31 مرداد 1385
آی زِکی!
جلسه هیأت فوقالذکر در ساعت 1900 روز 20/1/49 در منزل علوی واقع در خیابان فرهنگ کوچه افشار پلاک 27 با حضور عدهای در حدود یکصد نفر که اکثراً بچه بودند تشکیل گردید. در این جلسه علوی درباره ابرهه شروع به صحبت کرد و اظهار داشت وی خانهای ساخت و مردم را مجبور میکرد که به جای خانه خدا خانه او را زیارت کنند. ولی عربها مثل ماتوسری خور نیستند که هر بلائی به سرمان بیاورند حرفی نزنیم یکی از عربها شبانه به مکه ابرهه رفت و با نجاست خانه او را آلوده کرد. وی خطاب به مردم گفت در قدرت خود و مقابله با دیگران حساب کنید یزید قدرت خود را نسنجید و با امام حسین جنگید چون از قدرت معنوی امام آگاه نبود گرچه به ظاهر پیروز شد ولی بزرگترین شکست را به خاندان خود زد و بعد هم پشیمان شد. وی اضافه نمود ما در تهران جواهر زیاد داریم ـکوه نور داریمـ موزه جواهرات داریم که اگر چند تا پاسبان نباشند مردم آنقدر آنجا میشاشند که ظرف چند روز همه ساختمانش خراب شود. علوی به سخنان خود ادامه داد و گفت تمام مملکت ما را فساد گرفته و رو به اضمحلال و نابودی است تمام شئونات اجتماعی با زبان بیزبانی میگویند ما را تعمیر کنید و در اواخر صحبتش گفت بابا در جزیرهای که تبعید بود دستهایش را در جیب شلوارش کرده بود و قدم زنان با خود میگفت اعلیحضرت ـ قدر قدرتـ ولی نعمت و با پوزخندی گفت آی زِکی.
نظریه منبع: منظور نامبرده از کلمه بابا اعلیحضرت رضا شاه میباشد که به مردم میفهماند تمام آن قدرت و عظمت پس از تبعید تمام شد.
نظریه رهبر عملیات: رهبر عملیات نظری ندارد. نظریه 20 هـ 3
نظریه منبع: منظور نامبرده از کلمه بابا اعلیحضرت رضا شاه میباشد که به مردم میفهماند تمام آن قدرت و عظمت پس از تبعید تمام شد.
نظریه رهبر عملیات: رهبر عملیات نظری ندارد. نظریه 20 هـ 3