01 بهمن 1399

به مناسبت اول بهمن سالروز اعدام انقلابی حسنعلی منصور

روایت روزنامه اطلاعات از اعدام انقلابی حسنعلی منصور

شرح روزهای بحرانی برای عامل تصویب کاپیتولاسیون در ایران


اشاره : 

روزجمعه دوم بهمن ماه 1343 در یکی از معدود مواردی که روزنامه اطلاعات در روزجمعه بصورت فوق العاده منتشر شد، سه صفحه کامل از چهار صفحه این روزنامه به اخبار مربوط به ماجرای تلاش برای ترور حسنعلی منصور اختصاص یافته بود. درواقع  دلیل اصلی انتشار روزنامه در روز جمعه انعکاس اخبار داغ مربوط به اعدام انقلابی  نخست وزیر وقت بود، زیرا شنبه نیز به دلیل 19 رمضان روز ضربت خوردن حضرت امام علی علیه سلام تعطیل رسمی بود. 

بدور از بررسی و قضاوت در مورد گزارش روزنامه اطلاعات که در آن زمان به شدت تحت نظارت ساواک قرار داشت در اینجا متن کامل این صفحه ارائه شده است تا بتوان جزئیات این رویداد مهم در نگاه رسمی آن زمان در اختیار پژوهشگران تاریخ معاصر ایران قرار گیرد. روایت روزنامه اطلاعات بویژه از آن جهت اهمیت دارد که نشان می دهد حال حسنعلی منصور رو به بهبودی بوده است اما مشخص نیست در شب آخر چه اتفاقی رخ می دهد که می میرد 

********

ضارب نخست‌وزیر اعتراف کرد

دو نفر به اسامی مرتضی نیک‌نژاد و رضا هرندی به اتهام همدستی با ضارب دستگیر شدند.

•        طبق اعلامیه پزشکان حال نخست‌وزیر خوبست و از سه جراح بزرگ جهان برای مشاوره پزشکی دعوت شده است.

•        از طرف شاهنشاه آقای هویدا وزیر دارائی تا بهبودی حال نخست‌وزیر به کفالت نخست‌وزیری منصوب گردید.

•        عصر دیروز شاهنشاه از نخست‌وزیر عیادت کردند و به هیأت دولت دستور فرمودند که برنامه‌های اقتصادی خود را دنبال کنند.

•        در بازپرسی‌های مقدماتی مأمورین به اسناد و مدارکی دست یافته‌اند که به روشن شدن قضیه کمک می‌کند

نخست‌وزیر به دنبال اولین عمل جراحی که از هنگام انتقال ایشان به بیمارستان روی گردن و ناحیه شکم انجام شد. ساعت چهار بعد از ظهر دوباره به اطاق عمل انتقال یافت و یک بار دیگر نیز در محل‌های اصابت گلوله جراحی شد.

شاهنشاه عصر دیروز از آبعلی به تهران بازگشتند و در بیمارستان از آقای نخست‌وزیر عیادت فرمودند و چند دقیقه بعد از آن جلسه هیأت وزیران در پیشگاه شاهنشاه در کاخ سلطنتی تشکیل شد و آقای هویدا به فرمان شاهنشاه مأمور سرپرستی کابینه گردید.

آخرین خبر از حال نخست‌وزیر

یکی از اعضای حزب ایران‌نوین درباره حادثه دیروز به خبرنگار ما اظهار داشت: طبق اطلاع دقیقی که در دست است فقط دو گلوله به آقای نخست‌وزیر اصابت کرده است. گلوله اول از سمت چپ گردن وارد و از سمت راست آن خارج شده و خوشبختانه این گلوله از کوچکترین نوع گلوله ممکنه (7 میلیمتری) بوده است و آقای پرفسور عدل که در موقع عمل حضور داشت اظهار نمود که خوشبختانه گلوله در قسمتی وارد گردن شده است که بی‌خطرترین قسمت گردن است و اگر کمی از مسیر فعلی خود خارج می‌شد به عروق و اعصاب گردن لطمه کلی می‌زد. جراحت گردن نخست‌وزیر مرمت گردید و از زیر گلو سوراخی برای تنفس باز گذاشته‌اند.

گلوله دوم به ناحیه شکم اصابت کرده و در چهار قسمت روده را پاره کرده و مجموعاً در حدود بیست سانتیمتر از روده را در طی عمل جراحی خارج کرده‌اند.

این گلوله به علاوه به مثانه نیز صدمه‌ای زده و وارد لگن خاصره شده است که آن را طی عمل جراحی خارج کرده‌اند و از این ناحیه به هیچ‌وجه خطری متوجه نخست‌وزیر نیست و فقط از لحاظ «انفکسیون» در ناحیه گردن تا چهار روز مراقبت زیادتری باید بشود.

روحیه آقای نخست‌وزیر خیلی خوبست و وقتی ایشان را صدا می‌کنند چشمان خود را باز می‌کند و کاملاً متوجه می‌شود، منتهی پزشکان حرف زدن را برای ایشان ممنوع کرده‌اند.

عیادت شاهنشاه از نخست‌وزیر

ساعت پنج و پانزده دقیقه بعد از ظهر دیروز شاهنشاه شخصاً در بیمارستان پارس حضور یافتند و از آقای منصور نخست‌وزیر عیادت فرمودند.

شاهنشاه نخست پزشکان معالج را به حضور پذیرفتند و پیرامون وضع مزاجی آقای نخست‌وزیر از ایشان توضیح خواستند.

شاهنشاه بعد از آن به بالین آقای نخست‌وزیر رفتند و پس از دیدن آقای منصور اوامر لازم برای دقت و مراقبت حال ایشان صادر فرمودند.

در پیشگاه شاهنشاه

ساعت پنج و نیم بعد از ظهر دیروز جلسه فوق‌العاده‌ هیأت وزیران در کاخ اختصاصی در پیشگاه شاهنشاه تشکیل شد. در این جلسه شاهنشاه از حادثه تأسف‌آور سوءقصد نسبت به آقای حسنعلی منصور نخست‌وزیر ابراز تأسف کردند و از خدمات صادقانه و فداکاری‌های ایشان اظهار قدردانی نمودند.

شاهنشاه اضافه فرمودند که این قبیل حوادث در پیشرفته‌ترین اجتماعات هم ممکن است رخ دهد ولی دولت باید در راه اجرای هدف‌های ما که رسیدن به عالی‌ترین مدارج ترقی و رفاه حال اکثریت مردم زحمتکش کشور است همچنان با ثبات قدم پیش رود.

پس از موفقیت‌های اخیر در امر نفت و گشایشی که از لحاظ مالی حاصل شده باید زودتر برنامه‌های لازم را تنظیم کرد. در دو ماه آخر سال کارهای مهمی در پیش داریم. که از آن جمله است- تنظیم لایحه بودجه کل کشور و تصویب قانون تجارت، لایحه مالیات بر درآمد و مقررات واردات و صادرات سال که سیاست اقتصادی کشور را در سال آینده مشخص خواهد کرد.

اعلیحضرت همایونی اظهار امیدواری برای بهبود حال سریع آقای نخست‌وزیر کردند و اضافه فرمودند که در دوران نقاهت ایشان آقای وزیر دارائی مسئول امور دولت خواهند بود.

اعلامیه دوم پزشکی

اعلامیه دوم پزشکی در ساعت شش و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر دیروز از طرف پزشکان معالج آقای منصور نخست‌وزیر به شرح زیر انتشار یافت:

پس از انجام عمل جراحی حال عمومی جناب آقای منصور نخست‌وزیر رضایت‌بخش است. فشارخون و نبض طبیعی و ثابت می‌باشد.

سومین اعلامیه پزشکی در ساعت یک بعد از نیمه شب انتظار خواهد یافت.

دکتر سعید اهری- دکتر عبدالحسین سمیعی- دکتر منوچهر شاهقلی- دکتر نوران

در حزب ایران‌نوین

بعد از ظهر دیروز هیأت اجرائیه حزب ایران‌نوین یک جلسه فوق‌العاده تشکیل داد و در پایان این جلسه اعلامیه‌ای بدین شرح منتشر کرد:

منصور دبیرکل حزب ایران‌نوین امروز (دیروز) ناجوانمردانه هدف تیر دشمنان ترقی و تعالی ملت ایران قرار گرفت ولی خدای بزرگ نخواست که از پای درآید و خوشبختانه تا آنجا که اعلامیه‌های پزشکی حاکی است به جان این خدمتگزار شاهنشاه و وطن آسیبی نرسید، اما قطرات خونی که از نخست‌وزیر جوان و فعال و فداکار ایران در آستان مجلس شورای ملی فروریخت نهال سعادت و سربلندی ملت ایران را که به دست شاهنشاه نشانده شده است برومندتر و بارورتر و پرثمرتر ساخت.

هیأت اجرائیه حزب ایران‌نوین یقین دارد که این واقعه دردناک اراده هم‌مسلکان عزیز را محکم‌تر و استوارتر و آنان را در پیشرفت به سوی هدف مقدس مصمم‌تر و پابرجاتر خواهد ساخت.

حزب ایران‌نوین به هدف‌های مقدسی که به راهنمائی شاهنشاه برای عظمت و تعالی کشور و ملت ایران برگزیده است، ایمان و اعتقاد راسخ دارد و هیچ حادثه و پیشامدی، هر قدر هم سخت و هولناک باشد، در بنیان این ایمان محکم رخنه‌ای نخواهد افکند و یقین داریم دشمنان ملک و ملت با تمام دسایسی که در گذشته برانگیخته‌اند یا در آینده برانگیزند زود به جای خویش خواهند نشست.

انقلاب ششم بهمن که به همت شاهنشاه ایران و با پشتیبانی قاطبه ملت بنیان نهاده شده است یقیناً به ثمر خواهد رسید و دست‌های متجاوز از هر جانب که دراز شود چه از داخل کشور چه از خارج قطع خواهد شد. ما اکنون به راه خویش افتاده‌ایم و با قدرت و استقامت پیش می‌رویم.

شاهنشاه ایران در این جهاد ملی پرچمدار ما است و هیچ نیروئی را توان آن نیست که سد راه ترقی و تعالی ملت ایران باشد.

حزب ایران نوین (پاسدار انقلاب شاه و مردم) در عین تأثر خاطر از این سوءقصد و سپاسپزاری به درگاه خداوند از رفع خطر در دنبال این حادثه و هشدار خود را برای فداکاری بیشتری در راه خدمت به شاهنشاه و ملت آماده می‌کند.

مصاحبه اختصاصی با هویدا

ساعت هشت بعد از ظهر دیروز جلسه فوق‌العاده هیأت دولت تمام شد، آقای هویدا نایب نخست‌وزیر در حالی که عصا در دست داشت (پای آقای هویدا بر اثر تصادف اتومبیل آسیب دیده است) به اتفاق آقایان منصور روحانی وزیر آب و برق و دکتر جهانشاهی وزیر مشاور از اطاق هیأت وزیران خارج شدند.

در این موقع خبرنگار ما موفق شد با آقای نایب نخست‌وزیر مصاحبه‌ای اختصاصی به عمل آورد. آقای هویدا با حالتی متأثر و در عین حال مصمم گفت: بنا به امر اعلیحضرت همایونی هیأت دولت بدون کوچکترین غفلتی تمام کارهای خود را طبق معمول انجام خواهد داد، جلسه عصر امروز (دیروز) جلسه فوق‌العاده بود ولی جلسه عادی هم عصر فردا (امروز) در کاخ نخست‌وزیری تشکیل خواهد شد.

برنامه‌های دولت

آقای هویدا در مورد برنامه آینده دولت گفت:

برنامه آینده فرقی نکرده، همانطور که اعلیحضرت همایونی امر فرمودند لوایح مالیات بر درآمد در وزارت دارائی در دست تنظیم است و لایحه بودجه نیز کماکان مورد بررسی قرار خواهد گرفت و هر دوی آنها به موقع از طرف وزارت دارائی تسلیم هیأت وزیران و مجلسین خواهد شد.

لایحه قانون بازرگانی در مجلس است و مقررات بازرگانی خارجی نیز در اول سال آینده به موقع انتشار خواهد یافت.

وزیر دارائی گفت: من اکنون به بیمارستان پارس می‌روم و امشب تا صبح در آنجا خواهم ماند.

در این موقع آقایان نایب نخست‌وزیر و منصور روحانی وزیر آب و برق و دکتر جهانشاهی وزیر مشاور با اتومبیل آقای هویدا به بیمارستان پارس رفتند.

در بیمارستان

خبرنگار ما که تا بیمارستان پارس همراه نایب نخست‌وزیر رفته بود گزارش داد: در بیمارستان پارس اکثر وزراء حضور داشتند. عده‌ای از افراد خانواده نخست‌وزیر نیز در اطاقی نشسته بودند.

آقای هویدا از یکی از آقایان پزشکان مخصوص نخست‌وزیر احوال آقای نخست‌وزیر را پرسید پزشک مزبور اظهار داشت: حالشان بهتر است اما صحیح نیست که با ایشان حرف زده شود.

ملاقات ممنوع بود

طبق تجویز پزشکان هیچ کس با بیمار ملاقات نمی‌کرد. تعداد ملاقات‌کنندگان محدود بود و در بیمارستان گفته می‌شد که آقای جواد منصور برای تماس با سفیرکبیر ایران در لندن از بیمارستان خارج شده است و گویا یکی از جراحان حاذق و متخصص انگلستان برای مشورت به تهران خواسته شده است. گفته می‌شد این پزشک با اولین وسیله هوائی به تهران خواهد آمد.

محیط بیمارستان با وجودی که در تأثر شدید غوطه‌ور بود معهذا هر چند دقیقه‌ای که پزشکی از طبقه بالا، پائین می‌آمد و به بهبود حال آقای نخست‌وزیر اشاره می‌کرد شور و هیجانی پیدا می‌شد.

وزرا در گوشه اطاق انتظار که در طبقه اول در مقابل در ورودی بود با هم مشغول مذاکره بودند.

خبرنگار ما که ساعت 9 بعد از ظهر بیمارستان را ترک کرد در گزارش خود می‌نویسد: از مجموع اخبار و اظهارات پزشکان در بیمارستان چنین معلوم می‌شد که حال آقای نخست‌وزیر پس از عمل جراحی دوم عادی‌تر شده بود.

کنترل نخست‌وزیری

خبرنگاران ما می‌نویسند پس از حادثه سوءقصد به آقای نخست‌وزیر، نظارت و کنترل نخست‌وزیری خیلی شدیدتر شد.

مأمورین نخست‌وزیری کلیه کسانی را که وارد نخست‌وزیری می‌شدند تحت نظر داشتند و حتی‌الامکان از مراجعه افراد به کاخ جلوگیری می‌کردند.

