10 دی 1397
تظاهرات خونین مردم مشهد و دیگر شهرها در دهم دی 1357
اشاره:
دهم دیماه 1357، درپی تظاهرات مردم مشهد و بسیاری شهرهای دیگر کشور، 200 نفر در مشهد و 100 نفر در کرمانشاه و صدها نفر در شهرهای دیگر ایران به شهادت رسیدند. به این مناسبت صفحاتی از کتاب «الف لام خمینی» که به تشریح این جنایت رژیم شاه مربوط است در اینجا عینا نقل می گردد :
در روز دهم دیماه 1357، مردم مشهد در حین تظاهرات ضد رژیم، به چند کلانتری، انجمن ایران و آمریکا و نیز به منزل چند مستشار آمریکایی حمله کردند. به دستور فرماندار نظامی مشهد، با تانک به مردم حمله شد و در نتیجه، طبق آماری که روزنامهها منتشر کردند، 200 نفرشهید و دو هزار نفر زخمی بر جای ماند. در همان روز در کرمانشاه، در زد و خورد مردم و مأموران انتظامی، یکصد نفر کشته و چهار صد تن دیگر زخمی شدند. در شهرهای ملایر، همدان، لنگرود، اردبیل، رشت، شیراز، گرگان، لار، خرمآباد، قم، بروجرد، ورامین، بابل و پُل دختر نیز تظاهرات قهرآمیز مردم، صدها شهید و کشته داد.
حکومت صالحان در گرو آزادی انتخاب
این روزها شایعه خروج محمدرضا پهلوی از ایران، زبان به زبان شنیده میشود. شاپور بختیار هنوز بر کرسی صدارت تکیه نداده بود، اما همه کسانی که نهم دی، روزی که از طرف امام خمینی عزای عمومی اعلام شده بود، تظاهرات کرده بودند، علیه بختیار شعار داده بودند. اما رویدادهای مشهد مقدس در این روز به نحو دیگری رقم خورده بود. این شهر در نهم دی تقریبا دست مردم افتاده بود. گروهی از نظامیان به مردم پیوسته بودند. دستکم سه تن از افرادی که به کشتن مردم شهرت داشتند، کشته شده بودند و ادارات و سازمانهایی چون استانداری به تصرف تظاهرکنندگان درآمده بود. نیروهای مسلح در اقدامی متقابل، اما شدید، در روزهای نهم و دهم دی، حدود 300 نفر از اهالی مشهد را کشتند. این شماره رسما توسط ارتش در گزارشها منعکس گردید. از این تعداد حدود 200 نفر در دهم دی به شهادت رسیدند. اگر آمارهای رسمی حکومت وقت را ملاک قرار دهیم، آنچه در دهم دی در مشهد مقدس رخ داد، رویدادی خونبارتر از 17 شهریور تهران بود. اخبار این کشتار به نوفللوشاتو رسانده شد، اما همه ابعاد آن ترسیم نگردید. امام خمینی در سخنرانی هفتگی خود در دهم دی، اشارهای گذرا به این موضوع کرد، اما سخنان او بر این محور گردید که اگر مقدرات مملکت دست زمامداران سالم و صالح بود، نه من اینجا بودم و نه شما.» ...
تلاش برای کاشت گندم
آنچه بر سر مردم شهرهای قزوین و کرمانشاه در یازدهم دی آمد به گستردگی مشهد نبود، اما در توصیف مسئولان غیرنظامی وقت، بسیار وحشیانه بود. فرماندار قزوین نوشت که «این شهرمیدان تاخت و تاز مامورین لشکر بود... نظامیان در مسیر حرکت خود که همراه با شلیک تیر و مسلسل و تانک و زرهپوش و نفربر و ارابه جنگی بود، دهها اتومبیل و مغازه و خانه و پاساژ عمومی را که از پیش شناسایی شده بودند به آتش کشیدند... و در این راه، بسیاری از خانههای افراد بیتقصیر هم سخت لطمه دیدند. در تمام این مدت، یک فروند هلیکوپتر پرواز میکرد که شاید هدایت آنها را به عهده داشت. شهر قزوین درست بهمثابه یک شهر جنگزده است...» هرچند این اقدام ارتش، بخشی از نیروهای لشکر قزوین را وادار به تمرد کرد، اما سرپیچی آنان خیلی زود سرکوب گردید. در کرمانشاه حدود هجده تن کشته و 85 نفر زخمی شدند. بیشترین کشته دیگر در شهر لاهیجان بود؛ هفت تن شهید و 41 نفر مجروح شدند.
با رسیدن خبرهای کامل مشهد و دیگر شهرها، امام خمینی در دوازدهم دی در پیامی به مردم نوشت: «این چند روز آخر عمر این جنایتکار از خطرناکترین لحظات تاریخ کشور ما است. ملت مظلوم و شریف ایران باید در مقابل باقیمانده جنایات شاه پایداری کند تا به خواست خداوند تعالی، پیروزی را بهدست آورد.»
آیتالله از مردم خواست از پرداخت مالیات، هزینه آب، برق، تلفن و هرچه کمکی به هیأت حاکمه کند، خودداری کنند. و نیز به کشاورزان توصیه کرد در کشت آتی، کمر همت به تولید مواد غذایی، بهویژه گندم، ببندند. او با اشاره به قحطی مصنوعی پدید آورده در فرآوردههای نفتی، احتمال داد که دولت اقدام به ایجاد قحطی مصنوعی در مواد غذایی نیز بکند.
کتاب الف لام خمینی انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی