برگ‌هایی از پرونده احمدشاه قاجار



قرارداد 30 هزار لیره ای 1919 که به قرارداد فروش ایران به انگلستان معروف است توسط دولتمردان خائن احمدشاه آقایان نصرت الله، صارم الدوله و وثوق الدوله امضا شد. آنها نه تنها سهم خود را گرفتند بلکه حتی خود احمدشاه قاجار هم مقرری ماهیانه 15 هزار تومانی و تضمین سلطنت خود را از انگلیسیان خواست. پرونده احمدشاه پر است از خساست و لئامت و حتی احتکار گندم. او آنقدر حقیر بود که حتی برای مسافرت به خارج از انگلیس اجازه می گرفت و از آنان مقرری دریافت می کرد. قرارداد ننگین 1919 را هم به رغم تحریف تاریخ توسط اعوان و انصار قاجارها تایید کرد. از انبوه اسناد و مدارک به چند تا بسنده می شود.

تایید قرارداد 1919
احمدشاه در میهمانی شام لرد کرزن وزیر امور خارجه انگلستان به صراحت قرارداد 1919 را تایید می کند و نوشیدنی خود را به سلامتی لرد کرزن و خانم ایشان می نوشد. (قضاوت تاریخ، ص 379)

رشوه خواری احمدشاه
مستشارالدوله صادق وزیر کشور احمدشاه درباره رشوه خواری احمدشاه داستان های عجیب و غریبی می گوید که حتی به جد مادری خود کامران میرزا که برای حکومت خراسان در نظر گرفته رحم نمی کند و حتی شاه مملکت برای فروش یک خروار گندم با رعایای خود چانه می زند. (تاریخ انقلاب مشروطیت، مهدی ملک زاده، ج 7، ص 404)

دنائت احمدشاه
در زمان قحطی و در حالی که انبار های احمدشاه پر از گندم بود با تقاضای مستوفی و ارباب کیخسرو مبنی بر فروش گندم ها به مردم مخالفت کرد و پول بیشتری می خواست. (قضاوت تاریخ، ص 331)

دزدی احمدشاه
احمدشاه در دزدی هایی که توسط فرمانده قزاقان «استاروسلسکی» انجام می گرفت شریک بود. (رضاشاه از تولد تا سلطنت، ص 365)

سند دوم تایید قرارداد توسط احمدشاه
سعادتمندم از اینکه با استفاده از این فرصت می توانم به عالیجناب بگویم چقدر از بسته شدن قرارداد اخیر ایران و انگلستان احساس مسرت می کنم. (رضاشاه از تولد تا سلطنت، ص 288)
اضافه می کنم احمدشاه کاملاً در جریان قرارداد بوده کمااینکه این قرارداد بدون اینکه به تصویب مجلس برسد در حال اجرا شدن بود که آرمیتاژ اسمیت و ژنرال دیکسن به ایران آمدند و حتی سپهدار دشتی وزیر جنگ میهمانی مفصلی برای آن داده و کار مالیه بدون دردسر انجام و تحویل تحول می شود. آنها کلیه درآمدهای ایران را به بانک شاهی واریز و ماهی 250 هزار تومان علی الحساب به دولت می دهند. در مورد ارتش ملک الشعرای بهار در کتاب احزاب سیاسی ایران می نویسد: صاحب منصبان انگلیسی تصمیم داشتند افسران ایرانی از درجه نایب اولی به بالانروند و همین موجب می شود افسری باشرف به نام کلنل فضل الله خان آق اولی دست به خودکشی بزند.
باز هم اضافه می کنم که احمدشاه از تحویل تحول مالیه کشور و ژاندارمری مطلع بود ولی صدایش درنمی آمد و چون افسران انگلیسی برای متحدالشکل کردن نیروهای نظامی موجود به قزاقخانه می رسند احمدشاه نگذاشت قزاقخانه تعطیل شود و از خارج از کشور امر فرمودند «مساله قزاقخانه تا مراجعت من مسکوت بماند.»
احمدشاه در کجای تاریخ حرکتی در مخالفت با قرارداد کرده؟ و اگر هم مخالفتی کرده ریشه مالی داشته است. ملک الشعرای بهار می نویسد: احمدشاه چندی بود که در امور مملکتی خاصه در عزل و نصب حکام ایالات مداخله می کرد و فوایدی می برد. این پادشاه همان احمدشاهی است که می گویند پادشاه مشروطه بود. او اضافه می کند احمدشاه مخالفان را به دربار احضار می کند و آنها را علیه وثوق الدوله که در ماجرای عزل قوام از حکومت خراسان با او اختلاف نظر پیدا می کند، می شوراند و نیز گفته شد که برای امضای قرارداد حق الزحمه می خواهد و صریح می گوید شما پول گرفته اید و امضا کرده اید من که پول نگرفته ام چرا امضا کنم.
آخرین سند و مدرک از صدها مدرک رسوایی احمدشاه را از زبان احتشام السلطنه می شنویم. او می گوید نقش احمدشاه در انعقاد این قرارداد ننگین نه تنها از عاقدین معروف آن کمتر نیست بلکه بیشتر است. احمدشاه در سال 1326 هجری قمری صمصام السلطنه بختیاری را از ریاست دولت معزول و وثوق الدوله را مامور تشکیل کابینه کرد تا راه عقد قرارداد را هموار کند. احمدشاه نیز هنگام قرارداد مانند سایرین یعنی وثوق الدوله و وزرای خارجه و مالیه وی 200 هزار لیره از وزیر مختار انگلستان دریافت کرد و به علاوه امان نامه گرفت و همچنین مقرر شد شاه به اتفاق همراهان به مدت شش ماه به هزینه انگلیس در ممالک اروپایی پذیرایی شود و نیز انگلستان تعهد کرد تا زمانی که قرارداد باقی است حقوق ماهیانه ای به وی پرداخت شود.(از خاطرات میرزا محمودخان احتشام السلطنه رئیس دوره دوم مجلس شورای ملی)


روزنامه شرق ، شماره 1128 به تاریخ 14/9/89، صفحه 12