24 اسفند 1392
صنعت هستهای شاه کاملاً وابسته به غرب بود/امروز یک میلیون ایرانی از رادیوداروهای هستهای استفاده میکنند
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم ، مسعود اخوانفرد استاد دانشگاه و رئیس واحد تهرانشمال دانشگاه آزاد است که پیشتر سمت معاون بینالملل و امور مجلس سازمان انرژی هستهای جمهوری اسلامی ایران را بر عهده داشته است.
موضعگیری وی درباره حوادث پس از انتخابات سال 88، بیپروا و تهاجمی بوده و هست ولی هم آن زمان و هم امروز، اخوانفرد در بیان کدهای تائید شده به شدت دقت دارد و گاه گاهی که در میان این مصاحبه که درباره دستاوردهای انقلاب بود،کدهای واضحی را بیان میکرد، تقاضا میکرد در مصاحبه منتشر نشود تا مورد سوءاستفاده قرار نگیرد.
او میگوید پس از انقلاب در عرصه مهندسی هر آنچه را غربیها به ما نمیدادند، خودمان ساختیم. در همین راستا به نقل روایتی از یک وزیر دوران پیش از انقلاب که خطاب به آمریکاییها گفته بود "ایرانیها باهوش هستند؛ به اینها هرچه میخواهند بدهید، چون اگر ندهید، خودشان میسازند و این باعث میشود این فاصلهها را خودشان طی کنند" میپردازد و معتقد است "ورود به فناوریهای نویی همچون نانو، سلولهای بنیادین و مباحث دفاعی بخشی از این طی کردن فاصلههاست."
اخوانفرد درباره انرژی هستهای و اینکه برخی از عقبنشینی در این حوزه میگویند نیز انتقاد داشت، چراکه به نظر او اگر از صنعت هستهای عقبنشینی کنیم، چهار روز دیگر غربیها میگویند صنعت نفت را هم نباید داشته باشید. پس اینطور نیست که موضوع صرفاً هستهای باشد.
متن زیر ماحصل گفتوگوی خبرنگاران خبرگزاری تسنیم با مسعود اخوانفرد است که در ایام امتحانات دانشگاهها در دفتر ریاست دانشگاه تهران شمال واقع در حکیمیه تهرانپارس صورت گرفت.
*تینسم: شما یک چهره علمی و از اساتید دانشگاه هستید، به عنوان اول سوال بفرمایید که قبل از انقلاب جایگاه علمی ایران در منطقه و جهان به چه صورت بود. آیا دستاورد علمی خاصی داشتیم قبل از انقلاب یا نه؟
- اخوانفرد: کشور ایران از قدیمالایام به عنوان یکی از مجموعهها و کشورهای حائز صلاحیت در عرصه علمی در منطقه و جهان مطرح بوده است.
اگر به منابع اصیل ما مراجعه کنید، من جمله کتاب استاد شهید مطهری (خدمات متقابل اسلام و ایران) مشاهده میکنید که دانشمندان ایرانی در عرصه دین و تحولات علمی چه تأثیر شگرفی داشتند. به عنوان مثال در عرصه فرهنگ، امثال سعدی و حافظ، در عرصه علوم پزشکی رازی و در مباحث فلسفی و طب، ابنسینا و ملاصدرا و افراد زیادی داشتیم.
اما در مقطعی که در تحلیل تاریخ تحولات منطقه مطرح است با شرایطی مواجه میشویم که استعمار نو برای کلیه کشورهای اسلامی و به ویژه منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) طراحی کرده است. در این منطقه ما با یک شرایط غفلت تاریخی مواجهیم و این شرایط با عقبماندگی ملل مسلمان من جمله مردم ایران در عرصههای علمی و تکنولوژیک همراه شد.
***دستیابی به دستاوردهای غیرقابل قیاس در ربع قرن***
اما خوشبختانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی با روحیه سرشار از اعتماد به نفس که در تعالیم ارزشی ما بود و جمله معروف حضرت امام که "ما میتوانیم"، این خودباوری و اعتماد به نفس در اقشار مختلف تزریق شد و به نوعی تاریخ گذشته را احیا کرد. به همین خاطر ما در کمتر از ربع قرن به دستاوردهایی رسیدیم که این دستاوردها با دستاوردهای بسیاری از کشورهای جهان قابل مقایسه نیست.
***صنعت هستهای کاملاً وابسته به غرب بود***
اگر نمونه مشخص این موضوع را بحث هستهای بدانیم، مشاهده میکنیم که سابقه ورود ایران به مباحث هستهای به سال 1353 برمیگردد. کشوری که از سال 53 به این عرصه ورود پیدا کرده بود، پس از پیروزی انقلاب به علت وابستگی کامل انرژی هستهای به غرب، با مشکل مواجه شد ولی با اتکا به نیروی ایرانی امروز چرخه کامل هستهای را داریم و ما جزو معدود کشورهایی هستیم که به چرخه کامل علوم و فنون هستهای برای مقاصد صلحآمیز دست یافتهایم.
*** در نانو تکنولوژی جزو 10 کشور برتر دنیائیم***
من به دلیل مسئولیتی که در سازمان انرژی اتمی داشتم با برخی از دانشمندان هستهای آشنا شدم که متوسط سی سال سن داشتند. ما به اتکای این دانشمندان به این عرصه ورود کردیم؛ امروز ما همه محدودیتها و تحریمها را به فرصت تبیدل کردیم. این را می توان در عرصههای مختلف دید. به عنوان مثال تاریخچه تکنولوژی را به کشورهای غربی منتسب میکنند اما میبینیم در عرصه علوم جدید مثل نانوتکنولوژی ما جزو ده کشور برتر دنیا هستیم؛ این نشان میدهد ما در هر موضوعی ولو اینکه از میانه راه وارد شویم، قبل و بعد آن را خودمان ایجاد میکنیم.
***هرچه غربیها ندادند، خودمان ساختیم***
در عرصه مهندسی هم هر آنچه را غربیها به ما نمیدادند، خودمان ساختیم. یکی از وزرای رژیم ستمشاهی که در آن زمان عهدهدار منصب بالایی در کشور بود، به آمریکائیها پیغام داده بود که "ایرانیها باهوش هستند؛ به اینها هرچه میخواهند بدهید، چون اگر ندهید، خودشان میسازند و این باعث میشود این فاصلهها را خودشان طی کنند". ورود به فناوریهای نویی همچون نانو، سلولهای بنیادین و مباحث دفاعی بخشی از این طی کردن فاصلههاست.
***غربیها مسائل هستهای را در فاز سیاسی بردند***
*تسنیم: درباره قبل از انقلاب و ورود ایران به مباحث هستهای گفتید. قبلاً آمریکا به علت اینکه ما تکنولوژی تولید اورانیوم را نداشتیم، اورانیوم غنی شده با درصد بسیار بالایی به ایران میدادند اما امروز به گونهای دیگر عمل میکنند...
- اخوانفرد: غربیها امروز به ایران اتهام میزنند که به دنبال استفادههای مخرب از انرژی هستهای هستید و به تبع آن از ما میخواهند اعتمادسازی کنیم؛ آنها یادشان رفته است که سالها قبل کشور و ملت ما آنقدر مورد اعتماد بودند که اورانیوم غنی شده با بیش از غنای 20 درصد، در اختیار ما میگذاشتند.
همین رآکتور تهران را آنها در اختیار ما گذاشتند و وقتی هم سوخت هستهای رآکتور به اتمام رسید، یک بار دیگر هم از غرب سوخت تهیه کردیم.
اما باره آخر که میخواستیم سوخت تهیه کنیم، همانند سابق متقاضی خرید بودیم ولی آنها این مسائل را در فاز سیاسی بردند. همین سیاسی بازی باعث خیر شد و از درون این حرکت غنی سازی 5 درصد و بعد هم در مقطعی 20 درصد به دست آمد.
بله! در زمان پیش از انقلاب آمریکاییها خودشان پایهگذار سازمان انرژی اتمی در ایران بودند و رآکتور تهران را طراحی کردند.
*** هدایت نخبگان به کشورهای غربی در زمان شاه***
*تسنیم: الان تعداد زیادی از 77 میلیون نفر ایران جوان هستند و شاید آشنایی چندان زیادی با دوران رژیم شاه و اوایل انقلاب نداشته باشند. این جوانان امروز یکدفعه میشنوند که ایران از لحاظ علمی رتبه یک منطقه است و به همین دلیل شاید از روند مطمئناً دشواری که طی شده تا ایران به این جایگاه برسد، اطلاع خاصی نداشته باشند. لطف بفرمایید درباره جایگاه و دستاوردهای علمی ایران در دوران شاه توضیح دهید و روندی که بعد از انقلاب برای توسعه علمی کشور طی شد.
- اخوانفرد: همانطور که اشاره کردم، در شرایط قبل از انقلاب استعمارگران میخواستند ملل منطقه و ملل مسلمان بطور خاص عقب نگهداشته شوند و اگر فرد یا افرادی ابتکار و خلاقیت بالایی داشتند، شناسایی میشدند و با ترفندهای مختلف از ایران به کشورهای دیگر هدایت میشدند تا از آنها استفاده شود.
این اقدامات برای این بود که در ایران کسی جرأت نکند بگوید "من میتوانم محصولی تولید کنم". این عملکرد برای این بود که ذهنیت بارور را از جوانان بگیرند.
من خودم آن زمان در دانشگاه بودم و این مساله را به عینه مشاهده میکردم که آدمهایی که فکر خلاق داشتند را یا نمیگذاشتند رشد بکنند یا به نوعی وی را با وسوسه، تهدید یا تطمیع از میدان علمی ایران به در میکردند؛ سابقه این روش را میتوانید در حضور ایرانیان عالم و دانشمند در خیلی از کشورها آن هم در مشاغل بسیار بالا مشاهده کنید؛ حتی مثلآً در سازمان فضایی آمریکا (ناسا) ایرانی کم نداشتیم.
پس از پیروزی انقلاب فتنههای قومی را در کردستان، گنبد، ترکمن صحرا، خوزستان و آذربایجان دامن زدند. هرگوشه ایران با یک فتنهای همراه بود تا ما را با این مسائل مشغول کنند و از این رهگذر، حکومت مرکزی و ملت ایران به فکر کارهای اساسی و بنیادی نیفتند و تضعیف شود.
وقتی که حرکت اشغال لانه جاسوسی آمریکا توسط عدهای از دانشجویان مقلد و پیرو امام رقم خورد که خودش به تعبیر حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) یک انقلاب دوم بود، این حرکت نتایج بسیار مثبتی داشت. بعد از این وقتی دیدند که از این مسیر به جایی نمیرسند، ما شاهد بحث کودتاها در نوژه و حمله نظامی در طبس هستیم.
***صدام تکمیلکننده بخشی از پازل آمریکا علیه ایران بود***
پس از ناکامی دشمن در تمام فتنهانگیزیها، یکدفعه مواجه شدیم با حمله سراسری چند هزار کیلومتری رژیم عراق. این حرکتها نشان میدهد که همه این نقشهها برای یک مسیر طراحی شده بود و صدام قرار بود بخشی از پازل آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را کامل کند.
در حین جنگ گروهکها نیز دست به اقدامات تروریستی زدند و از مسئولین تا مردم را قتل عام کردند.
من به نسل جوان توصیه میکنم این مسیر را حتماً مطالعه کنند که ما در دو یا سه سالِ اول انقلاب با چه موضوعاتی مواجه بودیم که هر یکی از اینها اگر در هر کشوری اتفاق افتاده بود، باعث تغییر یا سرنگونی رژیم و اتفاقات ویژهای میشد؛ ما این مشکلات را با عنایت حق تعالی، تدبیر و رهبری امام و مقاومت مردم و تبعیت مردم از ولایت و امامت خنثی کردیم.
دشمن تمام این نقشهها را برای مشغول کردن مردم ما کشید تا از هدف اصلی و راهکارهایی که حضرت امام برای ترقی و اعتلای کشور در نظر گرفته بود، بازبمانیم.
