فراز و فرود جنبش دانشجویی پس از انقلاب


محمدصادق شهبازی


 اگر بگوییم که جنبش دانشجویی در ایران پس از انقلاب پیچیده‌ترین، پرتحرک‌ترین و در عین حال پر افت‌و‌خیزترین جنبش‌های اجتماعی محسوب می‌شود، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. این پیچیدگی به‌قدری‌ است که تا کسی در عرصة سیاسی دانشگاه سابقة حضور فعال و مستمری نداشته باشد، آن را به درستی درک نخواهد کرد، اما این خود بهترین دلیل است بر این ضرورت که هرچه روزآمدتر، اصیل‌تر و دانشجویی‌تر آن را بکاویم و جریانی که فواید، و گاهی مضرات بیشماری در صحنة تاریخی انقلاب داشته است، مطالعه و تحلیل کنیم.
نوشتار پیش‌رو دورنمایی کلی و مروری اجمالی است از فراز و فرودها، اجتماع و انشعاب‌های جنبش دانشجویی ایران معاصر که توسط یکی از شاهدان عینی! برهه‌ای از جنبش دانشجویی ایران نوشته شده‌است.
انجمن‌‌های اسلامی ‌‌با اسلام فردگرا
در عکس‌العمل نسبت به جریان‌‌های چپ مستقر در دانشگاه و با نیت حفظ اسلام فردی، انجمن اسلامی‌‌دانشجویان دانشگاه تهران در دهة بیست پایه‌گذاری شد. تا اواسط دهة چهل رویکرد مسلط انجمن‌ها حفظ اسلام حداقلی فردگرا و گاهی شرکت در بعضی از مسائل سیاسی بود. لیبرال مسلکی، رفتاری بود که در درون فعالان این دوره جوشید. این مسلک بعدها در احزابی نظیر نهضت آزادی بروز کرد. در این دوره جنبش دانشجویی تحت تاثیر جنبش اجتماعی بود. بازرگان را می‌توان شاخص‌ترین چهرة گروه مرجع دانشجویان این دوره ‌دانست.
انجمن‌‌های اسلامی‌ ‌چپ‌گرا
با احساس ناامیدی از این الگو بعد از 15 خرداد و پیدا شدن گفتمان‌‌های انقلابی و نیز ریشه جریان‌‌های چپ، فضایی به‌وجود آمد که جنبش دانشجویی به سمت حرکت‌های رادیکال رفت و از دل آن جریان‌هایی مانند سازمان مجاهدین خلق و نوعی اسلام التقاطی چپ در دانشگاه متولد شد. این فضا تا سال‌های میانی دهه پنجاه ادامه داشت. بعدها با ظهور انقلاب و تصفیه‌های انقلاب فرهنگی، چپ‌گرایی با صبغه‌ای پررنگ‌تر در قالب‌‌هایی نظیر انجمن دانشجویان مسلمان و بعد‌‌ها سازمان مجاهدین خلق تدوام داشت که بیشتر در مبارزات مسلحانه و بمب‌گذاری‌‌ها نمود خارجی می‌‌یافت.
انجمن‌‌های اسلامی ‌‌اسلام‌گرا
سیطره یافتن گفتمان امام خمینی و حضور جدی چهره‌‌هایی نظیر آقایان چمران، مطهری، شریعتی، مفتح، بهشتی و خامنه‌ای سبب شد فضای دانشجویی به‌سمت گفتمان امام، که کماکان تنها محور نقش آفرینی حرکت اسلامی ‌دانشجویان عضو انجمن‌‌های اسلامی‌‌ بود، سوق پیدا کند. در این دوره مبارزات مردمی‌ ‌و مدنی، مباحث ایدئولوژیک و روشن‌گری با حضور در بین قشرهای مختلف مردم، و راه‌اندازی راه‌پیمایی‌‌ها، از جمله نشانه‌های حضور دانشجویان در صحنه بود.
دفتر تحکیم وحدت اسلام‌گرا
با پیروزی انقلاب، به پیشنهاد امام، انجمن‌‌های اسلامی با عنوان دفتر تحکیم وحدت با یکدیگر مجتمع شدند. استکبار‌ستیزی، عدالت‌خواهی، صدور انقلاب، راه‌اندازی نهادهای انقلابی، جهاد‌سازندگی و رسیدگی به محرومان و بحث‌های ایدئولوژیک، وحدت حوزه و دانشگاه از ویژگی‌های مهم گفتمان غالب بود. امام یگانه محور و ملاک حرکت‌‌ها به حساب می‌‌آمد و شخصیت مرجع دانشجویان چهره‌‌هایی نظیر حجت‌‌الاسلام خامنه‌ای و موسوی‌خوئینی‌‌ها بودند. به‌تدریج رقیب جدیدی برای جریان متعهد دانشجویان مسلمان به وجود آمد به‌ نام واحد دانشجویی حزب جمهوری اسلامی.‌ گاهی تضادهایی بین این دو تشکل پدید می‌آید که زمینه‌‌های اولین تفرقه‌‌‌ها را فراهم ساخت.
انقلاب فرهنگی
با انقلاب فرهنگی، همة گفتمان‌‌های رقیب و التقاطی، نظیر انجمن‌‌های دانشجویان مسلمان وابسته به سازمان مجاهدین خلق، حذف شدند که این مسئله با خروج منافقان از نظام و انقلاب و اعلان جنگ رسمی ‌‌در 30 خرداد 1360 چهرة جدیدی یافت و زمینه را برای یکه‌تازی انجمن‌‌های اسلامی در دانشگاه‌‌ها فراهم کرد. به منظور کاهش تضادها با حزب جمهوری، اعضای انجمن شرط عضویت نداشتن اعضا در احزاب را از اساسنامه حذف کردند.
آغاز اختلاف‌
آغاز اختلاف‌ها در درون نظام و نیز اختلاف حزب جمهوری با سازمان مجاهدین انقلاب و تفکیک دو جناح چپ و راست بر محورهای اصولی بنیادینی همچون حد و مرز ولایت فقیه و میزان پررنگی عدالت‌خواهی و استکبار‌ستیزی در گفتمان دانشجویان، انجمن‌ها را به سمت نزدیکی به جناح چپ کشاند که، خود را پیرو خط امام می‌خواندند و در زمینة استکبارستیزی رادیکال‌تر عمل می‌‌کردند؛ در واقع عدالت‌خواهی در گفتمان آنان پررنگ‌تر بود. سران جناح راست، نظیر مهدوی کنی، علیه دفتر تحکیم وحدت موضع ‌گرفتند و این مسائل با عکس‌العمل‌هایی از جانب امام رو‌به‌رو ‌‌شد. گروه نزدیک به جناح راست و شاخة دانشجویی حزب از دفتر تحکیم خارج، یا حذف گردیدند. دفتر تحکیم به شدت از دولت مهندس موسوی دفاع می‌‌کرد. در این زمان دورة دولتی کردن همه چیز حتی جنبش دانشجویی آغاز شد. دفتر تحکیم در حال تبدیل شدن به سکوی پرتاب به حاکمیت و رشد سیاسی بود. به تدریج شاخه‌‌های دانشجویی احزاب و گروه‌‌های دیگر نظیر مؤتلفه فعال شدند. بخش عمده‌ای از فعالیت تحکیم وحدت در آن زمان به پشتیبانی از دفاع مقدس‌ بود. دفتر تحکیم در انتخابات‌‌ فهرست داد و مانند احزاب سیاسی با گروه‌‌ها ائتلاف کرد.
تشکیل بسیج دانشجویی و طلبه
امام خمینی، به مناسبت هفتة بسیج، در اولین سال آتش‌بس از ضرورت تشکیل بسیج دانشجویی و طلبه سخن گفتند و آن را ضروری‌ترین تشکل دانستند. ایشان ارائة چهارچوب‌‌های اسلام ناب، مبارزه با تحجر، پول‌پرستی و اشرافیت، تفکر برای تشکیل حکومت بزرگ اسلامی، گسترش بسیج به کل دنیا، حفظ گفتمان نه شرقی نه غربی را از جمله هدف‌های بسیج دانشجویی عنوان نمود. تابعیت اداری این تشکل جدید مدعی‌‌هایی پیدا کرد؛ جهاد، تحکیم، سپاه و... که سرانجام قرعه به‌نام سپاه و بسیج مستضعفین افتاد. اولین بسیج انتخابی، با رأی دانشجویان در دانشگاه امام صادق روی کارآمد. که بعدها با فشار منحل گردید؛ این‌گونه بود که تشکیل رسمی‌ ‌بسیج دانشجویی چند سالی طول کشید. در این میان اتفاق دیگری که رخ داد آن بود که بسیج دانشجویان و طلاب به صورت جدا از هم به‌وجود آمد و هر کدام تشکلی مجزا از دیگری شد.
