29 بهمن 1399
به مناسبت 29 بهمن 1357 سالروز تاسیس حزب جمهوری اسلامی
حزب جمهوری اسلامی؛ سازوارهای جدید برای نیروهای مذهبی
تحول از ساختاری سنتی به ساختی جدید و محصول مدرنیته در بین نیروهای مذهبی را میتوان به مثابه تحول <گشتالتی> توماس کوهن به شمارآورد که در پی آن یک پارادایم فکری جایگزین پارادایم فکری دیگری میگردد و انقلابی در ابزارها، نیروها و فرضهای یک سنت فکری حادث میشود.
جامعه سیاسی ایران با انقلاب اسلامیچنین تحولی به خود دید. نیروهای مذهبی که پیروز این انقلاب بودند به منظور حفظ و استمرار حضور خود در عرصه پرتلاطم سیاسی آن روز به ابزار و ساختی جدید نیاز داشتند. تاسیس حزب جمهوری اسلامیرا میتوان در این راستا بهشمار آورد. حزب مزبور یک هفته پس از انقلاب اسلامیبا صدور بیانیهای سیاسی توسط اعضای هیات موسس آن تاسیس شد. آنچه در این راستا مهم به نظر میآید صدور بیانیهای سیاسی توسط <پنج مجتهد> بود که در تاریخ سیاسی ایران یک استثنا محسوب میشد. حضور پنج مجتهد در راس یک ساخت سیاسی نشان از تحولی مهم در جامعه سیاسی ایران بود چه اینکه تاکنون روحانیت اینچنین قدرت سیاسی را نشانه نگرفته بود. چنین مینماید که از مشروطه که آغازگاه شکلگیری تحزب در ایران است تاکنون روحانیان اینچنین به عرصه سیاسی نگاه نکرده بودند. گرچه <جمعیت فداییان اسلام> شبحی از این نوع فعالیت را در بین نیروهای مذهبی رواج داد اما کمتر نشان تحزب به همراه داشت و مستعجل و زودگذر بود. حزب جمهوریاسلامیگویا از نوعی دیگر و از سنخی متفاوت بود، گرچه ریشه در آن سنت فکری و اجتماعی داشت.
در راس آن فردی مجتهد و غرب دیده، آشنا به سنت کتابت به سبک جدید و به عنوان سنتی غریب در حوزه آن زمان، آیتا... دکتر محمد حسینی بهشتی بود که حتی در نوع پوشش نیز با روحانیان عادی تفاوت داشت و با صفت خوشتیپ در روانشناسی اجتماعی آن زمان معروف بود. آشنایی او با فلسفه غرب، حضوری جدی در مسجدهامبورگ آلمان، مهمتر از همه نزدیک به دو دهه فعالیت سیاسی و آموزشی در وزارت
آموزش و پرورش و تاسیس مدارس دو دیسیپلینی همچون دین و دانش و حقانی باعث گردید تا تنها راه صعود و حفظ نیروهای مذهبی در ایران و در فضای آشفته پس از فروپاشـی ساخت سـیاسی را دسـتیازی به ابزاری نو و کارآمد بـدانـد. به این دلـیل تدا اسکاچپول یکی از مهمترین نظریهپردازان انقلاب او را دولتساز state builder یا سازمان دهنده
organizer انقلاب اسلامیمیداند. دکتر بهشتی که ذهنی بسیار تشکیلاتی و ساختمند و نظمپذیر، داشت میدانست که نیروهای مذهبی نمیتوانند با همان شیوههای هیاتی و ابزارهای سنتی در عرصه پرتلاطم فروپاشی یک نظم سنتی دوام آورند. بدینسان تا زمان شهادت خود در تیرماه 1360 بیش از 28ماه به عنوان نخستین دبیرکل حزب جمهوری اسلامیبه ایفای نقش پرداخت و همزمان ریاست شورای انقلاب و دیوانعالی کشور را نیز به عهده داشت.
