07 خرداد 1400
مجلس هشتم و انتخابات رضاخانی
انتخابات مجلس هشتم در تابستان سال 1930 برگزار شد. هارت وزیر مختار آمریکا در تهران در باره این انتخابات مینویسد «انتخابات پارلمانی اخیر در برخی از مناطق ایران، با حوادث ناگواری همراه شد. بنابر اخبار منبعی موثق، در پهلوی [انزلی]، در پی طفره رفتن دولت از پذیرش فرد منتخب مردم، شماری چند به قتل رسیدند. در پی درگیری مأمورین حوزه انتخاباتی با مقامات دولتی در خوزستان نیز یک فرمانده نظامی و یک یا دو نفر دیگر به قتل رسیدند. در همدان با اینکه پس از اتمام رأیگیری، دستور انتخاب فرد موردنظر به مقامات دولتی در این استان رسید، انتخابات طبق میل دولت و بدون هیچگونه درگیری، پیش رفت. این حقیقت که فرد دیگری انتخاب شده است، مانع آن نمیشود که دولت انتخاب خود را تحمیل کند. صندوقهای رأیگیری باز شد و مقامات مسئول برگزاری انتخابات، نام شخص مورد نظر دولت را از روی آراء به صندوق ریخته شده، قرائت کردند. نتیجه آرا اعلام میشود و فرد مذکور با اتفاق آرا به پیروزی میرسد. نتیجه رأیگیری در نیشابور اینگونه به بنده گزارش شد: «مسیح (پیامبر موعود)، 300 رأی؛ احمد شاه (شش ماه پیش فوت شده است) 150 رأی؛ الله 200 رأی؛ تیمورتاش که مابقی آرا را کسب کرد، بسیار علاقمند بود یکی از کرسیهای مجلس را به دست آورد.» هارت در 11 دسامبر 1930 در مراسله خود، گزارش دیگری در مورد انتخابات ارائه میکند: «بعد از ظهر 9 دسامبر 1930، روزنامه اطلاعات لیستی از اسامی کسانی که تا آن زمان در انتخابات پارلمانی رأی آورده بودند، منتشر ساخت. در لیست منتشر شده، از افراد زیر که از بزرگان مجالس پیشین بودهاند، نامی برده نشده است: میرزاحسنخان وثوق (وثوقالدوله)، سیدیعقوب شریعتزاده، فرخی (سردبیر روزنامه توقیف شده طوفان)، فیروزآبادی، محمد رضا طلوع. همچنین نام دو برادر کوچکتر فیروز (سردار لشکر و محمد ولی میرزا) نیز به چشم نمیخورد.» وی در مورد برخی از افرادی که در این انتخابات شکست خوردند، گزارش میکنند: « شماری از چهرههای برجسته سیاسی ایران، نتوانستند مجدداً در انتخابات مجلس هشتم پیروز شوند. نام و آوازه برخی از این وکلای شکست خورده، علت شکست آنها را توضیح میدهد. اولین کسی که در این لیست جای میگیرد، میرزاحسنخان وثوق (وثوقالدوله) است... در مجموع میتوان گفت افرادی که شکست خوردند، کسانی بودند که در منش خود انعطافپذیری نداشتند.» در مورد برنامههای افتتاح مجلس هشتم چنین میخوانیم: «مفتخرم گزارش کنم که جلسه اول مجلس هشتم در 16 دسامبر 1930 تشکیل میشود. شاه با ایراد سخنانی این جلسه را آغاز خواهد کرد. روزنامههای تهران برنامههای افتتاحیه مجلس جدید را از قرار زیر شرح دادهاند: روزنامه ستاره جهان در 9 دسامبر 1930 نوشت: «16 دسامبر 1925، بنا به خواست تمام مردم ایران، روزی بود که خاندان پهلوی جایگزین سلسله قاجار شد؛ سلسلهای که در 31 اکتبر همان سال از سلطنت برکنار شد. دولت نیز 16 دسامبر، سالروز تغییر سلطنت را به عنوان روزی خوش یومن برای آغاز کار مجلس هشتم در نظر گرفته است. بنابراین، در روز سهشنبه، 16 دسامبر 1930، برابر با ششمین سالروز به سلطنت رسیدن اعلیحضرت رضا شاه به انتخاب ملت ایران برای در دست گرفتن سرنوشت این کشور، اعلیحضرت ساعت 10 صبح با سخنرانی خود رسماً آغاز به کار مجلس هشتم را اعلان خواهند کرد.»
آرامش ظاهری اوضاع سیاسی، چندان دوام نیافت. دستگیری ناگهانی تیمورتاش در دسامبر 1932 و به قتل رسیدن او در اکتبر 1933 در زندان، نشانهای بود از آغاز فصل جدیدی در حکومت ترور که افراد زیر را گرفت: سردار اسعد بختیاری، صولتالدوله قشایی، علیخان قشقایی، شیخ محمره، ارباب کیخسرو شاهرخ و اسدی، متولی حرم مقدس مشهد. داور، فیروز و مدرس نیز پیش از این افراد به قتل رسیدند. افراد خوش شانستر همانند دشتی اجازه یافتند به بیمارستان روانیها پناه ببرند. خوش اقبالترین آنها همچون مصدق، راهنما، دادگر و تقیزاده یا به املاک خود در روستاها پناهنده شدند و یا به اقامت موقت در کشورهای خارجی تن دادند. باستان شناسی به نام ارنست هرزفلد (Ernest Herzfeld) در 1 ژوئن 1934 در نامهای چنین مینویسد: «در جریان حوادث ماههای اخیر در ایران و پس از ناپدید شدن چندین وزیر، حکومت وصفناپذیر ترور بر این کشور حاکم گریدیده است.» این حکومت ترور در مخالفتهای خونین مردم مشهد در هشتم و نهم جولای 1935 به اوج خود رسید؛ در این دو روز با «به روی صحنه آوردن مسلسلها» علیه تظاهرات کنندگان، «کشتار وحشتناکی به راه افتاد.» رضا شاه در سپتامبر 1941، از سلطنت کناره گرفت و از کشور فرار کرد. وی تحت حمایت انگلیسیها، سالهای پایانی عمر خود را گذراند و در 26 جولای 1944، در ژوهانسبورگ مرد.
از قاجار تا پهلوی ، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی