03 اردیبهشت 1400
نمونه هایی از جنایت های مزدوران رضا شاه در مناطق عشایری
رضا شاه در اجرای سیاستها و برنامه هایی که در معامله قدرت قول آن را به انگلیسی ها داده بود ، قلمرو جوامع ایلی را مورد تاخت و تاز قرار داد. در کنار اقدمات نظامی و قهرآمیز یک سلسله ترفند دیگر مانند: اسکان عشایر ، خلع سلاح ، قلع و قمع خوانین ، وضع مالیات های سنگین ، قانون متحد الشکل کردن لباس و کشف حجاب و... که اهداف و ماهیتی کاملاً سیاسی ، نظامی و امنیتی داشتند ، به اجرا در آورد. این اقدامات که بدون ایجاد تغییرات ساختاری که لازمه هر نوع تغییر بود ، کاملاً قهرآمیز بوده و جنبه های مدنی ، فرهنگی و اقتصادی آن مورد توجه قرار نگرفت. در نتیجه معیشت کوچندگان هدف قرار گرفت ، با نابودی احشام و دامهای آنان ، فقر و فلاکت بر مناطق عشایری سایه انداخت و جمعیت عشایری کاهش زیادی پیدا کرد. مجریان اقدامات و ترفندهای رضا شاه نظامیانی بسیار خشن ، بی رحم ، متعدی و متجاوز بودند که در خودسری ، استبداد و آزار و اذیت عشایر بسیار سنگدل بودند. داستان رفتارهای غیرانسانی و کشتارهای وحشیانه ارتش رضاخانی در برخورد با عشایر، بسیار تلخ و دردآور است. بعضاً مرتکب شنیعترین و فجیع ترین خشونتها می شدند. وقتی وارد دهکده یا اتراقگاه عشایر می شدند آنان را به دار می آویختند ، اموالشان را به غارت می بردند ، به زنان هتک حرمت می شد و جواهراتشان را به سرقت می بردند. « گاوین همبلی » در باره این رفتارهای غیرانسانی می نویسد: « در تاریخ حکومت پهلوی در ایران به سختی می توان صفحه ای سیاه تر از تعقیب و آزار عشایر توسط مزدوران جیره خوار رضا شاه یافت.» در زیر چند نمونه از این رفتارها و اقدامات ناپسند و ضد انسانی جهت اطلاع کاربران محترم ارائه می شود:
• «ویلیام داگلاس» قاضی مشهور دیوان عالی امریکا که در سال های 1328 و 1329 از مناطق عشایری ایران بازدید کرده است در خاطرات خویش از ایل قشقایی می نویسد: « در دوران سلطنت رضا شاه سروانی[ عباس خان نیکبخت] بود که در این منطقه خدمت می کرد او تعدادی توله سگ اصیل داشت که بر حسب تصادف مادر آنها مرده بود. سروان هر روز صبح سربازانی را به ده می فرستاد تا به زور مقدار دو لیتر شیر مادر برای توله سگهای او جمع کنند و گفتنی است جناب سروان شیرگاو یا بز را برای تغذیه توله سگ های خود قبول نمی کرد و دستور داده بود که سربازان فقط شیر مادر جمع آوری کنند. سربازان هم در اجرای دستور سروان نظارت کامل می کردند که فریب زنهای قشقایی را نخورند. به این ترتیب بود که سگهای سروان ماههای متوالی شیر مادران بچه های ما را می خوردند... این همان چیزی است که ما هیچوقت آنرا فراموش نمی کنیم و هرگز آنرا نمی بخشیم».
• در کتاب« قیام عشایر جنوب » در باره رفتار یک نظامی به نام یاور« اکرم» که اسبش معتاد به خوردن « جوجه کباب » بود ، در ایل بویر احمد ، آمده است: « وی به منظور ایجاد وحشت بین مردم به هر خانه ای که می رفت دستور می داد که دو دانه مرغ کباب کنند، یکی را به اسبش می داد و یکی را هم خودش می خورد. شبهای زمستان اسبش را به داخل سیاه چادر که یگانه مسکن و محل زندگی خانوار عشایری بود ، جا می داد ، او از پارس سگها که بدون اجازه و اراده صاحبخانه واق واق می کردند عصبانی می شد و صاحبخانه را به سختی مجازات می کرد. از همه بدتر به ناموس مردم سوء نظر داشت. به همین جهت میرغلام تصمیم گرفت که او را بکشد و زمانی که نظر سوئی نسبت به یکی از زنان ایل داشت با پیش بینی قبلی ، اهالی او را به محلی که قبلاً میرغلام کمین کرده بود هدایت کردند و میرغلام او را هدف قرار داد و کشت».
• در سال 1312 شمسی که خلع سلاح بختیاری ها با شدت بیشتری پیگیری شد. از طرف دولت سروان « معصومی» که فردی بیرحم و آدمکش بود و به قول خودش بیش از 53 نفر را به قتل رسانده بود ، مامور جمع آوری اسلحه شد. وی برای جمع آوری اسلحه های خوانین « پس از آنکه نوکران و گماشتگان و منشی های هر خانواده را به شلاق بست ، دستور داد به جای آب و غذا ، کاسه های مملو از آب نمک ، به زور ، به آنها بخورانند و هنگامی که برف از آسمان می بارید ، آن بینوایان را از ابتدای شب تا هنگام صبح در زیر آسمان و بارش نگاه می داشت و چون باز هم آن نتیجه را که در نظر داشت بدست نمی آورد ، همه را در یک اطاق حبس می کرد تا نیمه شب فرارسد. آنگاه چند نفر نظامی را در محوطه خارج نگاه می داشت و به آنها دستور می داد که چون من یکی از محبوسین را از اطاق خارج کنم ، شما ضمن شلیک چند تیر هوایی او را به محل دیگری برده نگاه دارید. نتیجه این بود که به آن بینوایان که در اطاق می ماندند ، گفته می شد . چون رفیق شما حقایق را نگفت ، اعدام شد. و صدای تیرها را هم خودتان شنیدید ، حال اگر حقیقت را فاش نکنید و اسلحه های پنهانی را تسلیم ننمایید نوبت شماست»
سایت فرهنگی و پژوهشی آزاد مردان بختیاری