12 مرداد 1400
ویژگی ها و نوآوری های حضرت آیتالله خویی
هشتم صفر مصادف با سالروز رحلت آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خوئی، مرجع عالیقدر و فقیه نامی شیعه است. او که در سیزده سالگی عازم نجف میشود و پس سالها آموختن از محضر فقیهان بزرگی چون شیخ الشریعه اصفهانی، مرحوم نائینی، آقا ضیاء عراقی و غروی اصفهانی؛ در سنین جوانی به درجه اجتهاد میرسد. کرسی درس او در نجف پرآوزه و مجتهد پرور بود. از درس پربار ایشان شخصیتهایی چون آیات سیستانی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی، محمدباقر صدر، محمدحسین فضلالله، سید مهدی خلخالی و مصطفی اشرفیشاهرودی و دیگر بزرگان حوزه، بیرون آمدند که هر کدام سرآمدی در علم، فقاهت و تقوا هستند. علامه محمدجواد مغنیه استاد خود را آفتابی میداند که اشعههای روشنگر آن در هر زمان و به هر نقطهای پرتو افکنی میکند. او استاد بزرگان علم و دانشمندان نجف میباشد. او همانند محوری است که علوم اسلامی به دور او میچرخد. او کسی است که حوزه نجف مرهون زحمات و فعالیتهای علمی وی میباشد.
از این رو خبرنگار «شبکه اجتهاد» به مناسبت سالروز درگذشت آیتالله خویی گفتگویی را با حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن ربانی بیرجندی (عضو هیئت علمی گروه فقه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان، مسئول گروه فقه و اصول مدرسه عالی نواب و نیز پژوهشگر و استاد برتر حوزه علمیه مشهد) پیرامون شخصیت و جایگاه فقهی، روش فکری و مرجعیت این فقیه اصولی انجام داده است که تقدیم شما خوانندگان فرهیخته میگردد.
اجتهاد: به عنوان اولین سؤال لطفاً ابتدا درباره ابعاد شخصیت و جایگاه فقهی مرحوم آیتالله خویی و ویژگیهای مکتب فقهی ایشان نکاتی بفرمایید.
ربانی بیرجندی: مرحوم آیتالله خویی از شاگردان صِرف حوزه علمیه نجف بود و با واسطه شاگرد مرحوم آخوند خراسانی هم حساب میشد. البته زندگی نامه ایشان در کتاب «معجم رجال الحدیث» که مؤلفش خود ایشان است، میفرماید که بعد از اتمام دروس سطح به درس سه شخصیت بزرگ و برجسته حوزه علمیه نجف رفتم، مرحوم آیتالله العظمی شیخ محمد حسین اصفهانی (م1361)، میرزا حسین نائینی (م1365) و آقا ضیاء عراقی (م 1361). ایشان از هر استاد دو دوره درس اصول و فقه را آموخته است، البته با اینکه مرحوم اصفهانی در مدتی به خاطر تدریس فلسفه در انزوا قرار داشت، آیتالله خویی توانست به همراه آیتالله میلانی، علامه محمدرضا مظفر و مرحوم آقای عماد رشتی از شاگردان انگشت شمار وی باشند.
نکته بعد اینکه ایشان به عنوان یک مدرس ممتاز حوزه علمیه نجف مطرح میشود و به خاطر قوت بیان، فقه و اصول را به آسانی و با یک عربی روان برای طلاب ایرانی و عراقی تدریس میکرد؛ لذا تعداد شاگردانشان زیاد بوده است و در این اثنا درس خارج کتاب صلاة و مکاسب را دو دور و یک دوره کامل شرح عروةالوثقی را بیان میکند؛ لذا میتوان از امتیازات و ویژگیهای ایشان به روان بودن در تدریس، تحقیق و پژوهشگر بودن در مراجعه به اقوال و توجه به مبانی جدید در علم رجال اشاره کرد.
اجتهاد: چرا ایشان را به عنوان یک مدرس ممتاز میشناسید؟
ربانی بیرجندی: مرحوم آیتالله خویی بیشترین آثاری که از ایشان موجود است تقریرات درس خارج فقه و اصول ایشان است و این به خاطر تشویق، حمایت و همکاری خود ایشان میباشد که باعث شده شاگردان هم علاقهمند به نوشتن بشوند. این مسئله از امتیازات ایشان است. چه اینکه اساتیدی هم در دوره ایشان بودند که به لحاظ علمی بالاتر هم بوده اما به این اندازه پرورش شاگرد نداشتهاند، اما آیتالله خویی روابط عمومی بهتری داشت و بیشتر به پرورش شاگرد میپرداخت و این نشانه یک مدرس ممتاز است.
اجتهاد: مرحوم آیتالله خویی در تدریس فقه و اصول بیشتر پیرو کدام استاد خود بودند؟
ربانی بیرجندی: همان طور که عرض کردم مرحوم آیتالله خویی درس هر سه استاد بزرگ نجف را درک کرده و با اینکه از خواص درس مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی بود اما در تدریس، روش و سبک مرحوم نائینی و آقا ضیاء را داشت و لذا مباحث فلسفه را در علم اصول و فقه داخل نمیکرد و به همین دلیل علم اصول ایشان در عین حال که عمیق است، روان است و مغلق نیست و در ارائه فقه نثر روانی دارد.
اجتهاد: با توجه به تألیف معجم رجال الحدیث توسط آیتالله خویی، منهج فقهی ایشان چگونه بوده است؟
ربانی بیرجندی: توجه دارید که مرحوم آیتالله خویی منهج خاص فقهی خودش را دارد و با سبک دیگر فقهای آن دوره متفاوت است، در مبانی اجتهاد ابتدا علم اصول را از مبادی اصلی عنوان کرده و بعد علم رجال را از مبادی اجتهاد میداند و در واقع روش اجتهاد ایشان بیشتر سند محور است و به جهات سندی توجه دارد. البته این به خاطر انس ایشان با کتاب "مدارک الاحکام" و تأثیر پذیری از سید محمد موسوی عاملی و شهید ثانی است، و لذا تألیف کتاب "معجم رجال الحدیث" را ضروری دانست که یک موسوعه رجالی است و راویان کتب اربعه را از لحاظ سندی توثیق کردهاند، بر خلاف علامه مامقانی در «تنقیه المقال» که بیشتر به توثیق صدوری اعتنا میکند. ایشان در این کتاب به دنبال قدمای رجالی همچون شیخ طوسی و نجاشی به نصوص تکیه کرده، اما با تمام این مطالب نوآوریهایی دارند که مؤلفین کتب رجال قبلی به آن نپرداختهاند و خلأهایی را پر میکند، مثل: طبقه شناسی، شناخت راویهای مهمل و مجهول، شناخت تصحیفات و تحریفات موجود در سلسله اسناد. بله، اینها از عوامل قوت کتاب و جزو نکات جدید است.
اجتهاد: در مسئله ولایت فقیه ایشان چه نظری داشتند؟
ربانی بیرجندی: اخیراً همین کتاب "معجم الرجال" تجدید چاپ شده و در مقدمه آن آقای مرتضی حکمی در این باره مدعی شده که آیتالله خویی نسبت ولایت فقیه مدافع بوده و این امری نیست که یک فقیه به آسانی از آن بگذرد. آیتالله خویی ممکن است در مدارس و حین بحث علمی مناقشهای هم کرده باشد اما در مقام فتوا بر طبق مشهور فقها عمل کرده و از این جهت با طیف فقها و علما هماهنگ است. این نشان از آزاد رأیی در حوزههای علمیه بوده و اجتهاد برخاسته از این حریت است.
اجتهاد: با مطالعه جایگاه مرجعیت در یکصد سال اخیر و فقهای عصر آیتالله خویی به درک خاصی از مرجعیت ایشان میرسیم. به عنوان آخرین سؤال زوایا و ویژگیهای مرجعیت ایشان چگونه بوده است؟
ربانی بیرجندی: مرجعیت آیتالله خویی در یک جایگاه ویژهای است که این مطلب هم به سادگی برای ایشان اطلاق نشده بود، چرا که اولاً ایشان جزء مدرسین ممتاز حوزه علمیه نجف بود و بعد از مرحوم آیتالله بروجردی کم کم به سمت مرجعیت رفت. همزمان با وی بزرگانی چون آیتالله سید محسن حکیم، آیتالله شاهرودی، امام خمینی در نجف و آیتالله میلانی در مشهد بودند اما پس از رحلت آقای شاهرودی و حکیم از مراجع علی الاطلاق نجف شد و این نکته قابل ملاحظه است که فقط صرف درس و بحث برای مرجعیت کافی نیست، جامعه شیعیان افراد خاصی را به عنوان مرجع میپذیرند و نیاز به یک پختگی دارد. پس از این مطالب امکان مالی ایشان هم قابل توجه است که عامل خدمات شایان ایشان به حوزه علمیه شد و در زمان ایشان خدمات فوقالعاده صورت گرفته؛ از قبیل ساخت ساختمانها، تأسیس حوزهها، ساخت مراکز علمی در سراسر جهان، پرداخت شهریه و کمک مالی وسیع به طلاب و...که اینها از مسائلی است که برای هر مرجعی اتفاق نیفتاده است.
شفقنا