هشدار تاریخی آیت الله کاشانی به دکتر مصدق پیش از کودتای 28 مرداد1332


با شکست‌ طرح‌ اولیه‌ کودتا و استفاده‌ از ارتش، که‌ بیشتر با برنامه‌ آمریکائی‌ها همخوانی‌ داشته‌ است، مرحله‌ دوم‌ کودتا در بیست‌ و هشتم‌ مرداد ماه‌ توسط‌ شاپور جی‌ و عوامل‌ انگلیسی‌ و حمایت‌ آمریکائی‌ها به‌ اجرا گذاشته‌ شد. براساس‌ برنامه‌ریزی‌های‌ سرهنگ‌ حسن‌ اخوی، طراح‌ اجرائی‌ کودتا، باید از مردم‌ و جمعی‌ از اراذل‌ و اوباش‌ علیه‌ مصدق‌ و دولت‌ او استفاده‌ گردد. خاصه‌ آن‌ که‌ دولت‌ مصدق‌ دستور داده‌ بود که‌ هوادارانش‌ خیابان‌ها را ترک‌ نمایند و این، بهترین‌ فرصت‌ را برای‌ کودتا فراهم‌ کرده‌ بود.در روز بیست‌ و هشتم‌ مرداد دولت‌ مصدق‌ هیچ‌ اقدام‌ عملی‌ علیه‌ کودتاچیان‌ نکرد و از مردم‌ نیز برای‌ مقابله‌ با کودتا دعوت‌ ننمود رئیس‌ شهربانی‌ را که‌ مشکوک‌ به‌ همکاری‌ با کودتاچیان‌ بود، برکنار و خواهرزاده‌ خویش، سرتیپ‌ دفتری، را که‌ از همکاران‌ جدی‌ کودتاچیان‌ بود، به‌ ریاست‌ شهربانی‌ منصوب‌ کرد.

تحولات‌ سیاسی‌ در آمریکا و انگلیس‌

در مناسبات‌ فیمابین‌ آمریکا و انگلستان‌ و پس‌ از روی‌ کار آمدن‌ جمهوریخواهان‌ در آمریکا، انگلیسی‌ها توانسته‌ بودند با ترفند بزرگ‌ نمایی‌ «خطر کمونیسم» نظر دولت‌ جدید جمهوری‌ خواه‌ به‌ رهبری‌ ژنرال‌ آیزنهاور را به‌ اعاده‌ دیکتاتوری‌ در ایران‌ جلب‌ نمایند، خاصه‌ آن‌ که‌ با روی‌ کار آمدن: «وینستون‌ چرچیل‌ - که‌ در زمان‌ وزارت‌ جنگ‌ خود سبب‌ کودتای‌ 1299 و صعود رضاخان‌ به‌ قدرت‌ شده‌ بود- همزمان‌ با نهضت‌ مبازره‌ با کمونیسم‌ در آمریکا (مک‌ کارتیسم) و مرگ‌ استالین‌ در شوروی، شرایط‌ بین‌ المللی‌ لازم‌ برای‌ کودتا علیه‌ دکتر مصدق‌ و نهضت‌ ملی‌ فراهم‌ آمد؛ چرا که‌ دولت‌ جدید آمریکا، دولت‌ مصدق‌ را زمینه‌ ساز صعود کمونیست‌ها به‌ قدرت‌ می‌دانست.» به‌ همین‌ خاطر ژنرال‌ آیزنهاور و وزیر خارجه‌اش، جان‌ فاستر دالس، و رئیس‌ سازمان‌ سیا، آلن‌ دالس، به‌ برنامه‌ انگلستان‌ برای‌ اجرای‌ کودتا پاسخ‌ مساعد دادند و مقدمات‌ اجرای‌ آن‌ را در ایران‌ فراهم‌ آوردند.

زمینه‌های‌ اقتصادی‌ کودتا
آمریکا و انگلیس‌ با هدف‌ تصاحب‌ منابع‌ عظیم‌ نفتی‌ ایران، سیاست‌های‌ یکسانی‌ را علیه‌ نهضت‌ ملی‌ در پیش‌ گرفته‌ بودند و اتحاد جماهیر شوروی‌ نیز علی‌ رغم‌ شعارهای‌ دفاع‌ از منافع‌ زحمتکشان، به‌ منابع‌ اقتصادی‌ و سیاسی‌ ایران‌ چشم‌ دوخته‌ بود. روس‌ها از تحویل‌ یازده‌ تن‌ طلائی‌ که‌ به‌ ایران‌ مقروض‌ بودند و هزینه‌ آن‌ گرسنگی‌ مردم‌ ایران‌ در جریان‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ به‌ جهت‌ صدور گندم‌ به‌ آن‌ کشور بود - علی‌ رغم‌ نیاز مبرم‌ ملت‌ و دولت‌ ایران‌ - استنکاف‌ ورزیدند. عدم‌ توان‌ دولت‌ دکتر مصدق‌ در جذب‌ مشتری‌ برای‌ خرید نفت، علی‌ رغم‌ مخالفت‌های‌ انگلستان، خریداران‌ مستقلی‌ در جهان‌ وجود داشتند. سبب‌ کاهش‌ شدید توان‌ اقتصادی‌ کشور گردید و سیاست‌های‌ مثبتی‌ که‌ در جهت‌ صادرات‌ غیر نفتی‌ در پیش‌ گرفته‌ شده‌ بود، کفایت‌ هزینه‌های‌ کشور را نمی‌کرد.

اختلافات‌ دکتر مصدق‌ و آیت‌ الله‌ کاشانی‌ در مسائلی‌ مانند تمدید لایحه‌ اختیارات‌ دکتر مصدق، اجرای‌ پاره‌ای‌ از احکام‌ شرعی‌ در خصوص‌ منع‌ فروش‌ مشروبات‌ الکلی‌ و همچنین‌ نوع‌ عزل‌ و نصب‌ها و چگونگی‌ تنظیم‌ قرارداد جدید نفت، سبب‌ بروز شکاف‌ عمیقی‌ میان‌ رهبران‌ نهضت‌ و نمایندگان‌ طرفدار آنها شد و سیل‌ اتهامات‌ و تبلیغات‌ سیاسی‌ علیه‌ یکدیگر آغاز و پی‌ گرفته‌ شد. با وجود جلسات‌ متعدد آشتی‌ کنان‌ که‌ بین‌ آنها برگزار شد، در نهایت‌ به‌ دلیل‌ عدم‌ درایت‌ انقلابی‌ و گذشت‌ متقابل، راه‌ اختلاف‌ مجدداً، در پیش‌ گرفته‌ می‌شد.

دیپلماسی‌ کودتائی‌ آمریکا
در کنار این‌ اختلافات‌ داخلی، سیاست‌های‌ آمریکا و انگلیس‌ در مسیر کودتا علیه‌ دولت‌ دکتر مصدق‌ و نهضت‌ ملی‌ به‌ طور جدی‌ پی‌ گرفته‌ شد و دکتر مصدق‌ در ملاقات‌ با لوی‌ هندرسن، سفیر آمریکا، نسبت‌ به‌ حمایت‌ این‌ کشور از انگلیس‌ و عمل‌ نکردن‌ به‌ وعده‌هایش، وی‌ را سرزنش‌ کرد. در سوم‌ خرداد سال‌ 1332 جان‌ فاستر دالس، وزیر خارجه‌ آمریکا، خبر از وقوع‌ تحولاتی‌ مهم‌ در خاورمیانه‌ داد. در اواخر خرداد 1332 ژنرال‌ آیز نهاور در قبال‌ درخواست‌ کمک‌ دولت‌ ایران‌ اعلام‌ کرد: «چون‌ دولت‌ ایران‌ توانایی‌ فروش‌ نفت‌ خود را دارد، دولت‌ آمریکا هیچ‌ گونه‌ کمک‌ مالی‌ به‌ ایران‌ نخواهد کرد. افزون‌ بر این‌ تا رضایت‌ دولت‌ انگلیس‌ جلب‌ نشود، آمریکا از خرید نفت‌ ایران‌ خودداری‌ خواهد کرد. با وجود این، ما نسبت‌ به‌ سختی‌ و موقعیت‌ دشوار ایران‌ آگاهیم‌ و امیدواریم‌ تا وضع‌ ایران‌ بدتر نشده‌ دولت‌ ایران‌ نظرات‌ دولت‌ انگلیس‌ را بپذیرد.»

اما با وجود این، دکتر مصدق‌ در نامه‌ای‌ به‌ آیزنهاور از مواضع‌ آمریکا در قبال‌ ایران‌ ابراز نارضایتی‌ کرد و خواهان‌ افزایش‌ کمکهای‌ اقتصادی‌ آن‌ کشور به‌ ایران‌ شد. آیزنهاور نیز به‌ دکتر مصدق‌ پاسخ‌ رد داد و از او خواست‌ تا فرصت‌ باقی‌ است‌ اقداماتی‌ برای‌ جلوگیری‌ از بدتر شدن‌ اوضاع‌ به‌ عمل‌ آورد.

در بیست‌ و هفتم‌ تیر ماه‌ سال‌ 1332 پنجاه‌ و سه‌ نفر از کارکنان‌ اداره‌ اصل‌ چهار و سفارت‌ آمریکا، تهران‌ را ترک‌ کردند و در کنار آن، مقادیر معتنابهی‌ سلاح‌ برای‌ کودتا مخفیانه‌ و تحت‌ عنوان‌ کمک‌های‌ انسان‌ دوستانه‌ اصل‌ چهار وارد کشور شد.

عوامل‌ داخلی‌
فضای‌ سیاسی‌ و اختلافات‌ گسترده‌ میان‌ رهبران‌ نهضت‌ باعث‌ شد که‌ سرلشکر فضل‌ الله‌ زاهدی‌ - که‌ سابقة‌ طولانی‌ در خونریزی‌ و بی‌رحمی‌ نسبت‌ به‌ مردم‌ و شورش‌های‌ داخلی‌ داشت. و در دولت‌ دکتر مصدق‌ نیز مدتی‌ عهده‌ دار سمت‌ وزارت‌ کشور بود، پس‌ از برکناری، به‌ یک‌ نظامی‌ مدعی‌ نخست‌ وزیری‌ و محور مخالفان‌ دکتر مصدق‌ تبدیل‌ شود. در ششم‌ اسفند سال‌ 1331 به‌ دستور وی‌ بازداشت‌ گردید پس‌ از مدتی‌ به‌ دلیل‌ اهمال‌ مسئولان‌ دولت‌ آزاد شد. از طرف‌ دیگر آمریکاییها و انگلیسیها با هماهنگی‌ اعضای‌ خانواده‌ سلطنت‌ از جمله‌ اشرف‌ پهلوی‌ به‌ جلب‌ همکاری‌ عوامل‌ خود پرداختند. اشرف‌ پهلوی، در این‌ مورد می‌نویسد: «در تابستان‌ 1332 یک‌ نفر ایرانی.... به‌ من‌ تلفن‌ کرد که‌ آمریکا و انگلیس‌ درباره‌ وضع‌ کنونی‌ ایران‌ بسیار نگرانند لذا می‌خواهم‌ با دو مرد یکی‌ آمریکائی‌ و دیگری‌ انگلیسی‌ ملاقاتی‌ داشته‌ باشید. ... مرد آمریکائی به‌ من‌ گفت‌ که‌ نماینده‌ جان‌ فاستر دالس‌ و آن‌ مرد انگلیسی‌ هم‌ نماینده‌ وینستون‌ چرچیل‌ است‌ که‌ حزب‌ محافظه‌ کارش‌ اخیراً‌ به‌ قدرت‌ رسیده‌ است. مرد انگلیسی.... گفت‌ زمان‌ عمل‌ فرا رسیده‌ است‌ ولی‌ ما باید از شما تقاضای‌ کمک‌ کنیم. و چون‌ از شما تقاضا می‌کنیم‌ که‌ عملاً‌ زندگی‌ خود را به‌ خطر بیندازید چک‌ سفیدی‌ را در اختیارتان‌ قرار می‌دهیم‌ تا هر مبلغی‌ که‌ مایل‌ باشید روی‌ آن‌ بنویسید. ... وقتی‌ که‌ به‌ تهران‌ رسیدم‌ هنوز نیم‌ ساعت‌ نگذشته‌ بود که‌ فرماندار نظامی‌ تهران‌ دستور مصدق‌ برای‌ خروج‌ را ابلاغ‌ کرد و لی‌ من‌ نپذیرفتم‌ و مصدق‌ 24 ساعت‌ فرصت‌ داد. و من‌ در این‌ مدت‌ پاکت‌ ارسالی‌ آن‌ مرد آمریکائی‌ را از طریق‌ همسر شاه‌ به‌ وی‌ دادم.»

مضمون‌ پاکت‌ ارسالی، دستور آمریکائی‌ها مبنی‌ بر همکاری‌ با کودتاچیان‌ بود که‌ از طریق‌ اشرف‌ به‌ شاه‌ ابلاغ‌ شد.

