15 شهریور 1392
سفارت روسیه غصبی است!/ بدهی میلیونی برای اجاره پارک اتابک
پارک یا باغ اتابک، عمارتی بود در محله اعیاننشین تهران قدیم که توسط اتابک اعظم، صدراعظم مقتدر و مشهور قاجاریه برای سکونت شخصی ساخته شده بود اما ماجرای سر زبان افتادن «پارک اتابک» به دوران مشروطه باز میگردد. ماجرا از آنجا آغاز شد که روز شنبه ۷ ربیعالاول سال ۱۳۲۸ق در شب عید نوروز، جمعیت زیادی از مردم و رجال شهر تبریز از جمله یپرمخان ارمنی برای وداع با ستارخان و باقرخان جمع شدند و آنان در میان هلهله جمعیت از منزل خود بیرون آمدند و به سوی تهران حرکت کردند تا فروپاشی استبداد صغیر را جشن بگیرند.
در بین راه نیز در شهرهای میانه، زنجان، قزوین و کرج استقبال باشکوهی از این دو مجاهد راستین آزادی به عمل آمد و هنگام ورود به تهران نیمی از شهر برای استقبال به مهرآباد شتافتند و در طول مسیر چادرهای پذیرایی آراسته با انواع تزیینات و طاق نصرتهای زیبا و قالیهای گران قیمت و چلچراغهای رنگارنگ گستردند... ستارخان مدت یک ماه مهمان دولت بود، اما به دلیل وجود سربازان و کمی جا دولت، محل «باغ اتابک» را به اسکان ستارخان و یارانش و محل «عشرتآباد» را به باقرخان و یارانش اختصاص داد.
پس از چند روزی که نیروهای هر دو طرف در محلهای تعیین شده اسکان یافتند مجلس طرحی را تصویب نمود که به موجب آن تمامی مجاهدین و مبارزین غیرنظامی از جمله افراد ستارخان و خود او میبایست سلاحهای خود را تحویل دهند. این تصمیم به دلیل بروز حوادث ناگوار و ترور مرحوم سید عبدالله بهبهانی و میرزا علیمحمدخان تربیت از سران مشروطه گرفته شده بود، اما یاران ستارخان از پذیرفتن این امر خودداری کردند. به تدریج مجاهدین دیگری که با این طرح مخالف بودند به ستارخان و یارانش پیوستند و این امر موجب هراس دولت مرکزی شد. سردار اسعد به ستارخان پیغام داد که «به سوگندی که در مجلس خوردید وفادار باشید و از عواقب وخیم عدم خلع سلاح عمومی بپرهیزید»، اما باز یاران ستارخان راضی به تحویل سلاح نشدند.
بعدازظهر اول شعبان ۱۳۲۸ق قوای دولتی، که جمعا سه هزار نفر میشدند به فرماندهی یپرمخان، یار قدیمی ستارخان در تبریز و رئیس نظمیه وقت باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چند بار پیغام، هجوم نظامیان به باغ صورت گرفت و جنگ بین قوای دولتی و مجاهدین آغاز گشت. در این جنگ قوای دولتی از چند عراده توپ و پانصد مسلسل شصت تیر استفاده کردند و به فاصله ۴ ساعت ۳۰۰ نفر از افراد حاضر در باغ کشته شدند. ستارخان راه پشت بام را در پیش گرفت، اما در مسیر پلهها در یکی از راهروهای عمارت تیری به پایش اصابت کرد و مجروح شد و قادر به حرکت نبود. اندکی بعد قوای دولتی او را دستگیر کردند و به منزل صمصامالسلطنه بردند و خود و اتباعش ناچار به خلع سلاح شدند (۳۰ رجب ۱۳۲۸ق).
بعد از این وقایع، ستارخان خانهنشین شد، معالجات به جایی نرسید و در تاریخ ۲۸ ذیالحجه ۱۳۳۲ه. ق (۲۵ آبان ۱۲۹۳ش / ۱۶ نوامبر ۱۹۱۴م) در تهران دار فانی را وداع گفت و در باغ طوطی در جوار بقعه حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری به خاک سپرده شد. پارک یا باغ اتابک خاطره تلخ ماه عسل ناکام سردار ملی و طیف عمدهای از مشروطهطلبان تبریزی با «مشروطه» است، ستارخان در همان ضیافتگاه خود در تهران، از «خودیها»، «زخم» برداشت و از همان زخم نیز درگذشت ولی عمارت باغ اتابک که شاهد این حادثه تاریخی بود، به زودی نصیب روسیه، همسایه شمالی ایران شد.
پس از آنکه میرزا علیاصغرخان اتابک صدراعظم ایران بدرود زندگی گفت، اموال و املاک او در میان وراث تقسیم شد. وراث اتابک نیز محل فعلی سفارت شوروی را که به پارک اتابک معروف بوده به انضمام «یک رشته قنات و یک باب طویله و یک گلخانه» در تاریخ ۲۰ آبان ماه ۱۲۸۲ مطابق با ۱۳ نوامبر ۱۹۰۷ به یک ایرانی زرتشتی بنام (اردشیر مهربان) پارسی میفروشند. پس از چندی مهربان پارسی پارک اتابک را در مقابل مبلغی نزد «بانک استقراضی ایران» به رهن میگذارد و چون موفق به پرداخت بدهی خود در سر موعد معین نمیگردد ناچار پارک را به مبلغ سیصد و شش هزار تومان به همان بانک میفروشد.
از آنجایی که بانک استقراضی ایران به موجب ماده یک امتیازنامه حق معاملات غیرمنقول را نداشته، معامله به نام (پطرس کورتن) رئیس بانک ثبت میشود ولی در حاشیه قباله قید میشود که رئیس بانک به وکالت از طرف بانک به این معامله مبادرت نموده و پارک قانونا متعلق به بانک میباشد.
در ۱۱ سپتامبر ۱۹۱۵ سفارت روس تصمیم میگیرد پارک مزبور را برای محل خریداری یا اجاره نماید. پس از مذاکرات مفصل پارک مزبور در تاریخ ۱۵ اکتبر ۱۹۱۵ به سفارت روس تحویل میشود و مقرر میگردد سفارت روس سالیانه شش هزار منات بابت «مالالاجاره» بپردازد و مبلغ ۱۶۵۰ منات نیز بابت مالالاجاره از روز تحویل تا آخر سال پرداخت میشود.
دولت روسیه تزاری مالالاجاره پارک اتابک را تا ۱۹۱۷ پرداخته بود. پس از آن در روسیه انقلاب میشود و دولت شوروی برای سفارتخانه خود در پامنار محلی را اجاره مینماید. در ژوئن ۱۹۱۹ یعنی دو سال پس از انقلاب پارک مزبور را در مقابل ۴۰ هزار تومان در بانک شاهی گرو میگذارند و بعد دوازده هزار تومان آن را میپردازند. پس از اینکه به موجب عهدنامه ۱۹۲۱ تمام اموال غیرمنقول بانک مزبور به دولت ایران واگذار میشود، بانک ایران در تاریخ دهم اسفند ۱۳۱۰ بقیه طلب بانک شاهی را از بودجه دولتی پرداخته و پارک را از گرو بیرون آورده و به مالکیت خود در میآورد.
اداره ثبت اسناد ایران حتی در آذرماه ۱۳۰۶ در روزنامه رسمی کشور و روزنامه کوشش، چندین بار اعلانی درباره ثبت پارک اتابک منتشر مینماید و چون هیچگونه اعتراضی از طرف سفارت شوروی به عمل نمیآید لذا پارک اتابک به مالکیت رسمی دولت ایران در میآید.
با اینکه به موجب مقاولهنامه اخیر ایران و شوروی مقرر گردیده بود که کلیه اختلافات مالی و ارضی دو کشور حل و فصل گردد، معذالک باز هم پارهای از مسایل مالی باقی مانده که نه تنها حل نشده بلکه دامنه اختلافات وسیعتر نیز شده است. یکی از این مسایل موضوع پارک اتابک محل فعلی سفارت شوروی در تهران و باغ معروف به «خونی» در مشهد محل سابق کنسولگری شوروی میباشد.
ناسپاسی روسها و یادداشت لنین
در سال ۱۹۱۷ پس از اینکه حکومت تزاری روسیه سرنگون شد و لنین زمام امور را در دست گرفت، ایران اولین دولتی بود که حکومت جدید شوروی را به رسمیت شناخت. در آن موقع که تقریبا همه کشورهای اروپا مخالف با رژیم جدید شوروی بودند، شناسایی دولت لنین از طرف دولت ایران بزرگترین کمک به لنین محسوب میشود. لنین در مقابل این کمک بزرگ طی اعلامیهای به دولت ایران اطلاع داد که از این تاریخ کلیه امتیازات دولت سابق تزاری و کلیه طلبهای آن دولت از ایران ملغی است. به موجب این اعلامیه کلیه امتیازات دولت تزاری، همچنین کلیه موسسات آن دولت به ایران واگذار شد.
