23 تیر 1393

کدام یک از سران عرب جرأت اینطور حرف زدن را دارند؟


کدام یک از سران عرب جرأت اینطور حرف زدن را دارند؟

هشت سال پیش در چنین روزی جنگی آغاز شد که تا ابد ننگی خواهد بود بر تاریخ اسرائیل و تمام ابر قدرت های دنیا. روز 12 جولای 2006 (21تیر 1385) بود که دبیر کل حزب الله سید حسن نصر الله در نشستی خبری، در مسجد «امامین حسنین» در محله «حریک»، واقع در «ضاحیه جنوبی بیروت» شرکت نمود.

او در ابتدای سخنان خود، از مجاهدان قهرمان مقاومت که به وعده خویش عمل نمودند تمجید کرد و عملیات صبح امروز مقاومت را «وعده صادق» نامید. وی گفت : از این قهرمانان کمال امتنان را دارم، و پیشانی و دستان آنها را می‌بوسم، زیرا که به برکت همین پیشانی های فراخ و رو به آسمان و این بازوان پیچیده با شهامت است که سرهای تمامی ما بر افراشته خواهد ماند و زنجیری بر مچ دستان اسیری در زندانهای اشغالگران باقی نخواهد ماند.همانا امروز، روز وفا به عهدی ست که با «سمیر قنطار»، «یحیی سکاف»، و «نسیم نسر» و کلیه برادران و اسیرانی که در زندانهای اشغالگران بر سر می‌برند بسته بودیم.

و نیز فرصت را غنیمت می‌شمارم و کمال تشکر و قدردانی خویش را تقدیم می دارم به مردم لبنان، و فلسطین و اعراب و مسلمانان و کلیه کسانی که به هر وسیله‌ای سعی کردند که سعادت و شادی و تائیدات خویش را نسبت به ما ابراز نمایند، خصوصا مردم جنوب لبنان در روستاهای خط مقدم که تا این لحظه همچنان استواری نمودند و قوی و مطمئن برجای ماندند. علی رغم اینکه با تبلیغات منفی شایعه کردند که در جنوب لبنان مهاجرت وسیعی صورت می پذیرد که البته این خبر درست، نیست.

 

«الداد ریگیف» یکی از دو اشغالگری که به دست فرزندان مقاومت افتاد

 

در مورد عملیات میدانی صحبت‌ نخواهم کرد چون این امر به عهده مقاومت اسلامی است. مطابق روال معمول ما تفسیر و توضیح همه چیز را در زمان مشخص و مناسب خود خواهیم داد. و اما پیشروی اسرائیل فقط در یک منطقه صورت نگرفته بلکه تا منطقه «الراهب» واقع در «عیتا الشعب» جلو آمدند. البته تانک اسرائیلی که تا آنجا پیشروی نمود منهدم شد و یک کشته و یک زخمی به بار آورد. همچنین چند ساعت پیش، دشمن اسرائیلی بوسیله واسطه‌های متعددی خواستار آتش بس در این منطقه شد تا بتواند کشته ها و زخمی ها خود را از آنجا بیرون بکشد.

ما در جواب آنها گفتیم که آتش بس باید به صورت کلی صورت بپذیرد و نه در یک منطقه خاص، زیرا اصلا منطقی نیست که به دشمن آتش بس اعلام کنیم در حالی که همزمان آنها در حال بمباران پل‌های ما هستند! آن تبلیغاتی که در مورد پیشروی وسیع از جانب اسرائیل به اراضی لبنان صورت پذیرفته به هیچ وجه درست نیست. ما فکر کردیم که به بیرون رسیدند. دو اسیر اسرائیلی در جایی امن و بسیار دور قرار دارند.

عملیات بازداشت دو سرباز در ساعت نه و پنج دقیقه صبح انجام گرفت. ساعت دو و نیم یا یازده اسرائیل از این جریان با خبر شدند. نتیجه آن که بچه ها توانستند اسیرانی را که در ساعت نه و پنج دقیقه گرفته بودند در این مدت به هر جایی که بخواهد منتقل کنند. نمی‌خواهم وارد این بحث شوم که در رابطه با این جریان چه چیز حق قانونی ما است و چه چیز غیر قانونی است و انتخاب های پیش رو چیست ...

فقط با دو جمله بسیار ساده، آن هم به روش خاص خودم توضیحات لازم را می‌دهم. این حقی طبیعی و تنها راه حل منطقی موجود است. هیچ نهاد بین المللی ای وجود ندارد که بخواهد اسیران و بازداشت شدگان را آزاد کند، همچنین هیچ موسسه بین المللی و هیچ موسسه‌ منطقه‌ای و هیچ کدام از دولتها و سازمانها(ضمن ادای احترام نسبت به آنها ) و هیچ روند مذاکرات سیاسی ای کاری از دستشان بر نمی‌آید. تنها انتخاب و راه این بود.

 

«اهود گولدواسر» دومین سربازی که به دست مقاومت افتاد

 

اگر کسی هست که جز این راهی را دارد بفرماید و پیشنهاد خویش را ارائه دهد و توضیح دهد که اگر وسیله و راهی برای این مساله داشته است، پس چرا در طول این بیست سال آن را اجرا ننموده است؟!

آنچه ما انجام دادیم حق طبیعی ماست و حوادث امروز وارد مباحثات فلسفی و قانونی و سیاسی نخواهد شد، زیرا که این تنها راه پیش روی ماست. آن چه امروز رخ می‌دهد و آن چه در غزه جریان دارد حقیقت را فاش می‌سازد و مسئولیت رنج هزاران اسیر لبنانی و فلسطینی و عربی و خانواده های آنها را متوجه همه جهان می‌سازد. البته ما کار غافلگیرانه ای نکردیم، چون آلان بیش از یک سال است که می‌گوییم در این سال به عملیات «اسیرگیری» دست خواهیم زد و هدفمان هم باز گردان اسیرانمان است.

در هر مناسبتی و بعد از هر بیانیه‌ای، ما این نیت خود را اعلام می‌داشتیم و اسرائیلی ها هم در مرز بسیج می‌شدند و البته آن ها از قبل بسیج شده بودند و همین ماجرا قبلا در غزه اتفاق افتاد.

این تصمیمی است که قبلا گرفته شده است و مقاومت اسلامی قبلا به اسارت گرفتن سربازان اسرائیلی را از اولویت خویش در سال 2006 قرار داده بود تا پرونده اسیران به صورت کلی بسته شود. ماجرای امروز همان اولویت است. ما همیشه سعی کردیم که در طول خط مواجهه، به رغم کلیه شرایط موجود، آرامش را حفظ کنیم، لکن همیشه برای این کار یک استثنا وجود داشت و آن مسئله «اسیرگیری» بود که طی جلسات داخلی با رهبران سیاسی این مسئله را چندین بار متذکر شدم و در نتیجه عملیات به این شکل انجام پذیرفت.

به شکل طبیعی این عملیات به لحاظ زمانبندی و روش انجام، بدون شک پشتگرمی و حمایت بزرگی برای برادرانمان در فلسطین به شمار می‌ رود که همه روزه در برابر چشمان جهانیان کشته می‌شوند اما تاکید می کنم که این تصمیم قبل از جریانات «غزه» گرفته شده بود تا بین مسائل محلی و منطقه ای تداخلی پیش نیاید.

اسرائیل تا این لحظه مجموعه واکنش هایی از خود بروز داده است و ما نیز سعی بسیاری کردیم که خود را کنترل کنیم ولی با هر گونه پیش روی در خاک لبنان به شدت مقابله می‌کنیم. نیم ساعت قبل یکی از پایگاههای فرماندهی ارتشی اسرائیل بمباران شد که این پیام واضحی است مبنی بر این که ما آمادگی پیشروی تا دورترها را نیز داریم. این خویشتنداری که مقاومت اسلامی تا آلان از خود نشان داده است از روی ضعف و یا تردید نیست بلکه رویه ما کماکان همین خواهد بود اما سعی می‌کنیم پاسخ ‌هایمان دقیق و حساب شده باشد.

اما حرف بعدی ما: اسرایی که در دست ما هستند باز گردانده نخواهند شد مگر به یک طریق؛ مذاکرات غیر مستقیم و تبادل اسرا... و السلام. هیچ احدی در این جهان نمی‌تواند آنها را به دیارشان برگرداند مگر با مذاکره غیر مستقیم. اما اگر اسرائیل فکر می کند می‌تواند آنها را با عملیات نظامی باز گرداند تا نفس دارم تکرار می کنم که وهم است، وهم است، وهم است.

تمامی اسرائیل و متحدانش نمی‌توانند این دو اسیر را به دیار غصبی شان باز گردانند. از همان بدو امر دولت و ملت و مقاومت اسلامی لبنان در معرض فشارهای زیادی از طرف سفیر آمریکا و نیز فرستاده دبیر کل سازمان ملل و سفارت های خارجی دیگر قرار دارند. در ماجرای «تهبیط حیطان» و در سال 200 نیز ما شاهد وضعیت مشابهی از نظر تهدید و ارعاب بودیم.

چنانچه هدف آنها از عملیات نظامی این است که تمامی لبنان بهای عملیاتی را که مقاومت اسلامی در جنوب لبنان انجام داده است، بپردازند، من دوست دارم در این مورد سخن واضح و دقیقی را بیان کنم: من حساسیت این موقعیت را از نظر لبنانی و اسرائیلی و فلسطینی و عربی و بین المللی می دانم و همچنین خوب می‌دانم که ما دقیقا در چه موقعیت و نقطه ای قرار داریم. هدف ما از عملیاتی که صبح به انجام رسید این است که سربازان اسرائیلی را به اسارت بگیریم تا آنان را با اسیران خودمان مبادله کنیم.

ما نمی‌خواهیم اوضاع را در جنوب لبنان وخیم کنیم. نیت ما چنین چیزی نبوده است. همچنین نمی‌خواهیم لبنان و منطقه را درگیر جنگ کنیم. از طرف نیرو‌های اضطراری بین المللی با ما تماس گرفته شد که به ما اطلاع دادند تلاش برای آتش بس در جریان است،

آیا شما آمادگی اش را دارید؟ به آنها گفتیم که ما مشکلی نداریم. ما خواستار آتش بس نخواهیم شد ولی اگر هر طرفی خواست خواست واساطت کند با هدف آتش بس، ما مشکلی نداریم. زیرا ما نمی‌خواهیم که اوضاع را وخیم تر کنیم اما اگر دشمن اسرائیلی بخواهد اوضاع را وخیم تر کند و به فکر راهی باشد که لبنان بهایی بپردازد ما آماده مقابله هستیم، آن هم تا جایی که دشمن و کسانی که پشت سرش هستند قادر به تصور آن نباشند. امروز اسراییلی های موجود در حکومت عبارتند از:«اولمرت» که نخست وزیر جدید است ، همچنین وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک هم جدید هستند. ما آن ها را نصحیت می‌کنیم تا قبل از این که دور هم جمع شوند و تصمیم بگیرند از روسای اسبق و وزیران سابق درباره تجربیاتشان پیرامون لبنان سوال کنند.

آن چه باعث اجرای عملیات اخیر شد این بود که در جریان تبادل پیشین اسرا، وقتی به توافق رسیدیم که «سمیر قنطار» و «یحیی سکاف» و «نسیم نسر» و دیگران آزاد شوند، مناقشاتی در داخل حکومت دشمن روی داد و با 12 رای موافق علیه 11 رای مخالف تصویب شد که این جوانان ما را از عملیات تبادل خارج کنند.

امروز من اسرائیلی‌ها را نصحیت می‌کنم که با همدیگر مناقشه نکنند و از کلیه تجربه های قبلی استفاده نمایند. اما از طرف ما! ما بیش از آن چه این دشمن توقع دارد آماده و مجهز هستیم. ما خود را برای چنین روزی از سال ها قبل آماده ساخته ایم. از 26 ماه مه سال 2000 حزب الله خود را برای چنین مواجهه‌ های تحمیلی آماده می‌کرد.

به رئیس ستاد ارتش دشمن که تهدید کرده است، می‌خواهم لبنان را به 20 سال قبلش بازگردانم می گویم: لبنان امروز، لبنان 20 سال پیش نیست. «مقاومت» هم دیگر فرق کرده است، امکانات و روحیاتش تفاوت کرده است. من نیازی نمی‌بینم که تهدید کنم، شاید که آن کسی که زیاد تهدید می‌کند نمی‌تواند زیاد عمل کند و شما حزب الله و صداقت آن را خوب می‌شناسید. اسیران پس از مذاکرات غیر مستقیم با تبادل باز خواهند گشت. اگر دنیا خواستار آرامش است، ما نیز خواستار آرامش هستیم و اگر دنیا خواستار رویارویی با ماست، ما نیز آماده رویارویی تا بیشترین حدش هستیم. اگر رویارویی را انتخاب کرده باشند، پس باید توقع هر گونه غافلگیری را داشته باشند. و پیام من به داخل لبنان این است که اکنون وقت منازعه و بحث و جدل نیست.

من از کسی توقع حمایت و پشتیبانی ندارم، اما می‌خواهم لبنانی‌ها را (صرف نظر از دولتی یا غیر دولتی بودنشان)به این مسئله متوجه کنم که کسی طوری رفتار نکند که باعث شود دشمن نسبت به لبنان جری شود و هیچ کس طوری صحبت و رفتار نکند که دشمن از طریق آن تسلطی بر لبنان بیابد. الان زمان؛ زمان اتحاد و همکاری برای تحقق این حق است و بعد از انتهای مساله، ما حاضریم که در هر مذاکره و بحث و جدلی شرکت کنیم. من در مورد ارتکاب هر گونه اشتباهی که باعث مساعدت به دشمن و تقویت او شود هشدار می‌دهم و این جاست که احساسات ملی خود را نشان می دهد.. دولت لبنان وظیفه دارد که در حوزه مسوولیت ملی که همان حفظ کشور است وارد عمل شود و قرار ندادن لبنان به صورت کاملا بی دفاع در معرض تعرض دشمن اسرائیلی جزئی از این محافظت به شمار می‌آید.


فارس