این سخت‌گیری شامل حال خبرنگاران و عکاسان هم شده بود. یکی از مأمورین نخست‌وزیری در حالی که سعی داشت خبرنگاری را از محوطه کاخ دور کند می‌گفت «از اینکه ناچاریم این سخت‌گیری را بکنیم خیلی معذرت می‌خواهم ولی دستور این طور داده شده و تصدیق می‌کنید که پیش‌آمد امروز ما را وادار به این کنترل کرده است.

اگر زخم جوش بخورد

آقای مهندس عبدالله ریاضی رئیس مجلس شورای ملی که به عیادت آقای نخست‌وزیر رفته بود ضمن یک گفتگوی تلفنی به خبرنگار ما گفت: وضع مزاجی آقای منصور طبق اظهارنظر پزشکان معالج رضایت‌بخش است و جای نگرانی باقی نیست. رئیس مجلس شورای ملی اضافه کرد: رئیس مجلس شورای ملی اضافه کرد: چنانچه تا صبح فردا (امروز) محل خونریزی نکند و جوش بخورد به کلی رفع خطر از آقای نخست‌وزیر خواهد شد.

امیدوار هستیم

خبرنگار ما موفق شد در ساعت 9 و چهل و پنج دقیقه دیشب با آقای دکتر توران یکی از پزشکان معالج آقای منصور در بیمارستان صحبت کند.

آقای دکتر توران گفت حال نخست‌وزیر نسبت به چند ساعت قبل خیلی بهتر شده و ما به بهبودی ایشان امیدواری زیادی داریم.

آقای دکتر توران اضافه کرد ضایعات زیادی در بدن آقای منصور ایجاد شده است ولی با انجام یک عمل دوساعته که به وضع رضایت‌بخشی انجام شد کلیه مواضع مرمت شد.

آقای دکتر توران در جواب این سئوال خبرنگار ما که ممکن است محل زخم خونریزی کند و یا خطری بعداً آقای منصور را تهدید کند؟ گفت:

محل زخم طوری عمل شده است که جلو هرگونه خونریزی گرفته شده است و از این جهت ما کاملاً مطمئن هستیم، پزشک مزبور اضافه کرد که آقای نخست‌وزیر هم‌اکنون قادر به شناختن آشنایان و نزدیکان خود می‌باشد.

اطباء بیدار بودند

از عصر دیروز بیش از یکصد نفر از پزشکان معروف و سرشناس تهران به مرور به بیمارستان پارس مراجعه کردند و هر یک آمادگی خود را برای کشیک پزشکی در بیمارستان اعلام داشتند. عده زیادی از این پزشکان از دوستان نزدیک آقای منصور بودند. در میان این پزشکان آقایان دکتر شاهقلی، پروفسور عدل، دکتر سرداری، دکتر سمیعی، دکتر عمیدی، دکتر اهری، دکتر سعیدی دیده می‌شدند.

وضع تلفن‌خانه بیمارستان پارس از عصر دیروز غیرعادی بود. تلفن‌های بیمارستان یکسره اشغال بود و هر لحظه افراد مختلف وسیله تلفن از وضع مزاجی نخست‌وزیر استعلام می‌کردند.

دعوت‌های دیگر

یک گزارش دیگر حاکیست که علاوه بر دعوت پزشک از انگلستان، از پاریس و نیویورک نیز دو جراح معروف به تهران دعوت شده‌اند. هدف خانواده نخست‌وزیر از دعوت سه جراح این بوده است که در هر صورت یکی از این سه نفر جراح زودتر به تهران برسد و بر بالین نخست‌وزیر حضور یابد.

در بیمارستان

خبرنگاران ما تمام ساعات دیشب را در بیمارستان بسر بردند و مرتباً مراقب حال آقای منصور بودند.

خانم منصور، پزشکان معالج، چند تن از آقایان وزیران و عده‌ای از بستگان و دوستان نزدیک نخست‌وزیر تا صبح امروز در بیمارستان بودند.

فرزندان نخست‌وزیر را به بیمارستان نیاورده بودند و در منزل استراحت می‌کردند.

سومین اعلامیه پزشکی

سومین اعلامیه پزشکی در مورد وضع مزاجی آقای منصور ساعت یازده دیشب به شرح زیر انتشار یافت.

طی پنج ساعت گذشته وضع مزاجی آقای حسنعلی منصور، نخست‌وزیر رضایتبخش بوده است، فشار خون و نبض در وضع کاملاً رضایتبخشی است و علائم بهبودی مشهود است.

دکتر شاهقلی، دکتر توران، دکتر سعید اهری، دکتر سمیعی

جای نگرانی نیست

ساعت یازده دیشب خبرنگار ما با آقای دکتر توران جراح معروف در بیمارستان پارس تماس گرفت و دکتر توران که در خوش‌اخلاقی مشهور است با وجود خستگی و گرفتاری، به سئوالات او به شرح زیر پاسخ داد:

- حال آقای نخست‌وزیر چطور است؟

- الحمدالله، بهتر است.

- جای نگرانی نیست؟

- حالشان از عصر بدتر نیست.

- خونریزی داخلی نداشته‌اند؟

- نه خیر، نحوه جراحی طوری است که نبایستی خونریزی بکند.

- ممکن است وضع زخم‌ها و نحوه جراحی را بفرمائید؟

- الآن منتظر تلفن آمریکا هستم. قرار است با یکی از پزشکان معروف آمریکایی در مورد داروهای مورد نیاز مشورت کنیم.

دکتر توران پس از خداحافظی تلفن را به زمین می‌گذارد تا منتظر زنگ آمریکا باشد.پ

عمل جراحی شکم

خبرنگار ما همچنین در حوالی نیمه شب با آقای دکتر شاهقلی جراح معروف دیگری که در مداوا و جراحی آقای نخست‌وزیر شرکت دارد تماس گرفت. آقای دکتر شاهقلی درباره بریدگی روده گفت: در حدود 12 سانتیمتر از روده بریده شده و زخم وارده به گردن خوشبختانه عمیق نیست و وضع مزاجی ایشان کاملاً رضایتبخش است.

آقای دکتر شاهقلی درباره تماس با مراجع پزشکی انگلستان و آمریکا گفت: معالجات و معاینات آن طور که باید پیش می‌رود و مسئله تماس با مراجع مذکور بنا به توصیه دولت بوده است.

نظر پروفسور عدل

خبرنگاران ما همچنین نیم ساعت بعد از نیمه شب با سناتور پروفسور یحیی عدل استاد کرسی جراحی دانشگاه تهران تماس گرفتند و نظر ایشان را که امور جراحی آقای نخست‌وزیر را نظارت می‌کند پرسیدند.

پروفسور عدل گفت: بحمدالله حال آقای نخست‌وزیر خیلی بهتر است و خطر رفع شده است.

پروفسور عدل افزود که جراحت گردن آقای نخست‌وزیر سطحی است و عمل جراحی شکم نیز با موفقیت انجام یافته.

در این جراحی قسمتی از روده‌ها که پاره شده بود برداشته شد و مثانه را دوختند.

آقای پروفسور عدل تأکید کرد که خطر خونریزی وجود ندارد و حال آقای نخست‌وزیر رو به بهبود می‌رود.

احتمال و پیش‌بینی

یک ساعت بعد از نیمه شب گذشته خبرنگار ما از بیمارستان پارس گزارش داد: به منظور پیش‌بینی و احتیاط یک دستگاه موتور برق از طرف وزارت آب و برق به بیمارستان منتقل شده است تا چنانچه به طور غیرمترقبه خاموشی روی داد وقفه‌ای در کار پزشکان نسبت به معالجات آقای نخست‌وزیر پیش نیاید.