وی با ذهن تشکیلاتی خود برخلاف رهبر فداییان اسلام که آن جمعیت را بینیاز <از دفتر ودستک و ثبت اسم و... > میدانست نیاز حزب را به تشکیلات با تشکیل آرشیوی مهم مرتفع نمود که هم اکنون با تلاش دانشگاه آزاد اسلامیو کارشناسان اسناد دفتر پژوهش آن دانشگاه ساماندهی شده و به عنوان یکی از منابع مهم تاریخ معاصر بهویژه دهه اول انقلاب اسلامیبه شمار میآید. بدون تردید اگر مدیریتی علمیو کارامد بر آن مجموعه اعمال گردد نیاز بسیاری از دانشجویان و محققان به اسناد و مدارک دهه اول انقلاب اسلامیمرتفع خواهد شد.
دومین دبیرکل حزب شهیدمحمدجواد باهنر در کسوت روحانیت و از همرزمان شهید بهشتی بود. وی نیز سالها در وزارت آموزش و پرورش به تدوین کتب درسی و آموزشی معارف اسلامیمشغول بود و در نشریات انقلابی آنزمان مانند مکتب اسلام به نگارش مقالات انتقادی میپرداخت. مقالاتی که در تغییر ذهنیت حاکم بر حوزههای علمیه آنزمان بسیار مؤثر بود.
سومین و آخرین دبیرکل حزب، آیتا... خامنهای بود. درس خوانده حوزه علمیه مشهد، خطیبی مبرز و شاگرد امام خمینی بود. آثار مورد مطالعه و حتی سخنرانیهایش او متفاوت همسلکان حوزوی او بود. وی به همراه برادر خود به ترجمه آثار سیدقطب از متفکران اسلامیپرداخت. آثاری در خصوص فلسطین ترجمه کرد و بیشتر رمانهای غربی را مطالعه کرده بود. نزدیکی با روشنفکران مذهبی همچون دکتر علی شریعتی از دیگر برهههای زندگی اوست.
دو عضو دیگر هیات مؤسس حزب، آیتا... اکبرهاشمیرفسنجانی و آیت الل موسوی اردبیلی بودند. فرد نخست از دهه 1330 تکاپوهای سیاسی خود را آغاز کرد و در حوزه نیز به تحصیل پرداخت. شاگرد امام بود و با مهندس بازرگان به تاسیس شرکت مهندسی ساختمان پرداخت. از سوی دیگر به نگارش مقالاتی در نشریه مکتب اسلام و دیگر نشریات انتقادی ادامه میداد و بر عکس سنت نوشتاری حوزه به نگارش کتاب مهم امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار پرداخت که به نظر میرسد شخصیت نزدیک به دهه خود، دکتر محمد مصدق را بیشتر مدنظر داشته است. او با بازسازی شخصیت امیرکبیر به عنوان قهرمان مبارزه با استعمار سعی داشت یک وجه اصلاحگری در ایران را استقلالطلبی بداند. در آن دهه مسافرتهای متعددی به خارج از کشور داشت و رفتار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متفاوتی از خود بروز داد. آیتا... موسوی اردبیلی نیز در آن زمان از لحاظ علوم دینی از همه اعضای هیات موسس برجستهتر بود و به عنوان آیتا... شناخته میشد. گرچه اسناد حزب نشان میدهد که وی کمتر در مباحث حزبی دخالت میکرد ولی رفتار و رویهای متفاوت از آیتا... های زمان خود بروز میداد. همچنین او در آن زمان در حوزه به مباحث اقتصادی توجه خاصی نشان داده بود.
فقره فوق از آن جهت آورده شد تا تحول گشتالتی و پارادایمی نیروهای سنتی حوزه در معرض دید علاقهمندان قرار گیرد و چگونگی استفاده یک نهاد پاسداشت سنت از ابزاری کاملا مدرن را نشان دهد. افرادی که از لحاظ تیپولوژی کاملا متفاوت از نیروهای سنتی بودند. در واقع تحول ذهنی نیروهای مذهبی را در این زمینه میتوان یک انقلاب فکری بر شمرد که راه را برای تاسیس مجمع روحانیون مبارز، حزب جمهوری اسلامیخلق مسلمان ایرانو دیگر احزاب مربوط به نیروهای مذهبی و امروزه حزب اعتماد ملی به دبیرکلی روحانیان هموار کرد.
روزنامه اعتماد ملی ۱۳۸۶/۱۱/۳۰