در همان‌ روز ژنرال‌ نورمن‌ شوارتسکف، مستشار سابق‌ ژاندارمری، با وجوه‌ اعطائی‌ سازمان‌ سیا به‌ مبلغ‌ پنج‌ میلیون‌ دلار، به‌ منظور سازماندهی‌ کودتا وارد تهران‌ شد و پس‌ از ملاقات‌ با جمعی‌ از افسران‌ و سرلشکر زاهدی‌ از کشور خارج‌ شد. او در این‌ سفر، پنج‌ میلیون‌ دلار به‌ زاهدی‌ بابت‌ هزینه‌های‌ کودتا پرداخت. در ششم‌ مرداد ماه‌ جان‌ فاستر دالس، وزیر خارجه‌ آمریکا، گفت: «فعالیت‌ روز افزون‌ حزب‌ غیرقانونی‌ کمونیست‌ توده‌ در ایران‌ واغماض‌ و چشم‌ پوشی‌ دولت‌ ایران‌ از این‌ گونه‌ فعالیت‌ها، نگرانی‌ بزرگی‌ برای‌ دولت‌ آمریکا ایجاد کرده‌ است.» در پی‌ آن‌ کرمیت‌ روزولت‌ مسئول‌ امور خاورمیانه‌ سازمان‌ سیا، با نام‌ جعلی‌ جیمز اف‌ لاکریج‌ از طریق‌ مرز عراق‌ در استان‌ کرمانشاه‌ وارد ایران‌ شد. با ورود روزولت، تحرک‌ بیشتری‌ به‌ فعالیت‌ کودتا داده‌ شد. رزولت‌ علاوه‌ بر پول، حجم‌ قابل‌ توجهی‌ مقاله، کاریکاتور، و امکانات‌ لازم‌ برای‌ فضاسازی‌ نیز به‌ همراه‌ خود آورده‌ بود.

در یازدهم‌ مرداد سال‌ 1332 کرمیت‌ روزولت، رهبر کودتا، با شاه‌ ملاقات‌ کرد و طرح‌ کودتا و برکناری‌ مصدق‌ و نخست‌ وزیری‌ زاهدی‌ را با وی‌ مطرح‌ و رضایت‌ نهائی‌ وی‌ را در عزل‌ مصدق‌ و انتصاب‌ زاهدی‌ جلب‌ نمود.
سه‌ روز بعد در چهاردهم‌ مرداد سال‌ 1332 ژنرال‌ آیزنهاور، رئیس‌ جمهور آمریکا، در یک‌ سخنرانی‌ تصریح‌ کرد که: «آمریکا مصمم‌ است‌ راه‌ پیشروی‌ کمونیسم‌ در ایران‌ و دیگر کشورهای‌ آسیائی‌ را مسدود کند. پیروزی‌ نخست‌ وزیر بر اقلیت‌ ناراضی‌ مجلس‌ و انحلال‌ آن‌ ثمرة‌ همکاری‌ مصدق‌ و حزب‌ توده‌ بوده‌ است.»

طرح‌ کودتای‌ 25 مرداد 1332
عملیات‌ کودتا در بیست‌ و پنجم‌ و بیست‌ و هشتم‌ مرداد سال‌ 1332 با همکاری‌ مشترک‌ انگلیس‌ و آمریکا عملی‌ شد. ولی‌ برنامه‌ ریزی‌ و طراحی‌ و اجرای‌ نقش‌ اصلی‌ آن‌ با انگلیسی‌ها و عوامل‌ آنهابود. سرلشکر فضل‌ الله‌ زاهدی‌ چهره‌ای‌ شناخته‌ شده‌ای‌ بود که‌ فقط‌ نقش‌ فرماندهی‌ را بازی‌ می‌کرد. سرهنگ‌ حسن‌ اخوی‌ که‌ طراح‌ عملیات‌ اجرائی‌ کودتا بود، به‌ همراه‌ برادران‌ سیف‌ الله، اسدالله‌ و قدرت‌ الله‌ رشیدیان، مهدی‌ میراشرافی‌ و اعضای‌ شبکه‌ بدامن‌ که‌ زیرنظر شاپور جی‌ و اسدالله‌ علم‌ رهبری‌ می‌شدند، همگی‌ عوامل‌ دولت‌ انگلستان‌ بودند. کرمیت‌ روزولت‌ نیز نقش‌ نظارت‌ بر حسن‌ اجرای‌ کودتا را به‌ عهده‌ داشت.

مراحل‌ اجرای‌ طرح‌ کودتای‌ بیست‌ و پنجم‌ مرداد به‌ شرح‌ ذیل‌ بود:

-1 روز بیست‌ و چهارم‌ مرداد شاه، دو حکم‌ جداگانه‌ یکی‌ مبنی‌ بر عزل‌ دکتر مصدق‌ از نخست‌ وزیری‌ و دیگری‌ مبنی‌ بر انتصاب‌ زاهدی‌ به‌ نخست‌ وزیری‌ را امضا می‌کند.

-2 سرهنگ‌ نصیری، فرمانده‌ گارد، فرمان‌ انتصاب‌ زاهدی‌ را به‌ وی‌ می‌دهد.

-3 رأس‌ ساعت‌ ده‌ شب، نصیری‌ فرمان‌ عزل‌ مصدق‌ را به‌ او تحویل‌ می‌دهد.

در این‌ صورت‌ اگر دکتر مصدق‌ پذیرفت، کودتا منتفی‌ است‌ و اگر نپذیرفت‌ طرح‌ کودتا اجرا می‌شود. که‌ با محاصرة‌ خانه‌ مصدق‌ و تصرف‌ رادیو، سقوط‌ مصدق‌ اعلام‌ می‌شود. این‌ عملیات‌ قرار بود توسط‌ سه‌ واحد ارتش‌ به‌ اجرا گذاشته‌ شود.

در هجدهم‌ مرداد، شاه‌ در ملاقات‌ شبانه‌ با کرمیت‌ روزولت‌ پس‌ از بررسی‌ عملیات‌ کودتا فرمان‌ها را امضأ کرد و خود به‌ نوشهر پرواز کرده‌ و منتظر نتایج‌ ماند تا در صورت‌ شکست‌ کودتا از کشور خارج‌ شود.

«شکست‌ کودتای‌ 25 مرداد»
در شب‌ بیست‌ و پنجم‌ مرداد، وزیر دفاع‌ دکتر مصدق، تقی‌ ریاحی، از طریق‌ چند نفر ازعوامل‌ نفوذی‌ متوجه‌ کودتا گردید. سرهنگ‌ نصیری، فرمانده‌ گارد، به‌ هنگام‌ ابلاغ‌ حکم‌ عزل‌ در نیمه‌ شب‌ دستگیر شد و فرمانده‌هان‌ نیروهای‌ سه‌ گانه‌ و وزیر دفاع‌ فوراً‌ درصدد مقابله‌ با کودتا بر می‌آمدند و واحدهای‌ کودتا کننده‌ را خلع‌ سلاح‌ کردند.
اما بعضی‌ از واحدهای‌ کودتا موفق‌ شدند که‌ چند نفر از اعضای‌ دولت‌ مصدق‌ را دستگیر و زندانی‌ کنند که‌ پس‌ از محاصره‌ و خلع‌ سلاح‌ آنها، فرماندهان‌ آنها دستگیر شدند. لکن‌ در نهایت‌ کودتاچیان‌ آزاد شدند. محمدرضا پهلوی‌ پس‌ از شنیدن‌ خبر شکست‌ کودتا، از نوشهر به‌ بغداد و از آنجا به‌ رم‌ (ایتالیا) فرار کرد.

با ورود برنامه‌ ریزی‌ شده‌ لوی‌ هندرسن، سفیر آمریکا، از پاکستان‌ به‌ تهران، در 25 مرداد وی‌ به‌ ملاقات‌ دکتر مصدق‌ رفت‌ و به‌ دکتر مصدق‌ اطلاع‌ داد که: «دولت‌ آمریکا دیگر نمی‌تواند حکومت‌ وی‌ را به‌ رسمیت‌ بشناسد و با او همچون‌ نخست‌ وزیری‌ قانونی‌ رفتار نماید.»