همچنین دو دستگاه اتومبیل مجهز پلیس جلوی بیمارستان پارس توقف کرده است از ساعت 12 شب اطراف بیمارستان تقریباً خلوت شده است.

خانم آقای نخست‌وزیر و چند تن از آقایان وزیران منجمله آقای هویدا نایب نخست‌وزیر و وزیر دارائی در بیمارستان حضور دارند.

حالشان خوب است

خبرنگار ما پس از تماس با آقای پروفسور یحیی عدل، یک ساعت بعد از نیمه شب در بیمارستان پارس با آقای هویدا نایب نخست‌وزیر تماس گرفت.

آقای هویدا در حالی که با قاطعیت سخن می‌گفت اظهار داشت:

خوشبختانه حال آقای نخست‌وزیر رو به بهبود است، می‌توانید بنویسید که همه ما امیدوار هستیم، خانم آقای نخست‌وزیر و آقایان پزشکان نیز همچنان در بیمارستان حضور دارند و من نیز تا صبح در اینجا خواهم ماند.

فردا (امروز) کارهای جاری دولت را ادامه می‌دهیم و عصر فردا (امروز) جلسه عادی دولت تشکیل می‌شود.

یک ساعت و سی دقیقه پس از نیمه شب خبرنگار ما از بیمارستان پارس گزارش داد: چراغ‌های اطاق بیمارستان همچنان روشن است و ایاب و ذهاب در اطراف خیابان فرانسه کم شده.

آقای هویدا نایب نخست‌وزیر و چند نفر از آقایان وزیران و آقایان پزشکان معالج همچنان بیدار و مراقب حال آقای نخست‌وزیر هستند.

قرار است چهارمین اعلامیه پزشکی در مورد وضع مزاجی آقای نخست‌وزیر ساعت شش صبح انتشار یابد.

یک گزارش از خبرنگار ما که از عصر دیروز تا صبح امروز در بیمارستان پارس به سر می‌برد حاکی است که آقای منصور نخست‌وزیر 20 دقیقه پس از نیمه شب گذشته به هوش آمد و چشمان خود را باز کرد چند لحظه به اطراف نگاه کرد و چون وضع خود را تطبیق نمی‌داد، با اشارات سر و چشم درصدد کسب اطلاع از چگونگی وضع خود برآمد و چند لحظه به اطراف خود چشم دوخت و قادر به حرف زدن نبود. سعی می‌کرد با حرکات چشم بپرسد در کجا بسر می‌برد. پزشکان معالج روی کاغذ نوشتند و به این ترتیب آقای منصور از وضع خود در بیمارستان مطلع شد.

در این وقت پزشکان بار دیگر با استفاده از داروی خواب‌‌آور سعی کردند آقای منصور را بخوابانند و به همین جهت چند لحظه بعد آقای منصور مجدداً به خواب رفت و تا بامداد امروز در خواب بود.

ناراحتی همسر نخست‌وزیر

خبرنگار ما گزارش می‌دهد که همسر آقای منصور نخست‌وزیر که از اولین لحظات وقوع حادثه سوءقصد تا صبح امروز در بیمارستان پارس به سر می‌برد بر اثر شدت ناراحتی دچار یک «شوک قلبی» شده و پزشکان بیمارستان نامبرده را نیز مورد معاینه و معالجه قرار داده‌اند.

همدستان ضارب نیز اعتراف کردند

بازپرسی تا ساعت سه بعد از نیمه شب دیشب ادامه داشت

ضارب و همدستان او به قرار بازپرس اعتراض نکردند.

محمد بخارائی، ضاربی که صبح دیروز در جلوی عمارت بهارستان با شلیک چند گلوله نخست‌وزیر را از پای درآورد و چند لحظه بعد در نزدیک کتابخانه مجلس دستگیر شد تمام بعد از ظهر دیروز را تحت بازپرسی بود و مأموران انتظامی و قضائی اعلام داشتند که وی به عمل خود اعتراف کرده و مأموران به اسناد و مدارکی دست یافته‌اند که به روشن شدن جریان کمک‌های بسیار می‌کند.

خبرنگاران ما گزارش می‌دهند پس از اینکه دستگیری ضارب به اطلاع مقامات قضائی رسید، دادستان تهران به اتفاق بازپرس و رئیس اداره پزشکی قانونی خود را به محل حادثه رسانیدند و پس از معاینات لازم از محل وقوع حادثه تحقیقات در یکی از اطاق‌های مجلس شورای ملی از ناظرین واقعه و دستگیرکنندگان ضارب و سایر اشخاصی که ارتباطی با موضوع داشتند به عمل آمد و سپس در شهربانی کل کشور از ضارب آقای نخست‌وزیر با حضور رؤسای اداره اطلاعات و اداره آگاهی تحقیقات لازم در اطراف موضوع انجام شد و ضارب جریان حادثه و کیفیت ارتکاب را اعتراف کرد.

تحقیق از محمد بخارائی در اطاق تیمسار صمدیانپور رئیس اداره اطلاعات شهربانی به وسیله آقای حکمت بازپرس دادسرای تهران و زیر نظر آقای فیلسوفی دادستان تهران انجام می‌گردید.

این تحقیقات به طور مداوم تا نیمه‌های شب ادامه داشت.

در صلاحیت دادگستری است

یک مقام مطلع که در کار تحقیقات پیرامون حادثه سوءقصد به آقای نخست‌وزیر شرکت داشت درباره نحوه اقدامات و رسیدگی به پرونده حادثه گفت: در حال حاضر دادگستری صالح برای رسیدگی است مگر آنکه ضمن تحقیقات و بازجوئی از متهم موردی پیش آید که مراجع ددیگر صالح برای رسیدگی باشند.

تحقیق از ضارب

تحقیقات از محمد بخارائی ضارب آقای نخست‌وزیر که وسیله بازپرس و با حضور آقای فیلسوفی دادستان تهران انجام می‌گرفت تا ساعت دو و بیست دقیقه پس از نیمه شب ادامه داشت.

با خاتمه قسمت اصلی تحقیقات قرار بازداشت صادره علیه محمد بخارائی نوشته است «بازداشت – ممنوع‌الملاقات».

خبرنگار ما گزارش می‌دهد برای محمد بخارائی در همان اطاق که از وی تحقیق می‌شد غذا آوردند. با صدور قرار بازداشت و انجام قسمت اول تحقیقات محمد بخارائی در اختیار مأمورین انتظامی قرار گرفت.

آقای فیلسوفی دادستان تهران دو و سی دقیقه پس ازنیمه شب موقع مراجعت به منزل مطالبی در اختیار خبرنگار ما گذاشت. دادستان تهران ابتدا از وضع سلامتی و رفع خطر آقای نخست‌وزیر از خبرنگار ما سئوال کرد و سپس گفت:

قسمت‌های حساس و قابل توجه تحقیقات انجام شده و به طور کلی می‌توانم بگویم که نکته مبهمی در این پرونده از نظر تحقیق باقی نمانده است.

دادستان تهران نیمه شب دیشب اضافه کرد مطالب گفتنی درباره حادثه زیاد است و احتمال دارد با گزارشی که درباره نحوه تحقیقات و اعترافات متهم جمع‌آوری شده و به اطلاع آقای وزیر دادگستری رسانده خواهد شد ترتیب مصاحبه‌ای داده شود و جزئیات مطالب در اختیار جراید و افکار عمومی قرار گیرد.

