17 اسفند 1393

نگاهی به نقش مسجد در مبارزات سیاسی استاد شهید مطهری


احسان جوانمرد

 به دلیل ماهیت سیاسی دین اسلام، مسجد به عنوان کانون و محور فعالیت‌های دینی، سیاسی و اجتماعی، نقش مهمی در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام داشته است. این نقش به ویژه در تشیع به علت سرنوشت ویژه و تاریخ پرحادثه‌ی آن و درگیری‌های فراوان آن با نظام‌های حاکم، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
مسجد، محل و پایگاهی برای عناصر ناراضی و انقلابی و مقری برای تجهیز و بسیج امکانات علیه حکام و امرای ظالم بوده است. سیر جنبش‌های سیاسی معاصر و نیز حرکت‌های انقلابی در قرون گذشته، نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که مسجد جایگاه بروز رفتارهای سیاسی مسلمین بوده است؛ این رفتارها در آغاز در چارچوب دعوت تعاون اسلامی آغاز می‌شد، ولی به دلیل نبودن مجراها و نهادهایی برای ظهور دغدغه‌ها و تمایلات سیاسی، ‌خود مسجد به نوعی پایگاه سیاسی تبدیل می‌گردید. بطور کلی، مسجد نماد فعالیت فکری، ‌معنوی، مذهبی و سیاسی و عمدتاً پایگاهی برای درخواست مشارکت سیاسی یا براندازی حکومت است. به همین دلیل است که دولت‌های استبدادی در جوامع اسلامی بیشترین واهمه را از مساجد داشته و دارند؛ زیرا این مراکز می‌توانند نیروهای بالقوه‌ی سیاسی را در خود متمرکز کنند.
یکی از نهادهایی که در کنار مسجد و از طریق آن، رفتارهای سیاسی مردم سازماندهی و هدایت می‌شود، منبر است. منبر نخست به عنوان وسیله‌ی ارتباطی میان امت و رهبرانش و سپس به دنبال جدایی فزاینده‌ی منبر از حکومت به صورت مستقل، اما قدرتمند و سیاسی که هیچ‌گاه فرصت در افتادن با قدرت‌های مستقر را از دست نمی‌داد، خدمت و عمل می‌کرد و رهبران و وعاظ انقلابی از منبر، همچون کانالی برای بیداری مردم و انتشار نظریات ضدنظام و مرام حکومت و برانگیختن توده‌های مردم سود می‌جستند. 1
استاد مرتضی مطهری با آگاهی کامل به نقش تاریخی مساجد و منابر و پتانسیل نهفته در آن، از علمای نادری است که با داشتن تحصیلات و سوادی تحسین برانگیز، در پیشبرد اهداف نهضت، حداکثر استفاده را از منبر برد. بر این اساس، در دهه‌ی 50 مسجد و منبر از مهم‌ترین پایگاه‌های مبارزاتی استاد بود. ایشان در نیمه‌ی اول این دهه با افزودن بر سخنرانی‌های خود، در مساجد مختلفی به روشنگری پرداختند و طوری هدفمند و مطابق با نیاز نهضت پیش رفت که رژیم فقط چهار سال توانست سخنرانی‌های وی را تحمل کند و پس از آن ایشان را ممنوع‌المنبر ساخت.

1ـ مسجد هدایت
مسجد هدایت با توجه به سخنرانی‌ها و جلسات تفسیر قرآن آیت‌الله طالقانی، یکی از کانون‌های مهم پیوند نسل جوان، به ویژه دانشجویان و تحصیل‌کردگان، با معارف دینی بود. به طوری که در سال‌ها و دهه‌هایی که نهضت جریان داشت، بسیاری از شرکت‌کنندگان در جلسات مسجد هدایت، جزو چهره‌های فعال سیاسی یا فرهنگی شدند و عده‌ای از شاگردان مکتب این مسجد در راه مبارزه به شهادت رسیدند. 2 استاد مطهری با این اعتقاد که باید برای بیداری افکار و هدایت جوانان کاری کرد و نگذاشت جوش وخروش آنها یکباره خاموش شود، 3 سال‌ها از چهره‌های مهم مرتبط با این مسجد و آیت‌الله طالقانی بود و در آن سخنرانی می‌کرد.
