ش در تبریز متولد شد. وى با درجه ستوان دومى در سال 1323 کار خود را در ارتش شروع کرد و پس از طى مراحل مختلف آموزش نظامى در دانشگاه نظامى در ژاندارمرى خوزستان مشغول به کار شد و پس از طى دوره ستاد فرماندهى در سال 1348 به عنوان رئیس ستاد ناحیه ژاندارمرى کرمانشاه منصوب شد و در سال 1355 به عنوان رئیس ژاندارمرى اصفهان منصوب گردید. وى که در کشتار مردم انقلابى استان اصفهان و تجهیز چماقداران و دستگیرى مبارزین نقش به سزایى داشت در سال 58 به دست عدالت گرفتار آمد و در تاریخ 22/7/58 اعدام گردید.
3ـ سیدحسن حجت فرزند سیدمحمد حجت کوهکمرهاى در سال 1342 ق در تبریز متولد شد در سال 1349ق همراه پدرش به قم مهاجرت نمود و پس از تحصیل مقدمات و سطوح در کلاس درس خارج پدرش شرکت نمود و پس از آن مدتى از محضر آیتاللّه بروجردى بهره برد سپس به تدریس و تبلیغ دین پرداخت (گنجینه دانشمندان، شریف رازى)
4ـ گزارش 30/9/48 اداره 316 ساواک حاکى است : «در ساعت 1030 روز 30/9/48 ساواک قم تلفنى اعلام مىدارد آیتاللّه شریعتمدارى و مرعشى نجفى به تبعیت از آیتاللّه گلپایگانى جلسات درس خود را تعطیل، لکن در نماز جماعت حضور یافتهاند و آیتاللّه گلپایگانى همچنان از حضور در جلسات درس و نماز خودددارى نموده است.». در ذیل گزارش فوق اداره کل 316 نظر داده است : «به نظر نمىرسد احضار نامبردگان مثمرثمر باشد و در شرایط موجود هرگونه اقدامى در قبال فعالیتهاى مضره گلپایگانى موجب بزرگ شدن و تحکیم موقعیت او خواهد شد. بدیهى است مراقبتهاى لازم به عمل خواهد آمد تا چنانچه افرادى قصد چاپ و انتشار بیانیهاى که قرار است گلپایگانى در جلسه درس قرائت کند داشته باشند نسبت به جلوگیرى از تصمیمات آنان اقدامات لازم مبذول گردد.»
از : 21 تاریخ 29/9/48
به : 316 شماره : 3952/21
بعدازظهر 28/9/48 لطفاله صافى و طلبه ناشناخته دیگرى که اهل شیراز بود در منزل گلپایگانى با ایشان ملاقات. گلپایگانى اظهار مىکند اینها مىخواهند روحانیت شیعه را مثل روحانیت سنى بکنند که علماء شیعه مثل علماء سنى تابع دولت باشند و اما حکام اهل تسنن با مردم موافق هستند و این دولت موافق نیست زیرا اینها مىخواهند خودشان نماز نخوانند ولى روحانیت نماز بخواند و این دولت به هیچ چیز عقیده ندارد. نه نماز نه روزه نه اینکه بگویند شراب حرام است لطفاله صافى اظهار کرد وزیر اوقاف ترکیه ریش دارد و متدین است و اکثر کشورهاى اسلامى که اوقاف دارند متصدى آن آدم متدین است برخلاف ایران که عصار دین ندارد. لطفاله صافى افزود این وضع مجلات ایران است مجلهاى است به نام رنگین کمان مرتب به روحانیت حمله و اهانت مىکند و این مجله استدلال آورده براى برحق بودن خلیفه اول و خلیفه دوم با اشعار مثنوى و عطار و بعد توهین کرده به روحانیت.
گلپایگانى در پاسخ گفت ولى در عین حال خوبست یکى به شاه بگوید تو که مىگوئى من شیعه هستم جلو این کارها را بگیر طلبه ناشناس از گلپایگانى سئوال مىکند تکلیف چیست او در پاسخ مىگوید باید چند روز درسها را تعطیل کنیم به خاطر باز شدن سینما و اظهار تنفر بنمائیم. گلپایگانى افزود من به هیچ کس کار ندارم هر کس وظیفهاى دارد و باید عمل کند بعد از خروج طلبه ناشناس على صافى برادر لطفاله صافى و سیدمهدى فرزند آیتاله وارد و بالاتفاق مشغول مذاکره در مورد سینما شدند ابتدا گلپایگانى اظهار کرد اینها مىگویند تمام تحریکات زیر سر گلپایگانى است من خودم به عنوان اعتراض به سینما چند روز نماز نمىروم و درس را هم تعطیل مىکنم و آقایان هم هر چه وظیفه شرعى آنهاست عمل کنند. گلپایگانى خطاب به حاضرین در جلسه اضافه کرد شما به طلاب حرفى نزنید فردا طلاب بروند در مسجد بنشینند و در انتظار بمانند و بعد ببینند ما نرفتیم بالاخره سئوال مىکنند که فلانى چرا امروز درس نیامد بعد معلوم مىشود که ما به عنوان اعتراض درس را تعطیل کردهایم و همچنین نماز را، ممکن است علماء دیگر هم درس را تعطیل کنند.
گلپایگانى گفت من یقین دارم که دیگر این کار برنمىگردد و سینما بسته نمىشود ولى الآن در قم زوار زیاد است لااقل مردم بدانند که ما مخالف هستیم وى افزود دولتیها تهیه زیاد دیدهاند که اگر کسى حرفى بزند سرکوبى کنند در موقع اصلاح اراضى عموم فهمیدند که علما مخالف هستند لطفاله صافى در پاسخ گفت ولى اگر ما حرف نزنیم فردا مىگویند با موافقت علما این کار انجام شده و اضافه کرد اگر حرفى نزنیم ممکن است کار به جائى برسد که بعضیها بیایند استجازه کنند که ما فیلم خانه خدا را برویم یا خیر در این میان على صافى گفت سازمان زنان در قم چیست این دیگر چه مىخواهد بگوید گلپایگانى در دنباله اظهارات خود افزود که خوبست خود طلاب و علماء بدون گفته ما نماز و درسها را تعطیل کنند تا دولت نگوید فقط گلپایگانى مخالف است و بداند همه مخالف هستند وى اضافه کرد از فردا دیگر نماز نمىروم و درس را هم تعطیل مىکنم زیرا از بس اوقات من تلخ است حواس ندارم و نمىتوانم درس بگویم.
على صافى گفت اوقاف یک عده طلبه فرستاده به مشهد براى طى دوره که بعد به روستاها بروند گلپایگانى گفت سیدکاظم قزوینى نامهاى نوشته و گفته که از مراکش براى من نامه دادهاند که ما قرآن نداریم و 25 هزار جلد قرآن بفرستید مگر سیدکاظم آزاد شده؟ سیدمهدى گفت بله و اضافه کرد که سیدکاظم نوشته از اینجا نمىتوانیم براى مراکش قرآن بفرستیم شما بفرستید سیدمهدى گفت به هر حال باید مقدارى قرآن براى مراکش بفرستیم و بگوئیم اهدایى جامعه علمى جهان تشیع قم است سیدمهدى ادامه داد که از مراکش نوشتهاند براى سیدکاظم که ما محدود هستیم و پول داریم ولى نمىتوانیم پول را از مملکت خارج کنیم زیرا دولت ما (دولت مراکش) مانع مىشود و سیدمهدى اضافه کرد که باید آنها از طریق سفارت اقدام کنند على صافى گفت ممکن است دولت ایران مخالفت کند و نگذارد قرآن فرستاده شود مهدى در جواب گفت خیر دولت فعلاً به قرآن کار ندارد و مانع نمىشود لطفاله صافى با اظهار تعجب گفت با اینکه ملک حسن علاقه زیاد به قرآن دارد معلوم نیست چرا در مراکش قرآن چاپ نکرده است بالاخره قرار شد مقدارى قرآن به مراکش بفرستند. مجددا صحبت از تعطیل و نماز پیش آمد و تصمیم گرفته شد چند