خبرنگار ما گزارش می‌دهد به دنبال اعترافات و تحقیقات انجام شده دیشب از محمد بخارائی بازپرس پرونده اقدامات قضائی لازم را جهت تکمیل پرونده از صبح امروز شروع خواهد کرد.

این اقدامات همانطور که اشاره شد با استفاده از مطالب عنوان شده بر پایه شناختن فرد یا افرادی است که نام آنها ضمن تحقیقات به میان آمده و احتمالاً مسئله چگونگی اینکه محمد بخارائی چگونه و به چه ترتیب اسلحه به دست آورده است مورد توجه قرار دارد. مجموعاً از محمد بخارائی 11 ساعت تحقیق به عمل آمده است. باید توجه داشت که در این مدت چند بار تحقیقات موقتاً متوقف شده و دوباره ادامه یافته است.

طبق معمول با توجه به اینکه قرار بازداشت برای متهم تفهیم می‌شود، چنانچه متهم نسبت به قرار صادره اعتراض کند پرونده برای رسیدگی اعتراض به قرار بازداشت به دادگاه فرستاده می‌شود.

خبرنگار قضائی ما گزارش می‌دهد برای مأمورین تحقیق در تحقیقات 11 ساعته آنها روشن شده است که محمد بخارائی از چه روزی نقشه اجرای سوءقصد را داشته و از چه موقع درصدد تهیه اسلحه برآمده و برای تهیه اسلحه به چه کسانی مراجعه کرده و بالاخره اسلحه را از کجا تهیه کرده است.

سه ساعت پس از نیمه شب خبرنگار قضائی ما گزارش داد علاوه بر محمد بخارائی مأمورین انتظامی به دستور آقای حکمت بازپرس پرونده درصدد دستگیری چندین نفر می‌باشند.

طبق اطلاعاتی که خبرنگار خبرگزاری پارس از مقامات قضائی و انتظامی به دست آورده است دو نفر همدستان محمد بخارائی شب گذشته دستگیر شدند.

در اثر تحقیقاتی که شد دو نفر به نام رضا صفارهرندی بیست و سه ساله و مرتضی نیک‌نژاد بیست و دو ساله که اولی شاگرد مغازه گالش‌فروشی و دومی شاگرد بزازی می‌باشد دستگیر و تحت بازجوئی قرار گرفتند. دو نفر مذکور اعتراف کرده‌اند که در توطئه سوءقصد علیه جان نخست‌وزیر شرکت داشته‌اند و در موقع وقوع حادثه نیز در میدان بهارستان بوده و مراقب جریان بوده‌اند.

تحقیقات مأموران ادامه دارد و مرتباً اطلاعاتی تازه و لازم در اطراف کشف قضیه به دست مأمورین می‌افتد. خبرنگار خبرگزاری پارس گزارش می‌دهد که طی بیست و چهار ساعت گذشته عده زیادی از کسانی که گروه خونشان با گروه خون آقای منصور نخست‌وزیر تطبیق می‌کند مرتباً به بیمارستان پارس مراجعه کرده و تقاضا داشتند که در صورت نیاز- خون خود را در اختیار آقای منصور نخست‌وزیر بگذارند.

محمد بخارائی تا نیمه شب گذشته حاضر نشد بگوید که اسلحه را از کجا و چه کسی و به چه قیمتی خریده است و کشف این مطلب از جهت مأمورین تحقیق و بازجوئی حائز کمال اهمیت است.

خبرنگار قضائی ما گزارش می‌دهد:

آقای حکمت بازپرس پرونده با خاتمه قسمت اول تحقیقات خود که دو ساعت و سی دقیقه پس از نیمه شب خاتمه یافت دستورات جدیدی برای دستگیری و احضار چندین نفر دیگر به مأمورین انتظامی داده است و قرار است پس از انجام این دستورات از صبح امروز دنباله تحقیقات خود را ادامه دهد.

در برگ بازداشت سه نفر متهم دستگیر شده کلمه «ممنوع الملاقات قید شده است»

یک مقام مطلع که در کار تحقیقات از دستگیرشدگان شرکت داشته به خبرنگار ما گفت:

پدر و مادر محمد بخارائی از عصر دیروز وسیله مأمورین انتظامی به شهربانی اعزام شدند تا سوابقی پیرامون وضع روحی و عملیات فرزند خود بدهند. پدر و مادر محمد بخارائی تا نیمه شب گذشته در شهربانی بودند. مادر محمد نیمه‌های شب به خانه برگشت ولی پدر وی همچنان در شهربانی ماند.

خبرنگار قضائی ما گزارش می‌دهد هیچ‌یک از متهمین نسبت به قرار صادره اعتراض نکرده‌اند.

اظهارات چند شاهد حادثه درباره چگونگی سوءقصد به نخست‌وزیر

بعد از ظهر امروز آقای دکتر خزائلی مدیر آموزشگاه خزائلی به خبرنگار ما تلفنی گفت: ضارب آقای نخست‌وزیر از سیزدهم مهر تا آخر آذرماه 43 شاگرد آموزشگاه ما بود و در کلاس چهارم ادبی آموزشگاه مشغول تحصیل بود ولی از اول دیماه ترک تحصیل کرد.

معلم کلاس اظهار داشته است که وی جوانی خوددار و اغلب متفکر به نظر می‌رسید.

همکلاسی چه گفت

یکی از همکلاسان محمد بخارائی در ملاقات با خبرنگار ما گفت: بخارائی همیشه کمی ریش می‌گذاشت، لاغراندام بود، صورتش کشیده و کمی رنگ‌پریده به نظر می‌رسید، فوق‌العاده متعصب بود، اغلب با همکلاسانش بحث می‌کرد، و از آنها دعوت می‌کرد که جمعیت یا دسته‌ای تشکیل بدهند، بیشتر به بحث و گفتگو وقت می‌گذرانید و کمتر به درس می‌پرداخت، دیر به کلاس می‌آمد ولی بعد از کلاس عده‌ای را در اطراف خود جمع و تبلیغ می‌کرد و حرکاتش عصبی بود و اگر کسی عقیده‌ای مخالف عقیده او ابراز می‌داشت به شدت عصبانی می‌شد.

در شماره دیروز گزارش‌هایی درباره چگونگی وقوع حادثه و سوءقصد به آقای نخست‌وزیر به استحضار خوانندگان عزیز رسید اینک گزارش‌های دیگری که خبرنگاران ما تهیه کرده‌اند در زیر به نظر خوانندگان عزیز می‌رسد:

آقای ملکشاهی نگهبان مجلس که 17 سال است در استخدام مجلس شورای ملی است می‌گفت: وقتی اتومبیل آقای نخست‌وزیر جلو در مجلس متوقف شد آقای اسدالهی همکارم، به من گفت: آقا تشریف آوردند و خودش جلو رفت و در را باز کرد. من به عادت همیشه جلو رفتم که راه باز باشد و به آقای منصور سلام کردم. آقای نخست‌وزیر با خوشروئی همیشگی جواب سلام مرا داد. در لحظه‌ای بسیار کوتاه صدای دو تیر شنیدم برگشتم ببینم چه خبر است جوانی لاغراندام را دیدم که اسلحه در دست داشت. صدای دو تیر را شنیده بودم و قبل از آنکه گلوله سوم شلیک شود زیر دست ضارب زدم، گلوله کمانه کرد و به ناودان کنار در مجلس خورد که جای آن موجود است. من داد زدم آقای نخست‌وزیر را کشتند و در همان حال چون ضارب قصد فرار داشت او را بغل کردم. جوان از ناراحتی من استفاده کرد و فرار کرد ولی در همین وقت آقای استوار حداد مأمور کلانتری به اتفاق گروهبان آهنج و نشاطی راننده اتومبیل آقای دکتر بقائی یزدی ضارب را دنبال کردند و در سوک آخر کتابخانه مجلس او را دستگیر کردند.