هندرسن‌ به‌ دکتر مصدق‌ تکلیف‌ کرد که‌ باید از پست‌ خود کناره‌گیری‌ نماید. ولی‌ دکتر مصدق‌ او را با عتاب‌ از خانه‌ خود بیرون‌ کرد. و هندرسن‌ نیز پس‌ از مشاجره‌ با مصدق‌ با رابطان‌ خود تماس‌ گرفته‌ و به‌ آنها اعلام‌ نمود که: «دولت‌ آمریکا فقط‌ دولت‌ زاهدی‌ را دولت‌ رسمی‌ و قانونی‌ ایران‌ می‌داند.» با فرار شاه، در سراسر کشور تظاهرات‌ عمومی‌ برپا شده‌ و مجسمه‌های‌ شاه‌ و پدرش‌ به‌ پائین‌ کشیده‌ شد. عکس‌های‌ وی‌ از ادارات‌ جمع‌ آوری‌ گشت. در تجمع‌ بزرگی‌ در میدان‌ بهارستان، دکتر حسین‌ فاطمی، وزیر خارجه، اعلام‌ کرد که: «نظام‌ سلطنتی‌ باید برچیده‌ شود و حکومت‌ جمهوری‌ اعلام‌ شود و شاه‌ ایران‌ روی‌ ملک‌ فاورق‌ مصر را سفید کرده‌ است.» اما سایر اعضای‌ کابینه، بعد از سخنان‌ فاطمی‌ تاکید کردند که: «علیحضرت‌ باید برگردد» در چنین‌ شرایطی‌ که‌ کشور شدیداً‌ به‌ مجلس‌ نیاز دارد. دکتر مصدق‌ پیروزی‌ در رفراندوم‌ وانحلال‌ مجلس‌ را اعلام‌ کرد.

در همین‌ روزها تظاهرات‌ گسترده‌ای‌ به‌ حمایت‌ از دولت‌ مصدق‌ بر پا شد. اما دکتر مصدق‌ دستور منع‌ تظاهرات‌ در حمایت‌ از دولتش‌ را صادر کرد و تکلیف‌ کرد که‌ مردم‌ به‌ خانه‌های‌ خود برگردند. در حالی‌ که‌ کودتاچیان‌ درصدد اجرای‌ برنامه‌ دیگری‌ برای‌ پیروزی‌ بودند.

هشدار آیت‌ الله‌ کاشانی‌ به‌ مصدق‌
در روز بیست‌ و هفتم‌ مرداد، آیت‌ الله‌ کاشانی‌ طی‌ نامه‌ای‌ به‌ دکتر مصدق‌ او را از شرایط‌ جدیدی‌ که‌ کودتاچیان‌ تدارک‌ دیده‌ بودند، مطلع‌ ساخت‌ و از او خواست‌ که‌ با همکاری‌ با او تصمیمات‌ لازم‌ برای‌ جلوگیری‌ از کودتا را تدارک‌ ببیند.

هر چند دوستان‌ دکتر مصدق‌ بسیار کوشیدند که‌ در صحت‌ نامه‌ تردید ایجاد کنند تا به‌ نحوی‌ بار مسئولیت‌ اهمال‌ در مقابله‌ با کودتا و رها کردن‌ نهضت‌ دراوج‌ خطر را از دوش‌ دکتر مصدق‌ و همکارانش‌ بکاهند. توجه‌ به‌ این‌ واقعیت‌ تاریخی‌ که‌ با همکاری‌ آیت‌ الله‌ کاشانی‌ و دکتر مصدق‌ امکان‌ جلوگیری‌ از کودتا و سلطه‌ بیست‌ و پنج‌ ساله‌ آمریکا وجود داشته‌ است، امری‌ در خور توجه‌ است‌ که‌ برای‌ ملت‌ ایران‌ در شرایطی‌ این‌گونه‌ می‌تواند راهگشا باشد اما دکتر مصدق‌ در اوج‌ مشکلات‌ و مخاطرات‌ دست‌ حمایت‌ دوستان‌ و همکاران‌ خود را نفشرد معذلک‌ اصرار و ابرام‌ دوستان‌ دکتر مصدق‌ در مقصر جلوه‌ دادن‌ دیگران‌ از جمله‌ آیت‌الله‌ کاشانی‌ و یا حزب‌ توده‌ و سازمان‌ نظامی، هیچ‌ از بار مسئولیت‌ اهمال‌ در برابر کودتا نمی‌کاهد. و هر دولتی‌ مکلف‌ است‌ از امانت‌ مردمی‌ خویش‌ به‌ طور جد‌ی‌ مراقبت‌ و دفاع‌ نماید. صرف‌نظر از دستخط‌ و امضا، متن‌ و فضای‌ حاکم‌ بر آن‌ و ادبیات‌ نوشتاری‌ آیت‌ الله‌ کاشانی، پاسخ‌ رسمی‌ دکتر مصدق‌ و امضای‌ وی‌ در پای‌ نامه‌ نیز هیچ‌ تردیدی‌ در صحت‌ صدور آن‌ باقی‌ نمی‌گذارد. متن‌ نامه‌ بدین‌ شرح‌ است:

«حضرت‌ نخست‌ وزیر معظم‌ جناب‌ آقای‌ دکتر مصدق‌ دام‌ اقباله‌

«گرچه‌ امکانی‌ برای‌ عرایضم‌ باقی‌ نمانده‌ است‌ ولی‌ صلاح‌ دین‌ و ملت‌ برای‌ این‌ خادم‌ اسلام‌ بالاتر از احساسات‌ شخصی‌ است.... خودتان‌ بهتر از هر کسی‌ می‌دانید که‌ تمام‌ هم‌ و غمم‌ در نگهداری‌ دولت‌ جنابعالی‌ است‌ که‌ خودتان‌ به‌ بقای‌ آن‌ مایل‌ نیستید از تجربیات‌ روی‌ کار آمدن‌ قوام‌ و لجبازی‌های‌ اخیر بر من‌ مسلم‌ است‌ که‌ می‌خواهید مانند سی‌ام‌ تیر کذائی‌ یکبار دیگر ملت‌ را تنها گذاشته‌ و قهرمانانه‌ بروید. حرف‌ اینجانب‌ را درخصوص‌ اصرارم‌ در عدم‌ اجرای‌ رفراندم‌ نشنیدید مرا لکه‌ حیض‌ کردید خانه‌ام‌ را سنگ‌ باران‌ و یاران‌ و فرزندانم‌ را زندانی‌ فرمودید و مجلس‌ را که‌ ترس‌ داشتید شما را ببرد بستید حالا نه‌ مجلسی‌ هست‌ و نه‌ تکیه‌ گاهی‌ برای‌ این‌ ملت‌ گذاشته‌اید. زاهدی‌ را که‌ من‌ با زحمت‌ در مجلس‌ تحت‌ نظر و قابل‌ کنترل‌ نگه‌ داشته‌ بودم‌ با لطایف‌ الحیل‌ خارج‌ کردید و حالا همانطور که‌ واضح‌ بود درصدد به‌ اصطلاح‌ کودتا است.

اگر نقشه‌ شما نیست‌ که‌ مانند سی‌ ام‌ تیرماه‌ عقب‌ نشینی‌ کنید و به‌ ظاهر قهرمان‌ بمانید... همان‌ طور که‌ گفتم‌ آمریکا ما را در گرفتن‌ نفت‌ از انگلیسی‌ها کمک‌ کرد حالا به‌ صورت‌ ملی‌ و دنیاپسندی‌ می‌خواهد به‌ دست‌ جنابعالی‌ این‌ ثروت‌ ما را به‌ چنگ‌ آورد و اگر واقعاً‌ با دیپلماسی‌ نمی‌خواهید کنار بروید این‌ نامه‌ من‌ سندی‌ است‌ در تاریخ‌ ملت‌ ایران‌ که‌ من‌ شما را با وجود همه‌ بدی‌های‌ خصوصی‌تان‌ نسبت‌ به‌ خودم‌ از وقوع‌ حتمی‌ یک‌ کودتا توسط‌ زاهدی‌ که‌ مطابق‌ با نقشه‌های‌ خود شماست‌ آگاه‌ کردم‌ که‌ فردا جای‌ هیچ‌ گونه‌ عذری‌ نباشد اگر براستی‌ در این‌ فکر اشتباه‌ می‌کند با اظهار تمایل‌ شما.... سید مصطفی‌ و ناصر خان‌ قشقایی‌ را برای‌ مذاکره، خدمت‌ می‌فرستم. سیدابوالقاسم‌ کاشانی»

دکتر مصدق‌ در پاسخ‌ نامه‌ آیت‌ الله‌ کاشانی‌ نوشت:

«27 مرداد ماه‌ مرقومة‌ حضرت‌ آقا توسط‌ آقای‌ حسن‌ سالمی‌ زیارت‌ شد اینجانب‌ مستظهر به‌ پشتیبانی‌ ملت‌ ایران‌ هستم. والسلام. دکتر محمد مصدق.»

با این‌ پاسخ‌ دکتر مصدق، آیت‌الله‌ کاشانی‌ را از دخالت‌ در حوادث‌ آینده‌ منع‌ کرد و حتی‌ اعلام‌ حمایت‌ وی‌ را نیز لازم‌ نشمرد.