روز درس و نماز تعطیل شود سیدمهدى اظهار کرد باید روز چهارشنبه درس شروع شود که لااقل یک هفته درسها تعطیل شده باشد گلپایگانى من از کسى منت نمىکشم هر کس مىخواهد براى خدا تعطیل کند سیدمهدى گفت آب که از سر گذشت چه یک نى چه صد نى سیدمهدى خطاب به پدر گفت شما فردا چه درس را تعطیل کنى چه نکنى دولت با ما خوب نیست و خوب هم نمىشود منتهى اگر شما درس نروید با ما بدتر مىشوند و افزود تمام تلگرافهاى ما را به مناسبت عید فطر عمدا نفرستادند و پیشنهاد کرد خوبست یک مطلبى بنویسم و در روز چهارشنبه آقا بعد از درس ضمن گریه کردن آن را بخواند یا اینکه بدهد به یک نفر طلبه بخواند و افزود که باید بنویسیم در خیلى از دهات و روستاها آب آشامیدنى ندارند ولى شما سینما درست مىکنید. مردم برق ندارند بیمارستان ندارند. چرا با این فلاکت سد رودخانه مىسازید و بعد مىروید پول خرج سینما مىکنید مگر اینهمه سینما درست شده اخلاق مردم را درست کرده مگر دیگر دزدى نمىشود. نامبرده اضافه کرد بایستى از این قبیل مطالب در بیانیه بنویسیم که گلپایگانى با این پیشنهاد سیدمهدى موافقت نمود و سیدمهدى خطاب به پدر اظهار کرد شما روى منبر بعد از درس در مسجد اعظم به مردم بگو چونکه نمىگذارند ما چاپ کنیم لذا خودم آمدهام برایتان بخوانم لطفاله صافى و على صافى هم تصدیق کردند.
سیدمهدى گفت فعلاً ما تا روز چهارشنبه مبارزه منفى داریم که آقا از منزل بیرون نرود. نه درس بگوید و نه نماز. على صافى گفت اگر سازمان از من سئوال کرد تلفنى چه بگویم مهدى گفت هیچ بگو مگر سینما در قم باز شده ما اطلاع نداریم و اضافه کرد که در مقابل سینما جمعیت خیلى زیاد بود چه خوب بود مردم تحریک مىشدند و یا حسین مىگفتند و با چوب و چماق مىافتادند به جان اداریها و افزود که سینما در قم شده مثل سلام شاهنشاهى و اضافه کرد که مردم شرف ندارند و شجاعت ندارند باید بریزند شلوغ کنند امروز آنجا جنبه مسجد داشته جنبه مقدسى داشته فرماندار صحبت کرده سیدمهدى خطاب به گلپایگانى ادامه داد که شما بگو اینها ما را وادار مىکنند صحبت کنیم یک کار زشت و منکر را مىخواهند به نام اخلاق و امام زمان تمام کنند. گلپایگانى یک نفر طلبه خواب دیده که شاه با دار و دستهاش دم مسجد شاه ایستاده و قوامالسلطنه وارد شد شاه چند مرتبه بلند گفت احمد قوام. احمد قوام چرا این انگلها را از بین نبردید و این طلبه در خواب به شاه گفته ما طلاب انگل هستیم؟ مگر ما سینما درست کردیم مگر ما سپاه زن درست کردیم. گلپایگانى اضافه کرد یک نفر طلبه دیگر خواب دیده حضرت رضا گفته مصر پیروز است. در این وقت صحبت از شب سال و مجلس فاتحه به میان آمد و گلپایگانى گفت اگر بخواهیم روز سهشنبه شب سال بگیریم باید از منزل خارج شویم بهتر است فاتحه را تأخیر بیاندازیم و روز جمعه بگیریم سیدمهدى گفت درس باید تا روز چهارشنبه تعطیل باشد و روز چهارشنبه آقا برود درس و بعد از درس این مطالب را که نوشته مىشود یا خودش یا دیگرى بخواند على صافى و لطفاله صافى مىگفتند روز سهشنبه درس را شروع کنیم بهتر است ولى مهدى قبول نکرد در این وقت تلفن صدا کرد على صافى گوشى را برداشت و ضمن صحبت گفت فعلاً دو نفر از آقایان اینجا هستند و کار داریم گلپایگانى با ناراحتى اظهار داشت چرا این حرف را زدى الآن سازمان مىفهمد و فورا به تهران اطلاع مىدهد مىگویند کى اینجا هست.