مأمورین بلافاصله آقای نخست‌وزیر را که غرق در خون بود وسیله اتومبیل نخست‌وزیری به بیمارستان رساندند.

فاصله 15 متری

آقای استوار علی حداد مأمور کلانتری میدان بهارستان که همه روزه انتظامات اطراف مجلس شورای ملی را به عهده دارد می‌گفت:

من با زحمت زیاد توانستم اسلحه را از دست ضارب خارج کنم آقای حداد می‌گفت:

موقعی که آقای نخست‌وزیر از اتومبیل پیاده شد جوانی از فاصله 15 متری کنار در ورودی در حالی که در دست چپش کاغذی بود جلو آمد و ظاهراً این طور استنباط می‌شد که قصد دارد نامه‌ای به آقای نخست‌وزیر بدهد. اطراف مجلس خلوت بود و من طبق معمول جلو آمدم تا خود را به آقای نخست‌وزیر برسانم. در این موقع ضارب در فاصله یک متری آقای نخست‌وزیر قرار گرفت. آقای نخست‌وزیر سرش را به طرف ضارب برگرداند یک مرتبه صدای تیر شنیده شد. ضارب با قصد قبلی و مثل آنکه قبلاً اسلحه را در آستین خود آماده کرده بود شروع به تیراندازی کرد و در حالی که قصد داشت فرار کند من از پشت پس گردن او را چسبیدم تعادل خود را از دست داد و به زمین افتاد من هم روی او افتادم در این لحظه ضارب تلاش می‌کرد باز هم تیر شلیک کند یک وری خوابیده بود من در حالی که با دست راست پس گردن او را چسبیده بودم با دست چپ اسلحه را از دست او خارج کردم و اسلحه را تحویل معاون کلانتری 9 دادم و خودم از شدت ناراحتی بیحال شدم. خون از گردن آقای نخست‌وزیر جاری بود.

شروع تحقیقات

با اعلام خبر سوءقصد به دادگستری آقای دکتر عاملی وزیر دادگستری به اتفاق آقای دکتر طباطبائی رئیس پزشکی قانونی به بیمارستان پارس رفتند. آقایان فیلسوفی دادستان تهران و حکمت بازپرس دادسرا نیز به مجلس شورای ملی رفتند...

آقای حکمت تحقیقات خود را زیر نظر آقای دادستان تهران در اطاق جنب حوضخانه مجلس شورای ملی شروع کردند.

به دستور دادستان تهران یک پاسبان جلو در اطاق ایستاده بود تا از ورود افراد به هر ترتیب به آن اطاق جلوگیری کند.

بازپرس آقایان ملکشاهی نگهبان مجلس، استوار حداد مأمور انتظامی و افسر اسکورت نخست‌وزیر و چند تن دیگر از ناظرین صحنه را احضار و از آنان پیرامون حادثه و مشاهدات آنها تحقیقاتی کرد. در این وقت طبق تقاضای بازپرس آقای دکتر مسنن، رئیس آزمایشگاه ملی آمد و از نمونه‌های موجود لکه‌های خون که در جلو در ورودی مجلس ریخته شده بود نمونه‌برداری کردند تا مورد آزمایش قرار گیرد.

ضمناً به دستور بازپرس مأمورین نگهبانی مجلس شورای ملی چند کیسه نایلون آماده کردند تا پوکه‌های فشنگ که در جلو مجلس به دست آمده بود در آنها نگهداری شود.

پوکه‌های فشنگ

ابتدا 6 پوکه فشنگ وسیله مأمورین به دست آمده بود ولی دو ساعت بعد مأمورین موفق شدند که پوکه فشنگ دیگری به دست آورند. گفته می‌شد پوکه‌های به دست آمده از یک نوع نیستند و تعدادی از پوکه‌ها مربوط به اسلحه مأمورین انتظامی که این گلوله روی آقای نخست‌وزیر است که برای مرعوب کردن ضارب و دستگیری وی هوائی شلیک کرده بودند.

7 شیشه خون

یکی از خبرنگاران ما که پس از اعلام حادثه در اطراف بیمارستان پارس اطلاعاتی به دست آورده گزارش می‌دهد تا ساعت 4 بعد از ظهر 7 شیشه خون به آقای نخست‌وزیر ترزیق شده بود.

گزارش خبرنگار ما در این باره حاکی است که وضع تیراندازی طبق نظر پزشکان از این قرار است:

یک تیر از طرف پهلوی چپ وارد شده و از بالای استخوان ران راست عبور کرده (این گلوله بنا به اظهار یکی از پزشکان هنوز خارج نشده است).

یک گلوله از طرف چپ گردن وارد و از زیر گوش (پس از کندن یک تکه از لاله گوش) خارج شده است ضایعه‌ای گذاشته عبارت از فلج شدن یک قسمت از طناب‌های صوتی است که پزشکان مجبور شده‌اند از زیر گردن سوراخی کرده و لوله‌ای بگذارند.

یک تکه از روده کوچک آقای نخست‌وزیر ضمن عمل جراحی برداشته شده و مثانه نیز دوخته شده است.

دادستان در شهربانی و نخست‌وزیری

آقایان فیلسوفی دادستان تهران و حکمت بازپرس پرونده، پس از تکمیل قسمت اول تحقیقات خود ساعت 5 بعد از ظهر مجلس شورای ملی را ترک و به شهربانی رفتند. دادستان و بازگرس ساعتی در اداره شهربانی بودند و در جریان تحقیقاتی که از ضارب شده بود قرار گرفتند.

دادستان تهران در این وقت موقتاً شهربانی را ترک کرد و به نخست‌وزیری رفت و گزارشی درباره اقدامات و تحقیقات انجام شده پیرامون حادثه با آقای دکتر عاملی وزیر دادگستری که در جلسه هیأت دولت شرکت کرده بود داد و مجدداً به شهربانی مراجعت کرد.

در تمام این مدت مأمورین به تحقیقات خود از ضارب ادامه می‌دادند. گزارش خبرنگار ما حاکی است که محمد بخارائی ضارب ضمن اولین قسمت‌های تحقیق صریحاً اعتراف به سوءقصد کرده است.

اعتراف ماشین پا

عبدالحسین ماشین پای مقابل بیمارستان پارس می‌گفت: من مانند هر روز مواظب کارهایم بودم و داشتم ماشین‌های متوقف در اطراف خیابان را دستمال می‌کشیدم که یک مرتبه صدای آژیر شنیدم. ابتدا تصور کردم آمبولانس به بیمارستان بیمار می‌آورد ولی به عکس دیدم آمبولانسی در کار نیست و یک اتومبیل پلیس آژیرکشان به طرف بیمارستان می‌آید.

عبدالحسین تعریف کرد که لحظه‌ای بعد اتومبیل بنز پلیس در برابر بیمارستان پارس توقف کرد و راننده آن به سرعت در اتومبیل را گشود و برای بیرون آوردن سرنشینی که در صندلی عقب اتومبیل افتاده بود کمک خواست.

 

زودباش!