کودتای‌ 28 مرداد و سقوط‌ دکتر مصدق‌
با شکست‌ طرح‌ اولیه‌ کودتا و استفاده‌ از ارتش، که‌ بیشتر با برنامه‌ آمریکائی‌ها همخوانی‌ داشته‌ است، مرحله‌ دوم‌ کودتا در بیست‌ و هشتم‌ مرداد ماه‌ توسط‌ شاپور جی‌ و عوامل‌ انگلیسی‌ و حمایت‌ آمریکائی‌ها به‌ اجرا گذاشته‌ شد.

براساس‌ برنامه‌ریزی‌های‌ سرهنگ‌ حسن‌ اخوی، طراح‌ اجرائی‌ کودتا، باید از مردم‌ و جمعی‌ از اراذل‌ و اوباش‌ علیه‌ مصدق‌ و دولت‌ او استفاده‌ گردد. خاصه‌ آن‌ که‌ دولت‌ مصدق‌ دستور داده‌ بود که‌ هوادارانش‌ خیابان‌ها را ترک‌ نمایند و این، بهترین‌ فرصت‌ را برای‌ کودتا فراهم‌ کرده‌ بود.

طرح‌ کودتای‌ 28 مرداد

مراحل‌ طراحی‌ عملیات‌ اجرائی‌ کودتای‌ بیست‌ و هشتم‌ مرداد به‌ شرح‌ زیر بود:

-1 از نقاط‌ مختلف‌ شهر جمعیت‌ هائی‌ تشکیل‌ شود و تعداد تقریبی‌ هر جمعیت‌ و رهبر هر گروه‌ معلوم‌ گردد.

-2 هر یک‌ از جمعیت‌ها در مسیرهای‌ تعیین‌ شده‌ به‌ مرکز شهر حرکت‌ نمایند و همزمان‌ به‌ مقصد محل‌ خیابان‌ شاه‌ - نادری‌ برسند.

-3 باشگاه‌های‌ ورزشی‌ مانند باشگاه‌ تاج‌ نیز به‌ حرکت‌ درآیند.

-4 شعار کلیه‌ افراد سلطنت‌ محمدرضا باشد.

-5 افراد گارد جاویدان‌ به‌ جمعیت‌ بپیوندند.

-6 خانه‌ دکتر مصدق‌ را محاصره‌ و وی‌ را دستگیر نمایند.

-7 دستگیری‌ دکتر مصدق‌ از رادیو اعلام‌ و زاهدی‌ با تانک‌ به‌ نخست‌ وزیری‌ برود و از شاه‌ دعوت‌ به‌ بازگشت‌ کند.

در روز بیست‌ و هشتم‌ مرداد، طرح‌ فوق‌ به‌ طورکامل‌ اجرا شد و واحدهای‌ نظامی‌ طرفدار دکتر مصدق‌ دخالتی‌ در خنثی‌ سازی‌ کودتا نکردند.

در روز بیست‌ و هشتم‌ مرداد دولت‌ مصدق‌ هیچ‌ اقدام‌ عملی‌ علیه‌ کودتاچیان‌ نکرد و از مردم‌ نیز برای‌ مقابله‌ با کودتا دعوت‌ ننمود رئیس‌ شهربانی‌ را که‌ مشکوک‌ به‌ همکاری‌ با کودتاچیان‌ بود، برکنار و خواهرزاده‌ خویش، سرتیپ‌ دفتری، را که‌ از همکاران‌ جدی‌ کودتاچیان‌ بود، به‌ ریاست‌ شهربانی‌ منصوب‌ کرد.


اکنون اسناد مربوط به نامه مرحوم آیت الله کاشانی در 27 مرداد ماه 1332 به دکتر مصدق (دستخط ) قبل از کودتای 28 مرداد همان سال وپاسخ دکتر مصدق به این نامه در ذیل می آید.

 نامه مرحوم آیت الله کاشانی در 27 مرداد ماه 1332 به دکتر مصدق (دستخط ) قبل از
کودتای 28 مرداد همان سال

متن نامه مرحوم آیت الله کاشانی به دکتر مصدق در دوران نخست وزیری او, و جوابیه وی که در سطر آخر کلماتی حذف شده به این مضامین ؛
(خدا به همه رحم بفرماید )

جواب مصدق :( مرقومه حضرت آقا بوسیله آقای حسن سالمی زیارت شد .
اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم والسلام. ) 


مرکز اسناد انقلاب اسلامی