13 مرداد 1400
قیام حاج اقا نوراللّه اصفهانی
در گفت و گو با آیتاللّه مرعشى نجفى
مرحوم حاج آقا نوراللّه در فوائد مشروطه و رفع ظلم کتابى نوشته بودند و من نسخهاى از این کتاب را در سالهاى قبل دیدهام. ایشان مرد ملایى بود و وقتى در کارهاى سیاسى افتاد و برو و بیا پیدا کرد و جنبه علمیشان مخفى شد. اساتید اجازه ایشان مرحوم آقاى سیدحسن صدر و آقاى کاظمینى، پدرشان، برادرشان، آقاى تهرانى، مرحوم شیخ محمّد آل طاها و... بودند مرحوم حاج آقا نوراللّه در واقعه قم در همین کوچه پهلویى منزل شان بود. به بنده هم خیلى لطف داشتند. و یک وعدهاى هم دادند که هر وقت یادم مىآید مشتعل و متأسف مىشوم؛ و آن اینکه یک کتابى هست در تاریخ قم که از زمان شیخ صدوق است و من تاکنون این کتاب را پیدا نکردهام. ایشان به من فرمودند: بیایید برویم اصفهان تا من نسخه خطى این کتاب را به شما بدهم. که اتفاقا شب بعد حالشان بههم خورد و یک دکتر بدنام آمد و شد آنچه شد.
در موقعى که حاج آقا نوراللّه در قم بودند (در موقع قیام) درس هم مى دادند و من درس ایشان هم می رفتم؛ موضوعش ضمان در فقه بود و ایشان جنبه فقهى خوبى هم داشتند، در آن زمان پهلوى خیلى مى ترسید و روزى سه وزیر مى فرستاد. رضاخان در اول که آمده بود، همه را فریب داد. به طورى که همه در نماز او را دعا مىکردند. در تاجگذارى هم شش نفر از علماى بزرگ بودند. من خودم موقعى که از نجف برگشتم قبل از اینکه به قم بیایم مدتى در تهران اقامت داشته و این قضایا را از نزدیک شاهد بودم. و ما بعدش را هم دیدیم. در قضیه قیام قم همه جا سانسور بود و تلگراف خانه هم که در دست خودشان بود و مرحوم حاج آقا نوراللّه به پول آنروز ده هزار تومان پول قاصد داد، تا پیام او را به علماى سایر بلاد برسانند. از این رو هر روز طلبه ها به استقبال علمایى که به صورت دستهاى وارد مى شدند، مى رفتند. یک روز خبر مىآوردند که علماى زنجان یا علماى جاهاى دیگر وارد مى شوند و طلبه ها به استقبال مى رفتند.
حاج آقا نوراللّه خیلى زود رضاخان را شناخت. ایشان آمده بود قم و با اساس هم کار داشتند ولى در هر حال بعد از فوت ایشان جنازه شان حمل به نجف شد و در مقبره جدشان مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء دفن شد.
کتاب مجموعه مقالات همایش تبیین آراء و بزرگداشت هشتادمین سالگرد نهضت آیت الله حاج آقا نورالله اصفهانی، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1384 .