10 خرداد 1400
محمدرضاشاه انتخابات را مسخره میدانست
محمدرضا شاه پهلوی در کتاب «پاسخ به تاریخ»، نظرش را درباره دموکراسی به صورت صریح بیان کرده است که فهم آن در درک چرایی انقلاب اسلامی و مردمسالاری دینی بسیار کمک میکند.
در سال 1328 به هنگام افتتاح مجلسین، ضرورت اصلاح قانون اساسی را متذکر شدم. قانون اساسی 1906 ما از قوانین اساسی بلژیک الهام گرفته بود. اما در آن قانون حق انحلال مجلسین برای پادشاه پیشبینی نشده بود. در اصلاحیه 1328 این اختیار که برای تأمین تعادل قوای سیاسی در کشور ضروری است، به پادشاه تفویض شد.
قبل از این اصلاح، نمایندگان مجلس شورای ملی حتی به هنگام انجام انتخابات به تشکیل جلسات ادامه میدادند و بدینوسیله در جریان اخذ رأی مداخلات نامشروع داشتند. در زمان جنگ، سفارتین روس و انگلیس هر یک صورتی از داوطلبان مورد نظر خود داشتند و به اتکای قوای اشغالی در دولت میکوشیدند آنها را به نخستوزیر تحمیل کنند. برای مقابله با این وضع غیر قابل قبول، من از محمد مصدق که دعوی رهبری ملی داشت و بعداً رئیس جبهه ملی شد خواستم که دولتی تشکیل دهد و پس از اصلاح قانون به انجام آن ضمن جلوگیری از مداخلات نامشروع دولتین و متنفذان داخلی بپردازد. مصدق پاسخ داد که به سه شرط حاضر است مأموریت تشکیل کابینه را بپذیرد، نخست آنکه، انگلیسها با این امر موافق باشند.
دوم آنکه، هر بامداد با من ملاقات کند و تعلیمات لازم را دریافت دارد. سوم آنکه، محافظان مخصوصی را در اختیار او بگذارم.
من به مصدق پاسخ دادم که در انتخاب نخستوزیر هرگز با انگلیسها مشورت نکرده و نخواهم کرد و اگر در تقاضای خود اصرار دارد ناچار خواهیم شد که نظر روسها را نیز استفسار کنیم.
مصدق گفت «در ایران بدون موافقت انگلیسها هیچکار نمیتوان کرد» اما روسها به حساب نمیآیند. در پی این مذاکرات شگفتانگیز، من حسن علاء وزیر دربار را به نزد انگلیسها و سپهبد یزدانپناه افسر سابق بریگاد قزاق را برای کسب نظریه نزد روسها فرستادم. روسها بلافاصله موافقت خود را به اصلاحاتی که پیشنهاد میکردم اعلام داشتند ولی انگلیسها مخالفت کردند.
در نتیجه مصدق از قبول سمت ریاست دولت پوزش خواست و جریان مسخره انتخابات همچنان ادامه یافت. نیک به یاد دارم که در این زمان مطبوعات انگلیس جریان انتخابات در ایران را مطابق اصول دموکراسی میدانستند.
فارس