اما ملت ما باز با استراتژی تبدیل چالش به فرصت از این تهدیدها بهره گرفت. جنگ تحمیلی برای ما تبدیل شد به یک دانشگاه انسانسازی. یکی از این عرصهها در قضیه فتح خرمشهر و ساخت پل این شهر بود. این پل تخریب شده بود و مهندسین ما زیر آتش دشمن این پل را ساختند. من از این پل رد شدم و میدانم که در حالت عادی نمیتوان به راحتی این کار را کرد.
همین مسائل منشاء تحول در صنایع دفاعی شد؛ اگر میبینید صنایع دفاعی ما پیشرفت کرده است، از آن دستاوردها بود. مهندسی رزمی آن زمان جرقهاش در سپاه خورد و بعدها در دانشگاه امام حسین پیگیری شد. هنر ما باید این باشد که جرقهها و نقاط عطف به یک جریان مستمر تبدیل شود.
*** عقبنشینی ما به هسته ای ختم نمیشود***
*تسنیم: مقام معظم رهبری تاکید بر تبیین دستاوردهای نظام اسلامی دارند. شما چندی پیش معاون برنامهریزی و بینالملل سازمان انرژی اتمی بودید. میخواهیم از شما بپرسیم که دستاوردهای انرژی هستهای برای کشور ما چه بوده است؟ دستاوردهای صنعت هستهای چیست و قرار است ما را به کجا برساند؟
- اخوانفرد: دو مطلب را از هم جدا کنید؛ یکی اینکه آیا انرژی هستهای حق ما هست و آیا ما حق داریم در علم و فناوری پیشرفت بکنیم یا نه؟ اگر حق نداریم، باید عقبنشینی کنیم البته عقبنشینی ما به علوم هستهای محدود نمیشود و ما باید از همه عرصههای علم و فناوری براساس خواست غرب عقب نشینی کنیم. اگر از صنعت هستهای هم عقبنشینی کنیم، چهار روز دیگر میگویند صنعت نفت را هم نباید داشته باشید. پس اینطور نیست که موضوع صرفاً هستهای باشد.
اما براساس آن چیزی که ما حق خودمان میشماریم، حق بهرهمندی از تمام مواهب طبیعی را داریم؛ انرژی هستهای هم یکی از مواهب طبیعی است و طبعاً بروز و ظهور مختلفی دارد. ما از انرژی هستهای در عرصه پزشکی بطور مستمر استفاده میکنیم. امروز بیش از یک میلیون نفر از رادیوداروها استفاده میکنند. همین الان برای تشخیص و درمان بیماریها، دفع آفات برای نگهداری گیاهان و میوهها و خیلی موضوعات دیگر از انرژی هستهای استفاده میشود.
در دوران بنده، سازمان انرژی اتمی چند پژوهشکده داشت که در زمینه مختلف استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای فعالیت میکرد. علاوه بر این ما میتوانیم رشتههای متنوعی را در عرصه هستهای در ایران و جهان مثل مدیریت هستهای، دیپلماسی هستهای، حقوق هستهای، پزشکی هستهای و کشاورزی هستهای داشته باشیم. بنابراین عرصه هستهای یک نقطه نیست بلکه عرصه بسیار وسیع مانند صنعت نفت است. آیا میتوانیم بگوئیم نفت فقط برای چراغ نفت است؟ خیر؛ نفت هست، گاز هست، پتروشیمی هست، فراوردهها و دهها و صدها دستاورد در عرصه منسوجات و صنعت دارد.
*** در تکنولوژی هستهای، استکبار جلوی ما ایستاد***
من از یک جهت مبحث هستهای را تعبیر کردم به قضیه صنعت نفت و ملی شدن صنعت نفت ولی این دو خیلی با هم متفاوتند. چرا؟ چون ملی شدن صنعت نفت در یک مقطع زمانی برای یک موضوع خاص و آنهم در مقابل یک کشور تعریف شده بود در صورتی که انرژی هستهای در یک عرصه جدید و مقابلِ استکبار جهانی است، یعنی همه دنیای استکبار مقابل ما صف کشیدند. بعضی میگویند 1+5 یعنی چی؟ میگویم یعنی دنیای استکبار.