سیدمهدى به گلپایگانى گفت به هر حال ما باید احساسات مردم را داغ نگاه داریم شما خودتان را ناراحت نکنید کارى شده چکار کنیم اگر خیلى زیاد هم تند برویم جلو کارهایمان را مىگیرند فعلاً باید احساسات مردم را نگهداشت تا روز مساعد بالاخره وضع همیشه اینطور نیست و افزود ممکن است متوجه شوند که شما مىخواهید صحبت کنید درب مسجد را ببندند گلپایگانى گفت خوب مىشود مثل روز فیضیه. بعد صحبت از مدرسه حجتیه1 شد سیدمهدى گفت من به وسیله بنىفضل2 به آسید حسن حجت3 اطلاع دادم که ما مرتب پول آب و برق مدرسه حجتیه را مىدهیم و چنانچه مخارج دیگرى هم داشته باشد حاضریم و آسید حسن حجت بنى فضل را فرستاده و پیغام داده این جریان را شریعتمدارى متوجه شده و خیلى ناراحت شده و گفته شما مدرسه را در اختیار گلپایگانى گذاشتهاید و تمام کمکهایى که به من مىکرده قطع کرده است و دیروز با آنکه میانه خوبى با آسید حسن حجت ندارد به منزل وى رفته است. مهدى افزود من به بنى فضل گفتم خلاصه ما حاضریم پول آب و برق و مخارج ساختمان مدرسه حجتیه را بدهیم و اما کمکهایى که به آسید حسن حجت مىشود و شریعتمدارى قطع کرده فعلاً نمىدهیم زیرا ممکن است آسید حسن دو طرفه بازى کند اگر ثابت شود که یک طرفه است به او کمک مىکنم.
نظریه منبع : نظرى ندارد.
نظریه رهبر عملیات : مفاد گزارش صحت دارد. ارم
نظریه امنیت داخلى : مفاد گزارش منبع مورد تأیید است گلپایگانى بعد از افتتاح سینما در جلسه درس حاضر نشده و مصمم است به نماز هم نیاید و او مىخواهد با ادامه این برنامه اعتراض خود را در مورد اعتراض سینما به گوش عموم برساند. اصلح است روزى که جهت تدریس در مسجد اعظم قصد قرائت بیانیه را مىنماید به طرق مقتضى از اقدامات وى جلوگیرى به عمل آید همانطور که مکرر به عرض رسید محرکین گلپایگانى سیدمهدى و برادران صافى مىباشند. ضمنا در صورت موافق به سیدمهدى یا صافیها ابلاغ شود فورا خود را به آن اداره کل معرفى و مذاکرات لازم با نامبردگان قبل از اجراى این برنامه به عمل آید. روحانى
رئیس ساواک : به نظر نمىرسد گلپایگانى بیش از یک یا دو روز از آمدن به درس خوددارى نماید بعد از دو روز. مهران
گزارش عرضى تهیه شود.4
1ـ مدرسه حجتیه یکى از بزرگترین و وسیعترین مدارس حوزه علمیه قم است که به دستور مرحوم آیتاللّه العظمى سید محمد حجت کوه کمرهاى تأسیس شد. مرحوم آیتاللّه حجت در سال 1364 قمرى (حدود سالهاى 24ـ23 ش) «پارک» کامران میرزا پسر ناصرالدین شاه قاجار که جهت اقامت ایام زیارتى خود در کنار رودخانه قم در دو طبقه ساخته بود خریده و در روز 20 جمادىالثانى همان سال که مطابق سالروز ولادت حضرت زهرا سلاماللّه علیها بود کلنگ تأسیس ساختمان مدرسه را در کنار آن ساختمان بر زمین زد. این مدرسه که بعدها به نام بانى آن معروف به «مدرسه حجتیه» گردید در شش قسمت مجزا، در دو طبقه بنا گردیده است و جمعا داراى 126 اطاق روشن و آفتابگیر است. در قسمت مشرق مدرسه، مسجد زیبا و صحن کوچک آن که به هزینه مرحوم حاج احمد اتفاق از تجار آذربایجان مقیم تهران بنا شده است و مقبره مرحوم آیتاللّه حجت نیز در کنار مسجد است. علاوه بر ساختمان عمومى مدرسه در سمت پائین مسجد قسمت دیگر ساختمان مدرسه در دو طبقه است که بعد از رحلت مرحوم آیتاللّه حجت بنا گردید. این مدرسه داراى کتابخانهاى است که در سال 1371 قمرى و در اواخر زندگى مرحوم حجت در گوشهاى از مدرسه حجتیه تأسیس یافته است. (یکصد سال مبارزه روحانیت مترقى، تاریخ قم، محمدحسین ناصرالشریعه).
2ـ بنىفضل در سال 1297 ه ش در تبریز متولد شد. وى با درجه ستوان دومى در سال 1323 کار خود را در ارتش شروع کرد و پس از طى مراحل مختلف آموزش نظامى در دانشگاه نظامى در ژاندارمرى خوزستان مشغول به کار شد و پس از طى دوره ستاد فرماندهى در سال 1348 به عنوان رئیس ستاد ناحیه ژاندارمرى کرمانشاه منصوب شد و در سال 1355 به عنوان رئیس ژاندارمرى اصفهان منصوب گردید. وى که در کشتار مردم انقلابى استان اصفهان و تجهیز چماقداران و دستگیرى مبارزین نقش به سزایى داشت در سال 58 به دست عدالت گرفتار آمد و در تاریخ 22/7/58 اعدام گردید.
3ـ سیدحسن حجت فرزند سیدمحمد حجت کوهکمرهاى در سال 1342 ق در تبریز متولد شد در سال 1349ق همراه پدرش به قم مهاجرت نمود و پس از تحصیل مقدمات و سطوح در کلاس درس خارج پدرش شرکت نمود و پس از آن مدتى از محضر آیتاللّه بروجردى بهره برد سپس به تدریس و تبلیغ دین پرداخت (گنجینه دانشمندان، شریف رازى)
4ـ گزارش 30/9/48 اداره 316 ساواک حاکى است : «در ساعت 1030 روز 30/9/48 ساواک قم تلفنى اعلام مىدارد آیتاللّه شریعتمدارى و مرعشى نجفى به تبعیت از آیتاللّه گلپایگانى جلسات درس خود را تعطیل، لکن در نماز جماعت حضور یافتهاند و آیتاللّه گلپایگانى همچنان از حضور در جلسات درس و نماز خودددارى نموده است.». در ذیل گزارش فوق اداره کل 316 نظر داده است : «به نظر نمىرسد احضار نامبردگان مثمرثمر باشد و در شرایط موجود هرگونه اقدامى در قبال فعالیتهاى مضره گلپایگانى موجب بزرگ شدن و تحکیم موقعیت او خواهد شد. بدیهى است مراقبتهاى لازم به عمل خواهد آمد تا چنانچه افرادى قصد چاپ و انتشار بیانیهاى که قرار است گلپایگانى در جلسه درس قرائت کند داشته باشند نسبت به جلوگیرى از تصمیمات آنان اقدامات لازم مبذول گردد.»