ماشین پای خیابان فرانسه کلاه شاپوی مندرس خود را جابجا کرد و پولیور خون‌آلود خود را نیز به خبرنگاران ارائه داد و گفت این خون آقای منصور نخست‌وزیر است. وی آنگاه به سخنان خود ادامه داد و گفت: در آن وقت مقابل بیمارستان خلوت بود و هیچ‌کس در آنجا نبود فقط من بودم. درست هنگامی که در اتومبیل باز شد دیدم که در کف اطاق ماشین خون موج می‌زند. راننده با خطاب به من گفت زودباش عجله کن این آقای منصور نخست‌وزیر است تیر خورده زودباش، زودباش.

همه چیز خون‌آلود

در این موقع با عجله با کمک راننده و همراه دیگر که نمی‌دانم چه کسی بود آقای نخست‌وزیر را از اتومبیل بیرون کشیدیم. خون از گردن ایشان به شدت فوران می‌کرد لباس‌هایش آغشته به خون بود، تشک اتومبیل، در و شیشه و همه چیز خون‌آلود بود.

من گردن نخست‌وزیر را در دست گرفتم و همراه ایشان دستش را محکم بر روی زخم گذاشته بود و مانع خروج خون می‌شد.

بالاخره سه نفری بیمار را به درون بیمارستان بردیم. خون در راهروها می‌ریخت و پرستارها همه مبهوت شده بودند. پرستارها، جراح کشیک را خبر کردند و او دیگران را مطلع ساخت و آخر سر تمام بیمارستان بک یک پارپه فعالیت مبدل شده بود. من تا اطاق عمل نخست‌وزیر را همراهی کردم و خون ایشان لباس‌هایم را رنگین ساخت و چون دیگر وظیفه‌ام به پایان رسیده بود از آنجا بیرون آمدم.

مصاحبه اختصاصی پزشکان معالج

- آقای دکتر شاهقلی پزشک معالج نخست‌وزیر درباره معالجات آقای نخست‌وزیر به خبرنگار ما گفت:

در حدود ساعت ده و نیم صبح دیروز آقای نخست‌وزیر را بدون اطلاع قبلی به بیمارستان پارس آوردند. ایشان در حال شوک بودند. فشارخون پائین و در حدود 4 بود نبض خیلی ضعیف و سریع و تنفس به علت جمع شدن ترشحات و خون در دهان دشوار انجام می‌شد.

در ناحیه گردن خونریزی شدید جریان داشت. بلافاصله در اطاق اورژانس بیمارستان از خونریزی گردن توسط اینجانب سریعاً جلوگیری شد و کمکهای اولیه برای اعاده تنفس به حال عادی صورت گرفت و برای تعیین گروه خون در آزمایشگاه بیمارستان نمونه‌برداری شد و عکس‌برداری‌های لازم از نظر تعیین محل اصابت گلوله به عمل آمد. و در ضمن توسط بیمارستان به آقایان دکتر توران- دکتر سعید اهری- دکتر ماونداد- دکتر عبدالحسین سمیعی- دکتر امیری و متخصصین بیهوشی خانم دکتر هایلایک شاهقلی و دکتر محمد فتوحی اطلاع داده شد که فوراً حضور یافتند. پس از معاینات لازم معلوم شد که علاوه بر زخم گردن گلوله‌ای نیز به شکم اصابت نموده است. بلافاصله تصمیم به عمل جراحی گرفته شد. آقایان پروفسور عدل- دکتر هاشمیان- دکتر محمود ضیایی- دکتر شفیع امین- دکتر لقمان‌الملک- دکتر امیرحسین پرتواعظم- دکتر امیرمنصور سرداری- دکتر طباطبائی نیز در بیمارستان حضور یافتند.

عمل‌های جراحی توسط آقایان دکتر توران- دکتر سعید اهری- دکتر ماونداد و دکتر امیری انجام گرفت که شرح آن را از خود این آقایان ممکن است سئوال بفرمائید.

آقایان دکتر توران و دکتر سعید اهری درباره عملیات جراحی اطلاعاتی در اختیار خبرنگار ما گذاشته و گفتند:

نکته قابل توجه در اینگونه موارد کمک‌ها و توجهاتی است که در دقایق اولیه انجام می‌شود. این اقدامات اهمیت حیاتی فوق‌العاده‌ای برای بیمار دارد. بایستی اعتراف کرد که خونسردی و سرعت عمل آقای سلیمی و سایر محافظین مخصوص جناب آقای نخست‌وزیر در رساندن فوری معظم‌له به بیمارستان و همچنین مراقبت‌های فوری و اولیه که توسط آقای دکتر شاهقلی به عمل آمده است از هر نظر شایان تقدیر و توجه است.

از نظر جراحی چون ورود گلوله از طرف راست شکم و قرار گرفتن آن در طرف چپ و پائین شکم قطعی بود و احتمال وجود ضایعاتی از قبیل پارگی احشاء داخل شکم موجود بود عمل جراحی شکم در اسرع وقت ضروری به نظر آمد. تزریق خون به مقدار کافی از طریق باز کردن ورید مچ پا (چون پیدا کردن رگ بازو در حال شوک مقدور نیست) انجام گرفت و پس از دادن خون و بالا بردن فشار خون بیهوشی توسط خانم دکتر شاهقلی و آقای دکتر محمد فتوحی انجام گرفت و عمل جراحی توسط اینجانبان و دکتر ماونداد با حضور آقایان پروفسور عدل و دکتر هاشمیان و دکتر منصور و دکتر شفیع امین و دکتر محمود ضیائی و دکتر طباطبائی پزشک قانونی شروع شد. پس از باز کردن شکم مقداری خون و محتویات روده کوچک در آن وجود داشت. در تجسس بعدی قسمت انتهایی روده کوچک در چهار نقطه (به اندازه سکه دهشاهی) سوراخ شده بود مثانه در سطح فوقانی خلفی به اندازه سه سانتیمتر پارگی داشت. با توجه به ضایعات موجود و حال عمومی قسمتی از روده آسیب دیده به طول 20 سانتیمتر برداشته شد و پارگی مثانه مرمت گردید و به ملاحظه زخم مثانه سیستوستومی به عمل آمد. بستن زخم شکم طبق معمول انجام گرفت. ناحیه زخم گردن آقای دکتر شاهقلی- آقای دکتر امیری متخصص گوش و گلو و بینی و آقای دکتر ترگری متخصص جراحی اعصاب مورد معاینه قرار گرفت و در اثر تورم زبان و گرفتگی مجرای تنفس و عمل تراکتومی ضروری تشخیص داده شد و انجام گرفت.

مدت عمل بیش از دو ساعت به طول انجامید. حال عمومی آقای نخست‌وزیر در پایان عمل رضایت‌بخش بود و پس از پایان عمل به اطاق مخصوص خودشان انتقال داده شدند.

آقای دکتر سمیعی نیز توضیحاتی داد و گفت:

در موقع حادثه آقای نخست‌وزیر با سر به زمین افتاده و پس از اتمام عمل جراحی و خارج شدن از حال شوک متوجه شدیم که در اثر این افتادن علائم خفیف ضربه مغزی ظاهر شده است که تا حدی از بیداری و هشیاری کامل ایشان جلوگیری کرده و در اثر ضربات وارده اشکالات زیر به وجود آمده است:

1- حالت شوک در اثر خونریزی شدید و پاره شدن روده و مثانه.

2- دشواری تنفس در اثر خونریزی داخل دهان و گرفتگی مجالس تنفس.

پس از انجام عمل جراحی و انتقال خون آقای نخست‌وزیر از حال شوک بیرون آمده. فشار خون تا ساعت 12 روی 8 و ثابت بوده است.

در اثر مراقبت فوری و اولیه هیچگونه ناراحتی قلبی به وجود نیامده و امتحانات الکترو کاردیوگرافی با حضور آقای دکتر پرتواعظم که بلافاصله پس از عمل جراحی و در ساعت 7 صبح امروز انجام شد کاملاً طبیعی بود. حجم میزان ادرار با وجود آنکه معمولاً در این نوع موارد کار کلیه مختل می‌شود معذلک در مدت 24 ساعت گذشته کلیه کار طبیعی خود را انجام داده است.

معاینات پزشکی امروز صبح نشان داد که هوشیاری جناب آقای نخست‌وزیر نسبت به شب گذشته بهبودی نشان داده و میزان فشار خون و ضربان نبض نیز کاملاً عادی و طبیعی است.

در پایان مصاحبه آقای دکتر شاهقلی به خبرنگاران اظهار داشتند با وجود اینکه خوشبختانه عمل جراحی از هر جهت با موفقیت انجام گرفته و حال عمومی جناب آقای نخست‌وزیر رو به بهبودی است معهذا حسب‌الامر اعلیحضرت همایون شاهنشاه و تمایل بعضی از کشورها از چند تن از متخصصین معروف خارجی (از کشورهای فرانسه- انگلیس و آمریکا) دعوت به عمل آمده است که برای مشاوره پزشکی به تهران سفر نمایند. مورد انتظار چنین است که این آقایان ظرف امروز و امشب وارد تهران (دنباله مطلب موجود نیست)

ابراز تأسف شخصیت‌های جهانی

خبرنگاران ما اطلاع می‌دهند: تا ظهر امروز ده‎ها تلگراف اظهار تأسف از طرف رؤسا و نخست‌وزیران کشورهای جهان به تهران مخابره شد که مهمترین آنها مربوط به لیندن جانسون رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا فیلدمارشال محمد ایوبخان رئیس جمهوری پاکستان- الکسی کوتسیگین [کاسیگین] نخست‌وزیر شوروی- هارولد ویلسون نخست‌وزیر انگلستان بود. همچنین وزیر تجارت رومانی که در تهران اقامت دارد به وزارت امور خارجه رفت و رسماً تأسف دولت رومانی را به وزیر امور خارجه ایران اعلام داشت.

اظهار نظر وزارت امور خارجه آمریکا درباره حادثه سوءقصد نخست‌وزیر

آسوشیتدپرس گزارش می‌دهد یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا پیرامون حادثه سوءقصد به آقای حسنعلی منصور نخست‌وزیر ایران گفت:

«این اقدام قانون‌شکن و خشن نسبت به نخست‌وزیر یک کشور دوست موجب ناراحتی ما شد، اما خرسندیم که نخستین گزارش‌های رسیده حاکی از توفیق عمل جراحی برای نجات جان ایشان شده است.»

مصاحبه مطبوعاتی آقای هویدا مسئول امور دولت

امروز آقای هویدا وزیر دارائی و مسئول امور دولت به خبرنگاران و نمایندگان مطبوعات اظهار داشت:

به طوری که استحضار دارید سوءقصد خائنانه‌ای که نسبت به جان جناب آقای نخست‌وزیر به عمل آمد موجب تأثر خاطر شاهنشاه و عموم ملت عزیز ایران شد. شکر خدای را که وضع مزاجی ایشان رو به بهبود است. راجع به اجراء برنامه‌های دولت نیز متذکر می‌گردد که در زمان بستری بودن جناب آقای نخست‌وزیر هیأت دولت با همان روح همکاری و هم‌آهنگی که همیشه در این دولت وجود داشته در انجام منویات ملوکانه و اجرای برنامه‌های مترقی کماکان اهتمام کامل به عمل خواهد آورد. بدیهی است با آن همه مساعی و مجاهدت‌هائی که شخص جناب آقای نخست‌وزیر در تمام امور دولت معمول می‌فرمودند اکنون که ایشان متأسفانه بستری هستند ایفاء آن وظایف سنگین مسلماً مستلزم مجاهدت‌های بیشتری است که خوشبختانه بین عموم همکاران دولت جناب آقای منصور وجود دارد. حادثه سوءقصد به جناب آقای نخست‌وزیر هرچند قلوب همه ما را متأثر ساخته است ولی در اجراء برنامه‌ها و اداره امور مملکتی عزم راسخ‌تری را به دولت می‌دهد و ما امیدواریم که با هم‌آهنگی کامل وظائف خطیر خود را برای خدمتگذاری به شاهنشاه و ترقی و تعالی ملت ایران به اتمام برسانیم و با قلبی پر از امید و آرزو از درگاه خداوند مسئلت داریم که با استظهار به عنایات ملوکانه که هرچه زودتر سلامت کامل به جناب آقای نخست‌وزیر اعطاء فرماید تا همه همکاران ایشان مجدداً از مراتب صمیمیت و قلب مهربان و احساسات پاک و سرپرستی‌های پرارزش نخست‌وزیر محبوب خود در راه خدمتگزاری خطیری که به عهده دارند بهره‌مند گردند.

ملاقات و گفتگوی خبرنگار ما با پدر ضارب

یکی از خبرنگاران ما که دو ساعت پس از وقوع حادثه با اکبر بخارائی پدر ضارب گفتگو و مصاحبه کرده است چنین می‌نویسد:

من با پدر ضارب در مغازه‌اش که محل فروش آهن‌آلات است و در خیابان صاحب جمع (نزدیک میدان شوش) قرار دارد ملاقات کردم. حدود ساعت دوازده و نیم بود. پدر ضارب قیافه بهت‌زده‌ای داشت چند نفر با قیافه‌های مختلف در حجره نشسته بودند، از دیدن من تعجبی نکردند، از قیافه پدر خوانده می‌شد که قبل از ما از جریان آگاه شده است منتها بروز نمی‌داد وقتی از او پرسیدم می‌دانید که پسر شما چه کرده؟ گفت نه، وقتی گفتیم می‌گویند به نخست‌وزیر سوءقصد کرده گفت من خبر ندارم.

وقتی از روحیه محمد بخارائی از او سئوال کردم گفت همیشه بچه آرامی بود، اهل نماز و روزه بود آزارش به کسی نمی‌رسید.

پدر ضارب اکبر نام داشت قیافه او 45 ساله نشان می‌داد به پسرش شباهت زیاد دارد، غیر از محمد که بزرگترین فرزندان اوست 8 فرزند دیگر دارد، که 5 نفر آنها پسر و سه نفر دیگر دختر هستند، برادران محمد بخارائی نزد پدرشان در حجره کار می‌کنند. یکی از کسانی که در حجره پدر ضارب نشسته بود می‌گفت وضع زندگی پدر ضارب خوب نیست وقتی که من در حجره بخارائی بودم چند جوان 23 ساله تا 27 ساله سر رسیدند وقتی به آنها گفتم شما چه نسبتی با محمد بخارائی دارید یکی شانه‌اش را بالا انداخت دیگری گفت ما پسرعموی او هستیم! دیگری گفت ما رفقای او هستیم به هر حال برای من روشن نشد که این جوانها چه نسبتی با او داشتند و دو ساعت بعد از وقوع حادثه آنجا چه می‌کردند.

حدود نیم ساعت من در حجره پدر ضارب باقی ماندم. یکی دو بار پدر ضارب با جوان‌هایی که آنجا آمد و شد داشتند بیرون از حجره در گوشی صحبت کردند، در این هنگام مادر ضارب گریه‌کنان وارد حجره شد ولی همان جوان‌ها او را به خانه بردند.


روزنامه اطلاعات فوق العاده جمعه دوم بهمن 1343