23 خرداد 1393

کودتایی که آبراهامیان روایت کرده فاقد تحلیل و حضور مردم است


کودتایی که آبراهامیان روایت کرده فاقد تحلیل و حضور مردم است

نشست نقد و بررسی کتاب «کودتا» نوشته یرواند آبراهامیان از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران با حضور محمدامین قانعی‌راد، جامعه‌شناس و داریوش رحمانیان، پژوهشگر تاریخ و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران، سه شنبه 20 خردادماه برگزار شد.

قانعی‌راد در ابتدای این جلسه با این مقدمه که عمدتا روایت‌های تاریخ ایران همراه با ایدئولوژی و کژتابی‌هایی بوده است، گفت: متاسفانه عمده مباحث درباره کودتای 28 مرداد در کتاب‌های درسی به یکی دو صفحه آن هم به صورت گذرا است که دیدی کلی همراه با بار ایدئولوژیک و سیاست‌زده به بچه‌ها منتقل می‌شود. این خلائی عظیم در این حوزه است و بدتر از آن که خود را بی نیاز از خواندن این گونه کتاب‌ها می‌دانیم و این ضعفی است سترگ در سراسر جامعه علمی ایران.

وی سپس با اشاره به کتاب کودتا افزود: این کتاب از حیث استاندارهای علمی رتبه بالایی را به خود اختصاص می‌دهد چراکه بر مبنای اسناد دست اول وزارت امور خارجه آمریکا، بریتانیا، کتاب‌های معتبر و همچنین تاریخ شفاهی نوشته شده است و نوشتن آن به احتمال زیاد، چند سال وقت محقق را گرفته و بودجه زیادی را طلبیده است. از این رو این کتاب با ملاحظه این عوامل قابل تحسین است.

بدور از واقعیات پیچیده

این جامعه‌شناس در نقد این کتاب ادامه داد: اما در این کتاب تصویری که از دوران شاه ارایه می‌شود، تصویری است ساده، یکپارچه و به دور از واقعیت‌های پیچیده. بدین معنا که نویسنده رژیم پهلوی را حکومت مقتدری که بر همه جا حاکم بوده و در طرف دیگر آن مردم مظلوم قراردارند، به تصویر می‌کشد که گویا هیچ اتفاقی در جامعه نمی‌افتد و تمام وقایع از بالا و از سوی نهادهای قدرت است. در صورتی که منابع قدرت متعددی در جامعه وجود داشتند که در حال مبارزه بودند، از نهادها، افراد و جریان‌های مختلف (دربار، ارتش و شاه) گرفته تا زمین داران، روسای عشایر، روحانیون، کارگران، بازاری‌ها و غیره که هر کدام از آن‌ها نیز در دورن خود دارای گرایش‌های خاصی بودند و دیدگاه‌های متفاوتی داشتند. بنابراین جامعه دارای کنشگران متعدد و متکثر در آن دوران بوده است که نباید از آن‌ها مغفول ماند.

قانعی‌راد در ادامه سخنانش به نکته دیگری که در این کتاب به آن اشاره شده و به تعبیر خود آن را بحران دموکراسی نامید، پرداخت و گفت: آن‌چه آبراهامیان به آن اشاره داشته این است که در ایران جرقه بحران دموکراسی از دوران مشروطه به وجود آمد که تا بحران پهلوی و حتی تا زمان حاضر، جامعه ایران با آن رو به روست و به نظر می‌آید تا زمانی که این بحران به پایان نرسد، یک دموکراسی تثبیت شده ایجاد نمی‌شود.

کودتای 28 مرداد 1332 یک ضرورت تاریخی نبود

وی ادامه داد: در این بحران دموکراسی که در آن نوعی مبارزه آشکار و پنهان نیروهای مختلف مشهود است، کودتای 1332 یک نقطه عطفی بر آن بوده است. حال نکته‌ای که آبراهامیان درباره این کودتا مطرح می‌کند و قابل نقد و بررسی است، این است که وی کودتا را یک جبر تاریخی بین امپریالیسم و ناسیونالیسم می‌داند که اساسا بایستی اتفاق می‌افتاد چرا که امکان مصالحه وجود نداشت. در صورتی که این چنین نبود و به طرق مختلف می‌شد به مصالحه و راه حل‌های دیگری جز کودتا رسید و آرایش نیروهای داخلی می‌توانست جوری باشد که این کودتا صورت نگیرد. بنابراین این نوع نگاه آبراهامیان به کودتا نمی‌تواند قابل قبول و درست باشد. 

قانعی‌راد به نقد دیگری که بر این کتاب وارد است، اشاره کرد و گفت: آبراهامیان در این کتاب، با طرد دو چارچوب و دیدگاه نظری سرشت روانشناسانه دکتر مصدق و چارچوب تعارض شرق و غرب، چارچوب تعارض شمال-جنوب (جهان توسعه یافته و در حال توسعه، جهان اول و سوم) را حکمفرما می‌کند و با این دیدگاه، به تحلیل کودتای 28 مرداد و وقایع آن می‌پردازد، در صورتی که خط گفتمانی کمونیسم، خط بسیار مهمی است که در چارچوب آن بسیاری از مسایل را می‌تون توضیح داد و نباید از آن مغفول ماند.

کتاب «کودتا» فاقد رویکرد تحلیلی و چارچوب نظری است

در ادامه این نشست، داریوش رحمانیان در ابتدای سخنانش با اشاره به ضعف شدید آموزش و پژوهش رشته تاریخ در تمام مقاطع تحصیلاتی در کشور ما گفت: علاوه بر ضعف نظام آموزشی، تاریخ معاصر ما به دلیل این‌که هنوز در اسارت روایت‌های کلان، دولتی و رویکردهای سیاسی است، پیشرفت نکرده و برای رهایی از این امر باید تجهیزات نظری لازم فراهم شود.

وی با این مقدمه به سراغ نقد این کتاب رفت و با بیان این‌که آبراهامیان پژوهشگری بسیار قابل، دقیق و نکته سنج است اما کتاب «کودتا»ی وی فاقد رویکرد تحلیلی و چارچوب نظری و مفهومی ویژه‌ای است، گفت: نقص روایات مربوط به کودتا، نقصی است که در همه کتاب‌هایی که در این رابطه نوشته شده‌اند، مشهود است و این کتاب نیز از آن رهایی نیافته است. اگر چه به لحاظ روایی، کتابی محکم و ارزشمند محسوب می‌شود.

این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: تاریخ کودتایی که آبراهامیان روایت کرده است، به شکل روایت تاریخ نخبگی است که مردم در آن هیچ کاره‌اند و نکته بعد این که، اگرچه در این کتاب سنجش خوبی از داده‌ها و اطلاعات ارائه شده است اما باید پذیرفت که هنوز بخش بسیاری از اسناد این حادثه بزرگ طبقه‌بندی شده و محرمانه هستند که حتی خود مقامات دولتی هم به آن‌ها دسترسی ندارند چه برسد به یک مورخ که در کتابش به استنتاجی بزرگ دست یابد.

وی افزود: با این همه اهمیت این کتاب از نظر روایی در آن است که در تلاش است این روایت غالب را که مصدق، شخصیتی لجباز، احمق، آرمان‌گرا و به دنبال منطق صفر تا صد بود و هرگونه امکان مصالحه‌ای را از بین می‌برد را زیر و رو کرده و آن هم با ارایه اسناد به زبان انگلیسی و در آمریکا این کتاب را نوشت. هر چند باید گفت که این روایت را نیز، قبلا و پیش از آبراهامیان هم در ایران از سوی برخی از نویسندگان مطرح شده بود. روایتی که عامل اساسی به بن بست رسیدن و ایجاد کودتا را نه ایران، نه مصدق و لجبازی و تعصب بیش از حد او بلکه از جانب غرب می‌داند.

رحمانیان در توضیح این مطلب بیان کرد: این‌که غرب در پی راه حل بود و مصدق نگذاشت و مساله مصدق فقط نفت بود، از بیخ و بن غلط است چرا که مصدق معتقد بود که شرکت نفت جنوب، دولتی در دولت ایران شده که به خاطر حفظ منافعش جلوی رشد دموکراسی و آزادی مردم را گرفته و ایرانی محال است به دموکراسی دست یابد، مگر این‌که دست غرب از نفت ایران کوتاه شود اما ضعف این کتاب در آن است که این روایت را از نصف شروع کرده، این در حالی است که این ماجرا از دوران مشروطه شروع شده بود و افکار مصدق از آن دوران ریشه می‌گرفت.


ایبنا