وقتی بدیل‌‌ها سر بیرون می‌‌آورند
آغاز دولت سازندگی، با بسته شدن فضای نقد،‏ یک‌جانبه‌گرایی،‏ سیاست‌زدایی از دانشگاه (با اعتراض شدید مقام معظم رهبری با جملة معروف «خدا لعنت کند کسانی را که نمی‌‌خواهند دانشگاه‌‌ها سیاسی باشد») و از سویی جبهه‌گیری جریان چپ علیه دولت همراه شد. دولت آقای هاشمی‌ ‌نیز با استفاده از این فرصت به گروه‌‌های مخالف دفتر تحکیم در دانشگاه‌‌ها پر و بال داد. کار بر تحکیمی‌‌ها سخت شد و با از دست دادن حمایت قوه قضائیه ــ که به مصادرة دفتر تحکیم در خیابان خارک (دانشگاه علوم قضایی فعلی)‏ انجامید‌ ــ گروه‌‌های بدیل، که بیشتر به جناح راست وابسته بودند، تنش‌‌هایی با تحکیم وحدت پیدا کردند.
انصار حزب‌الله نیمی ‌‌دانشجو، نیمی‌ ‌مردمی
استثنایی هم مانند گروه انصار حزب‌الله با هویتی دانشگاهی و مردمی وجود داشت. اعضای این گروه رزمندگان دوران دفاع مقدس بودند که می‌‌خواستند به‌صورت مستقل عمل کنند و ویژگی‌هایی نظیر عدالت و تهاجم فرهنگی در گفتمان آنها مشاهده می‌شد. تجمع‌‌های چند هزار نفری ابتدای دهة 70 مقابل وزارت‌خانه‌ها، تراکت‌‌های توزیعی در نماز جمعه و... از جمله اقدام‌های آنها بود. این گروه، که بعدها به‌صورت کامل صبغة دانشجویی خود را از دست داد و به تشکلی شهری تبدیل شد، با چهره‌‌هایی نظیر حسین ‌الله‌کرم، مسعود ده‌نمکی و محتشم شناخته می‌‌شد. انصار حزب‌ا...، با سیاسی شدن بخشی از آن پس از انتخابات مجلس پنجم، انشعاب یافت. این گونه بود که دو گروه سر بر آوردند؛ یکی در قالب انصار حزب‌الله با محوریت ماه‌نامه و بعدها هفته‌نامه «یالثارات الحسین» و «رزمندگان حزب‌الله» و دیگری گروه اجتماعی‌تری که مسعود ده‌نمکی با «شلمچه» و «جبهه» و «صبح» و «صبح دوکوهه» آن را نمایندگی می‌کرد. گرچه این گروه حضور مستقیم دانشگاهی خود را خیلی سریع از دست داد، نشریه‌ها و جلسه‌هایش به بازتولید بخشی از گفتمان انقلاب کمک کرد و در دهة 1380 توانست سهم بسزایی در جریان‌‌های جدید دانشجویی داشته باشد.
جامعة اسلامی ‌‌دانشجویان
جریان‌‌های وابسته به جامعة روحانیت، شاخة دانش‌آموزی حزب جمهوری و مؤتلفه اسلامی ‌‌با اقداماتی در سال 1366 و 1367 تشکلی جدید را بنیان نهادند که به‌وسیلة جناح راست و دولت هاشمی ‌‌تقویت شد و در مقابل دفتر تحکیم ــ که در جایگاه شاخة دانشجویی جریان چپ و مجمع روحانیون مبارز عمل می‌‌کرد ــ پیاده‌نظام جناح راست در دانشگاه‌‌ها بود و مانند تحکیم وارد ائتلاف‌‌ها و زد‌و‌بندهای سیاسی شد. این تشکل بیشتر از آنکه هویت دانشجویی و اجتماعی بیابد، هویت سیاسی یافت و تقابل‌‌‌های متعددی با تحکیم، چه در دوران اسلام‌گرایی و چه در دوران لیبرال‌مسلکی آن، پیدا کرد. بعدها نسل‌‌های جدید جامعه اسلامی ‌کوشیدند هویت دانشجویی‌تری بیابند و از راست سنتی فاصله بگیرند، اما باز روحیة تربیت نیرو برای نظام در اولویت کاری جامعة اسلامی‌ ‌بود؛ از این‌رو بسیاری از اقدامات دانشجویی تشکل‌‌ها درون جامعة اسلامی ‌‌ظهور نیافت.
انجمن‌‌های اسلامی ‌‌دانشجویی
در ادامة اختلاف‌های دهة شصت دفتر تحکیم، جریان نزدیک به شاخة دانشجویی حزب جمهوری از آن خارج شد. حشمت الله طبرزدی شاخص‌ترین چهره‌ای بود که با استفاده از فضای ضدّ تحکیم و چپ در دولت هاشمی‌ ‌به‌شدت از طرف دولت هاشمی‌‌ حمایت شد و به سرعت رشد کرد. بعدها با نشریة «پیام دانشجوی بسیجی» به‌صورت جدی به گفتمان ولایت‌پذیری و عدالت‌خواهی توجه کرد و به تدریج حمایت‌‌ دولت هاشمی‌‌ را به‌ویژه با انتقادات از شهردار تهران از دست داد. معارضه با این جریان به نوعی بود که به دستگیری طبرزدی انجامید. تیترهای تند،‏ نقد همة اشخاص و انتظارات بیجا از جایگاه ولایت فقیه، بعدها تشکلی را که حول کاریزمای طبرزدی به وجود آمده بود به خروج از نظام کشاند و از پی آن،‏ جنبش اعتدال و توسعه پدید آمد.
طرح تهاجم فرهنگی و نوسازی معنوی
فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دهة هفتاد، به‌ویژه بحث تهاجم فرهنگی، با انفعال نیروهای انقلابی، دنیاگرایی، فردگرایی و درون‌گرایی بسیاری از آنها هم زمان بود؛ از‌این‌رو مقام معظم رهبری به‌صورت جدی، بعد از طرح و تأکید بر تهاجم فرهنگی، نوسازی معنوی را پایة تحولات اجتماعی مطرح نمود که در سامان‌یابی حرکت دانشجویی سهم بسزایی داشت.
سامان‌یابی بسیج دانشجویی
اعضای بسیج بیشتر از رزمندگان دوران دفاع مقدس بودند. بعدها با سیاسی شدن مفرط تحکیم و بدیل‌‌هایش، نظیر جامعه اسلامی ‌‌دانشجویان و انجمن‌‌های اسلامی ‌‌دانشجویی، بسیج دانشجویی به مأمن بسیاری از نیروهای ارزشی دانشگاه‌‌ها حول گسترش معنویت در دانشگاه‌‌ها تبدیل شد. مبارزه با فساد اخلاقی، ‏برگزاری اردوهای معنوی نظیر اردوی جنوب و... ابتدا از فعالیت‌های مهم بسیج بودند. سابقة بسیج و حمایت سپاه خیلی سریع بسیج را در کنار تحکیم به فراگیر‌ترین تشکل دانشجویی تبدیل کرد. با آغاز انحرافات فکری در تحکیم و جریان چپ، یکی از محورهای فعالیت بسیج مبارزه با تجدید‌نظر‌طلبی شد که در قالب بسته‌‌های آموزشی بسیج و در رأس همه کلید خوردن طرح ولایت از سال 1374 نمود عینی یافت. بسیج در مقاطع مختلف در مقابله با جریان تجدید‌نظر‌طلب، چه غرب‌زده و چه شرق‌زده، سهم بسزایی داشت و مهم‌ترین پایگاه برای حضور و فعالیت نیروهای ارزشی دانشگاه بود.
