03 دی 1399
سید حسن تقی زاده والی جدید خراسان
سید حسن تقی زاده در شهریور1256 شمسی در شهر تبریز متولد شد. پس از مرگ پدر در سال 1314ق علوم دینی را رها کرد و با جدیت تمام مشغول مطالعه ی علوم جدید شد.خود وی گفته که از تقریبا شانزده سالگی در پی رهایی از تقلید و«اطاعت کورکورانه تعبدی» برآمده است.
در سال 1319ق با همکاری محمد علی تربیت در تبریز مدرسه ی «تربیت» را به منظور ترویج آموزش به روش غربی و اندیشه های غربی تاسیس کرد که البته با مخالفت گروهی از روحانیون این مدرسه تعطیل شد. سپس کتابخانه (کتاب فروشی) «تربیت» را تاسیس کرد که در کنار کتب دینی،کتاب های فرنگی و عربی هم می فروخت.
تقی زاده به واسطه سخنرانی های آتشین در تبریز مورد توجه مشروطه خواهان قرار گیرد و یکی از نمایندگان ان شهر شد. وی در خاطرات خود نوشته: «در همان روز که به مجلس وارد شدم، مرحوم حاج محمد صراف نماینده مجلس به مرحوم حاج سید مرتضی مرتضوی به شوخی گفت: در تبریز شما آدم حسابی قحط بود که این پسر را به عنوان نماینده به مجلس فرستادید! اما مرحوم حاج سید مرتضی گفت: صبر کنید تا همین آقا پسر به حرف بیاید آنوقت خواهی فهمید که تبریزها چه کسی را به نام نماینده خود به مجلس اول روانه کردهاند» . تقی زاده در این ایام تنها 30سال(شمسی) داشته است که بنا به گفته ی خود وی چهره اش مانند افراد هیجده ساله می ماند.
وی با ایراد نطق های آتشین و کوبنده و پرشور در مجلس توانست ظرف مدت کوتاهی رهبری اقلیت تندرو،اصلاح طلب و روشنفکر مجلس را در دست گیرد و توجه بسیاری از افراد را به خود جمع کند. وی از مفاهیم نوین سیاسی و اجتماعی مانند تحدید اختیارات شاه و تفکیک دین از سیاست دفاع کرد و با مداخله ی روحانیون از طریق نظارت بر مصوبات مجلس و تطبیق آن با اسلام مخالفت کرد و همین امر باعث شد تا از سوی مردم و روحانیون متهم به بی دینی شود.
او هم چنین از پیمان منعقده میان روسیه و انگلستان برای تقسیم ایران موسوم به قرارداد 1907 دفاع کرد. هنگامی که محمد علی شاه در تیر ماه 1387ش مجلس را به توپ بست،تقی زاده برخلاف حرف های خودش که مردم و نمایندگان را به مقاومت و دفاع تشویق می کرد به سفارت انگلستان پناهنده شد و به خارج از کشور رفت. ابتدا به پاریس و سپس به لندن سفر کرد. هنگامی که در پاریس بود ادوارد براون انگلیسی به وی نامه نوشت و از او دعوت کرد تا به لندن بیاید. ادوارد براون و انگلیسی ها از این ارتباط با تقی زاده و دیگر روشنفکران اهدافی داشتند از جمله به دست آوردن اطلاعات های مختلف و به دست گرفتن سکان هدایت مشروطه.
پس از یک سال ونیم و با توجه به برهم ریختن اوضاع تبریز در ایام مشروطه تقی زاده به پیشنهاد براون مخفیانه و به طور ناشناس به ایران بازمی گردد؛ چراکه هنوز مدت تبعیدش تمام نشده بود .این ایام مصادف است با ایام شورش در تبریز و پایان کار محمدعلی شاه. تقی زاده در تبریز به مخالفت با ستارخان و باقرخان برمی خیزد و غارتگران شهر را به او منتسب می کند و از همین طریق عده ای را از گرد او می پراکند
پس از سقوط محمد علی شاه و فتح تهران به دست مجاهدین ، تقی زاده (31 ساله) به تهران آمد و در «هیات مدیره موقتی» که مسئول تصمیم گیری تا گشایش مجدد مجلس بود عضو می شود از جمله اقدامات این هیئت مدیره «اعدام شیخ فضل الله نوری» بود.
با گشایش مجلس، تقی زاده از طرف مردم تبریز و تهران به نمایندگی انتخاب شد اما نمایندگی تهران را نپذیرفت و به عنوان نماینده ی تبریز وارد مجلس شد.وی رهبری حزب دموکرات ها را برعهده داشت.در مقابل این حزب،حزب اعتدالیون بود که آیت الله بهبهانی و ستارخان و باقرخان از اعضای آن بودند.
تقی زاده همچنان بر جدایی دین از سیاست تاکید می کردتا این که گروهی از علمای نجف از جمله آیت الله عبدالله مازندرانی و آخوند خراسانی حکم به «فساد مسلک سیاسی» وی دادند و نمایندگان مجلس اعتبار نامه تقیزاده را بدین واسطه ملغی ساختند . تقی زاده پس از ان، به استانبول رفت و پس از یک سال ونیم اقامت سفری کوتاه به پاریس داشت و مجددا به استانبول بازگشت. سپس به انگلیس رفت.
همزان با شروع جنگ جهانی اول، المان به سمت این سیاست رفت تا از نفوذ روس ها و انگلیسی ها در ایران بکاهد. به همین سبب در پی برقراری رابطه با برخی از سیاسیون و روشنفکران ایران برآمد؛ از جمله از سید حسن تقی زاده دعوت کرد تا به آلمان بیاید. تقی زاده هم که تا این زمان از افراد طرفدار انگلیس شناخته می شد در این زمان تغییر موضع داده و به برلین رفت. در آن جا مجله کاوه را راه اندازی کرد که بودجه آن را دولت آلمان پرداخت میکرد و مقالات آن تا حد زیادی صبغۀ سیاسی، البته منطبق با منافع آلمان داشت.
با شکست آلمان در عرصه جنگ جهانی توجه وی دوباره به قدرت های بزرگ جلب شد. معتقد بود باید به دولت ایالات متحده نزدیک شد. او در نامهای به محمود افشار در سال ۱۳۰۰ و پس از شکست آلمانها در جنگ مینویسد: «اگر مطلب عمده که به عقیده اینجانب کشیدن آمریکاییها به ایران و دست دادن آنها در ادارات است سر بگیرد، عنقریب کارها به جاده اصلاح میافتد. باید آنچه ممکن است کوشش کرد که آمریکا را به ایران کشید. امتیازات داد. مستشارهای مالی و فواید عامه و زراعت و تجارت و طرق و شوارع و تلگراف از آنها آورد، مدارس آمریکایی تقویت کامل نمود...». وی در مجلس پنجم به نمایندگی انتخاب شد و در سال 1303ش به ایران بازگشت.
در مواردی هم به رضاخان ایراد و انتقاد می کرد. از جمله ی این موارد موضوع انتقال سلطنت به رضاخان بود.
به همین دلیل هنگامی که رضا خان به سلطنت رسید از وی سخت کینه داشت. فشارهای وارده به وی منجر به تغییر رفتار و ارائه نظرات وی گردید و مجیز گوی رضا شاه تا آنجا که به مناصب مختلفی چون دولتی والی خراسان، وزیر مختار ایران در انگلستان ،وزیر راه، وزیر مالیه رسید. هنگامی که وی منصب وزارت مالیه را برعهده داشت قرارداد نفتی ایران وانگلستان موسوم به« دارسی» را تمدید کرد و همین امر موجی از نفرت را علیه او به وجود آورد.
وی پس از مدتی سفیر دولت ایران در فرانسه شد. با سقوط رضاشاه و روی کارآمدن محمدرضا، سفیر ایران در انگلستان شد.
در مجلس پانزدهم به نمایندگی مجلس از طرف مردم تبریز انتخاب شد اما به دلیل تمدید قرارداد نفتی با انگلستان به خیانت متهم بود و در این مجلس منزوی بود. در سال 1328ش وارد مجلس سنا شد و به عنوان رئیس نخستین دوره ی مجلس سنا انتخاب شد. ریاست مجلس سنا آخرین سمت سیاسی تقیزاده بود و او پس از استعفا از ریاست، همچنان در مقام سناتوری باقی ماند.
سرانجام در 1346ش به علت سالخوردگی از این سمت هم استعفا کرد و خانهنشین شد و به علت فلج پا در آخر عمر،چرخ نشین بود و چندی بعد هم در 8 بهمن 1348ش در 92 سالگی در تهران درگذشت.
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
سید حسن تقی زاده
سید حسن تقی زاده
سید حسن تقی زاده
سید حسن تقی زاده
سید حسن تقی زاده
سید حسن تقی زاده
سید حسن تقی زاده
سید حسن تقی زاده