***عرصه هستهای به ما اعتماد بهنفس داد***
عرصه هستهای باعث شده که ما در عرصههای دیگر هم خودباوری داشته باشیم، یعنی بواسطه اعتمادبهنفسی که ناشی از بحث انرژی هستهای بود، ما در عرصههای دیگر هم رشد و شکوفایی داشتیم؛ کارهایی که الان در موضوعات دیگر مثل سلولهای بنیادین یا راهسازی و پلسازی که به تکنولوژی روز آن دست پیدا کردیم، از آن خودباوری است.
همین خودباوری باعث شد که در دانشگاهها جنب و جوش حاکم باشد چراکه جوانان ما میدانستند چیزی که در آزمایشگاهها آزمایش میکنند، قابلیت تولید دارد. این یعنی یک حرکت جدی پس موضوع هستهای به اندازه استقلال ملت ما و عزت ما ارزش دارد. آیا برای استقلال و عزتمان ما ارزش ندارد هزینه بدهیم؟ ما برای انقلاب چند هزار شهید دادیم و برای حفظ انقلاب چند صد هزار شهید دادیم، آیا ارزش ندارد که برای مسائل هستهای مقاومت کنیم؟
شهادت آخرین نقطهای هست که آنها میتوانند انجام دهند. اینها میآیند افراد را تحریم میکنند غافل از اینکه این تحریم برای فرد اعتبار میآورد. میخواهند ما را بترسانند که الحمدالله ملت ما این را حل کرده است. من این آقا مصطفی احمدی روشن را در نطنز دیدهام. با روحیه سالهای جنگ با من صحبت میکرد؛ ما از این افراد زیاد داریم. همین هم هست که وقتی یک نفر شهید میشود، سیصد نفر تغییر رشته میدهند.
***مستشاران نظامی سفارش کالا می دادند و ایران پول میداد***
*تسنیم: در دوران پیش از انقلاب تقریباً تعداد دانشگاهها خیلی کم بود و هیئت علمی نداشتیم. در آن زمان چقدر به مباحث علمی در دانشگاهها توجه میشد؟
- اخوانفرد: در عرصه دفاعی و نیروهای مسلح ما حدود چهل هزار مستشار آمریکایی در ایران داشتیم و اینها در جای جای ارتش و نیروهای مسلح ما حضور داشتند، یعنی در بعضی موارد اینها خودشان از طرف ایرانی متقاضی کالایی از آمریکا میشدند. طرف آمریکایی از داخل نیروهای مسلح رژیم شاه، سلاح و تجهیزاتی را از آمریکا سفارش میداد و از نفت ما پولش را میدادند.
*** از 40 هزار مستشار آمریکایی تا پهپاد ایرانی حزبالله***
ما از این حالت در دوران شاه به توانمندی رسیدیم؛ فقط یک جمله میگویم که پهباد امریکایی با همه پیچیدگیها را میتوانیم از آنطرف مرز بنشانیمش و به فنون و فناوری این دست پیدا کنیم و بعد از مدتی در مرزهای رژیم صهیونیستی توسط حزب الله لبنان بکار گرفته شود؛ این یعنی خلاقیت ایرانی بر اساس اصل "ما میتوانیم."
البته خیلی چیزها هم که اعلام نمیشود. ما نباید همه چیز را بگوئیم. علت اینکه آمریکاییها از ما میترسند، همین است. منشا همه اینها ایمان ماست که آنها نمیتوانند حسش کنند.
من یک موقعی در خارج به گروهی از خارجیها گفتم میخواهید بفهمید ایمان و شهادت یعنی چه؟ یعنی اینکه فکر کنید یک خانواده آمریکایی سالها منتظر بچه بوده است؛ این بچه به دنیا میآید و بزرگ میشود و زمانی که هجده سالش میشود و به دانشگاه میرود، خودش با دست خودش فرزند را در دامن مرگ بفرستد. این در ذهن یک فرد با منطق مادی نمیگنجد، اما یک خانم ژاپنی که با یک نفر ایرانی ازدواج میکند، این را درک میکند. این خانم الان پسرش در بهشت زهرای تهران دفن است. انرژی هستهای و ایمان ما این است که دشمن نمیتواند آن را بفهمد.
***امام خمینی به غرب گفت مشکل شما خداست***
*تسنیم: در صحبتهایتان به فشارها اشاره کردید. رهبری هم چند وقت پیش فرمودند که ما در پیچ تاریخی هستیم. الان شاید بخشی از مردم نسبت به این فشارها و تحریمها نگرانی داشته باشند. شما پیشبینی میکنید که این فشارها چه زمانی تمام شود؟
- اخوانفرد: در زمان حیات امام خمینی (ره) غربیها شایعه میکردند که امام خمینی از دنیا رفت. امام یک سخنرانی داشتند و فرمودند که اینقدر دعا نکنید؛ مشکل شما من نیستم، مشکل شما با خداست؛ دعا کنید خدا بمیرد و خدا هم که نمیمیرد؛ انقلاب اسلامی تا آن موقعی که ارزشهای انقلاب اسلامی هست، نمیمیرد و تا موقعی که دنیای استکبارهست، این درگیری حق و باطل هست؛ نمودهایش فرق میکند.
اینکه مقام معظم رهبری فرمودند در پیچ تاریخی هستیم، یعنی فشاری دارد وارد میشود. ما نقاط عطف داشتیم؛ یک پیچ و نقطه عطفی در زمان دفاع مقدس داشتیم ولی بعد از هشت سال دفاع این مرحله به نفع جمهوری اسلامی ایران چرخش کرد و دشمنان سر تعظیم فرود آوردند.
در مباحث دیگر هم همینگونه است. در مقطع اخیر دشمن روی بحث اقتصاد تمرکز کرده که از طریق فشارهای اقتصادی مردم را به زانو در بیاورد. در این عرصه از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکنند. به عنوان مثال تحریم بانک مرکزی اساساً هیچ توجیهی از نظر فرهنگی، علمی، اقتصادی و حقوقی ندارد. چون بانک مرکزیِ دولت نیست، بلکه بانک مرکزی مال مردم است، یعنی بودجه مردمی است.
همین آقایانی که مدعی دموکراسی و حق مردم هستند، چطور پول مردم را بلوکه میکنند؟ این پول دولت نیست؛ بانک مرکزی بنیه و توانش مال مردم است، پس اینها دارند با مردم مقابله میکنند. مدعیان دموکراسی مقابل دموکراسی ایستادند و مقابل مردم.
الان در بحث اقتصادی ما در یک پیچ تاریخی هستیم، به همین خاطر مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند.
اقتصاد مقاومتی فقط بحث اقتصاد نیست بلکه یک فرهنگ باید در بین مردم گسترش پیدا کند که در همه عرصهها از امکانات خودمان بهینه استفاده بکنیم. مثلاً دانشجوی دانشگاه اگر اقتصاد مقاومتی را حس کند، باید خوب درس بخواند چون با خوب درس خواندن و مسلط شدن به توانمندی ویژه میرسیم.
استاد ما بجای اینکه سر کلاس کمکاری کند، از وقت خودش حداکثر بهره را برای انتقال مفاهیم علمی به دانشجو بگیرد.
اقتصاد مقاومتی باید در جای جای حرکت اقشار مختلف مردم تعریف و تعیین شود، یعنی باید نقاط عطفش بدست بیاد.
مقام معظم رهبری از سال 86 شروع به بحث اقتصاد مقاومتی کردند. در روز اول فرودین امسال هم در صحن جامع رضوی، به این مساله اشاره کردند ولی بعضی از مسئولین ما متوجه نشدند و خیلی از مردم به حساسیت حضرت آقا پی نبردند.
اگر ما این موضوع را خوب تبیین و خوب اجرایی و عملیاتی کنیم، این پیچ تاریخی برای ما نتیجه خواهد داد، یعنی امروز به یک زمانی رسیدیم که دشمن را از بسیاری از امیال و آرزوهایش ناامید کنیم؛ شاید یک برش تاریخی هم مربوط بشود به انتخابات 92 که به اندازه کافی برای خودشان برنامهریزی کردهاند. ما باید در این عرصه خیلی دقیق باشیم.
تسنیم