03 مرداد 1400
۵ دوره زندگی محمدرضا پهلوی
محمدرضا فرزند رضاخان پهلوی، چهارم آبان 1298 در تهران به دنیا آمد. او سالهای کودکی را در ایران گذراند و در 1306 در 8 سالگی به ولایتعهدی برگزیده شد. سال اول ابتدایی را در تهران گذراند و سپس در 1310 برای ادامه تحصیل عازم سوئیس شد. پس از بازگشت از سوئیس در 1315 مقدمات ازدواج وی فراهم شد و در 1318 با فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه مصر ازدواج کرد. این ازدواج دوامی نداشت و محمدرضا پس از چندی فوزیه را طلاق داد و با ثریا اسفندیاری و بعد از وی با فرح دیبا ازدواج کرد. محمدرضا در 25 شهریور 1320، پس از آن که پدرش توسط متفقین برکنار شد، به سلطنت ایران منصوب شد. محمدرضا در سالهای نخستین حکومت خود، تحت نفوذ شدید استعمار انگلیس قرار داشت. در 1332 با به قدرت رسیدن محمد مصدق و موج احساسات ضداستعماری مردم به ایتالیا گریخت. دولت امریکا که آثار قریب الوقوع موفقیت ایران را در خلع ید از انگلیس و ملی کردن صنعت نفت احساس میکرد، توسط سازمان سیا و از طریق ایادی داخلیش و با برانگیختن جمعی از اوباش موفق شد با همکاری انگلستان دولت مصدق را سرنگون و شاه را مجدداً به ایران بازگرداند. پس از کودتا سرکوب و نابودی کلیه گروهها وشخصیتهای مخالف رژیم آغاز شد.
شاه تحت رهنمودهای امریکا برای مقابله با اسلام و اشاعه فرهنگ غربی در کشور لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را به مجلس برد وچون شرایط اسلامی بودن اعضا و قید سوگند به قرآن را در آن حذف کرده بود، با مخالفت شدید و یکپارچه روحانیت به رهبری امام خمینی(ره) مواجه شد و پس از یک کشمکش دوماهه سیاسی مجبور به لغو آن شد. پس از آن، محمد رضا پهلوی طرح 6 مادهای موسوم به انقلاب سفید را در ششم بهمن 1341 به همه پرسی نمایشی گذاشت و مدعی موافقت مردم با آن شد. درگیری مستمر روحانیت و افشای ماهیت امریکایی اصلاحات شاه برخورد خشن رژیم با روحانیت را در پی داشت. در این دوره مدرسه فیضیه در قم مورد تاخت و تاز نیروهای مسلح حکومت قرار گرفت و عده زیادی از طلاب و مردم کشته و زخمی شدند. پس از آن حکومت معافیت طلاب از قانون نظام وظیفه عمومی را لغو کرد. و این بر شدت تشنج افزود. تداوم اعتراضات و مبارزات عمومی به رهبری امام خمینی(ره) به دستگیری ایشان و قیام پانزدهم خرداد انجامید و هزاران کشته و مجروح برجای گذاشت. پس از آزادی امام بار دیگر این اعمال با تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی که امریکاییها را از محاکمه و مجازات در برابر هر جرمی در ایران معاف میساخت به اوج رسید و سخنرانی و بیانیه شدیداللحن امام موجب تبعید ایشان به ترکیه و استقرار دوره جدیدی از خفقان در کشور شد.
با اَعمال خشن ساواک، مبارزان مذهبی چارهای جز مبارزه زیرزمینی نیافتند. شاه نیز که احساس ثبات میکرد، در 1346 ش. تاجگذاری کرد. ورود سیل آسای امریکاییان و سایر همپیمانان آن، به ویژه اسراییلیها به ایران، وابستگی سیاسی و اقتصادی رژیم پهلوی را آشکارتر میساخت. در پی اقدامات شاه، در 1354ش. تقویم رسمی کشور از هجری شمسی به شاهنشاهی تبدیل شد و در کنار آن بسیاری از رسوم و آداب غیر اسلامی در کشور رایج شد. با افزایش قیمت نفت و رشد درآمدها، صنایع مونتاژ و روبنایی در ایران پای گرفت و وابستگی به غرب تشدید شد. از سوی دیگر کشاورزان برای کسب درآمد بیشتر از روستاها به شهرها مهاجرت کرده و به کارگران ساده بخش صنعت مونتاژ مبدل شدند. مهاجرت روستاییان به شهرها عوارض اجتماعی و اقتصادی چندی را به دنبال داشت که از جملة آنها از هم گسیختگی فرهنگی و نیز کاهش شدید محصولات زراعی و وابستگی بیشتر ایران به مواد غذایی غرب بود. در این شرایط دلزدگی از تمدن غرب در مردم ایران پدیدار شده بود. سیاست ضد اسلامی شاه که مورد حمایت غربیها و بعضاً دیکته شده از جانب آنها نیز بود، با وجود مبارزه بنیادینی که با فرهنگ معنوی ایران داشت، نتوانست بخش عظیمی از مردم را جذب خود سازد. برعکس، با اشاعه آداب و رسوم غربی که تزلزل مبانی اخلاقی و اجتماعی جامعه را در پی داشت، احساسات ضدغربی و ضدرژیم تشدید میشد. این آزردگی و دلزدگی، در کنار بی حرمتی گاه و بیگاه و صریح رژیم به مقدسات اسلام که نقطه اوج آن درج مقالهای در هفدهم دی 1356 در روزنامه اطلاعات بود، موجب آغاز دور جدیدی از مبارزه اجتماعی و سیاسی مردم به رهبری امام خمینی(ره) شد. محمدرضا روز 26 دی 1357 از ایران گریخت و به ترتیب به کشورهای مصر، امریکا، مکزیک و پاناما رفت. وی سپس بیمار شد و به قاهره بازگشت و در 5 مرداد 1359 مقارن با سالگرد مرگ پدرش در یکی از بیمارستانهای این کشور جان سپرد.
دوران عمر محمدرضا پهلوی به 5 دوره مشخص تقسیم میشود. دوره اول از تولد تا حکومت اوست که 22 سال دوام یافت. (1320-1298)، دوره دوم 5 سال اول حکومت اوست (1325-1320) که ایران تحت اشغال نیروهای بیگانه بود و محمدرضا آشکارا تحت اوامر مستقیم آنها قرار داشت. دوره سوم به مدت 7 سال از 1325 تا 1332 بود که به حکومت مصدق و فرار وی از ایران انجامید. دوره چهارم به مدت 22 سال از 1332 تا بهمن 1357 بود که از سقوط مصدق آغاز و به سقوط حکومت شاه انجامید. بالاخره دوره پنجم به مدت 18 ماه از 26 دی1357 تا مرگ او در 5 مرداد 1359 بود.