در واقع بسیاری از افرادی که در هیچ تشکلی قرار نداشتند و در کار کمک به سایر مبارزین بودند، در فاصله‌ی سال 1348 به بعد، محل تجمع اصلی‌شان در تهران، مسجد هدایت بود. افزون بر آیت‌الله طالقانی و مطهری، آقایان باهنر، هاشمی‌رفسنجانی، امامی کاشانی وافراد مطرح دیگری نیز در این مسجد سخنرانی‌می‌کردند. 4 گزارش‌های جالب بر جای مانده از ساواکی‌ها در این مسجد، دامنه‌ی فعالیت مسجد، اسامی شرکت‌کنندگان فعال و حتی برخی از نکات تاریخی بسیار جالب را نشان می‌دهد. در یکی از گزارش‌های ساواک آمده است:
«‌ساعت 1300 روز 11/9/48 در مسجد هدایت واقع در لاله‌زار، مطهری، واعظ پس از اداء نماز ظهر روز مزبور، مشغول وعظ گردید و ضمن گفتن یک مسئله‌ی شرعی، یکی از مستمعین سؤال می‌‌نماید این مسئله فتوای کیست؟ مطهری اظهار داشت فتوای حضرت آیت‌الله خمینی است که ناگهان حضار با صدای بلند سه مرتبه صلوات فرستادند.»
در پایان این گزارش ضمن اینکه استاد مطهری یک واعظ افراطی خوانده شده، آمده است:
«به نظر می‌رسد مطهری با تبانی قبلی با (سؤال‌کننده) عمداً مبادرت به گفتن کلمه خمینی با نهایت احترام و القاب نموده است.» 5

2ـ مسجد الجواد
استاد مطهری پس از کناره‌گیری از حسینیه‌ی ارشاد، در سال 1349 مسجدالجواد را به عنوان پایگاه فعالیت‌های خود انتخاب نمود. استاد در این مسجد هم سخنرانی می‌کرد و هم کلاس‌های درس تفسیر داشت. بحث‌های جهاد در اسلام، رشد اسلامی و سیره‌ی تبلیغاتی پیامبر مربوط به این دوران است. 6
ایشان خود علت انتخاب این مسجد را چنین ذکر کرده است:
«برای اینکه مسجدالجواد که دارای کتابخانه‌ی مهم و مسجد و تالار تبلیغ باشکوه است، به دست نااهل نیفتد و دستگاه دست روی آن نگذارد، اینجا آمده‌ام.» 7
با آمدن استاد مطهری به این مسجد و به‌دست گرفتن رهبری فعالیت‌های آن، این نهاد مذهبی به صورت یکی از مراکز اصلی سخنرانی‌های دینی ـ سیاسی درآمد. در این مسجد، علاوه بر آیت‌الله مطهری، افرادی مانند ابوالقاسم خزعلی، حسین نوری، محمد‌جواد باهنر، محمد‌ مفتح، محمد‌تقی فلسفی، علی دوانی و امامی کاشانی سخنرانی می‌کردند. 8
استاد مطهری در مسجد الجواد نیز در ضمن مباحث و سخنرانی‌های دینی خود، مباحث سیاسی را نیز مطرح می‌کرد و مطالب تحریک‌آمیز و انتقادی خود را علیه رژیم بیان می‌نمود. ایشان در یکی از سخنرانی‌های خود در مسجدالجواد می‌گوید:
«مملکتی با کفر می‌تواند ادامه پیدا کند، ولی با ظلم از بین می‌رود. عدالت، یعنی همبستگی اجتماعی و ظلم، یعنی گسیختگی آن. اگر کشوری دارای نظام صحیح باشد، ولی ایمان نداشته باشد و ماتریالیستی باشد ممکن است ترقی کند، ولی اگر بی‌ایمان بوده و عدالت نداشت، از بین خواهد رفت.» 9
با ارسال گزارش دیگری از سخنرانی استاد در مسجد الجواد که پیرامون تقیه بحث کرده و گفته بودند:
«تقیه در اسلام، یعنی مبارزه‌ی زیرزمینی، نه اینکه طوری عمل کنید که باعث راحتی شود.» بلافاصله ناصر مقدم عکس‌العمل نشان داده، به ساواک تهران دستور می‌دهد که فعالیت‌های او را تحت نظر بگیرند و مسافرت‌های تبلیغی او را اطلاع دهند و اعمال و رفتارش را تحت مراقبت کامل بگیرند. 10فعالیت‌های استاد مطهری در مسجدالجواد و بیان چنین اظهاراتی در سخنرانی‌های خود، باعث شد که رژیم از سوی این‌گونه مساجد احساس خطر کند. از طرفی تعیین امامان جماعت و نمازهای جماعت در مساجد، خارج از کنترل رژیم بود و این ضعف، برآنان گران تمام می‌شد. بنابراین، ایجاد سازمان اوقاف و دخالت آن در امور مساجد بدین منظور صورت گرفت. این سازمان وظیفه داشت ضمن تعیین امام جماعت بر جلسات مذهبی در مساجد نیزنظارت کند. گزارش زیر حاکی از این مطلب است:
«با توجه به اینکه اخیراً رسم شده است در اغلب مساجد علاوه بر وعظ و تبلیغ، جلسات دیگری نیز تحت عنوان تفسیر قرآن و تدریس زبان عربی تشکیل می‌شود و عده‌ای از جوانان و طبقات دیگر در این جلسات شرکت می‌کنند؛ اگر امام جماعت هر مسجدی جزء مخالفین دولت باشد، سعی خواهد کرد افکار شرکت‌کنندگان در این قبیل جلسات را به دلخواه خود پرورش دهد. علی‌هذا چنانچه مقدور باشد به نحو غیرمحسوس از طریق سازمان اوقاف یا خود مراجع تقلید بی‌غرض، ترتیبی داده شود که به تدریج کنترل تمام مساجد کشور در اختیار روحانیون موافق قرار گیرد. تصور می‌رود این اقدام برای جلوگیری از فعالیت مضره‌ی روحانیون مخالف، مؤثر باشد.» 11
در پی این اقدام رژیم، روحانیون در برابر این حرکت ایستادند و از شرکت در این مساجد خودداری کردند. 12 شهید مطهری نیز به علت آنکه سازمان اوقاف در مسجد الجواد دخالت می‌کرد، دیگر در این مسجد حاضر نشده و اعتراض کرد. 13
سرانجام رژیم مسجدالجواد را تعطیل کرد. علت‌ این‌ امر، ممانعت‌ از سخنرانی استاد مطهری در مسجد و مقابله با ایشان بود؛ اما سازمان اوقات علت آن را اختلافات داخلی هیأت مدیره و دستور مقامات بالا اعلام می‌کند. در ادامه‌ی گزارش مربوط به بسته ‌شدن ‌مسجدالجواد آمده:
«از نظر ظاهر بهتر است‌ نمازخانه‌ی ‌مسجد باز شود، زیرا مردم متعصب چنین‌ می‌پندارند که دولت با گزاردن نماز جماعت مخالف است.» 14
متأسفانه در یورش ساواک به مسجد الجواد تعداد زیادی از نوارهای تفسیر قرآن استاد مطهری از بین رفت. 15

3ـ سایر مساجد
با بسته شدن مسجد الجواد، استاد فعالیت‌ها و روشنگری‌های خود را در سایر مساجد تهران و برخی از شهرستان‌ها دنبال می‌کرد. مهم‌ترین این مساجد، ارگ و جاوید است. مسجد جاوید که محل استقرار شهید مفتح بود، یکی از محفل‌های مذهبی مطرح برای انقلابیون بود. 16 شهید مفتح که مبارزاتش علیه رژیم معروف است، مستقیماً از استاد مطهری رهنمود می‌گرفتند 17و استاد نیز بسیاری از اقدامات خود را به ‌دست ایشان انجام می‌داد. 18کتاب «انسان کامل»، که بعد از شهادت استاد تنظیم و منتشر شد، محصول سخنرانی‌های ایشان در مسجد جاوید تهران است. 19سخنرانی‌های استاد در مسجد جاوید نیز مورد حساسیت ساواک قرار گرفت و دستور بررسی مجدد داده ‌شد و از ساواک تهران و شمیرانات خواستار مراقبت بیشتر از او ‌شدند. همچنین با اطلاع از انتشار کتاب «عدل الهی» استاد مطهری، ساواک خواستار ارسال یک نسخه از آن کتاب برای اداره‌ی کل امنیت داخلی می‌شود. 20
