09 تیر 1397
باز خوانی پرونده یک وزیر: منصور روحانی (بخش نخست)
زندگینامه
منصور روحانی قزوینی که 14 سال هدایت دو وزارتخانه آب و بـرق،کشاورزی و منابع طبیعی(1342-1356 ش)را به عهده داشت،در سال 1300 ش در بخش 5 تهران به دنیا آمد.پدرش عـلی محمد(د 1333 ش)نام داشت کـه بـه گفته روحانی ملاّک بود.اما شغل او را فروشنده ماهوت و خیاط هم گفتهاند.مادرش شکیبه راغبیان دختر حاج محمد راغب افندی نماینده ایران در عثمانی بود.سروان حسام الدین راغب رئیس نظاموظیفه بروجرد،دایـی روحانی بود.منصور روحانی در سال 1326 ش با پروین شکیب ازدواج کرد.داریوش(ت 1327 ش)و نسرین(ت 1333 ش)فرزندان او بودند.روحانی پنج برادر به نامهای امیر، ناصر،نصرت اللّه،منوچهر و هوشنگ و شش خواهر به نامهای منیره،باهره،طـاهره،نـادره، مهین و سبزه داشت.از میان برادران،ناصر و هوشنگ وارد ارتش شدند.نصرت اللّه دانش آموخته آموزشگاه عالی نفت آبادان بود و آخرین شغلش در حکومت پهلوی دوم،رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت سهامی برق منطقهای اصـفهان.
مـنصور روحانی تحصیلات دوره ابتدایی را در مدرسه انتصاریه تهران به سلا 1313 ش به پایان برد.دوره اول و دوم متوسطه را در دبیرستان دار الفنون پشت سر گذاشت و در 1319 ش دیپلم علمی گرفت.وی برای ادامه تحصیل وارد دانشکده فنی دانـشگاه تـهران شد و در رشته مهندسی راه و ساختمان درس خواند.از همان دوره دانشجویی مشغول کار شد.ابتدا به عنوان نقشهکش در بنگاه راهآهن دولتی ایران وابسته به وزارت راه استخدام شد(1321 ش).در شهریور 1322 به اداره امور سیلوها رفت و یک سـال بـه صـورت روزمزد کار کرد.در 1323 ش پسـ از فـارغ التـحصیل شدن از دانشکده فنی،دوره یک ساله خدمت زیر پرچم را با عنوان افسر وظیفه دوره هجدهم دانشکده افسری،پشت سر گذاشت.یک سال بـعد(1324 ش)بـرای کـار به آبادان رفت و در شرکت نفت ایران و انگلیس بـا سـمت تصدی ساختمان تصفیهخانه آب شهر آبادان مشغول شد؛اما بیشتر از 9 ماه آنجا نماند و به تهران بازگشت.روحانی در سال 1325 ش برگ درخـواست کـار را در شـهرداری تهران پر کرد و مدتی بعد در اداره لولهکشی تهران استخدام شد.سـیر ترقی او از همین زمان آغاز گشت.دو سال از کار او در این اداره گذشته بود که شورای فرهنگی بریتانیا در سال 1327 ش آمادگی خود را بـرای پرداخـت هـزینه سفر مطالعاتی منصور روحانی و عزیز اللّه کهکشان1در یونیورسیتی کالج دانشگاه لندن اعـلام کـرد. رئیس این شورا در آن زمان وی.ئی.بلومفیل V.E.Blomfiele بود.محمد خلعتبری شهردار وقت تهران از شورای فرهنگی بریتانیا خواست تـا دو مـهندس دیـگر یعنی محمد ظهیری2و تقی سرلک3را هم برای این سفر مطالعاتی بپذیرد،امـا ظـاهرا فـقط روحانی و کهکشان در سال 1327 ش عازم انگلستان شدند.جزئیات مواد مطالعاتی این دو تحت نظر سر الکـساندر گـیب4 و پروفـسور کالینز بود.روحانی و همراهش حدود 10 ماه در تأسیسات آب آن کشور،مطالعاتی صورت دادند و پس از بازدید از شـرکتهای لولهـسازی در شهریور 1328 به ایران بازگشتند.
سمت بعدی او در اداره لولهکشی تهران-که اینک سازمان نامیده مـیشد-مـعاونت دفـتر فنی بود.در سال 1330 ش روحانی ریاست دفتر فنی را به عهده گرفت.غلامعلی میکده مدیرکل سـازمان آبـ تهران در سال 1332 ش روحانی را به معاونت این سازمان برگزید و در غیاب خود،قائممقام سازمان نـامید.در هـمین سـال او با مشارکت چهار نفر از دوستانش شرکت ساختمانی سیویل را تأسیس کرد.تا پنج سال بعد در کـنار سـمتهای دولتی یکی از سهامداران این شرکت بود.خود میگوید با تصویب قانون مـنع مـداخله کـارکنان دولت در قراردادهای دولتی،سهام خود را که معادل بیست درصد بود به دو میلیون ریال به دیگر شـرکا فـروخت و تـرجیح داد در مناصب دولتی بماند.
سازمان آب تهران در سال 1334 ش برای ده نفر از کارکنان خود تقاضای اعـطای نـشان از طرف محمد رضا پهلوی کرد که منصور روحانی در ردیف اول قرار داشت.شاه نشان درجه چهارم تـاج را در چـهارم آبان،روز تولدش،به روحانی هدیه کرد.عزیز اللّه کهکشان و محمد ظهیری نیز در شـمار دریـافتکنندگان این نشان بودند.شاه در سال 1337 ش منصور روحـانی را بـه مـدیریت عامل سازمان آب تهران برگزید.در حکم او آمده بـود:
«نـظر به استدعای تیمسار سپهبد باتمانقلیچ وزیر کشور که به وسیله جناب دکتر مـنوچهر اقـبال نخستوزیر معروض افتاه است،بـه مـوجب این فـرمان مـنصور روحـانی را برای مدت سه سال به سـمت مـدیریت عامل سازمان آب تهران منصوب فرمودیم.»
روحانی سال 1339 ش از طرف وزیر کشور به عـضویت کـمیته دایمی برنامه پنج ساله سوم درآمـد.
یک سال بعد در چـهارم آبـان 1340 محمد رضا پهلوی نشان درجـه سـوم همایون را به روحانی داد.در این زمان او به اندازهای معروف شده بود که مدیر مـؤسسه اکـو در تهران که زندگینامه رجال ایـران را بـرای درج در کـتاب Who''s Who جمعآوری میکرد،بـا او مـکاتبه و تقاضای زندگینامهاش را نمود.مـدیرعاملی مـنصور روحانی در سازمان آب تهران یکبار دیگر در زمان نخستوزیری علی امینی از طرف شاه به او ابلاغ شـد.زمـانی که حسنعلی منصور به نخستوزیری رسـید،مـنصور روحانی را بـه عـنوان وزیـر آب و برق برگزید و شاه نـیز حکم او را در 17 اسفند 1342 صادر کرد.وزارت دیرپای او در حکومت شاهنشاهی از همین دوره آغاز شد.پس از کشتهشدن حسنعلی منصور و روی کار آمـدن امـیر عباس هویدا،وزارت آب و برق برای روحانی مـحفوظ مـاند.دوسـتان قـدیمی روحـانی نیز با او بـه ایـن وزارتخانه آمدند.محمد ظهیری به معاونت اداری و پارلمانی وزارتخانه رسید و عزیز اللّه کهکشان به معاونت فنی و سرپرست واحـد آب و واحـد طـرح و بررسیها.روحانی در کابینه دوم هویدا نیز سـمت خـود را حـفظ کـرد و کـشاه در 26 مـهر 1346 او را در این سمت ابقا نمود و یک ماه بعد در چهارم آبان مدال تاجگذاری را به او هدیه داد.سال بعد،در نوزدهم دی 1347 نشان درجه یک اصلاحات ارضی از طرف شاه به او داده شد.در سال 1348 ش وزارت امـور خارجه به منصور روحانی اطلاع داد که شاه اجازه داده،نشان Legion DHonneur دولت فرانسه را بگیرداین نشان از درجه Croix Dommandeur بود.دولت اتریش هم در اواخر سال 1348 ش نشان به او هدیه کرد که نمیتوانست بیارتباط با خریدهای وزارت آب و بـرق پایـان یافت و او به وزارت کشاورزی و سرپرستی وزارت منابع طبیعی منصوب شد-که یک سال بعد با ادغام آنها به نام وزارت کشاورزی و منابع طبیعی خوانده شد.در همان سال(1350 ش)به مناسبت بیست و پنـجمین سـال سلطنت شاه یک قطعه مدال یادبود به روحانی هدیه شد.شاه یک سال بعد به درخواست وزیر کار و امور اجتماعی نشان درجه یـک کـار به منصور روحانی داد.در سال 1352 شـ رئیـس کشور سودان نشان درجه یک«النیلن»را به روحانی هدیه کرد. منصور روحانی در سال 1354 ش بنا به درخواست عبد الحسین سمیعی،وزیر علوم و آموزش عالی و پیـرو فـرمان شاه به عضویت هـیئتامنای دانـشگاه سپاهیان انقلاب درآمد.در کابینه چهارم هویدا بار دیگر به پیشنهاد او و فرمان محمد رضا پهلوی،روحانی به سمت وزیر کشاورزی و منابع طبیعی منصوب شد.در سال 1355 ش شاه در فرمان دیگری روحانی را به عـضویت شـورایعالی مؤسسه پژوهشهای دهقانی و روستایی برگزید و نیز در همان سال به خواست شاه عضو شورای عالی پیشآهنگی شد.
وزارت کشاورزی و منابع طبیعی در سال 1356 ش به وزارت کشاورزی و عمران روستایی تغییر نام داد.
پس از این تغییر،شاه در 5 تـیر 1356 بـه پیشنهاد هـویدا،روحانی را در این وزارتخانه ابقا کرد.این آخرین فرمان شاه برای سلسله مناصب منصور روحانی نبود.کمتر از یـک ماه بعد،با جا بهجایی دولت و روی کار آمدن جمشید آموزگار،عمر چـهارده سـاله وزارتـ روحانی هم به پایان رسید.روحانی نخستوزیری جمشید آموزگار را به وی تبریک گفت و نوشت که بر اساس قـانون اسـتخدامی کشور«آماده خدمت»است.
آموزگار نیز در پاسخ خواستار سلامت او شد.سمت بعدی روحـانی،ریـاست هـیئتمدیره و مدیریت عامل سازمان نوسازی و عمران اراضی غرب تهران بود که به دستور شاه بدان گـمارده شد.در این زمان که امیر عباس هویدا بـه وزارت دربار رسیده بود،از آمـوزگار،نـخستوزیر تازهء شاه خواست که با مأموریت روحانی به وزارت دربار موافقت شود.
این انتقال صورت گرفت.هویدا و یار دیرینش،روحانی،دوام چندانی در وزارت دربار نیافتند.پس از سقوط دولت آموزگار در مردادماه 1357 و روی کار آمدن جعفر شریفامامی، در حـالی که اعتراضات و اعتصابات مردمی علیه حکومت شاه فضای جامعه را ملتهب کرده بود و نخستوزیر جدید با شعار«آشتی ملی»مأمور جلوگیری از التهاب بیشتر جامعه بود،اقدام به دستگیری برخی از دولتمردان فاسد نـظام شـاهنشاهی کرد که منصور روحانی یکی از آنها بود. روحانی طبق ماده 5 حکومتنظامی در شهریور 1357 دستگیر شد.جرم او که سوء استفاده از موقعیت خود در زمان وزارت بود.وی در بازداشتگاه شهربانی تحت نظارت ماند.
مذهب
عـلی مـحمد،پدر منصور روحانی از بهاییهای مشهور بود.او پیشکار بهاء الملک و مسئول یکی از محفلهای بزرگ بهائیان در تهران بود.برگههای زندگینامه روحانی در سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک)مذهب او را«بهایی»یا«مشهور به بـهاییگری» نـوشتهاند.در اینجا برخی از سندهای موجود در پرونده منصور روحانی،که منابع ساواک درباره مذهب او و نیز نظر مردم نسبت به او و دیگر وزرای بهایی آوردهاند،یاد میشود:
«کریمی آشتیانی که با مهندس روحانی،وزیـر آب و بـرق ارتـباط دوستانه دارد،میگفت روحانی اظهار داشـته اسـت نـظر دوستان ما در کابینه(منظور او وزرای پیرو فرقه بهاییگری است که خود روحانی از آن دسته میباشد)آن است[که]اختلاف بین دولت و روحانیت ادامه یابد تا ایـنکه دولتـ نـاچار شود برای ضربه زدن به فعالیت روحانیون با دولتـ اسـرائیل رابطه سیاسی برقرار کند و حتی در صورت لزوم با آن دولت قرارداد نظامی منعقد سازد.کریمی میگفت به مهندس روحانی گفتهام این نـظر شـما را مـردم ایران تأیید نمیکنند و ممکن است اگر چنین فکری در ایران عـملی شود،عکس العمل شدیدی نشان داده شود.روحانی گفته است اگر مقامات روحانی در ایران با حکومت مصر به مـبارزه بـرنخیزند نـاچاریم این فکر عقد قرارداد با کشور اسرائیل را عملی سازیم.»5
«ساعت 2000 روز 29/7/44 نـوذری مـخبر روزنامه کیهان ضمن صحبت خصوصی اظهار نمود که: خبر جالب و محرمانه دارم و آن این است کـه اعـلیحضرت هـمایونی به دلایلی تصمیم گرفتهاند بهاییها را بکوبند و به همین جهت چند روز است کـه بـه بـعضی از جراید اجازه داده شده که به ثابت پاسال و به وضع تلویزیون ایران حمله شود.نـاطق افـزود:و از جـمله چند روز قبل روزنامه آژنگ به وضع تلویزیون حمله نمود و سناتور جمشید اعلم هم بـه وزیـر بهداری که شهرت بهائیت دارد،حمله کرد.ناطق سپس گفت و احتمال داد تا 5/8/44 کابینه تـرمیم شـود و دکـتر نهاوندی،مهندس روحانی و دکتر شاهقلی که به بهائیت شهرت دارند از کابینه طرد شوند.»6
«صـبح روز 15/5/46 عـلی اکبر فرزدقی کارمند بازنشسته شهرداری که جهت دریافت مفاصا حساب پدرخانمش به شـهرداری نـاحیه 8 مـراجعه نموده بود در دفتر جعفرنژاد رئیس امور مالی ضمن یک صحبت خصوصی اظهار داشت همه مـیگویند حـبیب ثابت بهایی است و چون پپسی کولا به دست و با سرمایه وی تهیه مـیشود،بـنابراین نـوشیدنش برای مسلمانان حرام میباشد. کسی نیست به این آقایان بگوید شما فقط حبیب ثابت را شـناختهاید،بـروید بـبینید که سرتاسر مملکت ما را بهائیان اشغال کرده و پستهای حساس را به دست آوردهـاند و سـعی دارند که افراد بهایی را روی کار بیاورند.تا آنجا که من اطلاع دارم غلام عباس[-امیر عـباس]هویدا نـخست وزیر،سپهبد صنیعی وزیر جنگ،مهندس روحانی وزیر آب و برق،دکتر شاهقلی وزیـر بـهداری و سپهبد ایادی بهایی هستند.»7
«شایع است کـه:1-مـهندس روحـانی بهایی است و در وزارت آب و برق اکثریت و نفوذ با بـهاییها مـیباشد.»8
«آقای مهندس روحانی وزیر آب و برق توجه خاصی به کارکنان بهایی وزارت آب و برق و مؤسسات تـابعه آن دارد.آقـای مهندس روحانی بهایی است و تـا بـه حال سـعی کـرده عـلنی در این مورد فعالیت نکند و بهایی بـودن خـود را کتمان نگه دارد...هماکنون کارگردانهای مذهبی بهائیان در وزارت آب و برق نفوذ بیشتری داشته و به طـور غـیر مستقیم از وجود وزیر آب و برق استفادههای مـادی و معنوی میکنند.»9
«به طـوری کـه اخیرا در افواه شایع گردیده اغـلب مـصادر و مقامات حساس و برجسته مملکتی توسط افراد بهایی این کشور اداره میشود و این قبیل اشـخاص وسـیله مرکز و یا افراد مرموزی هـدایت و رهـبری مـیگردند.ضمنا گفته مـیشود در هـیئت دولت آقایان نخستوزیر،منصور روحـانی وزیـر آب و برق،ستوده وزیر پست و تلگراف،خسروانی وزیر کشور،سپهبد نصیری وزیر جنگ و همچنین سـپهبد خـادمی مدیرعامل شرکت (به تصویر صفحه مـراجعه شـود) هواپیمایی هـما،سـپهبد ایـادی پزشک مخصوص شاهنشاه آریـامهر،درویش مقامی رئیس کارگزینی دربار شاهنشاه جزو این گروه بوده و شنیده میشود موضوع بدرقه حـجاج جـزو این گروه بوده و شنیده میشود مـوضوع بـدرقه حـجاج وسـیله آقـای نخستوزیر صرفا جـهت اغـفال مردم صورت گرفته...»10 در بین مردم شهریت یافته است دولت آقای هویدا اگر قرار باشد بر سر کـار خـود بـماند کابینه خویش را ترمیم و وزرای بهایی کابینه را تـغییر خـواهد داد.شـهرت دارد تـیمسار صـنیعی وزیـر جنگ،روحانی،وزیر آب و برق،خانم پارسای،وزیر آموزش و پرورش از وزرای بهایی کابینه میباشند.»11 منصور روحانی مانند برخی از خواهران و برادران خود تظاهر به بهایی بودن نکرد و حتی در مواقعی نیز انـتساب خود را به این فرقه تکذیب نمود. او در ابتدای وزارتش در گفتوگو با خبرنگار روزنامه پیک ایران با اشاره به دیدارش در بروجرد با آیت اللّه سید حسین بروجردی گفت: «حضرت آیت اللّه فقید فـرمودند چـرا نام روحانی را انتخاب کردهای؟این نام را حضرات بهایی بر محافل خود گذاردهاند...عرض کردم انتخاب این نام به مناسبت شغل پدری و اجدادی است...(آنان)از علما و روحانیون قزوین بودهاند.» او خطاب به خبرنگار اضـافه کـرد:«اینکه مرا بهایی معرفی کنند کمال ناجوانمردی است.»12 بار دیگر در شهریور 1357 پس از بازداشت به دلیل سوءاستفاده و ایجاد نارضایتی و بدبینی در مردم،به دست دولت جعفر شـریفامامی،در یـادداشتی که در بازداشتگاه شهرباین تهران در رد بـهاییگری خـود نوشت چنین استدلال کرد:
«اینجانب در دامان مادر مسلمان شیعه اثنی عشری و معتقد و متدین پرورش یافتهام و خود مسلمان شیعه و متوکل و متدین بوده و هستم.»13
زدوبندها و سوءاستفادهها
نـخستین گـزارشها از زدوبندهای اقتصادی منصور روحـانی زمـانی تهیه شد که وی با محسن خواجهنوری نماینده مجلس شورای ملی اختلاف پیدا کرد.در سال 1344 ش محسن خواجهنوری هنگام وساطت برای فروش زمینهای اطراف سد لتیان به وزارت آب و برق با منصور روحانی اخـتلاف نـظر پیدا کرد.جزئیات این موضوع به درستی روشن نیست،اما رفع اختلاف،با امتیازهایی که روحانی برای ورود یک دستگاه توربین از یک شرکت اتریشی به همسر محسن خواجهنوری داد،همراه بود:
«در ایـن مـعامله یکی از واسـطههای خرید نیز همسر خواجهنوری است که با دکتر امیر مکری سهامدار و نماینده یکی از شرکتهای اطریشی در تهران ارتـباط دارد و قرار است توربین مورد نظر توسط همین شرکت اطریشی تهیه و بـه وزارت آب و بـرق فـروخته شود و مهندس روحانی به همین علت و به منظور جلب رضایت محسن خواجهنوری با خرید توربین مورد نـظر از شـرکت مزبور موافقت کرده است.»14
در اوایل سال 1347 ش یکی از کارمندان وزارت آب و برق که از این وزارتخانه بـه سـازمان پیـکار با بیسوادی منتقل شده بود،علیه منصور روحانی و مهندس جالینوس اعلام جرم کرد و مدارکی از سـوء استفادههای آنان را تسلیم دادستان دیوان کیفر نمود.
در این اعلام جرم چند سند هـزینه ساختگی درباره ساخت انـبارها و هـزینههای برق منطقه قزوین و فرحآباد دیده میشد.15منصور روحانی 27 تن از کارمندان این وزارتخانه را به سازمان مبارزه با بیسوادی منتقل و به جای آنان تعدادی دختر منشی و ماشیننویس و کارگر روزمزد استخدام کرده بود.
در مـهرماه 1347 یک روزنامهنگار16در دیدار با رئیس بازرسی مجلس سنا خبرهایی از سوء استفاده منصور روحانی به وی داد.خبرها چنین بود:
«وزیر آب و برق در نزدیکی کرج و قزوین[دارای]تعداد زیادی زمین شخصی میباشد که وسیله تراکتور و سایر لوازمـات مـتعلق به وزارتخانه خود نسبت به تسطیح زمینهای مذکور اقدام و این عمل وی در حدود 80 هزار تومان برای وزارت آب و برق هزینه دربر داشته است...در سازمان آب تهران نیز همواره سوء استفادههایی صورت میگیرد و از طـرف سـازمان برنامه یک نفر به عنوان ذیحساب در سازمان آب تهران مأموریت دارد،لیکن از نظر اینکه شخص مزبور مانع سوء استفاده آنان نگردد با وی تبانی و در عوض همه ماهه به عنوان یـکی از کـارمندان سازمان آب تهران در لیست پاداشبگیران سازمان آب تهران منظور و از مبلغ 2000 تومان به عنوان حق السکوت استفاده مینماید.»17
از موارد عمده دیگر میتوان به خرید چهار مولد برق از شرکت جنرال الکتریک اشـاره کـرد.بـا اینکه یک شرکت ایتالیایی فـروش ایـن مـولدها را با شرایط آسانتر(بدون دریافت پیشپرداخت، استهلاک 16 ساله و بهره پایین)پیشنهاد کرده بود،اما روحانی خرید از شرکت جنرال الکتریک را در کمیسیون فـنی مـطرح کـرد.مورد دیگر، (به تصویر صفحه مراجعه شود) احـتساب حـقوق گمرکی بر واردات کالاهای مورد نیاز وزارت آب و برق بود.با اینکه کالاهای فنی این وزارتخانه از پرداخت حقوق گمرکی معاف بود،مـسئولان اداری و مـالی وزارتـ آب و برق سندها را بر اساس محاسبه عوارض گمرکی تنظیم میکردند.خـرید بدون مناقصه،گزارش غیر واقعی از میزان خرید،اختلاس مابهالتفاوت آن و صدور رسیدهای جعلی از دیگر سوء استفادههایی بود که مـنابع اطـلاعاتی مـدارک آن را به دست آوردند. بخشیدن جرایم مصرف برق اضافی به صاحب کـارخانههایی کـه از دوستان وزیر و معاونان او بودند،ایجاد پستهای برق با هزینه دولتی برای زمینداران آشنا جهت بالا بـردن قـیمت آنـها و زدوبندهایی در این مورد-که برای نمونه در زمینهای منطقه افسریه و حصارک شمیران صـورت گـرفت-ایـجاد پستهای برق بدون کارشناسی لازم و در نتیجه آتشسوزی-که در منطقه الهیه تهران رخ داد-بدهکار کردن گـروهی از مـشترکان بـیآنکه برق اضافی مصرف کرده باشند-که موجب طرح شکایت در مجلس شورای ملی و سنا شـد-اخـراج کارمندانی که متوجه سوء استفادهها و زدوبندها میشدند-مانند برکناری مسئول امور مالی و اداری بـرق تـهران و انـعکاس آن در شمارهء 78 مجله خواندنیها-از دیگر موارد مثالزدنی در وزارت آب و برق بود که تصدی آن به عهده مـنصور روحـانی قرار داشت. زمانی که گزارشهای یادشده،در قالب یک بولتن خیلی محرمانه تدوین گـردید و بـه نـظر نعمت اللّه نصیری رئیس ساواک رسید،وی گفت:
«اکثر گزارشاتی که منابع ساواک تهران دادهاند صـحیح نـیست.در مورد ادامه خدمت آنها بررسی و آنهایی که مفید نیستند به خدمتشان خـاتمه داده شـود.»18 بـا وجود این نادیده گرفتنها،گزارشها حکایت میکرد که«وزارت آب و برق به صورت یک مؤسسه خصوصی درآمـده کـه مـشاغل و پستهای حساس اداری منحصرا به دوستان و عواملی که روی دستهبندی با یکدیگر رفاقت دارنـد واگـذار میشود.ضمنا باندی که توسط مهندس روحانی وزیر آب و برق،محمد ظهیری معاون اداری،مهندس کهکشان،مهندس خـلیلی،مـهندس فرخ و با شرکت مهدی نیرومند مدیرکل حسابداری وزارت آب و برق،بداغی معاون حسابداری،امـینی رئیـس کارپردازی،کمالی نماینده حسابداری در کارپردازی و افشار تـشکیل شـده،خـودمختاری عجیبی را در آن وزارتخانه به وجود آوردهاند.»19
در سال 1348 ش پرونـده یـکی از زدوبندهای وزارت آب و برق به سازمان بازرسی شاهنشاهی ارجاع شد.موضوع زدوبند،خرید دستگاههای مـستهلک(بـولدوزر،جرثقیل، ماشینآلات آسفالتسازی،موتور و مـولد بـرق و وسایل مـکانیکی دیـگر)از یـک شرکت مقاطعهکار آمریکایی به نام«پامـروی»بـود.پس از شکایت و اعلام جرمی که خبر از غیر قابل استفاده،بیمصرف بودن وگرانی بـهای خـرید و سوء استفاده و حیفومیل این اموال بـه سازمان بازرسی شاهنشاهی رسـید،ایـن سازمان هیئتی را مأمور رسیدگی کـرد و بـرخی از موارد اعلام جرم را تأیید کرد.سازمان بازرسی شاهنشاهی موضوع را تا مرز سلب مـصونیت از مـنصور روحانی قابل تعقیب دانست،20امـا اصـل مـاجرا مسکوت ماند و بـدون پیـگیریهای بعدی کان لم یـکن تـلقی شد.
منصور روحانی با ارتباطی که با مسئولان سازمان برنامهوبودجه داشت،اجرای طرحهای وزارت آب و بـرق را بـدون مناقصه،به شرکتهای مورد علاقه خـود واگـذار میکرد.ایـن شـرکتها،خـارجی بودند. زخم این مـوضوع در سال 1349 ش سرباز کرد و روشن شد که روحانی بیاعتنا به مصوبه دولت در سال 1342 ش که همه عملیات مـربوط بـه تحقیقات و کنترل راهها و سدها و طرحهای عـمرانی را کـه مـیباید در آزمـایشگاههای فـنی داخل کشور مـورد بـررسی قرار میگرفت،به شرکتهای خارجی واگذار کرده است. شرکت سولتانش یکی از آنها بود که عملیات تـحقیقاتی،آزمـایشگاهی و سـونداژ را در سدهای لار،لتیان،میناب،جیرفت،مارون و کارون بـه عـهده گـرفته بـود.شـرکت ژتـو تکنیک نیز بخش حفاری و سونداژ سد ساوه و کرخه و سد آبیاری ارومیه و سلماس را عهدهدار بود. مطالعات آزمایشگاهی این قراردادها میباید به آزمایشگاه فنی و مکانیک خاک وابسته به سـازمان برنامه واگذار میگردید.این آزمایشگاه از ناحیه این قراردادها میتوانست حقوق 600 نفر از اعضای غیر رسمی خود را تأمین کند اما با بسته شدن قراردادها با طرفهای خارجی،کارکنان ایرانی را تا مرحله اعـتصاب پیـش برد.21مدیرعامل آزمایشگاه در نامهای همه این موارد را با ذکر جزئیات به سازمان برنامه اعلام کرد،اما از نتیجه امر اطلاعی در دست نیست.
در سال 1350 ش وزارت منصور روحانی بر آب و برق کشور پایان یـافت و او بـر مصدر کشاورزی ایران نشست.آخرین گزارشهای عمومی در زمان تصدی روحانی بر وزارت آب و برق نشان میدهد که«در وزارتخانه فوق الذکر به قدری کارهای خلاف انـجام مـیگیرد که حدی ندارد. بدین لحـاظ کـلیه کارمندان ناراضی هستند.»22در همین زمان خبرهایی از افواه کارمندان وزارت آب و برق شنیده میشد.یکی مربوط به علت جابهجایی بخش مالی وزارتخانه از میان شهدا (ژالهـ)بـه خیابان مطهری(تخت طـاووس)تـهران بود.آنها میگفتند محل جدید از آن وزیر است و از این طریق میتواند ماهانه چهل هزار تومان اجارهبهای آن را دریافت کند.23 شایعات فراوانی پشت سر وزیر-بین کارکنان سازمان آب و وزارتخانه آب و برق-وجود داشت کـه حـکایت از انتقال پول به بانکهای خارجی توسط خود و همسرش میکرد.نادرستی یا درستی این شایعات(واریز کردن 750 میلیون تومان به یکی از بانکهای خارجی،انتقال 9 میلیون تومان توسط همسرش به یکی از بانکهای ژنـو و یـا داشتن چـهار صد میلیون تومان در یکی از بانکهای خارجی)روشن نیست،اما میتواند قرینهای بر مالدوستی روحانی باشد که سـازمان اطلاعات و امنیت کشور نیز بر آن تأکید داشت.هرچند بیشتر نـارضایتی کـارکنان وزارتـ آب و برق از روحانی مربوط به زدوبندها و سوء استفادههای او بود،اما بخش دیگر مربوط به بیمبالاتی وزیر و برخی مـعاونان او بـه آداب دینی میشد.اعلامیهای به امضای«مهندسین، کارمندان وکارکنان»وزارت آب و برق درست است کـه از بـیتوجهی وزیـر به ماه مبارک رمضان و روزهداری کارکنان شکایت شده است.آنها در این شکوائیه نوشتهاند که طـبق اعلام رسانهها، ورود و خروج کارکنان در این ماه از ساعت 8 (به تصویر صفحه مراجعه شود) صـبح تا 14 است ولی روحانی ایـن زمـان را از 8 بامداد تا چهار بعد از ظهر اعلام کرده و غذاخوری وزارتخانه را هم آماده پذیرایی از ناهار خوران کرده است.
در اعلامیه آمده که«آقای روحانی بایستی بدانند که معتقدین به دین مبین اسلام با ایـن شکنجههای روحی به مسلک دیگری متوسل نمیشوند.»24
زدوبندها و سوء استفادههای روحانی در وزارت کشاورزی و منابع طبیعی هم ادامه یافت.از جمله خبرهایی که در این زمان درز کرد و پیگیری آن ناتمام ماند تبانی روحانی با هـژبر یـزدانی بود.گزارش چنین بود که«در اوایل وزارت روحانی[بر وزارتخانه کشاورزی]یک کشتی ذرت،از قرار کیلویی یک ریال ارزانتر و به طور اقساط به هژیر یزدانی فروخته شده و هژبر یزدانی ذرتها را به قیمت گرانتر و بـه طـور نقدی فروخته است.»25همچنین خبر رسید که روحانی یک مزرعه به قیمت گزاف در آمریکا خریداری کرده است.تحقیقات در این مورد نشان داد که خرید او یکصد هکتار زمین مزورعی در گرگان بـوده اسـت.26اما خلاف این موضوع که روحانی در جریان عقد قراردادها با شرکتهای خارجی در زمینه جنگل و مرتع زدوبندهایی صورت داده ثابت نگردید. منصور روحانی مرغوبترین اموال عمومی مردم ایران،یعنی جنگلها را بـه دربـاریان یـا برکشیدگان حکومت شاهنشاهی واگذار مـیکرد و یـا اجـازه میداد.در اوایل سال 1354 ش او موافقت خود را برای واگذاری 70 تا 100 هکتار از اراضی جنگل عباسآباد،به شکل اجاره درازمدت به شهناز پهلوی اعلام کـرد.27در هـمان سـال 300 هکتار از اراضی جنگلی گرگان واقع در منطقه«ولند»بـه شـرکتی که پسرش،داریوش روحانی در آن سهیم بود به صورت اجاره 30 ساله واگذار شد.در تحقیقات روشن شد که این اراضی بـه نـام جـنگل مخروبه اجاره داده شده،در حالی که بیش از 290 متر مکعب در هـکتار درخت داشت و طبق مقررات نمیباید واگذار میگردید.برای اینکه زمین واگذارشده صورت قانونی پیدا کند«در یک روز با 70 دسـتگاه ارّه مـوتوری کـلیه درختان عظیم را قطع و حتی محمولههای چوب و هیزم و ذغال را کمتر از حجم واقـعی هـرکامیون گزارش دادهاند تا مقدار موجودی معلوم نشود.»28در این گزارش آمده است:
«در حدود 000/800/37 ریال از بهره ملوکانه سـوء اسـتفاده کـردهاند و 12 میلیون ریال نیز چوب آن را فروختهاند.جالب اینکه وزارت کشاورزی و منابع طبیعی اواز واگذاری (فـروش)اراضـی جـنگلی به مردم خودداری و اعلام نموده که به اجاره 30 ساله خواهد داد و تقاضاهای زیادی همراه طـرحهای عـمرانی از قـبیل کشت صنوبر،ایجاد باغ مرکبات و غیره تسلیم سازمان جنگلها و مراتع گردیده،اولین تقاضا و طـرحی کـه سریعا با آن موافقت شده، طرح دکتر رکنی(مهندس تقی وکیل زاده،مهندس درایوش روحـانی،دکـتر رکـنی)بوده است و سایر پیشنهادات و تقاضاهای مردم به بهانههای مختلف معوق مانده است.»29
یک مـورد دیـگر از زدوبندهای روحانی،فروش غیر قانونی زمینهای کشاورزی برای کاربریهای تجاری بود.واگذاری 40 مـیلیون مـتر زمـین واقع در حسینآباد در حوالی کهریزک تهران،یکی از آنها بود. این زمین توسط سازمان جنگلها و مراتع و بـه دسـتور روحانی به کشت و صنعت بهاردشت واگذار شد اما در فعلوانفعالات بعدی،این زمـینها در اداره ثـبت شـهرری به قطعات 30 و 40 هزار متری تقسیم و به عنوان بارانداز (به تصویر صفحه مراجعه شود) فروخته شـد.رقـم فـروش این زمینها بالغ بر 800 میلیون تومان برآورد گردید.30
خصلت زدوبند و سوء اسـتفاده و اخـتلاس، پنهانی بودن آن است.آشکار شدن برخی از آنها نمیتواند وسعت حقیقی آنها را نشان دهد.با وجود هـمین گـزارشهای محدود،یکی از مقامات سازمان اطلاعات و امنیت به این نتیجه رسید که:«پایـهگذار گـرفتاریهای مربوط به برق و وضع اسفناک کشاورزی روحـانی بـوده،ولی مـانند بعضی از مقامات گذشته دارای مناصبی شده است.31یـکی دیـگر از منابع ساواک پس از دستگیری روحانی در سال 1357 ش چنین اظهار نظر کرد:«به علت اقدامات و اعـمال خـلافی که در وزارت نیرو،بهویژه در کـشاورزی انـجام داده است،کـشاورزی ایـران را نـاتوان و در ایجاد نارضایتی و بدبینی فعلی سهم بـسزایی داشـته است.»32
پاورقی ها در بخش دوم نمایش داده شده است
فصلنامه مطالعات تاریخی - زمستان 1382 - شماره 1 - صفحه 168