تحکیم لیبرال
رفتارهای بستة دولت سازندگی با تشکل‌‌ها و به‌ویژه تحکیم، حذف جریان چپ از دولت، مجلس و قوه قضاییه و تصمیم آن جریان به خانه‌نشینی شخصیت‌های جناح مقابل پس از ‌انتخابات مجلس چهارم و رفتارهای امنیتی، زمینه‌ساز رکود دفتر تحکیم وحدت شد. علاوه بر این دفتر تحکیم چهارچوب فکری منسجمی نداشت. روابط سیاسی که با تغییر بعضی نیروهای انقلابی دهة 1360 در زمینة پذیرفتن رهبری کسی که در آن دهه عضوی از جناح مقابل آنها بود، بازگشت جمع زیادی از اعضای سابق تحکیمی‌‌های این دهه شصت، به دفتر تحکیم، به‌صورت مستقیم یا در حکم پدربزرگ‌های این دفتر، تحکیم را به دامن جریان‌‌های لیبرال و حتی نهضت آزادی برد. تبدیل شدن به تریبون تجدیدنظرطلبان، آغاز استحاله فکری و اخلاقی تحکیم بود؛ امری که همة جریان‌های معارض، چه مدافعان انقلاب اسلامی ‌‌و چه مخالفان جناح چپ، را به اتحاد علیه ساختارشکنی سیاسی و معرفتی فراخواند؛ گرچه جایگاه تحکیم و پشتوانه‌‌های آن با انتخابات دوم خرداد 1376 و مجلس ششم احیا شد، این مسیر به‌ویژه در پیوند با جناح چپ و جریان‌های روشنفکری درون آن ادامه یافت.
کانون‌‌های نهاد رهبری و جهاد دانشگاهی
با غیر سیاسی شدن دانشگاه‌‌ها بخش غیرسیاسی‌تر دانشجویان مسلمان از بعضی از نهادهای فرهنگی و ارزشی استقبال کردند؛ به گونه‌ای که جمع بسیاری از دانشجویان ارزشگر در کانون‌‌های نهاد رهبری و بخش علمی‌تر آنها در جهاد دانشگاهی جمع شدند و بخشی از مسئولیت فرهنگی دانشگاه را بر عهده گرفتند.
تشکیل اتحادیه و انجمن‌‌های اسلامی‌ ‌دانشجویان مستقل
از ابتدای تشکیل دفتر تحکیم بعضی از انجمن‌‌های وابسته به این تشکل از جریان غالب بر آن اطاعت نکردند و بعدها در منازعات درونی از تحکیم جدا شدند و با برخی انحراف‌های فکری، اخلاقی و عملی تحکیم در سال 1377 با محوریت انجمن‌‌هایی نظیر شهید چمران اهواز، انجمن اسلامی‌‌ تربیت معلم (در سال 69) و... به تأسیس اتحادیة انجمن‌‌های اسلامی‌ ‌دانشجویان مستقل دست زدند که با استقبال حاکمیت نیز روبه‌رو شد. مخالفت‌‌های جریان دوم خرداد و عکس‌العمل تند تحکیمی‌‌ها از موانع پیش‌روی اتحادیة تازه‌تأسیس بود. بعدها جریان‌های اقماری مثل مرکز مطالعات استراتژیک جنبش دانشجویی مسلمان، اتحادیه دانشگاهیان جهان اسلام از دل آن جوشید. این تشکل در جایگاه جریان جزء منتقدان سیاسی دوم خردادی‌‌ها و تحکیم ادامه حیات داد.
طرح نهضت نرم‌افزاری و آزاد‌اندیشی
در فضای انفعالی دهة 1370 مقام معظم رهبری در سال‌های 1377 و 1378 با طرح تولید علم و جنبش نرم‌افزاری و احیای تمدن اسلامی‌ ‌فضایی را رقم زد که جنبش دانشجویی و دانشگاه را از فضای انفعالی نسبت به غرب، به سمت فضای فعال و تهاجمی ‌‌و زنده کردن بخش‌‌های ایجابی اندیشة اسلامی ‌‌در مقابله با غرب برد.
حلقه‌‌های معدود گفتمان امام
در فضای دهة 1370 جریان‌‌های معدودی در دانشگاه و حوزه حول تعدادی از استادان و در نشریاتی مانند «سوره»، «نیستان»، «صبح»، «شلمچه» و «جبهه» شکل گرفت که ضمن ترویج بازگشت به آرمان‌های امام(ره) و انقلاب، بر وجوه فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی ‌‌تأکید می‌‌کردند. بازگشت به اسلام ناب، خط امام و عدالت، مبارزه با اسلام امریکایی، تحجر، اشرافیت و التقاط وی‍ژگی‌های مهم این جریان فکری بود. این جریان، که مشخصاً از درون بسیج جوشید، با زرگری خواندن جنگ جناح‌‌ها، بر بازشناسی اصول انقلاب، رابطة بی‌واسطه با ولی فقیه، رویکرد فعال و ایجابی نسبت به دشمن، رویکرد همه‌جانبه به امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با اشرافیت و مفاسد اقتصادی تأکید کرد. این جریان که در دانشگاه‌‌هایی نظیر امام صادق و بعضی شهرستان‌‌ها و حوزه‌‌های علمیه در قالب حلقه‌‌های مطالعاتی و فرهنگی در حال نضج یافتن بود.
اتحادیه‌‌های دانشگاه آزاد
دانشگاه آزاد، که در سال‌های دهة 1370 با اعتراض‌های مکرر دانشجویی نسبت به ساخت و الگوی اداره آن روبه‌رو شد، برای خلاصی از تشکل‌ها، به تأسیس تشکل‌‌های موازی داخلی اقدام کرد که بیشتر رویکرد غیر‌سیاسی داشتند و بعدها در زمان کاندیداتوری‌‌های رئیس دانشگاه آزاد در انتخابات حامی جدی او و مدیریت سی سالة دانشگاه آزاد گردیدند. بعد از چندی اتحادیة اول دانشگاه آزاد، و در ابتدای دهة 1380 اتحادیة دوم سازمان اسلامی ‌‌دانشجویان ایران (سادا) و در سال‌‌های میانی این دهه اتحادیة سوم و بعدها اتحادیة چهارم تأسیس گردیدند. بسیاری از اعضای سابق آنها اکنون جزء مسئولان واحدهای مختلف دانشگاه آزاد به حساب می‌‌آیند.
طرح نهضت عدالت‌خواهی به‌وسیلة رهبری
در تداوم باز کردن فضای جدید و شکستن فضای جناحی و انفعالی سال‌‌های سیاه دهة 1380، رهبر معظم انقلاب با صدور فرمان هشت‌ماده‌ای به سران سه قوه و نامه به جنبش دانشجویی در 6آبان1381 برای پیگیری عدالت، فضای جدیدی برای جنبش دانشجویی باز کرد، که دانشگاه و جامعه در سراسر دهة 1380 از آن متأثر شدند؛ به‌گونه‌ای که بلافاصله حرکت‌‌ها و همایش‌‌های متعدد دانشجویی انجام شد. کپر (کمیته پیگیری فرمان رهبری) جزء اولین مسائل این حوزه بود.
اردوهای جهادی
رویکرد انجام دادن کار عملی برای محرومان، که از دل حرکت‌‌های جهادی دانشگاه امام صادق(ع) و فارغ‌التحصیلان بعضی مدارس تهران در انتهای دهة 1370 جوشید، خیلی سریع فراگیر شد و در ابتدای دهة 1380 یکی از الگو‌‌های حضور دانشجویی در این عرصه، به‌ویژه در دل بسیج، گردید و در انتهای دهة 1380، با دست به دست هم دادن فعالان این عرصه، جریان‌سازی جدیدی را آغاز کرد و البته با بدیل حکومتی خود نیز مواجه گردید.
تشکیل جنبش عدالت‌خواه دانشجویی
پیام رهبری به جنبش دانشجویی و سران سه قوه سبب تحرک و اتحاد جدی حلقه‌‌های معدود طراح بازگشت به گفتمان امام در دهة 1380 شد که حول گفتمان استادان و متفکران جبهة فرهنگی انقلاب سامان یافته بود. در سال 1381با جمع شدن تشکل‌های پیشتاز این عرصه، که عمدتاً به‌طور مستقل از دل بسیج بیرون آمده بودند، در قم و دیدار با مراجع و علمای فعال در عرصة عدالت، جنبش عدالت‌خواه دانشجویی کار خود را آغاز کرد. محورهای گفتمان جنبش در تداوم حلقه‌‌های دهة 1370 همان عدالت‌خواهی، استکبارستیزی، اسلام ناب، خط امام، نفی دعوای زرگری جناح‌ها، ایجاد حلقة توزیع محصولات جبهة فرهنگی انقلاب و غلبة سیاست بر فرهنگ بود. بعدها جنبش با کارتن‌خوابی برای حل معضل کارتن‌خوابی در سال 1383، تحصن مقابل مجلس برای لغو دانشجوی پولی، اعتراض به مذاکره با امریکا در سال‌‌های 1382، 1385، 1386 و 1387، نقد قوای سه‌گانه در میزان پایبندی به عدالت، نقد حاکمیت بر اساس اصول، از سایر تشکل‌‌های دانشجویی متمایز شد.