عهدنامه ۱۹۲۱
همین اعلامیه بعدها در قرارداد ۱۹۲۱ منعکس شد و به موجب فصل نهم از همین قرارداد که دولت شوروی بارها بدان استناد کرده و حتی به موجب ماده ششم ارتش خود را وارد ایران کرده است مقرر گردید که کلیه املاک غیرمنقول بانک سابق استقراض روسی نیز به دولت ایران واگذار شود.
آخر فصل نهم همین قرارداد تصریح میکند: «...توضیح آنکه در شهرهایی که مقرر است کنسولگری روسیه شوروی تاسیس شوند و در آنها خانههایی متعلقه بانک استقراضی ایران وجود داشته و مطابق همین فصل منتقل به دولت ایران میشود. دولت ایران رضایت میدهد که یکی از آن خانهها مجانا برای استفاده مطابق انتخاب دولت شوروی روسیه برای محل کنسولگری روسیه واگذار نماید...»
صرفنظر از اینکه به موجب اعلامیه لنین و اول فصل نهم قرارداد ۱۹۲۱ کلیه موسسات منجمله «املاک غیرمنقول بانک استقراضی روسیه» متعلق به ایران میباشد در آخر همین فصل نهم نیز که مورد استناد دولت شوروی است تصریح شده است که خانههای متعلقه بانک استقراضی به دولت ایران واگذار میشود و فقط دولت ایران رضایت میدهد یکی از خانهها را برای محل کنسولگری شوروی در اختیار آنها بگذارند.
بیاعتنایی روسها به مالکیت ایران بر پارک اتابک
در دوران پهلوی و بعد از پایان جنگ جهانی دوم، دولت ایران بارها به سفارت شوروی تذکر داده است که محل سفارت را تخلیه نماید ولی سفارت شوروی به استناد آخر فصل نهم از قرارداد ۱۹۲۱ از تخلیه محل مزبور خودداری نمود. اولا به موجب پیمان قسمت آخر فصل نهم مقرر شده است که برای محل کنسولگری یکی از خانهها در اختیار کنسولگری گذاشته شود و در اینجا کلمه «کنسولگری» مشخص است، در حالیکه پارک اتابک محل کنسولگری نبوده و محل سفارت شوروی میباشد. از طرف دیگر باغ معروف به «خونی» در مشهد نیز که به موجب همین فصل مجانا در اختیار کنسولگری گذاشته شده بود تا موقعی معتبر است که دولت شوروی در مشهد کنسولگری داشته باشد و میدانیم که از دهه ۳۰ شمسی تا کنون به موجب تصویبنامه دولت ایران کلیه کنسولگریهای روسیه در ایران تعطیل شده و با وجود این دولت روسیه حاضر به تخلیه باغ خونی مشهد نشد و گذشته از آن مقرر بود که یکی از خانهها در اختیار کنسولگری باشد در حالی که باغ خونی مشهد دارای ۵ دستگاه خانه است.
بدین ترتیب دولت روسیه بایست مالالاجاره پارک اتابک از سال ۱۳۱۰ تاکنون، اگر مالالاجاره را سالی همان ۶ هزار منات باشد، بپردازد. دولت روسیه بابت پارک اتابک میلیونها دلار به دولت ایران بدهکار است، البته بگذریم از اینکه اکنون روسها خود را نه تنها بدهکار نمیدانند که «صاحبخانه» هم میدانند، خانهای که بر طبق مدارک و اسناد تاریخی متعلق به دولت ایران است.
گفتنی است کنفرانس تهران از ۶ تا ۹ آذرماه ۱۳۲۲ با شرکت وینستون چرچیل نخستوزیر انگلیس، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و ژوزف استالین دبیرکل اتحاد جماهیر شوروی و به صورت مخفیانه در سفارت وقت شوروی در تهران برگزار شد.
پرونده فوق که نخستین بار پارسینه آن را مطرح میکند، میتواند بهانهای برای طرح موضوع و ورود صاحبنظران تاریخ و کارشناسان حقوقی دولتی در این مساله باشد، چرا که نباید فراموش کرد اینگونه عمارتهای تاریخی که مصداق عینی میراث فرهنگی ایرانیان محسوب میشوند، باید در اختیار ایرانیها باشد. موضوع پارک اتابک علاوه بر اینکه مصداقی از این موضوع است، نمونهای از لیست بلند و بالای ناسپاسیها و بیاحترامی همسایه شمالی نیز محسوب میشود، به امید آن روز که یکی از یادگارهای جاوید مشروطیت در تهران تبدیل به موزهای بزرگ و باشکوه شود.
پارسینه