از استاد مطهری برای سخنرانی در مساجد شهرستان‌ها نیز دعوت می‌شد؛ این امر ساواک را نسبت به سفرهای تبلیغی استاد نیز حساس کرده بود. یکی از این مساجد، مسجد امام علی(ع) در اصفهان بود که از مراکز مبارزه علیه رژیم به شمار می‌رفت. سابقه‌ی مبارزاتی این مرکز، از سال 1352 با حضور استاد مطهری و دکتر بهشتی آغاز می‌شود. این دو بزرگوار اقدام به برگزاری کلاس‌ها و بحث‌ها و سخنرانی‌هایی تحت نظر حجت‌الاسلام علی‌اکبر اژه‌ای در این مسجد نمودند. 21
دایره‌ی فعالیت‌های استاد فقط به مساجد داخل کشور محدود نمی‌شد؛ ایشان از جمله افرادی بودند که به مسجد هامبورگ آلمان نیز، که مدتی محل استقرار شهید بهشتی بود، از نظر مذهبی و فرهنگی کمک می‌رساندند. 22
ممنوعیت از سخنرانی و حضور بر منابر
ممنوع‌المنبر کردن روحانیون و وعاظ، اولین اقدام ساواک برای جلوگیری از فعالیت آنها بود. ساواک معمولاً روحانیون مبارز و مخالف را فرا می‌خواند و به آنها تذکر می‌داد تا از بیان مسائل سیاسی پرهیز کنند و در پایان نیز از آنها تعهدنامه‌ای مبنی بر عدم انجام فعالیت‌های خلاف مصالح مملکت می‌گرفت؛ ولی چون آنها از دستورات ساواک سرپیچی می‌کردند، علی‌رغم اذعان ریاست ساواک به این مطلب که «ممنوع المنبر کردن آنها نتیجه‌ای نداشت»، ساواک آنها را ممنوع‌المنبر می‌کرد. 23به دنبال سخنرانی‌های استاد در مساجد مختلف و اظهار سخنانی که ساواک آن را خلاف مصالح و امنیت ملی ارزیابی می‌کرد، ساواک شمیرانات در تاریخ 14/2/1354، استاد مطهری را احضار و به او ابلاغ کرد که در صورت عدم تغییر رویه‌ی خود، تصمیمات شدیدی درباره‌اش اتخاذ خواهد گردید.
پس از این احضاریه، سازمان امنیت داخلی با تنظیم یک بولتن سه برگی خطاب به نصیری، رئیس ساواک، ضمن ارائه‌ی شرح مختصری از فعالیت‌های استاد در پایان چنین اعلام نظر می‌کند:
«با عرض مراتب بالا و اینکه اولاً دستگیری روحانی یاد شده موجبات بزرگ شدن وی و بالا رفتن وجهه‌ی او در بین عناصر متعصب مذهبی و دانشجویان افراطی خواهد شد؛ ثانیاً قرار گرفتن این شخص در رأس گروه فلسفه‌ی دانشکده‌ی الهیات، اصولاً وجود وی در دانشگاه، با توجه به مقاصد سوء این شخص، به هیچ وجه به مصلحت نمی‌باشد؛ ثالثاً ادامه‌ی سخنرانی‌های مشارالیه در محافل مذهبی صحیح نیست؛ علی‌هذا مستدعی است در صورت تصویب اولاً: به اداره‌ی کل چهارم اعلام شود که ادامه‌ی خدمت نامبرده در دانشگاه تهران به مصلحت نیست. ثانیاً: با همکاری شهربانی کشور از ادامه‌ی سخنرانی‌های وی مخالفت به عمل آید و مراقبت از او کماکان ادامه یابد. موکول به رأی عالی است.»
این پیشنهاد در تاریخ 20/3/54، به رؤیت نعمت‌الله نصیری، رئیس وقت ساواک، می‌رسد و او در ذیل نامه می‌نویسد: «موافقت می‌شود حضوراً در مورد این قبیل افراد مذاکره نمایید.» سپس پرویز ثابتی‌، مقام عالی امنیت، به حضور رئیس ساواک می‌رود و او را متقاعد به انجام تصمیمات فوق می‌نماید و در تاریخ 22/3/54 یعنی دو روز بعد ذیل نامه دستور زیر را صادر می‌کند: «مذاکره شد طبق نظریه اقدام شود. ثابتی 22/3/54.» 24
قبل از شروع ماه‌های محرم و صفر، ساواک درباره‌ی اقدامات روحانیون در این ماه دستوری بدین شکل صادر می‌کند:
«با فرا رسیدن ماه‌های سوگواری محرم و صفر احتمال دارد عده‌ای از وعاظ و روحانیون افراطی مذهبی، فرصتی پیدا کنند که برخی از مسائل و موضوعات را در قالب مطالب تحریک‌آمیز و خلاف مصالح عمومی مملکت در بالای منبرها عنوان و تبلیغات سوئی بنمایند، لذا یک نسخه‌ی ده برگ صورت اسامی وعاظ ممنوع‌المنبر به پیوست ارسال می‌گردد...»
به پیوست این نامه، اسامی 124 روحانی و واعظ ممنوع‌‌المنبر آمده است که استاد مطهری یکی از آنها بود. 25
زمانی که این دستور صادر گردید، استاد مطهری در مسجد ارگ برنامه‌ی سخنرانی داشت. ایشان در تقویم سال 54، روز دوم تیر نوشت:
«در این روز، جلسه‌ی مسجد ارگ که دو شب باقی مانده بود، ممنوع شد.» 26

پی نوشت ها:
1. ید‌الله هنری لطیف‌پور، فرهنگ سیاسی شیعه و انقلاب اسلامی 1342ـ 1357، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران 1379، صص 156ـ157
2. راعی گلوجه، پیشین، صص 55ـ56
3. کردی، پیشین، سند شماره‌ی 171، ص 226
4. جعفریان، پیشین، ص 335
5. کردی، پیشین، سند شماره‌ی 68، ص 138
6. نصری، پیشین، ص 39
7. علی دوانی، خاطرات من از استاد شهید مطهری، پیشین، ص57
8 جعفریان، پیشین، ص 337
9. کردی، پیشین، سند شماره‌ی 141، ص 203
10. عالم‌جاودان استاد شهید مرتضی مطهری، وزارت‌ اطلاعات ‌مرکز بررسی‌ اسناد تاریخی، تهران 1382، صص 39ـ40
11. کردی، پیشین، سند شماره‌ی 138، صص 200ـ201
12. مهناز میزبانی و منیژه صدری و حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران 1383، ص43
13. کردی، پیشین، سند شماره‌ی 156، ص 220
14. همان، سند شماره‌ی 152، صص 211ـ212
15. محمد‌خردمند، پیشین، ص 129
16. جعفریان، پیشین، ص 336
17. واثقی، پیشین، ص 71
18. واعظ زاده خراسانی، پیشین، ص 96
19. سیری در زندگانی استاد مطهری، پیشین، ص 87
20. عالم جاودان، پیشین، ص 40
21. میزبانی و صدری و سلیمی، پیشین، ص 160
22. جمشید آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ‌ترجمه‌ی ‌اردشیر لطفعلیان، مرکز ترجمه و نشر کتاب، تهران 1375، ص 226
23. تقی نجاری‌راد، ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران 1378، ص 172
24. عالم جاودان، پیشین، صص 45ـ46
25. احمد نقیب‌زاده و وحید امانی‌زوارم، نقش روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران1382، صص 116ـ117
26. خردمند، پیشین، ص 136


سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی 9 اردیبهشت 1387