انشعاب در تحکیم
به دنبال منازعات درون دفتر تحکیم وحدت بر سر خروج از حاکمیت یا حضور در آن، که از انتخابات نهم ریاست‌جمهوری آغاز شد، مشاجره بر سر پایبندی به اساسنامه شدت یافت و مداخلة بعضی گروه‌‌های موسوم به اصلاح‌طلب نیز به آن دامن زد. در این بین و بعد از کشمکش‌‌ها و یارکشی‌‌های متعدد و تذبذب بعضی انجمن‌‌ها مثل انجمن تهران، تحکیم مدت‌‌ها بدون شورای جدید ادامه یافت تا اینکه اکثر انجمن‌ها، که به حضور در چهارچوب نظام معتقد بودند، با برگزاری نشست دانشگاه شیراز و حضور در آن شورای مرکزی را انتخاب کردند. بعد از آن انجمن‌‌های مخالف با تشکیل نشستی دیگر در دانشگاه علامه، شورای مرکزی دیگری انتخاب کردند. این‌گونه بود که تحکیم به دو گروه تحکیم شیراز و علامه منشعب شد. گروه شیراز بعدها ادامه یافت و گروه علامه با تحریم انتخابات و طرح رفراندوم به‌سمت خروج از حاکمیت سوق پیدا کرد.
نهضت دفاع از استقلال
واقعة دانشجویی مهم دیگر، طرح جنبش دفاع از استقلال برای دفاع از حق هسته‌ای در سال 1382 بود که با حرکت جدی دانشجویان طی آن، شعار انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست، به شعار ملّی تبدیل شد و بخشی از جنبش دانشجویی دهة 1380 به صورت جدی حول دفاع از این حق ملّی گسترش یافت. این جریان، که از دل بسیج دانشجویی، جنبش عدالت‌خواه و بعضی تشکل‌‌های دیگر با تجمع مقابل سعدآباد و سفارت انگلیس سر بر آورد، به یکی از گفتمان‌‌های غالب دوران بعدی جنبش دانشجویی تبدیل شد.
تشکیل جنبش دانشجویان جهان اسلام
با آغاز انتفاضة الاقصی و پس از آن حملة امریکا به عراق و طرح تحریم کالاهای صهیونیستی در دهة 1380، گفتمان جهان اسلام در بین تشکل‌های دانشجویی رشد یافت که به تأسیس تشکل‌‌های مختلف فعال در جهان اسلام به‌صورت مستقل و اقماری انجامید؛ به ویژه اِن‌جی‌اُ (NGO)ی دانشجویی ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام سهم بسزایی در این زمینه داشت. مرکز مطالعاتی فرهنگی بیداری اسلامی ‌‌دانشگاه امام صادق(ع)، بسیج جهانی اسلام، اتحادیه دانشگاهیان مسلمان، طرح اتحاد دانشجویان جهان اسلام و... از جملة این موارد بودند، اما مهم‌ترین و پایدارترین آنها جنبش دانشجویان جهان اسلام بود که با حملة امریکا به فلوجه، از دل بسیج دانشجویی جوشید و در طرح تحریم کالاهای اسرائیلی در کشور بسیار مؤثر عمل کرد. این حرکت بعدها با تلفیق چند مجموعه، نظیر بسیج جهانی اسلام، تدوام یافت، اما تاکنون توانایی تبدیل شدن به جنبش دانشجویی و تشکل مستقل را به‌دست نیاورده است.
انحلال دفتر تحکیم علامه
کشمکش درونی تحکیم و پایبند نبودن به اساسنامه و حرکت‌‌های ساختارشکنانه، به اضمحلال آن، و اقدام‌هایی نظیر ایستادن در کنار اشغالگران در جنگ غزه به غیرقانونی شدن آن انجامید.
منبع: ماهنامه زمانه  1389 شماره 89، خرداد و تیر ۱۳۸۹/۴/۰۰